به گزارش خبرگزاری مجله آرونو، طلاق و جدایی والدین نه تنها دنیای کودکان را به هم میریزد، بلکه میتواند پایههای زندگی آنها را برای همیشه تغییر دهد و هر لحظهای از زندگی کودکان تحت تأثیر این جدایی قرار میگیرد، در واقع طلاق یادآور زخمی است که التیام آن نیازمند زمان و محبت بیپایان والدین و جامعه است، طلاق یکی از تجربیات دشوار و پیچیدهای است که میتواند تأثیرات عمیقی بر زندگی فرزندان داشته باشد، این تجربه میتواند به شکلهای مختلفی بر روان و رفتار کودکان و نوجوانان تأثیر بگذارد، از همین رو فرزندان نیازمند توجه و حمایت ویژهای هستند و یکی از مهمترین تأثیرات طلاق بر فرزندان، احساس ناامنی و بیثباتی است.
کودکان ممکن است احساس کنند که دنیای آنها به هم ریخته است و دیگر نمیتوانند به والدین خود اعتماد کنند، این احساسات میتواند به اضطراب و افسردگی منجر شود، از همین رو نیازمند حمایت روانی و عاطفی از سوی والدین و مشاوران هستند؛ تغییرات در زندگی روزمره و محیط زندگی نیز میتواند برای فرزندان چالشبرانگیز باشد، جابهجایی بین خانههای والدین، تغییر مدرسه و از دست دادن دوستان میتواند به احساس تنهایی و انزوا منجر شود که این تغییرات نیازمند تطبیق و حمایت از سوی والدین و محیطهای آموزشی است.
طلاق همچنین میتواند بر روابط اجتماعی و مهارتهای ارتباطی فرزندان نیز تأثیر بگذارد، کودکان ممکن است در برقراری روابط جدید دچار مشکل شوند و از ایجاد ارتباطات عمیق و پایدار خودداری کنند که این مسئله میتواند به مشکلات اجتماعی و عاطفی در آینده منجر شود؛ احساس گناه و مسئولیت نیز یکی دیگر از تأثیرات منفی طلاق بر فرزندان است، برخی کودکان ممکن است احساس کنند که به نوعی مسئول جدایی والدین خود هستند و این احساس گناه میتواند به مشکلات روانی و عاطفی منجر شود، از همین رو والدین باید به کودکان خود اطمینان دهند که جدایی آنها به هیچ وجه تقصیر کودکان نیست.
تأثیرات تحصیلی نیز از دیگر جنبههای منفی طلاق بر فرزندان است؛ کاهش تمرکز و انگیزه تحصیلی، افت نمرات و مشکلات رفتاری در مدرسه میتواند نتیجه طلاق باشد و والدین و معلمان باید با همکاری یکدیگر به حمایت از کودکان در محیط تحصیلی بپردازند؛ طلاق میتواند به مشکلات جسمی نیز منجر شود و استرس و اضطراب ناشی از جدایی والدین میتواند به صورت مشکلات جسمی مانند سردرد، مشکلات گوارشی و اختلالات خواب بروز کند، از همین رو توجه به سلامت جسمی و روانی کودکان در این دوران بسیار اهمیت دارد.
برچسب فرزند طلاق؛ مهمترین آسیب جدایی والدین
علیرضا تبریزی، دکترای روانشناسی و عضو سازمان نظام روانشناسی کشور با بیان اینکه آسیبهای طلاق گاهی میتواند از آسیبهای حضور فرزندان در خانوادههایی که والدین آنها طلاق عاطفی گرفتهاند و مشاجره و درگیری دارند، کمتر باشد، به خبرنگار مجله آرونو میگوید: نخستین آسیبی که در پی جدایی والدین به فرزندان میشود، برچسب خوردن فرزندان است که این موضوع برای آنها بار منفی معنایی به همراه دارد و همین مسئله برای آنها آسیبهایی از جمله استرس و اضطراب را به همراه خواهد داشت.
وی با بیان اینکه اضطراب گاهی میتواند به صورت خشم و پرخاشگری یا حتی افسردگی بروز کند، میافزاید: به طور معمول در جدایی والدین، موضوع سکونت و زندگی فرزندان با یک والد مطرح میشود که حضور نداشتن دیگر والد در کنار فرزندان، میتواند آسیبزا باشد و از آسیبهایی که متوجه فرزند میشود، آسیبهای عاطفی است.
دکترای روانشناسی و عضو سازمان نظام روانشناسی کشور با بیان اینکه دریافت نکردن توجه لازم از یک والد و کمبود توجه از جمله مشکلاتی است که در پی حضور نداشتن یکی از والدین در کنار فرزند ایجاد میشود، تصریح میکند: الگوبرداری فرزندان از همجنس خود، از جمله دیگر مسائل حائز اهمیت است، در واقع هنگامی که فرزند دختر با پدر خود یا فرزند پسر با مادر خود زندگی میکند و الگوی همجنس ندارد، از غیرهمجنس خود الگوبرداری میکنند و رفتارهایی در تضاد با جنسیت خود بروز میدهند.
چگونه آسیبهای طلاق را برای فرزندان کاهش دهیم؟
تبریزی با بیان اینکه گاهی اوقات برخی فرزندان که جدایی والدین را تجربه میکنند، تصور میکنند در آینده و در روند ازدواج خود با مشکل مواجه خواهند شد، ادامه میدهد: برخی از این فرزندان به دلیل تجربه نکردن و ندیدن نمونه مناسب و الگویی صحیح از روابط زوجی، طی درازمدت در روابط خود با مشکلاتی مواجه میشوند و این موضوع خود میتواند آسیبی دیگر برای آنها به همراه داشته باشد.
وی میگوید: داشتن جایگزین والد غایب در کنار کودک میتواند از جمله راهکارهای مؤثر در کاهش آسیب طلاق برای کودکان باشد تا الگوبرداریها به درستی صورت گیرد و جایگزین والد غایب برای کودک باید از افرادی باشد که به نسبت رابطهای نزدیک با کودک دارند و در زندگی او ماندگاری بیشتری خواهند داشت، به عنوان مثال دایی، خاله، عمو یا عمه میتوانند جایگزین والد غایب مناسبی برای فرزند باشند.
دکترای روانشناسی و عضو سازمان نظام روانشناسی کشور اضافه میکند: برخی خانوادهها پس از طلاق والدین یک کودک، حمایتهای بیش از اندازه از فرزند میکنند که این موضوع میتواند آسیبزا باشد، در واقع مدل تربیتی مد نظر قرار گرفته برای فرزندانی که جدایی والدین را تجربه کردهاند، باید مشابه مدل تربیتی سایر کودکان باشد و اصول فرزندپروری مشابهی برای آنها نیز در نظر گرفته شود.
طلاق و آسیبهایی که فرزندان را درگیر میکند
شقایق درویشی، دکترای تخصصی روانشناسی و عضو سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران، با اشاره به آسیبهایی که ممکن است متوجه فرزندان پس از طلاق والدین شود، به خبرنگار مجله آرونو میگوید: آسیبهایی متوجه کودکان در طول فرایند طلاق والدین و جدایی آنها میشود که تأثیرات متعددی بر توسعه و رشد کودک دارد و این آسیبها میتواند حتی پس از طلاق والدین و در ادامه زندگی افراد تداوم داشته باشد.
وی با بیان اینکه آسیبهایی که در پی طلاق والدین متوجه فرزندان میشود میتواند به صورت اجتماعی، روانی و حتی فیزیکی بروز کند، میافزاید: از جمله آسیبها و مشکلات این کودکان میتوان به درگیر شدن با استرس و اضطراب، کاهش اعتماد به نفس، پرخاشگری و ایجاد خلاء عاطفی اشاره کرد، همچنین ممکن است این کودکان با مشکلات تحصیلی مانند افت نمرات و نداشتن تمرکز مواجه شوند.
دکترای تخصصی روانشناسی و عضو سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران با اشاره به اینکه احتمال بروز اختلالات روانی نیز برای این کودکان متحمل است، تصریح میکند: پرخاشگری، منزوی شدن و داشتن تمایل به تنهایی، از جمله دیگر آسیبهایی است که میتواند متوجه فرزندان شود، همچنین این کودکان گاهی اوقات احساس گناه را تجربه میکنند و دچار دوگانگی ناراحتی و خوشحالی میشوند و با توجه به آسیبهایی که متوجه آنها میشود ممکن است در روابط اجتماعی و بین فردی خود نیز دچار مشکل شوند.
