به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری مجله آرونو، به مناسبت روز ملی خلیج فارس، فرصتی مغتنم است تا نگاهی تحلیلی به ظرفیتهای اقتصادی این پهنه آبی استراتژیک بیندازیم؛ پهنهای که نهتنها نقطه اتصال فرهنگها و تمدنها در طول تاریخ بوده، بلکه امروزه بهمثابه قلب تپنده انرژی، ترانزیت و اقتصاد دریامحور منطقه و جهان عمل میکند.
موقعیت ژئواکونومیکی بیبدیل خلیج فارس
خلیج فارس با گسترهای حدود 233 هزار کیلومتر مربع، در جنوب غربی آسیا واقع شده و مرز دریایی هشت کشور منطقه را شکل میدهد. در کنار ذخایر عظیم نفت و گاز در خشکی و دریا، موقعیت جغرافیایی ممتاز این خلیج آن را به یکی از نقاط کانونی در تجارت جهانی تبدیل کرده است. بهویژه نزدیکی آن به تنگه هرمز، بهعنوان یکی از راهبردیترین شاهراههای نفتی دنیا، اهمیت آن را دوچندان کرده است. روزانه بیش از 20 میلیون بشکه نفت از این تنگه عبور میکند؛ یعنی حدود یکسوم نفت حملشده جهان از طریق دریا.
خلیج فارس؛ شاهراه ترانزیت منطقهای و بینالمللی
با رشد تقاضای تجارت بینالمللی، نقش ترانزیتی خلیج فارس بیش از پیش برجسته شده است. ایران با بهرهگیری از بنادر جنوبی خود، حلقه واسط میان کشورهای آسیای مرکزی، قفقاز و اوراسیا با آبهای آزاد جهان شده است.
کریدور بینالمللی شمال–جنوب (INSTC) که هند را از طریق بنادر ایرانی به روسیه و اروپا متصل میکند، بهعنوان یکی از مهمترین پروژههای ترانزیتی قرن شناخته میشود. همچنین، برنامههایی برای فعالسازی کریدور شرق–غرب و ارتقاء موقعیت ایران در زنجیره حملونقل جهانی در جریان است. ظرفیت بالقوه ایران در اتصال بنادر خلیج فارس به شبکه ریلی و جادهای داخلی، نقطه اتکایی برای تقویت نقش منطقهای آن است.
سواحل مکران؛ فرصت بینظیر توسعه برای ایران در مسیر کریدورهای بینالمللی
سواحل مکران در جنوب شرقی ایران، بهعنوان یکی از بکرترین و راهبردیترین نواحی ساحلی کشور، بهسرعت در حال تبدیل شدن به پیشران توسعه اقتصادی و ترانزیتی ایران است. این سواحل که از شرق بندر جاسک تا مرز پاکستان امتداد دارند، به دلیل نزدیکی به آبهای آزاد اقیانوس هند و فاصله کوتاه تا کریدورهای تجاری بینالمللی، در موقعیتی ژئواکونومیک کمنظیر قرار دارند.
بندر چابهار، بهعنوان مهمترین بندر توسعهیافته در سواحل مکران، نقش کانونی در پروژه کریدور شمال–جنوب (INSTC) و نیز کریدور شرق–غرب دارد. این بندر، تنها بندر اقیانوسی ایران است و ظرفیت تبدیل شدن به هاب منطقهای ترانزیت کالا برای کشورهای آسیای میانه، افغانستان، هند و حتی روسیه را داراست.
توسعه این سواحل با تکیه بر اقتصاد دریا، صنایع شیلات، گردشگری ساحلی، تجارت دریایی و منطقه آزاد چابهار، میتواند محرک رشد اقتصادی در مناطق کمتر توسعهیافته شرق کشور شود. کارشناسان معتقدند با تکمیل زنجیرههای حملونقل ریلی و جادهای به موازات توسعه زیرساختهای بندری، مکران میتواند به یکی از مهمترین مناطق اقتصادی آینده ایران تبدیل شود.
به گفته مسئولان وزارت راه و شهرسازی، چابهار میتواند مکمل خلیج فارس در کریدورهای ترانزیتی آینده باشد، چرا که در شرایط بحرانهای ژئوپلیتیکی در تنگه هرمز، مسیر جایگزین مطمئنتری برای اتصال ایران به جهان خواهد بود.
اقتصاد دریا؛ فرصت مغفول در سیاستگذاری اقتصادی
خلیج فارس، تنها مسیر صادراتی ایران نیست؛ بلکه خود دارای ظرفیتهای عظیم برای توسعه «اقتصاد دریا» است. از صنعت شیلات گرفته تا کشتیرانی، خدمات بندری، صنایع دریایی، گردشگری دریایی و انرژیهای تجدیدپذیر، همگی فرصتهایی هستند که هنوز بهرهبرداری مؤثری از آنها نشده است.
برآوردها نشان میدهند که ظرفیت صادرات محصولات آبزی در ایران تا چند برابر وضع فعلی قابل افزایش است. همچنین، با توسعه بنادر گردشگری و مسیرهای دریایی مسافری بین جزایر جنوبی و کشورهای حاشیه خلیج فارس، میتوان بخشی از درآمد ارزی غیرنفتی را از مسیر توریسم دریایی تأمین کرد.
انرژی و خلیج فارس؛ قلب تپنده ژئوپلیتیک نفت و گاز
خلیج فارس را باید نقطه ثقل انرژی جهان دانست. ایران، قطر، عربستان و امارات با ذخایر عظیم نفت و گاز، نقش محوری در عرضه انرژی دارند. میدان گازی مشترک پارس جنوبی/گنبد شمالی (بین ایران و قطر) بهعنوان بزرگترین میدان گازی جهان، نمونهای از این ظرفیت است.
زیرساختهای صادرات گاز طبیعی مایع (LNG) در کشورهای عربی منطقه توسعه یافتهاند و ایران نیز در تلاش برای ورود به این بازار است. همچنین، تنگه هرمز بهعنوان گلوگاه حیاتی عبور نفت و گاز، به خلیج فارس وزنی فراتر از منطقهای داده است.
همانطور که در تصویر زیر مشخص است، خلیج فارس جزو غنی ترین مناطق از لحاظ ذخیره نفت و گاز است. (لکه های قرمز ذخایر گازی، لکه های سیاه ذخایر نفتی است)
خلیج فارس و کریدورهای جهانی آینده
با تغییر معادلات ژئوپلیتیکی جهان و کاهش وابستگی به کانال سوئز و دریای سرخ، خلیج فارس بیش از گذشته به عنوان درگاه جایگزین برای تجارت جهانی مطرح میشود. برنامههایی همچون کریدور هند-ایران-روسیه، پروژههای اتصال ریلی چین به خاورمیانه و احیای مسیرهای تاریخی جاده ابریشم همگی به تقویت موقعیت خلیج فارس در زنجیره جهانی کالا کمک میکنند.
30 درصد نفت دنیا از خلیج فارس می گذرد
خلیج فارس بهعنوان یکی از مهمترین گذرگاههای دریایی جهان، نقشی کلیدی در ترانزیت انرژی و کالا ایفا میکند. بر اساس برآوردهای بینالمللی، روزانه بیش از 20 میلیون بشکه نفت خام از طریق این پهنه آبی و تنگه هرمز به بازارهای جهانی صادر میشود؛ رقمی که معادل حدود 30 درصد نفت حملشده دریایی جهان است.
افزون بر آن، کشورهایی نظیر قطر، امارات و ایران از طریق زیرساختهای بندری خلیج فارس، سالانه دهها میلیون تن کالا را نیز به صورت صادرات، واردات و ترانزیت به مقاصد منطقهای و جهانی جابهجا میکنند.
تخلیه و بارگیری 90 میلیون تن کالا تنها در یک بندر خلیج فارس
سواحل جنوبی ایران در حاشیه خلیج فارس، از بندر خرمشهر تا بندر دیر، مجموعهای از بنادر بزرگ و کوچک با کارکردهای متنوع اقتصادی را در خود جای دادهاند. بندر شهید رجایی بهعنوان بزرگترین بندر تجاری ایران، سهمی بالغ بر 50 درصد از تخلیه و بارگیری کالاهای کشور را دارد و بهعنوان نقطه کلیدی در کریدور شمال-جنوب محسوب میشود. بندر امام خمینی با ظرفیت بالا در حوزه کالاهای اساسی و بندر بوشهر با سابقه تاریخی خود، از دیگر قطبهای مهم اقتصادی منطقهاند.
در کنار این بنادر، مناطق آزاد تجاری همچون قشم، کیش و اروند نیز بهعنوان پیشرانهای سرمایهگذاری خارجی، گردشگری و تجارت آزاد ایفای نقش میکنند.
در ایران، بندر شهید رجایی در استان هرمزگان بهعنوان بزرگترین بندر تجاری کشور، سالانه بیش از 90 میلیون تن کالا را تخلیه و بارگیری میکند. بخش قابل توجهی از این حجم، مربوط به ترانزیت خارجی کالا به کشورهای آسیای میانه، قفقاز و روسیه است. این بندر نقش مهمی در کریدور شمال–جنوب ایفا میکند؛ مسیری که هند را از طریق ایران به بازارهای روسیه و اروپا متصل میسازد.
کارشناسان اقتصادی معتقدند ظرفیت ترانزیتی خلیج فارس، بهویژه در بخش کالا، فراتر از وضعیت فعلی است و با توسعه زیرساختهای حملونقل ریلی و دریایی، ایران میتواند به هاب منطقهای ترانزیت کالا تبدیل شود.
خلیج فارس؛ سرمایهای ملی، فرصتی منطقهای
خلیج فارس تنها یک پهنه آبی نیست، بلکه یک اَبَرصحنه اقتصادی، ترانزیتی و انرژی است که میتواند موتور محرک اقتصاد ملی ایران باشد. اما تحقق این ظرفیت، نیازمند سیاستگذاری یکپارچه، توسعه زیرساختهای بندری و لجستیکی، بهرهگیری از دیپلماسی اقتصادی منطقهای و جلب سرمایهگذاری در اقتصاد دریا است.
در روز ملی خلیج فارس، توجه به این واقعیت حیاتی است که اگرچه اهمیت ژئوپلیتیکی این منطقه همواره محل توجه بوده، اما فرصتهای ژئواکونومیکی آن هنوز به نقطه شکوفایی نرسیدهاند. آینده اقتصاد ایران، بیش از آنکه در خشکی رقم بخورد، ممکن است در دل همین دریا نهفته باشد.
انتهای پیام/