به گزارش خبرگزاری مجله آرونو، آیتالله حسین مظاهری، عضو جامعه مدرسین قم مروز _چهارشنبه بیستویکم آبان_ به مناسبت آئین اختتامیه چهارمین کنگره بینالمللی «راه نجات: نهجالبلاغه و حکمرانی علوی» پیامی صادر کرد. این پیام به این شرح است:
بسماللهالرحمنالرحیم
قال أمیرالمؤمنین و إمام المتقین علیه أفضل صلوات المسلمین: «واللهِ ما کانت لی فی الخلافة رغبة، ولا فی الولایة إربة، ولکن لأسیر بالحق ما قام، ولأدفع الباطل ما استطعت».
فلسفه حکومت و حکمرانی علوی در دو اصل اصیلِ اقامه حق و دفع باطل خلاصه میشود. در سایه این آرمان متعالی است که سایر وظایف و رسالتهای حکومت سامان میپذیرد. حق و باطل در نگاه امیرالمؤمنین علیهالسلام دو مسیر متفاوت و متضاد است؛ یکی راه روشنِ دستیابی به سعادت جاودان، و دیگری راه تاریکِ منتهی به شقاوت و هلاکت.
آنگاه که شخص شخیص آن حضرت، با اصرار مردم، حکومت و عمارت را پذیرفت، به تصریح خود ایشان، این پذیرش تنها برای مقابله با مصداق بارز باطل یعنی ستمگران و اقامه حق یعنی یاریدادن ستمدیدگان بود؛ وگرنه دنیا و حکومت آن، در نگاه نافذ مولای متقیان، از آب دهان بزغالهای بیارزشتر و فرومایهتر مینمود.
«أما والذی فلق الحبة و برأ النسمة، لولا حضور الحاضر، و قیام الحجة بوجود الناصر، و ما أخذ الله علی العلماء ألا یقارّوا علی کِظّةِ ظالم و لا سَغَبِ مظلوم، لألقیتُ حبلها علی غاربها».
حضرت در این زمینه خداوند متعال را به شهادت میگیرد که آنچه در حکومت خود انجام دادهاند، نه از سر رغبت و رقابت در قدرت، و نه به منظور به چنگ آوردن مطاع دنیوی، بلکه با هدف متعالیِ بازگرداندن آثار تغییریافته دین، اصلاح بلاد، برقراری امنیت و آسودگی مظلومان، و اجرای حدود تعطیلشده الهی بوده است؛ یعنی احیای حق و عدالت و ابطال باطل.
«اللهم إنک تعلم أنّه لم یکن الذی کان منّا منافسة فی سلطان، ولا التماس شیء من فضول الحطام، ولکن لنُرِد المعالم من دینک، و نظهر الإصلاح فی بلادک، فیأمن المظلومون من عبادک، و تُقام المعطّلة من حدودک».
حکومت و حکمرانی علوی، که در دوران کوتاه ولی پرفراز و نشیب به ظهور رسید، نه تنها نمونهای تاریخی از اقامه حق و دفع باطل است، بلکه تراز روشن عدالتورزی، تدبیرگرایی و محوریت اخلاق و معنویت در حکومتداری به شمار میآید.
بیتردید، این نظام سرمشقی راهگشا برای همه سیاستمداران و کارگزاران حکومتی است و همواره الهامبخش مصلحان و حکمرانیانی خواهد بود که دل در گرو آرمانهای انسانی و ارزشهای اخلاقی دارند.
کتاب شریف نهجالبلاغه، که در کنار قرآن کریم راه روشن هدایت است، تنها نهج تقوا و معنویت و اخلاق نیست، بلکه «نهج حکومت و سیاست» نیز هست؛ و سندی جامع و جاودانه است که منشور حکمرانی علوی به شمار میآید.
در این کتاب مقدس، همه اصول و شاخصههای حکمرانی شایسته و حکومت پایدار به بهترین وجه بیان شده است. علاوه بر تبیین ارزشها و زیربناهای سیاست و حکومت، روشها و ابزارهای حکمرانی نیز تعیین گردیده است.
از اینرو، آشنایی همه کارگزاران حکومتی و فعالان عرصه سیاست با این صحیفه انسانساز، و التزام نظری و عملی به آموزههای حیاتبخش آن، حقیقاً لازم و ضروری است.