درویشی با بیان اینکه طلاق والدین به طور قطع زندگی فرزندان را تحت تأثیر قرار میدهد و کودکان شرایط دشواری را تحمل میکنند، ادامه میدهد: میتوان گفت که به نوعی این کودکان قربانی تصمیم پدر و مادر خود میشوند و والدین باید در جریان این تصمیم، شرایط و وضعیت فرزندان خود را نیز در نظر بگیرند و سعی در به حداقل رساندن آسیبهای طلاق برای فرزندان خود داشته باشند.
دلایل طلاق را برای فرزندان شرح و به او احساس امنیت دهید
وی با تاکید بر لزوم تصمیمگیری صحیح والدین و تأثیر آن در پیشگیری از بروز مشکل و آسیب برای فرزندان میگوید: برخی والدین در جریان فرایند طلاق محیطی دارای تنش و پر از مشاجره ایجاد میکنند که همین موضوع میتواند تأثیرات متعدد و بیشماری بر روح و روان فرزندان آنها داشته باشد.
دکترای تخصصی روانشناسی و عضو سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران با اشاره به اینکه کودکانی که در معرض تنش و مشاجرههای فیزیکی یا لفظی والدین خود قرار میگیرند ممکن است پس از طلاق رفتارهای خشونتآمیز و پرخاشگرانه از خود نشان دهند، اضافه میکند: کودکان در جریان جدایی والدین، احساس نداشتن امنیت را تجربه میکنند و افسردگی، ترس از تنهایی، اضطراب و بیقراری، از جمله هیجانات و احساساتی است که کودکان با آنها درگیر میشوند.
درویشی با اشاره به اینکه برخی کودکان خود را مقصر اصلی طلاق والدین میدانند، میافزاید: به منظور پیشگیری از اینکه کودکان احساس گناه را تجربه کنند، والدین باید پیش از طلاق دلایل خود برای جدایی را به فرزند توضیح دهند و این توضیحات باید با توجه به شرایط، سن و درک و فهم کودک به او ارائه شود و در این جریان، کمک گرفتن از یک روانشناس میتواند مؤثر واقع شود.
وی با تاکید بر لزوم دادن احساس امنیت و دوست داشته شدن به کودک خاطرنشان میکند: استرس از جمله آسیبهای جدی است که در پی جدایی والدین متوجه کودکان میشود و خود میتواند زمینهساز آسیبهای دیگری باشد، از همین رو والدین باید تمام تلاش خود را به کار گیرند تا به کودک خود آرامش دهند.
کاهش آسیبهای طلاق برای فرزندان نیازمند توجه ویژهای به حمایت عاطفی، روانی و اجتماعی آنها و مهمترین راهکار، برقراری یک محیط پایدار و محبتآمیز برای کودکان است، والدین باید با همکاری و هماهنگی یکدیگر، روندی ثابت و پایدار را حفظ کنند که به کودکان حس امنیت و آرامش بدهد، همچنین، والدین باید به صورت فعالانه فضایی فراهم کنند که کودکان احساس کنند میتوانند نگرانیها و احساسات خود را به راحتی بیان کنند.
روانشناسان و مشاوران میتوانند به کودکان و والدین کمک کنند تا با احساسات و تغییرات ناشی از طلاق بهتر کنار بیایند، جلسات مشاوره فردی و گروهی میتواند به فرزندان کمک کند تا احساسات خود را مدیریت کنند و مهارتهای لازم برای مقابله با چالشهای جدید را فراگیرند، همچنین مشاوران میتوانند به والدین راهکارهای عملی برای حمایت بهتر از فرزندانشان ارائه دهند.
حتی پس از طلاق، تلاش برای حفظ روابط سالم و مثبت با هر دو والد میتواند به کودکان کمک کند تا احساس تنهایی و انزوا نکنند، والدین باید تلاش کنند تا به صورت منظم و باکیفیت با فرزندان خود وقت بگذرانند و فعالیتهایی را انجام دهند که به تقویت رابطه عاطفی بین آنها کمک کند، این تعاملات میتواند احساس تعلق و محبت در کودکان را تقویت و به آنها در کنار آمدن با جدایی والدین کمک کند.