به گزارش خبرگزاری مجله آرونو، در سالهای اخیر، برگزاری جشنهایی همچون هالووین در ایران به یکی از موضوعات بحثبرانگیز تبدیل شده است؛ این جشن که ریشه در سنتهای غربی دارد، بهتدریج در میان جوانان و نوجوانان ایرانی محبوبیت پیدا کرده و به نوعی، به یک پدیده اجتماعی تبدیل شده است.
برخی کارشناسان اجتماعی و فرهنگی بر این باورند که این تمایل به جشنهای غربی بهدلیل نیاز به شادی و تفریح در یک جامعه است و بر این اساس بسیاری از جوانان به سمت جشنهایی میروند که از فضای شادی و هیجان بیشتری برخوردارند، حتی اگر این جشنها با فرهنگ و تاریخ ایران همخوانی نداشته باشد؛ این موضوع نهتنها سوالاتی درباره هویت فرهنگی ایرانیان مطرح میکند، بلکه نگرانکننده نیز به نظر میرسد. آیا این جشنها بهتدریج میتواند ارزشها و سنتهای بومی را تحت تأثیر قرار دهند و یا حتی جایگزین آنها شوند؟
در چنین شرایطی، کارشناسان بر این نکته تأکید میکنند که باید فضایی مناسب برای برگزاری جشنهای ملی و فرهنگی ایرانی فراهم کرد؛ تقویت و احیای سنتهای کهن مانند نوروز و مهرگان میتواند به عنوان یک راهکار مؤثر در مقابل تأثیرات منفی جشنهای بیگانه عمل کند؛ این مسئله، بهویژه در جوامع مدرن و در حال تغییر، ضرورت بررسی و تحلیل دقیقتری را میطلبد تا بتوان به چالشهای فرهنگی موجود پاسخ مناسبی داد.
علیرضا شریفی یزدی دکترای روانشناسی اجتماعی و استاد دانشگاه در گفتوگو با خبرنگار مجله آرونو اظهار میکند: جشن هالوین، ریشه در خرافات و اساطیر غربی دارد؛ در کشورهای غربی طی قرن اخیر هالووین از یک آئین اساطیری به یک جشن تبدیل شد که بیشتر جنبه شادی و تفریح دارد، اما در کشور ما این مراسم بهطور کامل با فرهنگ ما بیگانه است و میتوان گفت نوعی تقلید بدون شناخت از فرهنگ غربی است.
وی با یادآوری اینکه حتی مشاهده شده که در مهدکودکها و مدارس، حتی به اشتباه، جشن هالووین برگزار میشود، میافزاید: این اتفاق در بلندمدت میتواند بر ارزشها و هویت فرهنگی ایرانیان تأثیر منفی بگذارد. وقتی کودکان و نوجوانان با چنین مراسمی آشنا میشوند، این احتمال وجود دارد که بخشی از هویت ایرانی خود تحت تأثیر قرار گیرد و بهمرور تغییر کند.
کارشناس روانشناسی اجتماعی و استاد دانشگاه تصریح میکند: مهمترین علت این گرایش، نیاز جوانان به شادی است و در این راستا برخی از آنها به سمت مواردی میروند که با فرهنگ و سنتهای کشورشان تناقض داشته باشد.
شریفی یزدی خاطرنشان میکند: برای اصلاح این موارد باید بسترهای مناسب و غنی از شادی در فرهنگ ایرانی تقویت شوند؛ بهعنوان نمونه، جشنهایی مانند نوروز، مهرگان و چهارشنبهسوری که پیشینه قوی در فرهنگ ما دارند، میتوانند جایگزینهای خوبی برای مراسم غربی باشند، اما این سنتها در سالهای اخیر کمرنگ شدهاند و اگر تقویت نشوند، فرهنگهای بیگانه بهراحتی جایگزین خواهند شد.
وی با اشاره به نقش رسانهها در ترویج چنین مراسمهایی بیان میکند: رسانهها به دو دسته تقسیم میشوند؛ رسانههای رسمی که معمولاً موضع منفی نسبت به این جشنها دارند و رسانههای نوپدید یا شبکههای اجتماعی که گاهی به دلایل اقتصادی، به تبلیغ و رواج چنین جشنهایی میپردازند. اگر رسانهها واقعگرایانه و با ارائه راهکار، نیازهای جوانان را شناسایی و پاسخ دهند، تأثیر مثبتی خواهد داشت.
کارشناس روانشناسی اجتماعی و استاد دانشگاه در آخر تصریح کرد: اگر برنامههای مناسبی برای تقویت جشنهای بومی نداشته باشیم، به احتمال زیاد این جشنها در میان نسلهای آینده بیشتر رواج خواهد یافت و به یک عنصر فرهنگی پذیرفتهشده تبدیل میشود، مشابه ولنتاین که سالهای اخیر جای خود را در جامعه ما باز کرده است، اما با تقویت جشنهای ملی و فرهنگی، این پدیدهها بهمرور کمرنگ خواهند شد.
به گزارش مجله آرونو، برای مقابله با این چالش، ضروری است که فضایی مناسب برای احیای جشنهای ملی و فرهنگی ایرانی ایجاد شود؛ با تقویت سنتهای غنی همچون نوروز و مهرگان، میتوان به جوانان فرصتی داد تا شادی و هیجان را در چارچوب فرهنگ خود تجربه کنند. به این ترتیب، نهتنها هویت فرهنگی ایرانی حفظ میشود، بلکه نسلهای آینده نیز با احساس تعلق بیشتری به ریشههای خود رشد خواهند کرد.
در این راستا، نقش رسانهها و نهادهای اجتماعی در شناسایی و پاسخگویی به نیازهای جوانان و معرفی جشنهای بومی به عنوان گزینههای شاداب و معنادار، امری حیاتی است. اگر برنامهریزیهای مناسبی انجام شود، میتوان امیدوار بود که این جشنها به جایگزینی برای جشنهای غربی تبدیل شود و از فرهنگ ایرانی در برابر تأثیرات منفی بیگانگان محافظت کند.