«شوق پرواز»، روایتی که هم‌مسیر مخاطب شد

|

فهرست مطالب

به گزارش خبرگزاری مجله آرونو، هشت سال دفاع مقدس بستری مناسب را فراهم کرد تا عیار معرفت نسل انقلابی محک بخورد و امروز که بیش از ۳ دهه از سال‌های جهاد گذشته است، در برابر انبوه اسطوره‌های پوشالی، بی ریشه و هویت که بی امان به نسل جدیدمان تزریق می‌شود، اساطیر و بزرگانی داریم که فاصله زمانی فراوانی با ما ندارند.

ارائه زندگی این بزرگان نیازمند روایت است، روایتی هنرمندانه که دست نسل اولی‌ها تا سوم و چهارمی‌های انقلاب و جنگ را بگیرد و با خود به کوچه پس کوچه‌های ایامی ببرد که بوی باروت و خاکستر در آن پیچیده بود و سریال «شوق پرواز» یکی از این روایت‌های هنرمندانه است که روایتگر زندگی سرلشکر خلبان عباس بابایی، معاون عملیات نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران است.

ایده ساخت این سریال از سال ۱۳۷۰ داده شد و ساخت آن کلید خورد و در هر مرحله با موانع مختلفی روبرو شد؛ به طوری که بعد از فراز و نشیب‌های بسیار، در سال ۱۳۷۹ این مجموعه تا مرز تولید پیش رفت و حتی ۲۰ تا ۳۰ درصد آن نیز (با هزینه‌ای قریب به ۵۰۰ میلیون تومان) ساخته شد ولی به دلیل مشکلات در تولید، متوقف شد.

تا میانه‌های دهه هشتاد فیلمنامه این مجموعه بارها مورد بازخوانی قرار گرفت و بعد از هشت بار بازنویسی آماده ساخت شد و ساخت این مجموعه در سال‌های ۸۶ تا ۹۰ انجام شد و در اواخر تابستان ۹۰ از شبکه یک صدا و سیما روی آنتن رفت.

«شوق پرواز»، روایتی که هم‌مسیر مخاطب شد

داستان این سریال از زمان حال و گره خوردن زندگی یک نویسنده، به پروژه تحقیقاتی درباره شهید بابایی شروع می‌شود و این مسیر با نمایش عباس بابایی از دوران طفولیت در شهر قزوین آغاز می‌شود و علاقه وافر او به خلبانی به مخاطب نشان داد که شهید بابایی او برای ادامه تحصیل و گذراندن دوره خلبانی عازم آمریکا می‌شود و پس از بازگشت در نیروی هوایی ارتش شاهنشاهی مشغول به فعالیت می‌شود.

در جای جایی از مجموعه عدم میل باطنی وی به خدمت در ارتش طاغوت به تصویر کشیده شده اما نکته قابل این توجه این سریال آن است که تنها به بعد کاری و اجتماعی نپرداخته و موضوع خانواده نیز در آن نقشی پررنگ دارد.

شهید بابایی پس از مهاجرت از اهواز به اصفهان و ترفیع رتبه‌های پی در پی به سمت معاون نیروی هوایی منصوب می‌شود و نهایتاٌ در روز عید قربان سال ۱۳۶۶ (پانزدهم مرداد) و پس از یک عملیات موفقیت‌آمیز به درجه رفیع شهادت نائل می‌آید؛ روایت این سریال از زمان حال شروع می‌شود و دنبال کننده اصلی، شخصیتی به نام لیلی است که در یک حادثه به کما می‌رود و آنچه از وی دست مخاطب را می‌گیرد این است که قبل از آشنایی با شخصیت عباس بابایی، یک نویسنده بیگانه با ارزش‌ها جامعه خود است و درک صحیحی از جامعه‌ای که برایش می‌نویسد ندارد و در این فرایند لیلی بعد از آشنایی با فردی بنام «فرخ کرامتی» خواسته یا ناخواسته وارد پروژه نوشتن کتاب درباره شهید عباس بابایی می‌شود.

«شوق پرواز»، روایتی که هم‌مسیر مخاطب شد

روایت زمان گذشته در سریال، از قسمت دوم با مرور نوارها، نوشته‌هایی که لیلی جمع‌آوری کرده شروع می‌شود و مسعود به دنبال یافتن مجهولات ذهن خود درباره لیلی در آن‌ها کندوکاو می‌کند؛ در مرور این مستندات، هر خاطره یا حقیقت مکتوب درباره عباس بابایی، سوژه فلش بک به زمان گذشته است.

نقش اصلی این سریال را شهاب حسینی عهده دار بود که بازی حرفه‌ای وی به اثر جان بخشیده است؛ همچنین افسانه بایگان و الهام حمیدی عهده دار نقش همسر شهید بابایی در سنین میانسالی و جوانی بودند؛ به‌طورکلی انتخاب بازیگر مجموعه امتیازی برای این سریال محسوب می‌شود.

یکی از اصلی‌ترین معضلات جامعه امروز ما ارائه تصویری رویایی و دور از تصور از شهدا است، معضلی که در سریال «شوق پرواز» کمتر شاهد آن بودیم و بر این اساس شهید بابایی سریال «شوق پرواز» شبیه همان آدم‌هایی است که در طول زندگی‌مان دیده‌ایم و این تصویر واقعی یکی از دلایل محبوبیت سریال بود و باعث شد که مخاطب به شخصیت شهید نزدیک شود و در نگاه او ملموس و باورپذیر باشد.

مرتبط نوشته ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *