به گزارش خبرگزاری مجله آرونو، در دهههای اخیر، درمان سرطان از یک مسیر خطی به یک فرایند پویا و چندمرحلهای تبدیل شده است و با افزایش طول عمر بیماران و ظهور موارد عود موضعی، نیاز به بازنگری در گزینههای درمانی از جمله پرتودرمانی مجدد بیش از پیش احساس میشود و این تحول، پزشکان را به سمت ارزیابی مجدد محدودیتهای گذشته سوق داده است.
پیشرفتهای چشمگیر در تصویربرداری عملکردی (مانند PET/MRI)، الگوریتمهای هوشمند برنامهریزی درمان و پرتودرمانی با دقت بالا، امکان تابش مجدد به نواحی حساس را با ایمنی بیشتر فراهم کرده است و این فناوریها نهتنها دقت درمان را افزایش داده، بلکه امکان شخصیسازی درمان بر اساس ویژگیهای بیولوژیک تومور را نیز فراهم کرده است.
در گذشته، عود موضعی پس از پرتودرمانی اولیه اغلب بهعنوان پایان مسیر درمانی تلقی میشد، اما امروزه با ظهور مفهوم درمانهای نجاتبخش (Salvage Therapies)، reRT بهعنوان یک گزینه مؤثر برای کنترل مجدد بیماری و افزایش کیفیت زندگی بیماران مطرح شده است و این تغییر نگرش، بهویژه در مراکز پیشرفته، بهوضوح قابل مشاهده است.
گایدلاینهای بینالمللی مانند ASTRO و ESTRO در سالهای اخیر، رویکردهای جدیدی برای ارزیابی ایمنی و اثربخشی reRT ارائه دادهاند و این دستورالعملها بر اهمیت فاصله زمانی مناسب، استفاده از تکنولوژیهای پیشرفته و ارزیابی دقیق اندامهای حساس تأکید دارند، همچنین نقش تصمیمگیری چندتخصصی در این فرایند بیش از پیش برجسته شده است.
تکرار پرتودرمانی برای بیماران مبتلا به سرطان ضرر دارد؟
پوریا عادلی، متخصص رادیوانکولوژی و عضو هیئت مدیره انجمن علمی رادیوانکولوژی ایران در گفتوگو با خبرنگار مجله آرونو با بیان اینکه تکرار پرتودرمانی یا Re-irradiation (reRT) در بیماران مبتلا به سرطان، پرسشی پیچیده و چندوجهی است که پاسخ آن به عوامل متعددی بستگی دارد، اظهار کرد: برخلاف گذشته که تابش مجدد به نواحی پرتودیدهشده غیرممکن تلقی میشد، پیشرفتهای چشمگیر در تکنولوژیهای درمانی و تصویربرداری، این امکان را به گزینهای قابلتأمل و حتی نجاتبخش برای برخی بیماران تبدیل کرده است و هدف اصلی از reRT، دستیابی به تعادل میان کنترل موضعی بیماری و پیشگیری از عوارض جدی و ناتوانکننده است.
وی با بیان اینکه در دهههای اخیر، تکنولوژیهای نوین مانند پرتودرمانی با شدت تعدیلشده (IMRT)، VMAT، رادیوتراپی استریوتاکتیک (SBRT/SABR) و پروتونتراپی، امکان تابش دقیقتر و ایمنتر را فراهم کرده است، افزود: این روشها با تمرکز دوز بر تومور و کاهش تابش به اندامهای حساس، ایمنی درمان را بهطور چشمگیری افزایش داده است و به همین دلیل، reRT دیگر یک تابو درمانی نیست، بلکه در موارد خاص، میتواند امید تازهای برای بیماران فراهم کند.
متخصص رادیوانکولوژی و عضو هیئت مدیره انجمن علمی رادیوانکولوژی ایران با اشاره به اینکه مبنای علمی reRT بر مفهوم ترمیم زیرآستانهای بافتهای طبیعی استوار است، تصریح کرد: بافتهای سالم، بهویژه در فاصله زمانی مناسب (بیش از شش تا ۱۲ ماه)، توانایی ترمیم آسیبهای DNA ناشی از پرتودرمانی اولیه را دارند و این ویژگی به آنها اجازه میدهد تا دوز محدودی از تابش مجدد را تحمل کنند، مراکز درمانی پیشرو با استفاده از فاکتور ترمیم بافت (TRF)، دز تجمعی مجاز را محاسبه و حدود ۲۰ تا ۳۵ درصد به محدودیت دوزی اولیه اندامهای حساس اضافه میکنند.
یکی از مهمترین چالشها در reRT، ارزیابی دقیق تحمل اندامهای حساس مانند نخاع، ساقه مغز، ریه و کبد است
عادلی ادامه داد: تصمیمگیری برای تکرار پرتودرمانی نیازمند بررسی دقیق چهار عامل کلیدی از جمله ویژگیهای بیمار و بیماری (مانند فاصله زمانی از درمان اولیه، وضعیت عملکردی و هدف درمان)، ملاحظات فنی و دوزیمتری، تحمل اندامهای حساس نسبت به تابش مجدد و ارزیابی چندتخصصی توسط تیم درمانی است که هر یک از این عوامل نقش تعیینکنندهای در ایمنی و اثربخشی درمان دارند و باید با دقت و هماهنگی کامل بررسی شوند.
وی با بیان اینکه یکی از مهمترین چالشها در reRT، ارزیابی دقیق تحمل اندامهای حساس مانند نخاع، ساقه مغز، ریه و کبد است، گفت: بعضی بافتها حتی با دز کم نیز در معرض خطر عوارض شدید قرار دارند و رعایت محدودیتهای دزی تجمعی برای این اندامها یک اصل غیرقابلچشمپوشی است، همچنین تصمیمگیری نهایی باید در قالب تیم چندتخصصی (MDT) انجام شود و رضایت آگاهانه بیمار پس از توضیح کامل منافع و مضرات درمان، الزامی است.
متخصص رادیوانکولوژی و عضو هیئت مدیره انجمن علمی رادیوانکولوژی ایران با بیان اینکه با توجه به گایدلاینهای بینالمللی و تجربیات مراکز درمانی معتبر، تکرار پرتودرمانی در بیماران منتخب، نهتنها امکانپذیر بلکه در بسیاری موارد مؤثر و ایمن است، اضافه کرد: این روش میتواند کیفیت زندگی و طول عمر بیماران را بهبود بخشد، مشروط بر اینکه با دقت علمی، تکنولوژی پیشرفته و نگاه جامع به وضعیت بیمار انجام شود، بنابراین reRT یک گزینه درمانی قابلاتکا در شرایط خاص و با رعایت اصول دقیق پزشکی است.
تکرار پرتودرمانی، بهویژه در نواحی حیاتی، با چالشهای اخلاقی مهمی همراه است و پزشک باید میان افزایش احتمال کنترل بیماری و خطر بروز عوارض شدید تعادل برقرار کند که در این میان، رضایت آگاهانه بیمار، شفافسازی کامل منافع و مضرات و مستندسازی دقیق تصمیمگیری، از الزامات قانونی و اخلاقی محسوب میشوند.
یکی از عوامل کلیدی در موفقیت reRT، انتخاب دقیق بیمار بر اساس معیارهای بالینی، بیولوژیک و روانی است و بیماران با عملکرد فیزیکی مناسب، فاصله زمانی کافی از درمان اولیه و تومورهای با حجم محدود، کاندیداهای بهتری برای این نوع درمان هستند، همچنین هدف درمان (درمانی یا تسکینی) نقش مهمی در تعیین مسیر دارد.
با توجه به روند رو به رشد استفاده از هوش مصنوعی در برنامهریزی درمان، توسعه پرتودرمانی تطبیقی (Adaptive Radiotherapy) و افزایش دادههای بالینی، آینده reRT روشنتر از گذشته به نظر میرسد و این روش، در صورت اجرای دقیق و علمی، میتواند به یکی از ارکان درمان سرطان در قرن بیستویکم تبدیل شود.








