پرچمداری فرهنگ در میان ۵ حلقه المپیک

|

فهرست مطالب

به گزارش خبرگزاری مجله آرونو، شاید در تصور عمده افراد موضوع دیپلماسی تنها به مواردی مانند مذاکرات سیاسی محدود و محصور شود اما زمانی که به تاریخچه تعاملات میان کشورهای مختلف نگاهی می‌اندازیم، شاهدیم که این امر تنها به بحث سیاسی محدود نمی‌شود و ابعادی مانند دیپلماسی فرهنگی را نیز در بر می‌گیرد.

از سویی نکته قابل توجه و تأمل آن است که تحقق این امر تنها در بسترهای سیاسی و فرهنگی رخ نمی‌دهد بدین معنا که حتی در رویدادهای ورزشی مانند المپیک که این روزها نیز شاهد آن هستیم، بستر مناسبی برای توسعه دیپلماسی فرهنگی است چرا که با استفاده از کوچک‌ترین اقدامات از لباس کاروان تا نمادهای فرهنگی می‌توان به توسعه هرچه بیشتر این امر کمک کرد.

فرهنگ دینی و ملی، ۲ ظرفیت ایران برای رخ‌نمایی در عرصه بین‌المللی

بر این اساس سید محمدحسن شفیعی کارشناس مسائل بین‌الملل در گفت‌وگو با مجله آرونو با بیان اینکه بر اساس علم روابط بین‌الملل ارتباطات کشورها با یکدیگر در قالب دیپلماسی مطرح می‌شود، اظهار می‌کند: زمانی که ارتباط میان سیاستمداران است دیپلماسی سیاسی مطرح است اما زمانی که پای اقدامات عمومی دولت‌ها برای گسترش تعاملات، شناخته شدن بهتر و توسعه ارتباطات برای مردم کشورهای هدف تعریف می‌شود، قلمرو دیپلماسی عمومی گسترده می‌شود که یکی از شاخه‌های آن دیپلماسی فرهنگی است که به تبادلات علمی، هنری و اندیشه‌ای اختصاص می‌کند که در قالب اقدامات مختلف مثل نمایشگاه‌های مختلف و دیگر اقدامات رقم می‌خورد.

وی با اشاره به ظرفیت جمهوری اسلامی ایران در زمینه دیپلماسی فرهنگی می‌افزاید: جمهوری اسلامی علاوه بر فرهنگ ملی خود دارای فرهنگ دینی نیز هست و بر این اساس در عرصه دیپلماسی فرهنگی امکان گسترش اندیشه دینی و ملی را دارد و طبق این موارد باید هرکجا اقدامی انجام می‌دهد ۲ بعد را مدنظر قرار دهد.

پرچمداری فرهنگ در میان ۵ حلقه المپیک

این کارشناس مسائل بین‌الملل با تاکید بر اینکه با هر اقدامی که انجام می‌دهیم می‌توانیم از آن بهره‌برداری فرهنگی نیز انجام دهیم و بر این اساس زمانی که کاروان فرهنگی ما به یک کشور اعزام می‌شود می‌تواند اولین اقدام آن پوشش رسمی باشد که پرچمدار فرهنگ و آئین است، یادآور می‌شود: در رویدادهایی مانند المپیک نیز پیراهن و طرح آن و از سویی نوع رفتار ورزشکاران در دیپلماسی فرهنگی و عمق راهبردی تأثیرگذار است.

شفیعی ادامه می‌دهد: علاوه بر موارد مذکور در کاروان ورزشی باید خط قرمزها، ارزش‌ها و فرهنگ‌های نظام نیز مورد توجه قرار بگیرد تا ابعاد مختلف فرهنگی را پوشش دهیم.

ورزشی که هم سیاسی است و هم فرهنگی

وی با بیان اینکه باید فرهنگ غنی دینی و ملی را با روش‌های مختلف به کشورها بشناسانیم یعنی علاوه بر بهره‌برداری علمی، ورزشی و … بهره فرهنگی ببریم، عنوان می‌کند: در کشورهای غربی که خود مدعی هستند، شاهدیم که ورزش دارای ابعاد سیاسی نیز هست یعنی علیرغم انکار رسانه‌های غربی، دیپلماسی فرهنگی با سیاسی گره خورده است

این کارشناس مسائل بین‌الملل با تاکید بر اینکه زمانی که از دیگر کشورها به ایران می‌آیند، نظرشان با آنچه که در رسانه‌هایشان مطرح است متمایز می‌شود و می‌گویند حقیقت را به کشورمان می‌بریم، تصریح می‌کند: در مقابل نیز زمانی که فرهیختگان ما به دیگر کشورها سفر کرده و تبادلات علمی و فرهنگی را رقم می‌زنند، تعاملات باعث ایجاد شناخت می‌شود که این امر اولین تأثیر دیپلماسی فرهنگی است.

شفیعی با اشاره به تأثیر دیپلماسی فرهنگی بر دیپلماسی سیاسی توضیح می‌دهد: دیپلماسی فرهنگی در معنای گسترده‌تر به دیپلماسی سیاسی نیز کمک می‌کند و بر اساس همین امر است که شاهدیم با گسترش فرهنگ مقاومت دانشجویان غربی به نفع مردم غزه شعار می‌دهند؛ این امر با سیاست و کشورگشایی رقم نخورده بلکه با دیپلماسی فرهنگی و از طریق رسانه‌های مردمی به وقوع پیوسته است.

پرچمداری فرهنگ در میان ۵ حلقه المپیک

وی با اشاره به رویکرد دولت سیزدهم در حوزه دیپلماسی فرهنگی یادآور می‌شود: در دولت سیزدهم شاهد رویکردی خوب به سمت همه کشورها از جمله کشورهای ستم‌دیده بودیم و این زیرساخت ایجاد شده و شاهدیم کشورها در انتظار ارتباطات بیشتر هستند که محصول تلاش‌های رئیس‌جمهور و وزیر شهیدمان بود و انتظار می‌رود دولت چهاردهم نیز همین مسیر را ادامه دهد البته در گام‌های ابتدایی شاهد قدم برداشتن در همین مسیر هستیم.

جای خالی طراحی‌های اسلامی-ایرانی بر لباس کاروان المپیک

همچنین محمدعلی بصیری دانشیار علوم سیاسی دانشگاه اصفهان و کارشناس مسائل سیاسی نیز درباره تقویت دیپلماسی فرهنگی اظهار می‌کند: دیپلماسی فرهنگی انواع ابزارها برای جذب مخاطب به ارزش و اسطوره‌های یک کشور است و در این مسیر مواردی از قبیل سیستم صنعتی، اقتصادی، آموزشی و همچنین نوع حکمرانی در حوزه رسانه، ورزش، گردشگری، هنری و حوزه هنرهای تجسمی به معرفی ارزش‌های دیپلماسی فرهنگی یک کشور می‌پردازد.

وی ادامه می‌دهد: کشور ما به‌عنوان مثال با نگارگری، خاتم‌کاری، قلم‌کار و… خود را به حوزه بین‌الملل معرفی می‌کند و اکثر کشورهای جامعه ملل، خود را با سابقه تاریخی‌شان به دنیا معرفی می‌کنند و از طریق مراکزی که نمایشگاه دارند، به رسانه‌های بین‌المللی انتقال می‌دهند.

این کارشناس مسائل سیاسی با اشاره به اهمیت دیپلماسی فرهنگی در رویدادهایی مانند المپیک تصریح می‌کند: در المپیک پاریس، بسیاری از سرتیم‌های کشورها که پرچم کشورها را حمل می‌کردند، بر لباس خود یکی از تجلیات و سمبل‌های صنایع دستی کشور اعزامی را به دید افکار عمومی و به نمایش میلیاردها آدم گذاشتند.

پرچمداری فرهنگ در میان ۵ حلقه المپیک

بصیری با اشاره به لباس نامناسب تیم ملی در المپیک ۲۰۲۴ و عدم نمایش دیپلماسی فرهنگی ایران بیان می‌کند: تیم اعزامی کشور ما با یکسری لباس‌های که بدون طراحی، که هیچ پیام و تبلیغ فرهنگی را به عموم افراد نمایش نمی‌دهد، در این عرصه حاضر شد در صورتی‌که در طراحی لباس المپیک، ایران می‌توانست از قلمکاری، سوزن‌دوزی‌های مختلف اقوام ایران که در نقاط مختلف کشور وجود دارد استفاده شود چرا که طراحی لباس یکی از نمونه‌های عملیاتی است که با استفاده از آن می‌توانستیم از صنایع دستی ایرانی در دیپلماسی استفاده کنیم.

این کارشناس مسائل بین‌الملل تصریح می‌کند: دیپلماسی فرهنگی از طریق مجامع المپیاد، المپیک‌ها، نمایشگاه بین‌المللی، نشست‌های دیپلماتیک و همچنین سفارت‌خانه‌ها و چیدمان رسانه‌های داخلی خود را نشان و پیام فرهنگی، ارزش‌ها و تصاویر صنایع هنری را به چشم مخاطب انتقال می‌دهد.

وی درباره بازخورد نگاه بین‌المللی در انتقال فرهنگ ایرانی اسلامی در المپیک ۲۰۲۴ مثل نگارگری اصفهان و فرش تبریز بیان می‌کند: نزدیک به یک ماه کشور ایران در روزهای مختلف فرصت تبلیغ دارد که یک مورد کوچک و حداقل آن نگارگری و فرش تبریز است، مورد دوم لباس ورزشکار، سوم لباس کارشناس، چهارم میزگردها و پنجم مسابقاتی است که تصاویر آن در کنار مربی، ورزشکار و مدال‌های به‌دست آمده پخش می‌شود.

پرچمداری فرهنگ در میان ۵ حلقه المپیک

به گزارش مجله آرونو، دیپلماسی فرهنگی به معنای اجرای سیاست‌های فرهنگی و هنر به کار بستن آن در میان سایر ملت‌هاست؛ در واقع در این نوع از دیپلماسی هدف، گسترش گفت‌وگوها، با انگیزه گسترش اشتراکات فرهنگی و تبادل، تعامل و شناخت فرهنگی است و از این منظر اقتدار فرهنگی مقوم دیپلماسی فرهنگی است و جمهوری اسلامی ایران به لحاظ ظرفیت فرهنگی می‌تواند قدرت برتر دیپلماسی فرهنگی در منطقه و حتی در عرصه جهان باشد.

ایران به لحاظ ظرفیت فرهنگی و تمدنی در دنیا بسیار ظرفیت بالایی دارد، اما تصویر ایران در جهان، ایران هسته‌ای و نفتی است، در حالی که اگر این نگاه را تغییر دهیم و تصویر ایران فرهنگی را به نمایش بگذاریم، شاهد جایگاه ویژه‌ای در جهان خواهیم بود و در این مسیر است که ورزش می‌تواند به‌عنوان صورتی از قدرت نرم در سطح داخلی و بین‌المللی به کار گرفته شود چرا که دیپلماسی ورزشی نیز، یکی از ابعاد دیپلماسی فرهنگی و دارای بیشترین تأثیر در تبادل فرهنگی است؛ چنانکه فلسفه منشور المپیک بر همبستگی، گفت‌وگو و تعامل میان ملت‌هاست و پنج حلقه درهم تنیده به معنای ایجاد اشتراک میان پنج قاره، بدون توجه به رنگ پوست و نژاد و مذهب است و در این مسیر المپیک با درآمیختن ورزش و فرهنگ و آموزش درصدد تعالی ارزش‌های انسانی و پاسداری از مبانی اخلاقی است.

مرتبط نوشته ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *