«سووشون»؛ درام‌سازی یا درام‌سوزی؟

فهرست مطالب

به گزارش خبرگزاری مجله آرونو، سریال «سووشون» به کارگردانی نرگس آبیار، به‌جای آنکه ادای دِینی هنرمندانه به یکی از مهم‌ترین رمان‌های ادبیات معاصر ایران باشد، به نمایشی ضعیف و پرزرق‌وبرق بدل شده که بیش از آنکه بوی فرهنگ دهد، عطر تند ابتذال از آن به مشام می‌رسد. این اثر نه تنها نتوانسته شأن و عظمت رمان سیمین دانشور را حفظ کند، بلکه با نگاهی سطحی و فرمی تجاری، مصداقی روشن از «فرهنگ‌نماییِ بی‌محتوا» شده است.

نقاب فرهنگی بر چهره‌ای تهی

یکی از اصلی‌ترین ایرادات این سریال، تلاش آن برای پنهان‌سازی فقر محتوایی در پس ظاهری شبه‌فرهنگی است. استفاده از موسیقی سنتی، بازیگران نام‌آشنا و بازسازی بصری فضای دهه ۲۰ شمسی، شاید در نگاه نخست چشم‌نواز باشد، اما کافی است به سکانس ابتدایی مهمانی حاکم نگاه کنیم؛ جایی که زری و یوسف در جمعی اشرافی و غیرتاریخی ظاهر می‌شوند. این صحنه نه تنها هیچ‌کدام از تنش‌های اجتماعی، فشار سیاسی یا فقر مردمی آن زمان را بازنمایی نمی‌کند، بلکه در غیاب عمق مفهومی و بی‌توجهی به بار معنایی رمان، همه‌چیز به ویترین‌سازی تجملی بدل می‌شود که نه بر پایه درک هنری، بلکه صرفاً بر اساس جلب توجه و مصرف‌گرایی رسانه‌ای ساخته شده است.

آنچه رمان «سووشون» را اثری ماندگار می‌سازد، صداقت در روایت، تعهد به مسائل اجتماعی و خلق شخصیت‌هایی باورپذیر و پیچیده است؛ اما در سریال، همه این ویژگی‌ها به نفع درام‌های سبک و لحظه‌ای کنار گذاشته شده‌اند. زری به‌جای زنی آگاه و مقاوم به شخصیتی منفعل و صرفاً نگران همسر و فرزند خود تقلیل یافته است. یوسف که در رمان، نمادی از مقاومت اخلاقی و فکری بود در این سریال به شخصیتی گل‌درشت و کلیشه‌ای تبدیل شده است تا جایی که گفت‌وگوهای او با برادرش درباره فروش آذوقه مردم، به‌جای خلق یک تقابل عمیق فکری به رد و بدل شدن چند جمله سطحی و نمایشی خلاصه می‌شود.

اروتیسم بی‌ریشه؛ تحریک به‌جای تفکر

از آسیب‌های جدی سریال، بهره‌گیری از صحنه‌های شبه اروتیک و نگاه ابزاری به جسم زن برای جلب توجه مخاطب است. در صحنه‌های خصوصی زری و یوسف، تاکید اغراق‌آمیز بر حالات چهره، نورپردازی‌های اغواگر و میزانسن‌های حسی، به جای تقویت رابطه انسانی و عاطفی میان آن‌ها، به اروتیزه کردن فضای خانوادگی منجر شده است که نه با روایت فرهنگی سازگار است و نه با شأن ادبی اثر.

این رویکرد نه تنها خلاف روح رمان «سووشون» در روایت زری به‌عنوان نماد زن ایرانی خردمند، فعال و متعهد است، بلکه نوعی تقلیل مفاهیم والای عشق و وطن به ابزاری برای تحریک لحظه‌ای مخاطب است. الگوبرداری‌های خام از تولیدات خارجی در این زمینه، بدون بومی‌سازی و درک هویت فرهنگی، نه تنها مخرب‌اند، بلکه روندی نگران‌کننده در سیر حرکت سینمای ایران محسوب می‌شوند.

«سووشون»؛ درام‌سازی یا درام‌سوزی؟

آسیب به سینما از مسیر نامرئی ابتذال

زمانی که مفاهیم والا چون وطن، زن، تاریخ و عشق به ابزاری تزئینی برای بسته‌بندی تجاری بدل می‌شوند، دیگر نمی‌توان سخن از فرهنگ و هویت گفت. سریال «سووشون» دقیقاً در همین دام افتاده است. فرم بر محتوا چیره شده و کلیشه‌سازی جای تعهد اجتماعی و درک تاریخی را گرفته است. مخاطب نه درگیر معنا می‌شود و نه دچار تأمل؛ بلکه درگیر تماشای ظاهری بزک‌شده و پررنگ و لعاب باقی می‌ماند.

مسئله این نیست که صرفاً یک سریال ضعیف ساخته شده، بلکه خطر، ارائه ضعف در قالبی شبه‌فرهیخته است. این پروژه در ظاهر، فرهنگی و ادبی‌ست، اما در باطن، حامل نگاهی مبتذل و تجاری به مفاهیمی‌ست که روزگاری پایه‌گذار موج نو ادبیات و سینمای متعهد ایران بودند. اگر امروز در برابر این روند سکوت شود، فردا جریان‌هایی در سینمای ایران غالب خواهند شد که نام فرهنگ را یدک می‌کشند اما در عمل، فرهنگ را از درون تهی می‌سازند.

اقتباس یا تحریف؟

«سووشونِ» نرگس آبیار، نه اقتباسی وفادار و هنری از رمان دانشور، بلکه نوعی تحریف خزنده و آرام است. تحریفی که جای اصالت را به کلیشه‌های سرگرم‌کننده داده است، آن هم در یک ظاهر وفادار. در چنین شرایطی، نقد این اثر نه فقط موضعی هنری، بلکه وظیفه‌ای ضروری برای صیانت از هویت فرهنگی، حفظ شأن ادبیات متعهد و جلوگیری از فروپاشی معنای «فرهنگ» در تولیدات تصویری امروز است.

مرتبط نوشته ها

فال حافظ

استخاره آنلاین با قرآن

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ

قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿۱﴾ اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿۲﴾ لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ ﴿۳﴾ وَلَمْ يَكُن لَّهُ كُفُوًا أَحَدٌ ﴿۴﴾

سه مرتبه سوره اخلاص را بخوانید و دکمه بعدی را کلیک کنید.

تلویزیون شهری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *