به گزارش مجله آرونو، انتشارات دیرپای علمی و فرهنگی از ادغام دو مؤسسه انتشاراتی پیشگام و سرآمد نشر در ایران به نامهای «بنگاه ترجمه و نشر کتاب» و «مؤسسه انتشارات فرانکلین» پدید آمده است. مؤسسه خصوصی «بنگاه ترجمه و نشر کتاب» در سال ۱۳۳۲ تأسیس شد و با مدیرعاملی چهرههایی همچون احسان یارشاطر و معاونت شخصیتهایی مثل عبدالحسین زرینکوب و ایرج افشار به حیات ادامه داد.
از آثار ماندگار بنگاه ترجمه و نشر کتاب، مجموعهای با نام «میراث ایران» بود که آثار معروف ادب فارسی را به زبانهای دیگر ترجمه میکرد. دیگر اثر شناخته شده بنگاه ترجمه و نشر، انتشار دایرهالمعارفی با نام دانشنامه ایران و اسلام بود که تا سال ۱۳۶۰ تعداد ۱۰ جلد از آن منتشر شد. ترجمه «تاریخ طبری» و نیز شروع انتشار دانشنامه ایرانیکا به پیشنهاد احسان یارشاطر از دیگر آثار بنام بنگاه چاپ و نشر است.
مؤسسه فرانکلین ایران نیز در سال ۱۳۳۳ به مدیریت همایون صنعتیزاده بنیان نهاده شد؛ فرانکلین ایران که شعبهای از مؤسسه فرانکلین بینالمللی بود، پس از مدتی با توسعه کارهای خود از شعبه مرکزی در نیویورک استقلال مالی و کاری پیدا کرد. شیوه کار این نهاد فرهنگی به ابتکار صنعتیزاده این بود که پس از قرارداد با ناشر، کلیه امور مربوط به چاپ، از ترجمه و ویرایش گرفته تا تصحیح و غلطگیری و هزینه تبلیغات و حتی پرداختِ اجرت نقاشی پشت جلد را برای ناشر انجام میداد. کار تا آنجا پیش رفت که مؤسسه فرانکلین علاوه بر مسئولیت چاپ کتابهای درسی کشور، در سال ۱۳۳۷ کتابهای درسی کشور افغانستان را هم منتشر میکرد.
پایهگذاری ویرایش، ارزیابی و نظارت بر ترجمهها، احداث کارخانه کاغذ پارس برای رفع مشکل تأمین کاغذ، بنیانگذاری سازمان کتابهای جیبی، تهیه پانصد کتابخانه برای مدرسههای دولتی، بنیانگذاری مؤسسه دفتر لغت فارسی به سرپرستی مجتبی مینوی و زرینکوب، کمک به ایجاد کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، تهیه طرح مبارزه با بیسوادی برای بزرگسالان، ساخت مرکز تکنولوژی آموزشی برای تهیه فیلم و کمک به پاگرفتن کتابخانه دانشگاه صنعتی شریف از گونه شواهد این توسعه، پیشگامی و خیرگستری فرانکلین بود. مؤسسه فرانکلین در این مدت از سال ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۶ نزدیک به دو هزار عنوان کتاب چاپ کرد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی «بنگاه ترجمه و نشر کتاب» در اواخر سال ۱۳۶۰ به «شرکت انتشارت علمی و فرهنگی» تبدیل شد. هیئت وزیران در جلسه مورخ بیستویکم مردادماه سال ۱۳۶۳ بنا به پیشنهاد شماره ۱۹۹۱۱، مورخ ششم مرداد ۱۳۶۳ وزارت فرهنگ و آموزش عالی و به استناد قانون تبدیل مرکز انتشارات علمی و فرهنگی از صورت «مرکز وابسته» به «شرکت دولتی وابسته» اساسنامه شرکت مزبور را که با همکاری وزارت امور اقتصادی و دارایی تدوین شده بود، تصویب کرد. این شرکت به وزارت فرهنگ و آموزش عالی و مرکز اصلی آن در تهران وابسته بود.
مؤسسه فرانکلین نیز که در سال ۱۳۵۶ «سازمان آموزشی نومرز» نام گرفته بود، ابتدا به «شرکت انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی» تغییر یافت و سپس در سال ۱۳۷۲ در شرکت انتشارات علمی و فرهنگی ادغام شد.
حدود ۲۵ سال پیش و در دوره مدیرعاملی بهروز صحابه (مدیریت از سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۴) بخشی از سهام انتشارات علمی و فرهنگی به عنوان یکی از بزرگترین بنگاههای خصوصی نشر، در سازمان خصوصیسازی از سوی صندوق سرمایهگذاری سازمان تأمین اجتماعی خریداری شد. ۵۱ درصد سهام این انتشارات از آن سازمان تأمین اجتماعی و ۴۹ درصد سهام متعلق به وزارت علوم بود. سهام خریداری شده توسط تأمین اجتماعی بیش از ۲۶ میلیارد تومان بود. در نهایت (اوایل تابستان ۱۳۹۳) و در دوره مسعود کوثری سهام انتشارات شرکت به صورت صددرصدی به سازمان تأمین اجتماعی واگذار شد.
در این دوره با نیت اینکه انتشارات پشتوانه مالی مناسبی داشته باشد تا به اهداف فرهنگی و تولید و چاپ آثار مجموعه فاخر برسد، کار چاپ دفترچههای درمانی بیمه تأمین اجتماعی به این مجموعه واگذار میشود که بیش از ۳۰ میلیون دفترچه در سال چاپ میکردند؛ به نظر میرسد در دورهای چاپ دفترچه به جای اینکه کار فرعی برای انتشارات به حساب بیاید، با توجه به آورده مالی که برایشان داشته، در ردیف فعالیتهای اصلی ناشر و دیگر امور در حاشیه قرار بگیرد. گروهی از منتقدان معتقدند که کیفیت عملکرد این ناشر دولتی، در عمل، در سایه اینگونه موقعیتهای دوپینگطور قرار گرفته است.
اوایل زمستان سال ۱۳۹۸، نادره رضایی با دستور مستقیم وزیر کار، رفاه و تأمین اجتماعی وقت جانشین مسعود کوثری به عنوان رئیس انتشارات علمی و فرهنگی شد. انتصاب او حاشیههای بسیاری همراه داشت؛ یادآوری امضا بیانیه ۴۶۶ فعال سیاسی و مدنی به باراک اوباما در حمایت از نامه ۵۵ زندانی سیاسی، طرح نسبت فامیلی با شهیندخت مولاوردی، تا حضور و مجریگری او در مراسم ستاد انتخاباتی حسن روحانی و همچنین فعالیت نداشتن در حوزه نشر از جمله بحثهایی بود که درباره او مطرح میشد. او نیز برخی را تکذیب کرد و برخی را هم میگفت با توجه به عملکردم قضاوت کنید.
در کل به مرور زمان بیشتر به نظر رسید که طرح این مسائل بیشتر از جانب منتفعان پیشین بوده است. البته افشاگریهای مدیر جدید درباره عملکرد مدیریت پیشین نیز حاشیههای جدیدی برای این مرکز نشر بهوجود آورد.
دوره رضایی همزمان شد با دوران کرونا و با توجه به افزایش بیماری اینگونه برداشت میشد، چاپ دفترچهها و به طبع درآمدهای این ناشر افزایش پیدا کند اما در این دوره حذف فیزیکی دفترچههای تأمین اجتماعی و الکترونیکی شدن دفترچهها مطرح و این درآمد برای انتشارات علمی و فرهنگی به طور کامل قطع شد که شاید یکی از چالشهای این ناشر در یکی، دو سال گذشته باشد.
بعد از تغییر دولت در سال ۱۴۰۰، تا چندماه نادره رضایی همچنان مدیریت این نشر را بر عهده داشت تا اینکه در بهمنماه همان سال محمد حسنی طی حکمی از سوی سیدمیرهاشم موسوی، مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی جایگزین رضایی شد. حسنی تا اواخر خردادماه ۱۴۰۱ در این سمت ماند و بعد استعفا کرد. بعد از استعفا او محمد تقیانی به عنوان سرپرست این انتشارات انتخاب و از تیرماه تا بیستودوم آذرماه مسئولیت این انتشارات را برعهده داشت. حالا قاسم صفایینژد با حکم مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی به عنوان مدیرعامل جدید انتشارات علمی و فرهنگی انتخاب شده است. تغییر پیدرپی مدیریت انتشارات علمی فرهنگی در چند ماه گذشته، عملاً به حاشیه جدید این مرکز نشر مهم کشور تبدیل شده است.
انتشارات علمی و فرهنگی کتابهای مهمی را به بازار نشر روانه کرده از آن جمله به این کتابها میتوان اشاره کرد: تدوین «دایرةالمعارف فارسی» به همت بزرگانی چون غلامحسین مصاحب، محمد معین و دیگران، ترجمه «تاریخ تمدن ویل دورانت» با ترجمه افرادی همچون احمد آرام، فتحالله مجتبایی، ابوالقاسم پاینده، صفدر تقیزاده، فریدون بدرهای، فراهم آوردن «فهرست مقالات فارسی» به قلم ایرج افشار، کتاب «راهنمای آماده سازی کتاب» به نویسندگی میرشمسالدین ادیبسلطانی، از صبا تا نیمای یحیی آرینپور، «گزیده سخن پارسی» به کوشش شخصیتهایی همچون عبدالحمید آیتی و محمدرضا شفیعی کدکنی، «تاریخ فلسفه کاپلستون» ابراهیم دادجو و غلامرضا اعوانی، «تاریخ سینما» از نجف دریابندری، «مقدمه ابن خلدون» با ترجمه محمد پروین گنابادی، «نهجالبلاغه و تاریخ تحلیلی اسلام» جعفر شهیدی، «مرصادالعباد» به اهتمام محمدامین ریاحی، «منطق الطیر» به اهتمام سیدصادق گوهرین، «مجموعه سیری در هنر ایران» در سالهای دورتر و «سفرنامه ناصرخسر»، کتابِ «کتاب امروز»، «آشنایی با هنر»، «روضه الشهدا»، «هنر چین از ۱۹۸۰، کشاورزی ایران در دوره قاجار»، «از ریشه تا امروز»، «کاوش در ایران» و سایر آثار.
این انتشارات همچنین با چهرههای ادبی و فرهنگی بسیاری همکاری داشته است؛ ابوالحسن نجفی، سیروس پرهام، احمد سمیعیگیلانی، اسماعیل سعادت، نجف دریابندری، کریم امامی، هرمز همایونپور، حسن مرندی، هرمز وحید، عباس زریابخویی، عبدالحسین زرینکوب، شمسالملوک مصاحب، جلال آلاحمد، سیدجعفر شهیدی، محمد قاضی، قیصر امینپور، محمدرضا شفیعیکدکنی، حسین معصومیهمدانی، رضا داوریاردکانی، غلامعلی حدادعادل، غلامرضا اعوانی و بهاالدین خرمشاهی تنها بخشی از همکاران و مؤلفان سرشناس انتشارات علمی و فرهنگی بودهاند.
منبع: ایسنا