آغازی بر یک پایان

|

فهرست مطالب

به گزارش خبرگزاری مجله آرونو، در این سال‌ها شخصیت‌های مختلف به‌خصوص جامعه هنری، از جمله افرادی بودند که هر از چندگاهی خبر مهاجرت آن‌ها به گوش می‌رسید و می‌رسد؛ این افراد با این خیال که می‌توانند در آن سوی آب توفیقی در کسب نخل و اسکار به‌دست بیاورند، با ورود به موضوعات ممنوع و عبور از خط قرمزهای سیاسی و اعتقادی فعالیت خود را آغاز می‌کنند، اما در ادامه شرایط آن‌ها با ایام حضور و فعالیتشان در ایران قابل مقایسه نبوده است و نیست.

اواسط سال ۹۴ بود که موج مهاجرت به ترکیه بین برخی برنامه‌سازان تلویزیونی شکل گرفت و رفت‌وآمدهای بازیگران به این کشور هم زیاد شد، اما پس از چند نمونه سریال و برنامه‌سازی که موفقیتی نداشت، آهنگ بازگشت و پشیمانی بازیگرانی که رفته بودند، شدت گرفت.

فارغ از آنکه حضور در شبکه‌های خارجی مانعی بزرگ در جهت رشد هنری و فنی این افراد به حساب می‌آید و از تنوع فعالیتشان می‌کاهد، از سوی دیگر موجب می‌شود هیچ‌گاه نتوانند با بدنه مخاطبان خود در جامعه روبه‌رو شوند و برنامه‌های تولیدی خود را در معرض مخاطبان ۸۰ میلیونی رسانه ملی قرار دهند، این در حالی است که عمده انتظارات آن‌ها برای خروج از ایران و حضور در شبکه‌های ماهواره‌ای، درآمد بالا و برنامه‌سازی در فضایی بدون موانع است؛ تجربه عمده مهاجران رسانه‌ای نشان می‌دهد انتظار آن‌ها با آن چیزی که در واقعیت موجود است، از تفاوت بالایی برخوردار بوده و به‌طور عمده زمانی متوجه این تفاوت می‌شوند که دیگر راه بازگشت خود به ایران را مسدود کرده‌اند.

مدتی قبل اشکان خطیبی از بازیگرانی که در ایام اغتشاشات سال قبل تصمیم به مهاجرت گرفت، در ویدئویی که در صفحه شخصی خود در فضای مجازی منتشر کرد، از حال و روز نامساعد خود در این روزها گفت و حتی به این نکته اذعان کرد که چندباری به ته خط رسیده و تصمیم به خودکشی گرفته است.

از دیگر افرادی که با این تجربه ناخوشایند مواجه شد، محمد حسینی بود که پیش از این به‌عنوان مجری برنامه‌های سرگرمی تلویزیون شناخته می‌شد و برای مخاطبان عام تلویزیون نیز جذاب به نظر می‌رسید، او با خروج از ایران و حضور در یک شبکه ماهواره‌ای خارجی مشی جدیدی را در پیش گرفت و مرتضی حسینی، برادرش درباره او اینگونه یاد کرده است: «فکر نکنید برادرم شرایط خوبی دارد، پولش را خورده‌اند، بی‌کس و تنها شده است و صدها مسئله دیگر.»

از دیگر تجربه‌های ناموفق این عرصه می‌توان به مدتی قبل و اخبار اجرا نشدن تئاتر خانه امن به‌دلیل استقبال نکردن مخاطبان اشاره کرد؛ قرار بر این بود که بیست‌ویکم اکتبر پس از خرج‌های گزاف نمایش «خانه امن» با اجرای بازیگرانی که از کشور مهاجرت کردند، در سالن تیلس سنتر نیویورک روی صحنه برود، اما طبق اخبار منتشرشده، تنها حدود ۱۵ درصد بلیت‌ها به فروش رسیده است و همین استقبال ناچیز باعث شد که از برگزاری این نمایش جلوگیری شود.

آغازی بر یک پایان

در کنار موارد مذکور باید به این نکته توجه کرد که عمده شخصیت‌های برجسته دنیای هنر و رسانه محبوبیت خود را مدیون تلویزیون و رسانه کشور خود هستند و به تبع این امر و به‌واسطه این ظرفیت شخصیت‌های رسانه‌ای متعددی با این ابزار معرفی شدند یعنی این افراد تمام سرمایه‌های اجتماعی خود را به‌واسطه حضور در میان مردم و رسانه به‌دست آوردند اما در میان این مسیر با مهاجرت به کشوری که دیگر در آن سلبریتی به حساب نمی‌آمدند، فعالیت در شبکه‌هایی که باید تمام قواعد سیاسی و اقتصادی آن‌ها را به ناچار بپذیرند و محدود شدن به یک یا دو حیطه کار رسانه‌ای، برخلاف بستر متنوع ایران، موجب می‌شود که عمده مهاجرت‌کنندگان با چالش روحی و روانی دست‌وپنجه نرم کنند، چالشی که در نهایت یا آن‌ها را به ایران بازمی‌گرداند یا به راهی می‌کشاند که امروز بسیاری از مهاجران در انتهای آن قرار دارند.

مرتبط نوشته ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *