آرونو /خراسان رضوی کارگردان فیلم بدون قرار قبلی گفت: اکران فیلمها آنقدر سخت شده که تقریبا انرژی بیشتری از ما به عنوان فیلمساز نسبت به تولید میگیرد.
بهروز شعیبی در نشست خبری فیلم بدون قرار قبلی که شامگاه گذشته، ۲۲ تیر ماه، در ساختمان روزنامه قدس برگزار شد، اظهار کرد: اتفاق اصلی فیلم بدون قرار قبلی بازگشت به ریشههاست و لزوما در رابطه با مشهد نیست اما قصههایی که در فیلم مطرح میشود، اشاره کوچکی به خیل عظیمی از اتفاقهایی دارد که در شهرهای پیرامون ما اتفاق میافتد. اگر مساله را تنها اعتقادی نبینیم و به اجماع فرهنگها و اقوام مختلف در کنار هم توجه داشته باشیم، میتوان در همین صحن حرم مطهر رضوی خیل عظیم انسانها را با مسائل مختلف مشاهده کرد.
وی افزود: یک مساله و اصطلاحی در قصهپردازی تعریف میشود مبنی بر اینکه برخی از پیوستگی و اتصال اتفاقات به یکدیگر مختص نویسنده است اما در فیلم بدون قرار قبلی از این موضوع پرهیز کردیم. یک پرسوناژ و سفر قهرمان در این فیلم داشتیم که سیری را طی میکرد و نخ تسبیح قصه ما هم تحول و تغییر شخصیت اصلی در بستر اتفاقاتی که با آن مواجه میشود، بود.
کارگردان فیلم بدون قرار قبلی بیان کرد: اگر میخواستیم خیلی از اتفاقات داستان را به یکدیگر پیوند بزنیم، کار خیلی سختی برایمان نبود. تنها کافی بود که بین شخصیتها پیوند فامیلی ایجاد کنیم یا اینکه به جای رفتن سراغ مفاهیم عمیق و درونی فیلم را پرماجرا و پراتفاق میکردیم. به عنوان مثال شخصیت اصلی پس از ورود به شهر مورد سرقت قرار میگرفت؛ تصادف یا بچه خود را گم میکرد. اینها قالبهای سادهتری در قصهپردازی است و مخاطب شاید از تماشای این اتفاقها ذوقزده شود و چنین داستانی هم کشش بیشتری برای وی داشته باشد اما زمانی که یک فیلم عمیقتر میشود و از کشمکشهای بیرونی پرهیز میکند، کار برای گروه فیلمسازی هم سختتر میشود؛ یعنی زمان نگارش فیلمنامه کار دشوار میشود و مخاطب حتما باید با نگاه دقیقتری فیلم را تماشا کند و این پیوند اتفاقها باید درونیتر شود.
شعیبی تصریح کرد: به عنوان یک خراسانی عرض میکنم که روی سرزمینی ایستادهایم که مردان و زنان بزرگی زیر خاک آن دفن هستند و این نشاندهنده پیشینه خوب ماست؛ لذا ما به دلیل اینکه در سرزمینی هستیم که میتوانیم به گذشته خود رجوع کنیم، تصور میکنم مشهد در فیلم بدون قرار قبلی میتواند اشارهای به عنوان یکی از شهرهای پر از زیبایی، برخوردار از ارتباطات انسانی و روابط خوب نشان داده شود. ویژگی اصلی این شهر هم ارتباط عاطفی ما با حرم امام رضا(ع) است.
وی با اشاره به علاقه خود بابت ادامه فعالیت در زمینه تولید فیلم با محوریت حرم مطهر امام رضا(ع) عنوان کرد: قطعا قصد دارم که در هر جایی که توانستم، در حوزه فیلم رضوی فعالیت کنم و این به اعتقادم بازمیگردد و با افتخار هم آن را انجام میدهم. در حال حاضر سفارش کار ندارم که بگویم آماده کار هستم اما تلاش میکنم در زمان و قصه مناسب بتوانم کاری را با موضوع امام رضا(ع) تولید کنم.
این کارگردان سینما در پاسخ به اینکه چه کاری در دست تولید دارد، گفت: به دلیل سختیهای اکران فیلمها ترجیح میدهم تا فیلم از مرحلهای از اکران خود عبور نکرده، تولید اثر دیگری را شروع نکنم. تصور میکنم وظیفه ما به عنوان گروه فیلمسازی فقط ساخت نیست بلکه ارائه و پخش فیلم نیز جزو دستور کارهای ماست.
فیلمهای با محوریت امام رضا(ع) را سفارشی نبینیم
شعیبی با اشاره به اینکه نباید فیلمهایی که در خصوص امام رضا(ع) ساخته میشود را سفارشی تلقی کرد، بیان کرد: تولید هر جریان وسیع فرهنگی نیازمند این است که به بخش خصوصی سپرده شود چراکه اگر تولیدات شکل سفارشی پیدا کند، نخستین موضوعی که در مقابله با آن صورت میگیرد، پرهیزی است که هنرمندان نسبت به اجرای اینگونه آثار خواهند داشت؛ لذا اگر قبول کنیم امام رضا(ع) و موضوعات مرتبط با ایشان متعلق به همه ما ایرانیهاست و هر کس علاقه داشته باشد، میتواند در این زمینه کار کند، فیلمسازان ما هم متوقع نخواهند بود که این قصهها سفارشی است یا ساخت آن حتما باید سفارش داده شود. همچنین مردم با چنین آثاری ارتباط راحتتری برقرار میکنند.
وی افزود: تصور میکنم باید تلاش کنیم مانند گونهها و ژانرهای مختلف سینما ساخت اینگونه فیلمها به شکل مستقل خود باقی بماند. فیلمهای با محوریت حرم امام رضا(ع) زیاد تولید شده اما بسیاری از آثار میتواند با به تصویر کشیدن سکانسها و برخی لحظهها به حرم رضوی بپردازد. در آن صورت بسیاری از فیلمسازان بدون اینکه تصور کنند که فلان اثر شکل سفارشی پیدا کرده، خودشان موضوعات اینگونه را کار خواهند کرد.
کارگردان فیلم بدون قرار قبلی خاطرنشان کرد: این موضوع در بسیاری از فیلمهای پیش از انقلاب اتفاق میافتاد و در آن صحنه یا سکانسی از حرم امام رضا(ع) بدون اینکه مخاطب تصور کند آن صحنه شکل سفارشی دارد، نمایش داده میشد. به عنوان مثال میتوان به فیلم قیصر اشاره کرد که در آن تاکید ویژهای به سفر مشهد و حرم امام رضا(ع) میشود.
شعیبی اظهار کرد: اگر بخواهیم بگوییم که چگونه میشود فیلمهایی از این دست بیشتر ساخت و فیلمسازان را به سمت ساخت آن سوغ داد، پاسخ در اقبال مخاطب نهفته است؛ یعنی مخاطب باید موضوع امام رضا(ع) و حرم ایشان را از هر آنچه تصور میکند شکل سفارشی دارد، جدا کند. مخاطب باید بداند همانگونه که امام رضا(ع) و حرم ایشان شکل اعتقادی برای ما دارد و فارغ از مسائل سیاسی و سفارشی است، فیلمهایی که با محوریت ایشان ساخته میشود نیز به همین شکل است.
اعتراض فیلمسازان به عدم حمایت و تبلیغ به حق است
وی بیان کرد: من ۲ سال و نیم مشغول تولید فیلم بدون قرار قبلی بودم؛ در حالی که میتوانستم همین میزان انرژی را برای تولید فیلمی صرف کنم که امکانات، سفارش و پشتیبانی بیشتری داشته باشد اما ترجیح دادم اگر قرار است برای تولید فیلمی با جایی مانند بنیاد سینمایی فارابی همکاری کنم، بهتر است این فیلم را با موضوع امام رضا(ع) که به آن معتقد هستم، کار کنم. مخاطب نیز اگر این را درک کند و اقبال نسبت به فیلم نشان دهد، قاعدتا باقی فیلمسازان حتی با سرمایه شخصی به سراغ تولید آثاری با موضوع امام رضا(ع) خواهند آمد.
