یادی از سوگواری هنرمندان در مرگ باشکوه آقای گیل

|

فهرست مطالب

۱۵ سال پیش در چنین روزی و چنین لحظاتی جمعی از هنرمندان در بیمارستان پارس به سوگ نشسته بودند زیرا که تنها چند ساعت از درگذشت اکبر رادی، آقای نمایشنامه‌نویس گذشته بود.

به گزارش آرونو ، پنجم دی ماه سال ۸۶ هنرمندان تئاتر هنوز در کار پیام‌های تبریک تولد بهرام بیضایی بودند که خبر درگذشت اکبر رادی، کام آنان را تلخ کرد.

اکبر رادی، نمایشنامه‌نویسی که بسیاری از بازیگران درخشان ما در آثارش روی صحنه رفته‌اند، معلمی که شاگردانش از مسئولیت‌پذیری و دلسوزی او به نیکی یاد می‌کنند و چهره‌ای که همواره مورد احترام جامعه هنری بوده، پنجم دی ماه سال ۱۳۸۶در سن ۶۸ سالگی و بعد از یک دوره بیماری از دنیا رفت تا مرگ آقای نمایشنامه‌نویس با آن لبخند باشکوهش در زمستان رقم خورده باشد.

به فاصله اندکی بعد از درگذشت او تعدادی از هنرمندان در بیمارستان پارس گرد هم آمدند تا در کنار هم و در کنار خانواده رادی به سوگواری بنشینند.

بعضی نیز به درخواست ما یادداشت‌های کوتاهی نوشتند تا مراسم سوگواری آقای نویسنده پرشکوه‌تر برگزار شود.

آنچه در ادامه می‌آید، مرور سخنان و یادداشت‌های تعدادی از هنرمندان تئاتر در نخستین ساعات درگذشت اکبر رادی است که آن دوره بر خروجی آرونو قرار گرفت.

بهزاد فراهانی و ایرج راد که در چندین نمایشنامه رادی بازی کرده‌اند، از حاضران در بیمارستان بودند.

یادی از سوگواری هنرمندان در مرگ باشکوه آقای گیل

بهزاد فراهانی در بیمارستان پارس و در جمع هنرمندان تئاتر گفت: امروز در عین این‌که روز تلخ و سختی برای خانواده تئاتر است اما باید شکوهمند برگزار شود زیرا که رادی باشکوه‌ترین شخصیت ۴-۵ دهه‌ی ادبیات نمایشی ایران بود.

اکبر رادی غرورانگیزترین نوع منش و سلوک را داشت و در این زمینه هیچ‌کس همسو و همپای او نیست. اخلاق، منش، رفتار و آثار این بزرگ‌مرد، همیشه برای ما الگوست و وظیفه بزرگ‌مان این است که مراسم رادی را با توجه به‌ شکوه شخصیت او برگزار کنیم و حرمت او را به گونه‌یی که تا امروز بوده رعایت کنیم.

فراهانی خطاب به تمام هنرمندان خاطرنشان کرده بود: امروز همه‌ی ما غصه‌داریم، اما باید در عین این سوگواری هر چه بیشتر غرور اکبر رادی را حفظ کنیم، زیرا رادی جز برای ایران نبود و مقاومت، پایداری، بزرگ‌مردی و شکوهش باید باقی بماند. رابطه‌ی رادی با ما عاشقانه بود و باید عاشقانه هم باقی بماند.

یادی از سوگواری هنرمندان در مرگ باشکوه آقای گیل

ایرج راد هم در سخنانی از محبوبیت رادی یاد کرده و گفته بود: اکبر رادی همه‌ی تئاتری‌ها را از دل و جان دوست داشت و عاشق آن‌ها بود اما در عین حال دوست نداشت کسی او را در وضعیت بیماری ببیند بلکه همیشه می‌خواست با همان فرهیختگی، صداقت، غرور، پایمردی و استواری در ذهن همه‌ی ما باقی بماند. اکبر رادی در هر وضعیتی که بود، تصویری عاشقانه برای هنرمندان داشت. او همیشه زنده است زیرا که افتخار این مملکت بوده و هست. آثار ارزشمند او همیشه در تاریخ هنر این کشور جاودانه می‌شود.

یادی از سوگواری هنرمندان در مرگ باشکوه آقای گیل

اما علیرضا نادری، نمایشنامه‌نویس و کارگردانی که سال‌هاست از حضورش بی‌بهره مانده‌ایم، درباره رادی جملاتی کوتاه نوشته بود: «مرگ نویسنده ؟؟؟ دوزخ بی‌هنران پشت هم‌اندازان، نفت‌نوشان و دروغ‌سازان فراموشی است. کتاب ملکوت نویسنده است. باور نکن نویسنده می‌میرد.»

دانیال حکیمی، دیگر بازیگری که در چند نمایشنامه رادی بازی کرده بود، با اینکه اهل گفتگوهای مطبوعاتی نیست ولی آن زمان دست به قلم شد تا در سوگ رادی متنی بنویسد.

او در یادداشت خود آورده بود: «بزرگ مرد درام‌نویس ایران، آرام و موقر، متین و متفکر، استاد بلامنازع رئالیسم، پژوهشنده‌ی روابط عمیق و باشکوه انسان‌ها، طناز و زیباشناس، عدالت‌خواه و فریادرس فریاد دردمندان و رنج‌دیدگان، در آثارش، آثاری ماندگار و فراموش نشدنی با دیالوگ‌های فاخر و عظیم که انسان را به تفکر وا می‌دارد. اکنون اون نیست ولی یادش همیشه باقی است.  استاد ای کاش بیشتر می‌ماندی و با آثارت چون قطره‌های نور صحنه‌های زندگی و تئاتر را منور می‌کردی. جایت از همین حالا خالی است و من در سوگت می‌گریم.»

یادی از سوگواری هنرمندان در مرگ باشکوه آقای گیل

اکبر رادی با نگارش نمایشنامه‌هایی همانند «روزنه آبی»، «صیادان»، «در مه بخوان»، «آمیز قلمدون»، «افول»، «ارثیه ایرانی»، «باغ شب‌نمای ما»،«هاملت با سالاد فصل»، «از پشت شیشه‌ها»، «منجی در صبح نمناک»، «تانگوی تخم مرغ داغ»، «پلکان»، «لبخند باشکوه آقای گیل»، «آهسته با گل سرخ»، «ملودی شهر بارانی»، «شب روی سنگفرش خیس»، «آهنگ‌های شکلاتی»، «شب بخیر جناب کنت»، «خانمچه و مهتابی»، «پایین، زیر گذر سقاخانه»، «کاکتوس»، «مرگ در پاییز» و … یکی از قله‌های ادبیات نمایشی ایران است.

اغلب بازیگران تئاتر از فردوس کاویانی، بهزاد فراهانی، ایرج راد، دانیال حکیمی، اصغر همت، بهروز بقایی، تا فرزانه کابلی و میترا حجار و …  در آثار او نقش‌آفرینی کرده‌اند.

او علاوه بر این‌ها، رادی، بخشی از نامه‌های خود را در کتابی با عنوان «نامه‌های همشهری» گردآوری کرده که این کتاب نیز منتشر شده است.

اکبر رادی در کنار نگارش بخشی از آثار پرفروغ ادبیات نمایشی ایران، سال‌ها به عنوان معلمی صبور و دلسوز، راه و رسم نمایشنامه‌نویسی را به دانشجویان آموزش داد.

او ۵ دی‌ماه سال ۱۳۸۶ به دلیل بیماری در بیمارستان پارس تهران درگذشت. 

یادی از سوگواری هنرمندان در مرگ باشکوه آقای گیل

انتهای پیام

مرتبط نوشته ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *