شخصی برای کاری ساده چند امضا از یک مسئول میخواهد. او روزی تعطیل برای گرفتن آن امضاها مراجعه میکند ولی به واسطه قرار گرفتن آن مسئول در جایی خاص و چند ماجرای دیگر، موقعیتی کمدی اتفاق میافتد.
این خلاصهای است از نمایش «میخواهیم میوسوف را ببینم» که این روزها در تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه است.
این نمایش نوشته تامارا دالمات است که با ترجمه محمود عزیزی و کارگردانی محمد جواد حبیبی اجرا میشود.
محمد جواد حبیبی که چند روزی است اجرای این نمایش را در تالار دکتر ناظرزاده کرمانی تماشاخانه ایرانشهر آغاز کرده، در گفتگو با آرونو از ویژگیهای این نمایش و چالشهای کار کردن با بازیگران تازهکار میگوید و تاکید میکند که تحریم تئاتر را به دلیل اعتراض، نه درست میداند و نه آن را درک میکند.
او با اشاره به روند شکلگیری این اثر نمایشی توضیح میدهد: این نمایش از دل کارگاه بازیگری «لطفا بازیگر نشوید» به اجرا رسیده است. در این کارگاه هنرجویان بازیگری شرکت کرده بودند و طی پروسهای طولانی مدت این نمایش را برای اجرا آماده کردیم. بر همین اساس بسیاری از بازیگران این نمایش برای اولین بار روی صحنه میروند. البته پیش از این همین نمایش را در پردیس تئاتر تهران و جشنواره استانی تئاتر تهران روی صحنه بردیم و در واقع اجرای ایرانشهر سومین نوبت اجرای آن است.
حبیبی درباره داستان و محتوای این نمایش هم میگوید: ماجراهای نمایش ما در شوروی سابق میگذرد و با نگاهی طنزآمیز ساختارهای اجتماعی نادرست را به نقد میکشد. قصه از این قرار است که یک نفر برای کاری ساده نیازمند چند امضا از یک مسئول است. او روزی تعطیل برای امضا گرفتن از آن مسئول، مراجعه میکند و این پروسه و نیز قرار گرفتن آن مسئول در جایی خاص، ماجراهایی کمدی را رقم میزند که محتوای انتقادی دارد و میتوان آن را به امروز هم تعمیم داد.
او هرچند از میزان استقبال تماشاگران و فروش نمایش رضایت دارد ولی در عین حال میگوید: به واسطه تفکر غلطی که رایج شده مبنی بر تحریم تئاتر در شرایط فعلی، برای جذب تماشاگر قدری دچار مشکل شدیم ولی خوشبختانه استقبال تماشاگران خوب بوده است و درواقع تماشاگر است که برای ما تماشاگر میآورد.
این کارگردان با اشاره به دشواری تبلیغات تئاتر در شرایط فعلی اضافه میکند: هم بحث فیلترینگ مطرح است و هم غیر فعال شدن یکسری از صفحات تئاتری. به همین دلیل در بحث تبلیغات با مشکلات گوناگونی رو به رو شدیم. البته از گذشته هم متاسفانه این طور بوده که مخاطب تئاتر، محدود و مشخص است و این هنر متاسفانه هنوز عمومی نشده است. به همین دلیل همچنان مهمترین ابزار تبلیغ و اطلاعرسانی نمایش ما خود تماشاگران هستند.
حبیبی ادامه میدهد: شخصا نه تحریم تئاتر را قبول دارم و نه آن را درک میکنم زیرا بخش مهمی از هنر تئاتر، اعتراض به هر روند غلطی در هر حوزهای است. یعنی این اعتراض در ذات تئاتر وجود دارد. بنابراین تحریم تئاتر به دلیل اعتراض با ماهیت این هنر در تناقض است.
او با بیان اینکه از سال ۹۴ دورههای آموزشی بازیگری را به صورت آزاد برگزار میکند، درباره کار کردن با هنرجویان و بازیگران تازه کار توضیح میدهد: کار با بازیگر حرفهای یکسری چالش دارد و با بازیگر تازهکار، چالشهای دیگری. از زمانی که آموزش بازیگری را آغاز کردم، تلاشمان بر این بوده افرادی را برای تئاتر پرورش دهیم که هم مختصات تئاتر ایران را درک کنند و هم بتوانند آن را ارتقا بدهند و از این نظر دورههای ما موفقیتآمیز بوده است. البته به هر حال جو صحنه بر بازیگر تازه کار تاثیر میگذارد و او را دچار اضطراب میکند ولی طی تمرینهای طولانیمدت تلاش کردهایم این آسیبپذیری را کاهش بدهیم و خوشبختانه بچهها هم خیلی همراهی کردند و با تلاشی ستودنی کوشیدند نمایشی در خور تماشاگران به اجرا برسد.
این نمایش با بازی هستی جعفری، عرفان شیخ حسین، امیر حسین قاسمی، آیسان بهزادی، محمد اختیارزاده، مهدی کاظملو، سمانه عباسی، حدیث نجات، سحر رجبی، محمد جواد حبیبی، داود عباسی، نیکو خلیفه هر شب راس ساعت ۲۰ در سالن ناظرزاده کرمانی روی صحنه میرود.
عکسهایی که کنار این گفتگو منتشر شده از رضا جاویدی است.
انتهای پیام