این بازیگر و کارگردان سینما گفت: خیل عظیم همکاران فیلمساز من و اهالی سینما به مسائلی مانند تولید و اکران معترض هستند و بسیاری با قصههای آماده امکان ساخت فیلم ندارند. اگر آنها اعتراضی به عدم حمایت و تبلیغ فیلمشان میکنند، اعتراضشان به حق و درست است چراکه سینما رسانه خدماتی است؛ یعنی هنگام پخش حتما باید با مخاطب خود ارتباط برقرار کند، دیده شود و به دست مخاطب خود برسد اما متاسفانه در حال حاضر در رساندن فیلم به دست مخاطب مشکل اساسی داریم.
گلایه از چرخه اکران سینما
شعیبی عنوان کرد: علیرغم اینکه میدانم در ۲ سال گذشته بسیاری از فیلمها به اکران نرسیده، با مسالهای روبهرو هستیم و آن هم اکران هر هفتهای فیلمهای جدید است که در حال تجربه آن هستیم. در هر هفته یک یا ۲ فیلم جدید به چرخه اکران اضافه میشود که آنها جای بخشی از سانسها و صندلیهای فیلمهای دیگر را میگیرد.
وی با اشاره به اینکه خیلی به این فکر نمیکنم که آنچه میسازیم چه احساسی در مخاطب ایجاد میکند، تصریح کرد: در ساخت یک فیلم نخستین قدم این است یک قصه تعریف کنیم و آن قصه در هر بستری قرار بگیرد، با هر دغدغهای قاعدتا باید حال و هوای متفاوتی به مخاطب خود انتقال دهد. بنابراین اگر بخواهم یک فیلم اجتماعی بسازم، حتما به دنبال آن نیستم که با آن فیلم و تعریف قصهای که به یک معضل اجتماعی میپردازد، حال مخاطب را خوب کنم بلکه به این فکر میکنم که کاری کنم که تلنگری به جامعه زده و قصه درست تعریف شود و در کنار آن معضل مورد اشاره به درستی در ذهن مخاطب شکل گیرد.
این کارگردان سینما ادامه داد: در ساخت فیلم آنچه که از آن غفلت میکنیم، مخاطب است اما در واقعیت او است که به فیلمساز میگوید چگونه فیلم بسازد. اگر مخاطب به فیلمها اعتماد کند و میان فیلمها و او هیچ جریان تحلیلی و از پیش تعیین شده قرار نگیرد، مخاطب به راحتی میتواند نتیجه آسیبشناسی خود را نشان دهد چراکه قرار نیست تحلیل ارائه دهد بلکه قرار است با اقبال نشان دادن یا پرهیز کردن از تماشای یک فیلم به ما نتیجه آسیبشناسی خود را ارائه دهد.
معضل سینما آسیبشناسیهای غیراصولی است
شعیبی بیان کرد: در سینما معضلی به نام سیاه یا سفیدنمایی وجود ندارد بلکه مساله معضل آسیبشناسیهای غیراصولی است. در حال حاضر فیلمی که به جشنوارهها میرود، به یک چیز متهم میشود و فیلم دیگری که در اکران موفق میشود، به چیزهای دیگر. این در حالی است سینما یک کارکرد اصلی دارد و آن قصه گفتن است. هر فیلمی که قصه خود را خوب تعریف کند، اگر به هیچ جشنوارهای نرود هم مردم نسبت به آن اقبال نشان میدهند و برعکس اگر قصه را به خوبی تعریف نکند، اگر هزاران جایزه هم بگیرد، مردم اقبالی نسبت به آن نشان نمیدهند.
وی اضافه کرد: معتقدم فیلمساز اگر قصه بگوید، از خیلی بابتها راحت میشود. حال انتخاب اینکه چه قصهای بگوید و چقدر آنها شبیه به یکدیگر باشند، انتخاب فیلمسازان مختلف است. بنابراین هیچوقت انتخاب از پیش تعیینشدهای برای قصهای که میخواهم کار کنم، نمیگیرم. همچنین هیچگاه وسوسه نشدم که کارهایی شبیه به یکدیگر تولید کنم تا واژههایی مانند مولف را یدک بکشم.
انتهای پیام