به گزارش خبرگزاری مجله آرونو، نارسایی کلیه یکی از مراحل پیشرفته بیماریهای کلیوی است که عملکرد طبیعی کلیهها در تصفیه خون، تنظیم فشار خون و تعادل الکترولیتها را مختل میکند و این اختلال نهتنها سلامت جسمی فرد را تهدید میکند، بلکه بر کیفیت زندگی، توانایی انجام فعالیتهای روزمره و سلامت روانی نیز تأثیرگذار است و در این مرحله، تصمیمگیری درباره نوع درمان جایگزین، به عوامل متعددی از جمله سن بیمار، بیماریهای زمینهای و سبک زندگی وابسته است.
دیالیز به عنوان یکی از روشهای جایگزینی عملکرد کلیه، نقش حیاتی در حفظ زندگی بیماران مبتلا به نارسایی کلیه ایفا میکند، اما با این حال، این روش درمانی، درمان قطعی محسوب نمیشود و تنها عملکرد کلیه را شبیهسازی میکند، دیالیز بهویژه در بلندمدت، با محدودیتهایی همراه است که میتواند استقلال فرد را کاهش دهد و او را به وابستگی به مراکز درمانی یا تجهیزات خانگی سوق دهد.
همودیالیز و دیالیز صفاقی دو روش اصلی دیالیز هستند که هر یک با سازوکار متفاوتی عمل میکنند؛ همودیالیز نیازمند دستگاههای پیشرفته و حضور در مراکز درمانی است، در حالی که دیالیز صفاقی امکان انجام در منزل را فراهم میکند و انتخاب بین این دو روش، به شرایط فیزیکی بیمار، توانایی مراقبت شخصی و ترجیحات فردی بستگی دارد، هرچند دیالیز صفاقی آزادی بیشتری به بیمار میدهد، اما نیازمند آموزش دقیق و رعایت اصول بهداشتی است.
پیوند کلیه، برخلاف دیالیز، یک راهکار درمانی بلندمدت و مؤثر برای بیماران مبتلا به نارسایی کلیه است و این روش نهتنها عملکرد طبیعی کلیه را بازمیگرداند، بلکه امکان بازگشت به زندگی فعال و مستقل را فراهم میکند، اما با این حال، پیوند کلیه نیازمند آمادگی جسمی، روانی و یافتن اهداکننده مناسب است و موفقیت این عمل به عوامل متعددی از جمله سازگاری بافتی، مراقبتهای پس از عمل و مصرف منظم داروهای سرکوبکننده ایمنی بستگی دارد.
دیالیز و پیوند؛ مسیرهای درمانی برای بیماران مبتلا به نارسایی کلیه
مجید شیرانی، متخصص اورولوژی و فلوشیپ پیوند کلیه در گفتوگو با خبرنگار مجله آرونو با بیان اینکه زمانی که نارسایی کلیه به مرحله نهایی میرسد و تنظیم مایعات و الکترولیتهای بدن برهم میخورد، بیمار باید تحت درمانهای جایگزینی قرار گیرد، اظهار کرد: درمانهای جایگزینی کلیه به دو گروه دیالیز و پیوند کلیه تقسیم میشود.
وی با بیان اینکه پیوند کلیه فرایندی دارد که باید طی شود و پیش از اینکه پیوند انجام شود، بیمار تحت دیالیز قرار میگیرد، افزود: دیالیز در بیمارانی که قرار نیست پیوند کلیه دریافت کنند نیز کاربرد دارد و دیالیز به دو گروه همودیالیز و دیالیز صفاقی تقسیم میشود که هر یک از این نوع دیالیزها، مزایا و معایبی دارد.
متخصص اورولوژی و فلوشیپ پیوند کلیه با بیان اینکه به طور کلی، دیالیز درمانی جایگزینی برای بیمار است، تصریح کرد: در دیالیز خونی یا همودیالیز، سموم و مواد زائد در بدن جمع میشود و سپس طی یک فرایند تصفیه خون، این مواد زائد از بدن خارج میشود و هر دو نوع دیالیز، با وجود اینکه منجر به ادامه حیات بیمار میشوند، با زندگی اجتماعی طبیعی فرد در منافات هستند.
ترجیح بر این است که بیماران درگیر نارسایی کلیه، تحت عمل جراحی پیوند قرار گیرند
شیرانی با بیان اینکه در دیالیز خونی، بیمار باید چندین بار در طول هفته، چند ساعت را برای دیالیز اختصاص دهد و در دیالیز صفاقی، چند بار در روز بیمار باید اقدامات لازم را انجام دهد، ادامه داد: دیالیز به وضوح کیفیت زندگی بیماران را کاهش میدهد و پیوند کلیه باعث میشود بسیاری از بیماران از این شرایط نجات پیدا کنند و به شرایط زندگی طبیعی بازگردند.
وی با بیان اینکه با در نظر گرفتن مجموع شرایط بیمار، پزشک نسبت به تصمیمگیری برای پیوند کلیه اقدام میکند، گفت: پیوند کلیه عملی به نسبت سنگین است و بیمار باید از آمادگیهای جسمی و روحی مناسبی برخوردار باشد و پیدا کردن اهداکننده مناسب کلیه نیز از اهمیت بالایی برخوردار است.
متخصص اورولوژی و فلوشیپ پیوند کلیه با بیان اینکه ترجیح بر این است، بیمارانی که درگیر نارسایی کلیه شدهاند، تحت عمل جراحی پیوند کلیه قرار گیرند تا زندگی طبیعی داشته باشند، اضافه کرد: با این وجود، گاهی اوقات ممکن است بیمار شرایط عمل پیوند کلیه را نداشته باشد و به همین دلیل، پزشک نیز از توصیه و انجام این عمل پرهیز میکند.
بیماران مبتلا به نارسایی کلیه، علاوه بر مشکلات جسمی با چالشهای روانی متعددی مواجه هستند و احساس وابستگی، ترس از آینده، محدودیتهای اجتماعی و فشارهای مالی از جمله عواملی است که سلامت روانی این بیماران را تهدید میکند و حمایت روانی، مشاوره تخصصی و ایجاد شبکههای حمایتی میتواند نقش مهمی در بهبود کیفیت زندگی این افراد ایفا کند.
خانواده و جامعه نقش کلیدی در حمایت از بیماران کلیوی دارند و همراهی خانواده در تصمیمگیریهای درمانی، مراقبتهای روزمره و ایجاد محیطی امن و آرام، به بیمار کمک میکند تا با شرایط بیماری بهتر کنار بیاید، همچنین آگاهیرسانی عمومی درباره اهمیت اهدای عضو و کاهش انگ اجتماعی مرتبط با بیماریهای مزمن، میتواند مسیر درمانی بیماران را هموارتر کند.
پیشرفتهای علمی در حوزه پزشکی نویدبخش تحولاتی در درمان نارسایی کلیه است و پژوهشگران در تلاش هستند تا راهکارهایی پایدار و کمهزینهتر ارائه دهند، این نوآوریها میتوانند در آینده جایگزین دیالیز و حتی پیوند کلیه شوند و امید تازهای برای میلیونها بیمار در سراسر جهان به ارمغان بیاورند.