به گزارش خبرگزاری مجله آرونو، دهه ۱۳۴۰ برای ایران، دورهای پرآشوب بود؛ رژیم پهلوی که از سویی در پی تثبیت اقتدار خود بود، از سوی دیگر میکوشید تا با اجرای انقلاب سفید چهرهای مدرن از حکومت خود ارائه دهد، این برنامه شش مادهای که بعدها به ۱۲ ماده رسید شامل اصلاحات ارضی، ملیسازی جنگلها، تغییر در نظام آموزشی و… میشد.
هرچند این اصلاحات در ظاهر با هدف نوسازی کشور انجام میشد، اما به زعم بسیاری از روحانیون و روشنفکران مستقل، هدفی جز تحکیم پایههای سلطنت، وابستهسازی بیشتر کشور به غرب و تضعیف نهادهای دینی و مردمی نداشت؛ در این میان امام خمینی، از جمله برجستهترین مخالفان این سیاستها، با صراحت در برابر شاه ایستاد و از تریبون حوزه علمیه قم نسبت به ماهیت این برنامهها هشدار داد.
۱۳ و ۱۴ خرداد؛ سخنرانی و دستگیری
در دوازدهم و سیزدهم خرداد ۱۳۴۲، همزمان با ایام محرم امام خمینی در قم سخنرانی مهمی ایراد کرد که در آن سیاستهای شاه را با رفتارهای یزید بن معاویه مقایسه نمود؛ این سخنان که فضای عمومی را به شدت تحت تأثیر قرار داد، با خشم دستگاه امنیتی رژیم روبهرو شد و بامداد ۱۵ خرداد، نیروهای ساواک و شهربانی، به خانه ایشان در قم یورش برده و وی را دستگیر و به تهران منتقل کردند.
این اقدام آتش خشم مردم را شعلهور کرد؛ صدها نفر از مردم قم، تهران، مشهد، ورامین، شیراز و شهرهای دیگر به خیابانها آمدند و خواستار آزادی ایشان شدند؛ در تهران مردم از بازار تا خیابان ری و میدان توپخانه تجمع کردند و شعارهای مذهبی و ضد استبدادی طنینانداز شد.
قیامی که به خون کشیده شد
پاسخ حکومت به این خیزش، شدید و خونین بود؛ تانکها و نیروهای مسلح به میان مردم آمدند، تیراندازی آغاز شد و صدها نفر کشته، مجروح یا بازداشت شدند، اگرچه آمار دقیق کشتهشدگان هیچگاه بهطور رسمی اعلام نشد، اما شاهدان عینی و اسناد بعدی نشان از سرکوب گسترده میدادند.
قیام ۱۵ خرداد، اگرچه در ظاهر شکست خورد و معترضان پراکنده شدند، اما بذر مقاومتی را کاشت که سالها بعد در بهمن ۱۳۵۷ به ثمر نشست؛ این نخستینبار در تاریخ معاصر ایران بود که مرجعیت دینی به عنوان یک نیروی سیاسی و مردمی، مستقیم وارد میدان مبارزه با سلطنت شد و مورد حمایت لایههای مختلف جامعه، از بازاری تا روستایی، قرار گرفت.
این واقعه، روحانیت و مردم را در یک صف قرار داد و نشان داد که نیروی اجتماعی اگر بهدرستی سازمان یابد، توان ایستادن در برابر قدرت مسلط را دارد؛ از آن پس، نام امام خمینی در جایگاه رهبری نهضت اسلامی تثبیت شد.
امام خمینی سالها بعد، ۱۵ خرداد را همچون عاشورا، یک یومالله دانست؛ روزی که خون بر شمشیر پیروز شد، هرچند در ظاهر غلبهای رخ نداد.
۱۵ خرداد تنها یک حادثه تاریخی نیست؛ لحظهای سرنوشتساز است که در آن ملت ایران راهی نو را تجربه کرد؛ راه ایستادگی نه با سلاح و قدرت نظامی بلکه با تکیه بر ایمان، هویت دینی و خواست مردمی برای تغییر؛ این روز، آغازی بر پایان سلطنت پهلوی و نقطه شروع انقلاب اسلامی بود، انقلابی که از دل همین میدانهای خونبار برخاست و سرنوشت ایران را دگرگون کرد.