پنج پلاک از مجموعه خانههای پیرنیا در خیابان لالهزار تهران باقی مانده است که برای هر کدام یک ساز نواخته میشود، آن هم ناکوک! خانههایی که هر یک در تملک بخش دولتی یا خصوصی هستند، اما برای حفظ و سرپا ماندنشان اقدامی انجام نمیشود.
به گزارش آرونو ، لالهزار تهران از معدود خیابانهایی است که هنوز هم یادگاریهایی از گذشته در دل آن باقی مانده است، مجموعه خانههایی که برخی به رسمیت شناخته شده و جزء آثار ملی کشور ثبت شدهاند و برخی دیگر به حال خود رها شده و در آستانه فروریختن هستند. یکی از خانههای معروف لالهزار ملقب به «پیرنیا»ست، در واقع مجموعهای که از چند بنا تشکیل شده است و به خاندان پیرنیا تعلق دارد. بناهایی که یادآور بخش مهمی از تاریخ سیاسی ایران هستند و سالها میزبان خاندانی بوده که نقش بسزایی در قانونگذاری و علوم سیاسی ایران داشتند.
داستان اصلی این بناها را باید در پرونده «میرزا نصرالله پیرنیا» جست. او که در دوران قاجار از منشیگری وزارت خارجه تا صدراعظمی را تجربه کرده و لقبهای «مصباحالملک»، «مشیرالملکی» و «مشیرالدوله» را در طول فعالیتهای سیاسی خود به دست آورده بود، صاحب سه پسر به نامهای حسن، حسین و علی بود که هر سه را برای تحصیل به اروپا فرستاد و علی در همانجا بیمار شد و از دنیا رفت.
براساس مطالعات صورتگرفته و اسناد تاریخی موجود، پس از فوت میرزا نصراللهخان پیرنیا، املاک شمال کوچه پیرنیا واقع در لالهزار، در اختیار حسن پیرنیا (مشیرالدوله) و جنوب کوچه در اختیار برادر دیگر، حسین پیرنیا (مؤتمن الملک) قرار گرفت.
یکی از بناهایی که در فهرست میراث ملی کشور به ثبت رسیده است با نام «خانه مشیرالدوله» بوده که بنا در اصل منتسب است به حسن پیرنیا؛ یکی از رجال برجسته دوران قاجار که نه تنها در صحنه سیاسی و اجتماعی ایران نامآور بوده، بلکه در مسیر علم و ادب و تاریخ نیز منشأ آثار باارزشی بوده است. از مشاغل و عناوین مهم او میتوان به سفیری در سنپطرزبورگ، وزیر مختاری در سوئد و نروژ، و وزیری در وزارتخانههای خارجه، فرهنگ دادگستری و بازرگانی اشاره کرد.
فسخ قراردادهای ۱۹۰۷ و ۱۹۱۹ که درباره نفوذ روسها و انگلیسها بود، نگارش نظامنامه حق ویزا و سایر تصدیقات اتباع ایرانی خارج از کشور و تأسیس مدرسه عالی علوم سیاسی در تهران، از جمله اقدامات مهم مشیرالدوله بوده است که نقش کلیدی هم در تدوین قانون اساسی مشروطه و متمم آن داشت. اگرچه دادگستری نوین ایران در دوران سلطنت رضاشاه و به همت علیاکبر داور شکل گرفت، اما این مشیرالدوله بود که با الهام از سیستم قانونی فرانسه، اصلاحاتی در قانون ایران انجام داد.
حسن پیرنیا نیز شش پسر داشت که هر یک از عمارت پدری، ارثی بردند. در حال حاضر پنج پلاک و یک حمام منتسب به خانواده حسن پیرنیا در خیابان لالهزار باقی مانده است، که از بین آنها دو پلاک به مالکیت شهرداری درآمده، یک پلاک وقف دانشگاه علوم پزشکی تهران شده است و دو پلاک دیگر و حمام، مالک خصوصی دارند.
آرونو به مناسبت سالگرد درگذشت حسن پیرنیا، درباره معماری و وضعیت بناهای منسوب به آن با مریم اصغرینیا، کارشناس مرمت و مسئول تدوین پرونده ثبتی خانه هرمز پیرنیا، گفتوگویی داشت که مشروح آن در ادامه آمده است:
«خانه مشیرالدوله پیرنیا، اولین بنایی است که از مجموعه پیرنیا به ثبت ملی رسیده است. این بنا، ساختمانی است سهطبقه که یک طبقه آن به زیرزمین اختصاص داشته و دو طبقه دیگر به میزان یکونیم متر بالاتر از سطح زمین روی هم قرار گرفته است.
در طبقه همکف ساختمان، فضا به دو قسمت مجزای جنوبی و شمالی تقسیم میشود و این دو فضا به واسطه یک راهرو شرقی ـ غربی از هم جدا شده است. فضای بخش جنوبی متشکل از یک ایوان در وسط و دو اتاق بزرگ تالارمانند در طرفین است. در سمت شمال ایوان یک اتاق و یک راهرو قرار دارد و در بخش شمالی این طبقه، پلکان بزرگ دوطرفه در فضایی به وسعت ۱۰۰ مترمربع استقرار یافته است.
در طبقه اول در بخش شرق و غرب پله، دو اتاق، راهروهای دسترسی به زیرزمین و سرویس بنا قرار گرفتهاند و در سمت شمال، فضای راهپله ورودی شمالی بنا قرار دارد. در طبقه دوم ساختمان، تالار بزرگی با وسعت حدود ۸۰ مترمربع و به قرینه فضایی راهپله در بخش جنوبی قرار گرفته است و در طرفین این تالار اصلی دو تالار در شرق و غرب قرار دارند. شرقِ فضای راهپله به سرویسها اختصاص دارد و در غرب فضای راهپله سه اتاق مستقر شده است.
همچنین طبقه زیرزمین، مخصوص استفاده در فصول گرم بوده و آشپزخانه و انبار در آن قرار دارند. بخش جنوبی طبقه همکف نیز برای استفادههای خصوصی صاحبِ خانه در نظر گرفته شده بود و بخش شمالی طبقه همکف مختص استفاده اختصاصی خدمتکاران بوده و مجموعه طبقات فوقانی به محل کار صاحبِ خانه و پذیرایی از مهمانها اختصاص داشته است.
مصالح به کاررفته در این بنا، آجر با ملات گِل، آهک و گچ است. دیوارهای باربر در تمام طبقات بارهای فشاری ساختمان را متحمل میشوند، اما شیوه پوشش در طبقات مختلف، متفاوت است.
تزیینات بنا در نهایت سادگی کار شده است و سطوح نمای خارجی بنا ساده و یکدست، آجری با بندکشی گچی هستند که نحوه قرارگیری پنجرهها به سطح یکنواخت آن شکل داده است. سطح داخلی بنا نیز غالباً صاف و یکدست است و عمدهترین تزئینات بهکاررفته در بنا گچبری و فرنگیکاری در ایوان شمالی بناست. علاوهبر این در یکی از اتاقهای زیرزمین کاشیهای خشتی بزرگ منقوش به نقش شخصیتهای اساطیری و تاریخی به کار رفته که از معدود مکانهایی در بناست که در آن کاشی به کار رفته است.
این اثر تاریخی سال ۱۳۷۶ به شماره ۱۸۹۹ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است. در زمان حیات مشیرالدوله و بعد از فوت او تا سال ۱۳۵۰ که عمارت در اختیار خانواده ایشان بوده است، از ساختمان تنها برای سکونت استفاده شده و پس از آن مدتی ساختمان متروک مانده است و در حال حاضر در اختیار دانشگاه علوم پزشکی ایران قرار دارد و در حال مرمت است.
خانه هرمز پیرنیا؛ این بنا نیز جزئی از مجموعه خانههای خاندان پیرنیا بوده و به شماره ۳۱۹۶۷ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است. شالوده اصلی خانه هرمز متعلق به دوران قاجار است و در دوره پهلوی در جبهه شرقی و جنوبی بنا مشرف به خیابان لالهزار و کوچه پیرنیا یک ساختمان جدید با معماری متفاوت افزوده میشود. این بنا در ابتدا متعلق به مشیرالدوله (حسن پیرنیا) بوده است و سالها بعد به هرمز پیرنیا (پسر او) منتقل میشود.
بخش اصیل بنا در جبهه شمالی قرار گرفته است که یک طبقه و یک زیرزمین دارد. طبقه اول توسط ۹ پله سنگی به ایوانی راه دارد که ۶ ستون گچی بسیار زیبا در آن قرار دارد. مغز ستونها چوبی است و پایه آن روی سکویی آجری واقع شده و سرستونها دارای گچبری است. تعداد کمی از دیوارهای این ایوان پوشیده از گچ است و در گذشته روی آن ۱۰ تابلو نقاشی وجود داشت که اطراف آن گچبری شده بود، اما امروز خبری از این نقاشیها نیست.
چهار در ورودی از این ایوان به داخل وجود دارد و بنا دارای دسترسی ساده و متصل به هم است. هفت پنجره قوسیشکل در دیواره این جبهه وجود دارد. بازشوهای این بنا مانند دیگر خانههای قاجار با نعل درگاههای نیمدایره و مصالح ماسونری (مصالح بنایی: قدیمیترین مصالح مورد استفاده در ساختمانسازی) اجرا شده است.
بخش پهلوی خانه هرمز دارای دو طبقه همکف و اول است. طبقه همکف مشرف به خیابان لالهزار نو و شامل واحدهای تجاری است. طبقه فوقانی دارای دو یال شمالی و جنوبی است که با راهپله از یکدیگر جدا شدهاند. هر یک از این یالها متشکل از تعدادی اتاق هستند که پیرامون راهرو مرکزی قرار گرفتهاند و پوشش بام این بخش به صورت شیروانی است. ساختمان جبهه جنوبی دارای دو اتاق و یک زیرزمین بوده و پوشش بام آن به صورت مسطح است.
داوود پیرنیا نیز یکی دیگر از پسران مشیرالدوله (حسن پیرنیا) بوده است و بنایی که در اسناد به نام اوست، متعلق به دوره قاجار بوده و براساس شواهد تاریخی قدیمیترین بنای مجموعه خانههای خاندان پیرنیاست. با توجه به قدمت و تاریخچه، بنا محل سکونت پدر مشیرالدوله (میرزا نصرالله خان پیرنیا) بوده و سپس به فرزندان و نوادگان او میرسد و به عمارت اندرونی نیز معروف بوده است. در قسمت جنوبی بنا حمام خصوصی خاندان پیرنیا قرار دارد و بخش شمالی آن دارای تزیینات بسیار فاخری است. بنای غربی و شرقی در دهههای اخیر تخریب شدهاند اما دیوارههای آن نمایان و مشخص است.
در ضلع غربی خانه هرمز پیرنیا حمام خانوادگی این مجموعه معروف به حمام اشرف بوده که در کنار آن حمامی برای کارکنان مجموعه نیز وجود داشته است که در حال حاضر مالک آن خصوصی است و قرار است بهزودی با کاربری رستوران افتتاح شود.
افزون بر اینها، دو پلاک دیگر از مجموعه عمارتهای پیرنیا باقی مانده است که گفته میشود منسوب به ولیالله و مهدی پیرنیا هستند، این دو بنا مالک خصوصی دارند، یکی که متروکه و رها مانده است و دیگری هم تبدیل به انبار شده و وضعیت چندان مناسبی ندارد.»
خانههای هرمز و داود پیرنیا هماکنون تحت مالکیت شهرداری هستند و در سالهای گذشته بارها وعده مرمت این خانهها داده شده، مرمتی که در حد حرف باقی مانده است. سال گذشته شهرداری تهران، این دو خانه را به مزایده گذاشت و برخلاف وعدههایی که برای سروسامان آنها داده شده بود، به نظر میرسد قصد فروش خانهها را داشت.
حال این سوال مطرح است که واقعا قرار است چه بر سر خانههای پیرنیا بیاید؟ آیا این خانهها که شخصیت تاریخی و سیاسی دارند، با همان هویت محفوظ میمانند؟
انتهای پیام