در این کتاب پرفیض، و بهویژه در عهدنامه مالک اشتر که سند ماندگار حکومتی و منشور پرافتخار سیاسی اسلام است هم اصول مربوط به حقوق ملت، و هم تکالیف حکومت و وظایف مسئولان حکومتی به روشنی تبیین میشود. در این مجال کوتاه، تنها به پنج نکته مهم در این خصوص اشاره میکنم؛
امیرالمؤمنین علیهالسلام مأموریت و مسئولیت اصلی حکومت و رؤوس برنامههای آن را در چهار عرصه اقتصاد، امنیت، اصلاح امور مردم و سازندگی کشور تعیین فرمودهاند. در جملات آغازین عهدنامه، با بیان این خطوط روشن، در حقیقت مسیر مطالبات مردم از حکومت را نیز مشخص میسازند: «هذا ما أمر به عبدالله علی أمیرالمؤمنین مالک بن الحارث الأشتر فی عهده إلیه… جِبایةِ خراجها، و جهادِ عدوّها، و استصلاحِ أهلها، و عمارةِ بلادها».
عدالت، که از ارکان مهم و برجسته حکمرانی علوی است، تا بدانجا اهمیت دارد که باید گفت نام و یاد علی علیهالسلام با عدالت، عدالتخواهی و عدالتورزی پیوندی ناگسستنی یافته است. او صدای رسای عدالت در تاریخ انسانیت است و همه زندگی و توان خود را در راه عدالت مصروف داشت. از دیدگاه آن حضرت، تنها کسانی میتوانند در حکومت و سیاست به عدالت پایبند باشند که ابتدا عدالت را در خود محقق سازند و عدالت، زینتِ زبانشان نباشد. «ألزم نفسه العدل فکان أول عدله نفی الهوی عن نفسه، یصف الحق و یعمل به».
در حکمرانی علوی، کارگزاران حکومت از روحیه استکباری و قدرتمدارانه به شدت برحذر داشته شدهاند. آن حضرت سه پیامد منفی این روحیه را یعنی فساد روح، تزلزل ایمان و فراهم شدن زمینه دگرگونی حکومت هشدار میدهند: «ولا تقولنّ إنّی مؤمّر، فأُطاع، فإنّ ذلک إدغال فی القلب، و منهکة للدین، و تقرّب من الغیر».
دولت علوی، حکمرانیِ رحمت، محبت و لطف بر مردم است: «وأشعر قلبک الرحمة للرعیة، والمحبة لهم، واللطف بهم، ولا تکوننّ علیهم سبعاً ضاریاً تغتنم أکلهم؛ فإنّهم صنفان: إمّا أخ لک فی الدین، أو نظیر لک فی الخلق».
حکمرانی علوی، عرصه خدمت بیمنت به ملت، وفای به وعده و پرهیز از خلف وعده است. «وإیّاک والمنّ علی رعیتک بإحسانک، أو التزید فیما کان من فعلک، أو أن تعدهم فتتبع موعدک بخلفک؛ فإنّ المنّ یبطل الإحسان، والتزید یذهب بنور الحق، والخلف موجب لمقت الله والناس». بهویژه، طبقات ضعیف و اقشار آسیبپذیر جامعه باید همواره مورد توجه خاص قرار گیرند: «اللهَ اللهَ فی الطبقة السفلی من الذین لا حیلة لهم، من المساکین والمحتاجین وأهل البؤس والزمنی، فإنّ فی هذه الطبقة قانعاً ومعتراً».
حکومت و سیاست علوی مبتنی بر تمرکز بر اصول و مسائل اساسی و دارای اولویت قطعی، و پرهیز از امور فرعی و حاشیهای از یکسو، و انتخاب شایستگان و کنار نهادن فرومایگان از سوی دیگر است. روشن است که تنها شایستگان توان تمرکز بر مسائل بنیادین کشور را دارند، و فرومایگان همواره سرگرم حواشی و غافل از اولویتها هستند. امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمایند: «إدبارُ أربعٍ یزیعُ الأصولَ: تمسّکٌ بالفروع، و تقدیمُ الأراذل، و تأخیرُ الأفاضل».
اینها، نکات برجسته حکمرانی علوی است که سرمشق و الهامبخش همه کارگزاران حکومت دینی و سیاستمداران است. امید است خداوند سبحان توفیق درک این تعالیم حیاتبخش و عمل به آن را به همه فعالان عرصه حکومت و سیاست عنایت فرماید.
از همه متصدیان محترم برگزاری این کنگره صمیمانه قدردانی و تشکر میکنم و مقدم مهمانان عزیز را گرامی میدارم. امیدوارم این کنگره به اهداف عالیه خود نائل آید، انشاءالله.
والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته.
حسین المظاهری






