به گزارش خبرنگار مجله آرونو، در یادداشتی که زهرا ابراهیمی، کارشناس اخلاق دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان در اختیار خبرگزاری مجله آرونو قرار داده، آمده است:
«آنچه منجر به رواج یک عقیده میگردد تبیین است و الا اگر عقیده انسان جزو برترین عقاید هم باشد، بدون تبیین باز تنها در صندوقچه قلب محبوس میماند و احدی از آن مطلع نخواهد شد و بهرهای نخواهد برد.
تبیین فقط بیان کردن و اعلام کردن نیست؛ اگر جهاد تبیین را فقط محدود به بیان کردن بدانیم نه معنای جهاد را خوب فهمیدهایم و نه هدف تبیین را. شالوده تبیین، روشنگری، هدایت و مشخص کردن مرز میان حق و باطل است.
اگر بخواهیم برای تبیین، یک نسخه غربی ارائه دهیم میتوانیم به پروپاگاندای غربی اشارهکنیم. غربیها از طریق پروپاگاندا و تبلیغات به کنترل افکار عمومی اقدام میکنند و هدفی جز رسیدن به قدرت و ثروت ندارند. آنها از به کار گرفتن هر ابزاری اعم از دروغ، فریب ابایی ندارند؛ شاید یکی از دلایلی که غربیها در پروپاگاندا موفقترند همین باشد که آنها حدومرزی برای رفتارهای تبلیغی خویش ندارند اما تبیین در نگاه اسلام دارای حدومرز و ملاک و معیار است.
در امر تبیین ما با یک واژه مقدسی به اسم جهاد روبروییم. در حقیقت تبیین برای ما رنگ تبلیغ ندارد؛ ماهیتش نوعی جهاد و ابراز بندگی و عبادت است؛ چون هم هدف مقدس است و هم ابزاری که برای رسیدن به آن هدف مورداستفاده قرار میگیرد. در تبیین ما قصد کنترل و جهتدهی به افکار عمومی را نداریم، بلکه هدف از تبیین ایجاد حس مسئولیت در وجود مردم است.
برخی تصور میکنند جهاد تبیین تنها بر عهده گروه و یا صنف خاصی است درحالیکه رهبری تأکید دارند که هر کس فضایی برای حرف زدن با افکار عمومی دارد موظف است که مسائل را تبیین نماید. بنابراین اهلقلم با قلم خویش، اهل منبر با کلام خویش و هرفرد با هر ابزاری که در دست دارد فارغ از کمیت تأثیرگذاری باید وارد عمل شود.
در جریانات اخیر در کشورمان متأسفانه شاهد اظهارنظرهای برخی از افراد تریبون دار بودیم که نظراتشان ولو در جبهه موافق، نهتنها کمکی به تبیین مسائل نکرد که دشمن را جریتر نمود.
یکی از ارکان جهاد تبیین، توجه به منطق و عقلانیت است. بیان مسائل و بهویژه مواضع سیاسی و گره زدن آنها با احساسات مردم به همان سرعتی که در دل مردم مینشیند و تأثیر میگذارد با همان سرعت نیز رنگ میبازد. در تبیین جریان اغتشاشات و اهداف آنها اگر بخواهیم صرفاً از احساسات مذهبی مردم بهره ببریم شاید بتوانیم در کوتاهمدت تأثیرگذار باشیم اما آنچه میتواند تأثیری دائمی و همیشگی داشته باشد تبیین عقلانی مواضع است.
اتفاقات تلخی که در کشور ما رقم میخورد اگرچه چهره خبیث دشمن را رسواتر از هر زمان دیگری میسازد اما فرصتی برای برگشت به گذشته و تأمل در کوتاهیها را برای ما فراهم میکند. آنچه امروز کف خیابان میبینیم فارغ از تبلیغات دشمن و فریب رسانهها و فارغ از تمام گرفتاریهای اقتصادی و معضلات اجتماعی، حاصل کمکاری ماست.
اگر نظریه حاکمیت اسلام در همه امور زندگی و شئون بشری بهدرستی و با مبنای عقلی و منطقی برای فرزندان این مرزوبوم تبیین شده بود امروز حاصل این حجم از تزلزل در میان نوجوانان نبودیم. و این خود نشانه ضعفی ست که ما در جهاد تبیین داشتهایم. به فرموده رهبرمان اگر ذهنها را قانع کنیم، دلها قانع میشود و این مهم جز بهواسطه تبیین عقلانی امکانپذیر نیست.
برای تبیین دو مکمل اصلی وجود دارد یکی تفهیم که قبل از تبیین باید موردتوجه قرار گیرد و دیگری تبلیغ که بعدازآن باید مدنظر قرار گیرد.
در حقیقت من اگر بخواهم در مسیر تبیین گام بردارم باید از پل تفهیم رد شده باشم. بدون مطالعه و بدون تجزیهوتحلیل نمیتوان تبیین نمود. در فضای اغتشاشات بارها مطالب کذبی را از زبان رسانههای معاند شنیدهایم و با تعجیل، قبل از تفهیم حقیقت، شروع به قضاوت نمودهایم. بنابراین قبل از اینکه بخواهیم حقیقت را بیان کنیم باید حقیقت را بفهمیم و سطح آگاهی سیاسی و دینی خود را افزایش دهیم و نباید ازنظر دور داشت که فهم حقیقت مستلزم مطالعه، مطالعه و مطالعه است.
بعد از تبیین نیز نباید تصور کنیم که وظیفه ما به اتمام رسیده همانطور که ذکر شد مکمل تبیین، علاوه بر تفهیم، تبلیغ هم هست. بعد از تبیینِ آنچه فهمیدهایم، باید به تبلیغ و اطلاعرسانی آن بپردازیم.
در دنیای رسانه اگرچه کیفیت محتوا از ارزش بالایی برخوردار است اما کمیت نیز گاهی حرف اول را میزند. در این دنیا گاهی تعداد هشتگها و لایکها و کامنتها سرنوشت یک موضوع را مشخص میکند. بنابراین نباید تبلیغ را وظیفه قشر خاصی همچون طلاب دانست بلکه تکتک ما باید خود را مبلغ بدانیم و ثمرهای که بعد از فهم مطالب و تبیین آن ارائه کردهایم را بازنشر داده و اینگونه جهاد خود را تکمیل کنیم.
آنچه در جریان اغتشاشات شاهدیم و معترضان خواهان آناند رسیدن به آزادی ست. گویا اغتشاشگران خود را دربند این نظام میدانند و هدف از این هوچیگریهای سیاسی را رهایی و آزاد شدن معرفی میکنند. این در حالی است که آنها علیرغم شعار آزادی، از حیث ایدئولوژی دربندترین و اسیرترین افراد محسوب میشوند چراکه بهراحتی تحت تأثیر القائات دشمن قرارگرفتهاند و اینگونه تفکر خویش را به اسارت درآوردهاند.
جرئت، جسارت و صراحت از دیگر مؤلفههای تبیین صحیح است. رسواسازی خبرهای دروغ رسانهها، ارائه تحلیل دقیق و عمیق در برابر تحلیلهای مغرضانه دشمن، نشان دادن واقعیتها، روایت درست از چرایی مشکلات و مقابله با تحریف حقیقت در امر تبیین نیازمند جرئت و جسارت و صراحت است. و از دیگر سو دوپهلو حرف زدن، نان به نرخ روز خوردن، تزریق یأس و ناامیدی و تساهل و مماشات ازجمله آسیبهایی است که میتواند تبیین صحیح را در معرض خطر قرار دهد.»