به گزارش خبرگزاری مجله آرونو، گاهی کافی است تنها چند دقیقه در شبکههای اجتماعی بچرخید تا با نسلی مواجه شوید که از زمین تا آسمان با نوجوانیِ پدر و مادرهایشان فرق دارند. نسلی که در خانه به چشم میآید، اما در فضای مجازی زندگی میکند. نسلی که در جهان واقعی با نام شناسنامهایاش شناخته میشود و در جهان مجازی با یک آواتار و چند هشتگ. او همان نوجوانی است که ما بهسادگی با عنوان «نسل Z» خطابش میکنیم، بیآنکه واقعاً بدانیم چرا و از کجا آمده است؟!
این نسل نه فقط در آستانه تغییر، که خودِ تغییر است؛ تغییری دیجیتال، هویتی، فرهنگی و حتی معنایی. حالا وقت آن است که با نگاهی علمیتر و بدون برچسبهای سادهانگارانه، پرده از پیچیدگیهای این نسل برداریم؛ نسلی که در دل دنیای دو فضایی رشد کرده و از تکهتکهبودن خود، یک روایت تازه میسازد.
زیست دیجیتال نسل Z در کنار زیست حقیقی، جهانی دو فضایی را شکل داده است!
در همین راستا حسین حقپناه، کارشناس رسانه و محقق حوزه نوجوان در گفتوگو با خبرنگار مجله آرونو اظهار کرد: نسل Z کلید واژهای است که جامعه شناسان و دانشمندان مطالعات نسلی در آمریکا به نسل جدید خودشان اطلاق کردند؛ چراکه نسلهای پیشین ایگرگ و ایکس بودند. این تقسیم بندی نسلی اصالت ندارد و جامعه شناسان آمریکایی تنها برای نامگذاری نسل خاصی که بعد از جنگ جهانی دوم با مختصات خاص فرهنگی-اجتماعی و به ظاهر ناشناخته در جامعه آمریکا متولد شد، از این اسم استفاده کردند.
وی با اشاره به ویژگیهای نسل Z آمریکا افزود: آن نسل به طور خاص خیلی از ارزشهای خانوادگی، اجتماعی و سیاسی آمریکا را نقض میکردند و همین ناشناخته بودنشان باعث شد، عنوان نسل Z را بگیرند.
این کارشناس رسانه در پاسخ به این سوال که «چرا در ایران نسل دهه هشتادی به نسل Zشناخته میشود؟ » گفت: ما همواره به دنبال تطبیق همان مدل آمریکایی با ویژگیهای نسل جدید هستیم، در حالی که ویژگیهای این نسل را آنگونه که باید نمیشناسیم و هنوز برایمان متفاوت به نظر میرسند؛ در حالی که شاید تنها بخشی از این تطبیق، دقیق و قابل استفاده است. درست است که ما با نوجوان جهانی طرف هستیم، چراکه نوجوان نسل جدید بخش زیاد محتوایی که میبیند، گوش میدهد و حتی شیوه ارتباط گیریاش یا پلتفرمها و مصرف فرهنگی رسانهای او با مصرف جهانی یکسان شده، پس یک چیزهایی از این نسل با آن نسل Z آمریکایی شباهت دارد، اما بخشی از ویژگیهای خانوادگی، اجتماعی، فرهنگی، سنتها، آداب و ارزشهای این نسل ایرانی متمایز از نسل Z آمریکایی است، برای مثال زبان و کلماتی که به کار میبرند اینگونه است پس به همین دلیل باید مجزا شوند.
حق پناه در رابطه با تفاوتهای نسل Z با نسل قبل ادامه داد: مهمترین تفاوتی که باعث تمایز این نسل با سایر نسلها میشود همان عبارتی است که مارک پرنسکی به کار برده است، «بومیان دیجیتال»؛ منظور از بومی دیجیتال کسانی هستند که وقتی به دنیا آمدند با ابزارهای دیجیتال روبهرو شدند و هیچ وقت دنیای بدون اینترنت و کامپیوتر را درک نکردهاند؛ برای این نسل اتصال به اینترنت و استفاده از ابزارهای فناورانه مثل آب و هوا ضروری است و نمیتوانند فقدان آن را متصور شوند.
وی در ادامه گفت: زیست دیجیتال این نسل در کنار زیست حقیقی، یک جهان دو فضایی را شکل داده است. از این مسئله میتوان فهمید مصرف مجازی این نسل بسیار اهمیت دارد؛ چراکه این مصرف فقط از جنس استفاده کردن و سرگرمی نیست بلکه در این زیست ساخت هویت نیز رقم میخورد؛ یعنی نسل Z علاوه بر اسم و فامیلی که در فضای مجازی دارد یک پروفایل هم در شبکههای اجتماعی دارد، علاوه بر تصویری که از خودش جلوی آینه میبیند، تصویری هم برای پروفایلهای شبکههای اجتماعیاش انتخاب میکند و علاوه بر اینکه در بین دوستان و اعضای خانوادهاش با خصوصیاتی شناخته میشود، بیو اینستاگرامش در کنار عکسها و فیلمهایی که از خود به اشتراک میگذارد نیز از او ویژگیهای دیگری میسازد.
این محقق با بیان اینکه سبک مصرف رسانه تأثیر مستقیمی بر رفتار اجتماعی افراد میگذارد اظهار کرد: وقتی بخشی از هویت در فضای مجازی ساخته شده است، این هویت میتواند بر هویت واقعی نیز غلبه پیدا کند. اگر ارزشهای دنیای مجازی همچون تعداد دنبالکننده، داشتن گروهی از دوستان در فضای مجازی، نظرات مردم، عضویت در کانالها و شبکههای اجتماعی بر دنیای واقعی چیره و با اهمیت و ارزشمندتر از فضای حقیقی شود، منجر به تحت تأثیر قرار گرفتن رفتارهای واقعی و شکلگیری رفتار خواهد شد.
کارشناس رسانهای ادامه داد: همیشه رسانهها به عنوان یکی از منابع هویتسازی و ذهنیتسازی افراد به شمار میرفتند و این یعنی ما خیلی وقتها درکمان از جهان اطراف بر اساس تصاویر، محتواها و اخباری است که از فضاهای رسانهای دریافت میکنیم؛ به عنوان مثال شاید به آمریکا سفر نکرده باشیم اما همه ما یک درک مبتنی بر رسانه و فضای مجازی از ایالات متحده آمریکا، شهرهایش، مردمش و فرهنگش داریم و این اتفاقی است که در نسل Z به واسطه بازیهای کامپیوتری آنلاین، شبکههای اجتماعی، انبوه سریالها، فیلمها و موسیقیهایی که در فضای جهانی مشاهده میکنند، به شدت کیفیت و کمیت آن بالا رفته است.
حق پناه در ادامه گفت: این ذهنیت شکل گرفته میتواند روی مصرف تأثیر بگذارد و حتی درک نسل جدید را از اطرافیانش هم شکل بدهد. بنابراین وقتی برای مثال در فضای توئیتر گفته میشود که آدمهای سمی زندگی خود را حذف کنید و آنجا اذعان میشود که یکی از سمیترین آدمهای اطراف پدر و مادرها هستند، این درکی که از فضای مجازی شکل گرفته، در رفتار واقعی این آدمها با پدر و مادرشان میتواند اثرگذار باشد.
نه فقط رسانهها بلکه پدر و مادرها هم دوست دارند که تقلیل یافته با نسل Z برخورد کنند
وی تصریح کرد: جیمز مارسیا در روانشناسی اجتماعی اشاره میکند ما زمانی به یک فرد میگوئیم هویت یافته، که علاوه بر داشتن استقلال، هویت خود را انتخاب و به اندازه کافی جستجوگری کرده باشد؛ چراکه اگر فرد بدون جستجوگری و تحقیق، هویتی را که دیگران از جمله خانواده، محیط فرهنگی، فضای مجازی و گروههای هواداری به او منتقل کردند را بپذیرد، میگوئیم فرد دچار هویت ضبط شده و متوقف شده است که این برای نوجوان خطرناک است چراکه این استقلال بدون پختگی و تعهد، فرد را در دامن دگماتیسم، تحجر و پذیرش بیچون و چرا میاندازد و سالها بعد در مواجه با هویتهای جایگزینی که میتوانسته انتخاب کند، به نوعی پوچی و احساس ناکامی میرسد.
حقپناه افزود: فرصت فضای دیجیتال این امکان را میدهد که نوجوان هویتهای مختلف و متنوع را ببیند و حتی در بازیهای کامپیوتری یا در شبکههای اجتماعی با ساخت پروفایلهای جعلی این هویتها را تجربه کند؛ پس از این جهت یک فرصت کمنظیر برای جستجوگری است اما به خاطر تنوع بیش از حدی که این فضا ایجاد میکند و همچنین به خاطر فشار اجتماعی و فشار بیش از حد گروه که از طرف دیگر ایجاد میشود، ممکن است منجر شود که آدمها تحت تأثیر نظرات دیگران، چشم و هم چشمیها یا فشار گروه همسالان، بدون پختگی و تفکر کافی هویتهایی را انتخاب کنند و به توهم استقلال هویتی دچار شوند.
وی تصریح کرد: پژوهشهای جهانی نشان میدهد یکی از مهمترین تمایزات نسل Z، تولید محتواست چراکه از همان ابتدا ابزارهایی همچون گوشیهای تلفن همراه، دوربین، میکروفون و هم ابزارهای ویرایش و ساخت فیلم، عکس و امثالهم را در اختیار دارند و همین آنها را به سمت تولید سوق داده است. همچنین شبکههای اجتماعی به فرد توصیه میکنند و او را به سمت اینکه فقط مصرف کننده نباشد بلکه با دیگران فضاها و لحظههای زندگی خود را به اشتراک بگذارد، سوق میدهند.
کارشناس رسانهای اظهار کرد: حرکت از مصرف به تولید باعث میشود که نسل جدید از نسل قبلی قدرت تحلیل بیشتری داشته باشد؛ چراکه خود فرد از ابزارها، فنون و لوازمی استفاده میکند که تولید کننده حرفهای هم استفاده میکنند و فرد میتواند وقتی خودش تولید کننده است با نگاهی نقادانه به سایر تولیدات رسانهای نگاه کند. اما مشکل این است که این لازم هست اما کافی نیست، چراکه نسل Z در گستره الگوریتمها، جنگهای شناختی و حربههای شناختی بسیار پیچیدهای قرار گرفتهاند که درحال حاضر در تمام پلتفرمهای شبکههای اجتماعی به خصوص اینستاگرام شاهدش هستیم. او نیاز دارد سواد الگوریتمی و سواد پیچیدگی جنگهای ترکیبی و حربههای شناختی را خوب درک کند تا به راحتی خودآگاهی خود را تقدیم این پلتفرمها نکند.
وی با اشاره به این سوال که «رسانههای رسمی و غیر رسمی بیشتر چه تصویری از نسل Z ارائه میدهند و این تصویر چقدر با واقعیت فاصله دارد؟ » گفت: واقعیت این است که نه فقط رسانهها بلکه حتی پدرها مادرها و بزرگترها هم دوست دارند که تقلیل یافته با این نسل برخورد کنند و با برچسبهای کلیشهای مثل گودزیلا، اژدها و حتی خود همین کلمه نسل Z، با این نسل برخورد کنند.
حقپناه تصریح کرد: امروزه والدین، معلمها و حتی سیاستگذاران حوزه نوجوان این نسل را خیلی سریع با چند کلمه قضاوت میکنند و میگویند اینها پررو، بیادب، پول دوست، تنبل و چیزهایی شبیه به این موارد هستند در حالی که تصویر علمی از این نسل در پژوهشهای مختلف چه در جهان و چه در ایران چیزی غیر از این اثبات و بیان شده است و به این نتیجه رسیدیم که ما با تکثر هویتی نوجوان و نسل جدید روبهرو هستیم؛ یعنی برخلاف گذشته که یک نسل را میشد با چند ویژگی مشترک قضاوت کرد، اما همین زیست دیجیتال نسل جدید باعث شده تنوعی از گزینههای هویتی برایش ایجاد شود و باعث شود ما با یک نوجوان ۴۰ تکه طرف شوی که هر بخشش ویژگیهای منحصر به فرد و متمایز خود را دارد.
وی افزود: در این نسل انسانهای بسیار متدین، بیدین، سیاستگرا، سیاست گریز وجود دارد و همچنین انسانهایی هستند که همه چیز خود را برای مسافرت جهادی کنار میگذارند و کارهای خیریه میکنند، در انجمنهای صلحطلبانه و انساندوستانه شرکت میکنند و کسانی وجود دارند که به شدت از ابزارهایی مثل ترید و استریم و بلاگری میخواهند یک شبه پولدار شوند؛ بنابراین بهتر است که ما تا حد امکان عینکها و پیش فرضهای قبلی خود را کنار بگذاریم و دوباره از نو نسل جدید را تعریف کنیم.
به گزارش خبرگزاری مجله آرونو، نسل Z آینهای است که نهتنها نوجوان امروز را نشان میدهد، بلکه تصویر فردای جامعه را هم منعکس میکند؛ نسلی که دیگر با نسخههای قدیمی قابل فهم و هدایت نیست. اگر میخواهیم با آن گفتوگو کنیم، باید ابتدا شنیدن را بلد شویم، قضاوت را کنار بگذاریم و بهجای ترس از تفاوتها، از فرصت تنوع بیسابقهاش برای ساختن آیندهای انسانیتر و خلاقتر بهره ببریم. این نسل، یک تهدید نیست؛ یک دعوت است!
نسل Z تنها یک گروه سنی یا طبقه اجتماعی نیست؛ نمایندهی یک زیست تازه، جهانی دوگانه و هویتی چندپاره است. نسلی که نه در قابهای سنتی میگنجد و نه با نسخههای تکراری گذشته قابل هدایت است. اگرچه دنیای دیجیتال، فرصتهای بینظیری برای تجربه و انتخاب به آنها داده، اما در عین حال چالشهایی عمیق و پر خطر را نیز پیش رویشان گذاشته است.
این نوجوانان، محصول مصرف صرف نیستند، بلکه خود تولیدگر هویتاند؛ با صدها چهره، روایت و انتخاب. ما بهعنوان والدین، مربیان، رسانهها و جامعه، دیگر نمیتوانیم با قضاوتهای سرسری، کلیشهها یا نسخههای قطعی به سراغشان برویم. این نسل، آیینهای از فردایی است که اگر به درستی دیده و درک نشود، نهتنها از ما فاصله میگیرد، که آینده را نیز از ما دورتر میکند.
نسل Z تهدید نیست، یک فرصت است؛ فرصتی برای بازتعریف رابطه نسلها، بازسازی گفتمانها و بازنگری در نقش ما در دنیایی که هر روز در حال تغییر است.