به گزارش خبرگزاری مجله آرونو، زایندهرود، زرینهرود یا زندهرود نامهای آشنای یکی از بزرگترین و پرآبترین رودخانههای مرکز ایران است که میلیونها سال از ارتفاعات سرچشمه زردکوه تا تالاب گاوخونی به واسطه شیبهای تند، درههای پرپیچ و خم کوهستانی طبیعی زاگرس با جریان دائمی ۳۶۰ کیلومتر از استان چهارمحال و بختیاری، لرستان، اصفهان، یزد و شهرستانهای کوهرنگ، فارسان، بن، سامان، چادگان، لنجان، اصفهان، فلاورجان، خمینیشهر و مبارکه نقش بسزایی در تأمین آب شرب، تنوع زیستی، صنعت، زیست محیطی و کشاورزی مناطق مرکزی کشور داشته است، اما حالا زایندهرود دیگر زنده نیست، نه آبی از زیر پلهای خواجو و سیوسهپل میگذرد و نه کشاورزان اصفهانی به حقابههای قانونی میرسند.
در این میان، حقابهداران زایندهرود را نباید تنها صنایع و کشاورزی و آب آشامیدنی تصور کرد، زیرا علاوهبر میلیونها انسانی که در شهرها و روستاهای مسیر زایندهرود زندگی و از آب آن به اشکال مختلف استفاده میکنند، میلیاردها زیستمند بزرگ و کوچک از آبزیان، کفزیان و پلانکتونها تا پرنده، چرنده و انواع گیاهان حیات و مماتشان به جریان دائمی رودخانه وابسته است و نابودی سرپناه میلیاردها موجود زنده از سراب تا پایاب تبعات بسیاری بر تنوع زیستی خواهد داشت.
آن زمان که پلهای تاریخی در بستر زایندهرود ساخته میشد و طومار معروف شیخ بهایی با تقسیمات آب زایندهرود از برجستهترین نمونههای میراث فرهنگی کشور ایران حدود ۵۱۲ سال پیش نوشته شد تا آب رودخانه زایندهرود به عدالت میان مردم و کشاورزانی که در مسیر رودخانه قرار داشتند، تقسیم شود، شاید هیچگاه کسی تصور نمیرفت، روزی برسد که دیگر آبی در این رودخانه جریان نداشته باشد و مردم این شهر سالها و ماهها چشم انتظار جریان آب در این رودخانه زیبا و تاریخی باشند.
چهره امروز زایندهرود هنوز هم حکایت از غمی دارد که از سالها پیش به جا مانده است، چرا که این رودخانه از سال ۱۳۸۶ جریان دائمی در کل مسیر را از دست داده و خشک شدن آن در شهر اصفهان از نظر توریستی، زیست محیطی و نگاه فرهنگی ساکنان شهر به رودخانه بسیار تأثیرگذار بود، سالهاست به دلیل تغییرات اقلیمی، خشکسالیهای متوالی، تراکم جمعیت، رقابت بر سر مصرف هر چه بیشتر بین بخشهای مختلف حوضه، استقرار نداشتن مدیریت به هم پیوسته منابع آب و برداشتهای بیرویه به یک رودخانه فصلی تبدیل شده است و در پایین دست به ویژه در فصول گرم سال با خشکی مواجه میشود و کشاورزان نمیدانند از بیآبی چگونه محصولات را به ثمر برسانند و گردشگران داخلی و خارجی از تماشای زایندهرود بیآب در حیرت هستند.
باید بدانیم که رودخانه زایندهرود نه تنها برای مردم خود اصفهان بلکه از جنبه ملی و بینالمللی از اهمیت بالایی برخوردار است، لذا نباید فراموش کرد که میراث جهانی رودخانه زایندهرود مهم بوده و سالها توانسته تمدنساز باشد و از لحاظ فرهنگی به یک سرچشمه بسیار ارزشمند تبدیل شود، لذا با توجه به خشکی زایندهرود و جریان گاه گاه آن، آزادسازی و ساماندهی زاینده رود از سراب تا پایاب با هدف تسریع جریان رودخانه و نظارت بر برداشتها تنها راه نجات اصفهان و بهترین و جامعترین مطالبه است، علاوهبر این باید بدانیم که زایندهرود به مراقبت دائم نیازمند است و خلاصه کردن توجهها تنها در یک روز، کافی نیست.
چرایی خشکی زاینده رود
علی محمد طهماسبی بیرگانی، مشاوره سازمان حفاظت محیطزیست ایران و دبیر ستاد ملی سیاستگذاری و مدیریت پدیده گردوغبار سازمان حفاظت محیطزیست در گفتوگو با خبرنگار مجله آرونو میگوید: در پایاب بسیاری از رودخانههای کشور یک تالاب یا دشت سیلابی با زیستگاههای طبیعی وجود دارد، اما به علل مدیریت نامناسب منابع آبی و شرایط تغییرات اقلیمی برجای مانده به تدریج این مناطق با داشتن پتانسیل به کانونهای غبارخیز تبدیل خواهد شد.
وی با ابراز تأسف از اینکه طی سالهای متوالی تالاب بینالمللی گاوخونی در حوضه زایندهرود با چالشهای بسیاری درگیر بوده است، اظهار میکند: امید است با تعاملاتی که در دولت چهاردهم بین وزارت نیرو و سازمان محیط زیست صورت خواهد گرفت یا انجام میگیرد، بتوانیم حقابه تالابها را براساس مطالعات تأمین نیاز آبی که در بسیاری از تالابهای کشور اجرایی شده است، را پس از آب شرب در مباحث محیط زیست داشته باشیم.
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا در تبدیل تالابها به کانونهای گردوغبار و خشکی رودخانهها علل تغییرات اقلیم دخیل است و فعالیتهای انسانی هیچگونه نقشی ندارد؟ میافزاید: در وقوع این رویدادها اقدامات انسانی از مباحث کشت در پایین دست و مسائل مرتبط با بهرهبرداری و مدیریت نامناسب منابع آبی تأثیرگذار است.
مشاوره سازمان حفاظت محیطزیست ایران ادامه میدهد: در این مسیر تغییرات اقلیمی، نوع و میزان بارشها بسیار اثرگذار است، چرا که در مناطقی همچون زایندهرود که حوضه آبخیز آن از بخشهای بالادست سمیرم و مناطق بالاتر به تدریج با ذوب برف تأمین میشد و به صورت پایدار و دائمی در پایین دست آب مورد نیاز در تمام فصول وجود داشته است، اکنون این وضعیت به نوع و کمیت بارشها، بارانهای سیلابی و خارج از فصل معمول تبدیل شده است.
وی عنوان میکند: تمام این رویدادها ناشی از علل طبیعی است که این عوامل نیز از فعالیتهای انسانی نشئت میگیرد، چرا که تغییرات اقلیم در اثر گرمایش زمین طی انتشار نامناسب گازهای گلخانهای اتفاق میافتد و همین موضوع هم دستساز بشر است، لذا این پدیدهها بر موقعیت کشور ایران با استقرار در منطقه خشک و نیمه خشک، مزید بر علت شده است، از اینرو بیگمان علاوهبر مباحث طبیعی، مسائل انسانی بسیار دخیل خواهد بود.
طهماسبی بیرگانی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه مطابق اظهارات بعضی از افراد به علل تغییرات اقلیم آبی و هوایی، اصفهان تا ۲۰ سال آینده خالی از سکنه خواهد شد؟ خاطرنشان میکند: این اظهارات را به هیچوجه قبول ندارم، چرا که انسان با ظرفیتهای خدادادی موجودی هوشمند است و تحت هر شرایطی راهکاری در راستای رفع مشکلات و چالشها فراهم خواهد کرد، لذا نمیتوانیم دیدگاه تاریک و صفر به این موضوع داشته باشیم، چرا که معتقدم اگر بتوانیم مدیریت مصرف را در تمام حوزه به ویژه بخش کشاورزی اعمال کنیم و در مباحث بهرهوری منابع آبی از فناوریهای نوین استفاده شود، دیگر شاهد چنین موضوعاتی نخواهیم بود.
زایندهرود به عنوان بزرگترین و پرآبترین رودخانه مرکز ایران از روزگاری کهن، محور توسعه، تمدن و شکلگیری سکونتگاهها بوده است
منصور شیشهفروش، مدیرکل مدیریت بحران استانداری اصفهان در گفتوگو با خبرنگار مجله آرونو ساماندهی و مدیریت یکپارچه در حوضه زایندهرود را ضروری میداند و میگوید: با مصوبه شورایعالی آب مقرر شد که مدیریت حوضه زایندهرود در استان استقرار پیدا کند، اما با نبود چنین مباحث مهمی، روزگار رودخانه زایندهرود به این وضعیت رسیده است، بنابراین پیگیری به موقع مسائل رودخانه به حضور کامل مدیریت حوضه و تعیین دفتری مستقل نیازمند است.
وی پیرامون اینکه با نبود مدیریت یکپارچه و صحیح در حوضه زایندهرود طی سالهای متوالی به تدریج شاهد خشک شدن رودخانه بودیم، اظهار میکند: کمبارشی، تغییر نوع بارشها از جامد به مایع، نبود ۵۰ درصدی مدیریتها، انتقال آب به سایر مناطق زایندهرود، بارگذاریهای بیش از حد ظرفیت و اجرای طرحهای آبخیزداری در بالادست طی مهار روانآبهای بارندگیها از علل اصلی خشکی زایندهرود است.
مدیرکل مدیریت بحران استانداری اصفهان میافزاید: زایندهرود به عنوان بزرگترین و پرآبترین رودخانه مرکز ایران از روزگاری کهن، محور توسعه، تمدن و شکلگیری سکونتگاهها بوده است، اما در این روزگار با نبود جریان دائمی آب، تنها شاهد بازگشایی کوتاه مدت و نوبتدهی رودخانه در امر کشاورزی هستیم و شهروندان از این نعمت خدادادی بیبهره هستند، بنابراین تبعات خشکی زایندهرود و تالاب گاوخونی نشاندهنده بیش از ۱۱۰ روز هوای آلوده و ناسالم در نیمه نخست سال جاری به علت خیزش کانونهای گردوغبار است.
وی با بیان اینکه استان اصفهان در احاطه بیش از سه میلیون و ۲۰۰ هزار هکتار منطقه بیابانی است که ۱.۵ میلیون هکتار آن به کانونهای بحرانی تا فوقبحرانی گردوغبار تبدیل شده است، تصریح میکند: اصفهان بر اثر خشکی رودخانه زایندهرود و اراضی رها شده و کشت نشده و به دلیل کمبود منابع آبهای سطحی و زیرزمینی نیز تحت تأثیر کانونهای داخلی و نقطهای ایجاد شده قرار دارد، به طوری که با وزش باد با سرعت ۱۰ تا ۱۵ متر بر ثانیه هم گردوخاک برمیخیزد.
شیشهفروش ادامه میدهد: این استان علاوهبر متأثر بودن از کانونهای فرسایش بادی شناسایی شده داخلی، از سمت شمال و شرق در مناطق هممرز با استانهای یزد، قم، خراسان جنوبی و سمنان تحت تأثیر کانونهای گردوغبار است.
وی علت آلودگی هوا در نیمه نخست شهر اصفهان را متأثر از کانونهای گردوغبار طی نداشتن جریان آب بر بستر زایندهرود میداند و میگوید: نیمه دوم سال به طور معمول شرایط خاص اصفهان از نظر جغرافیایی، وجود صنایع اطراف، خودروها و نیروگاه این استعداد را به وجود میآورد که آلودگیهای ناشی از خودروها و صنایع ایجاد و منجر به افزایش آلودگی هوا در شهر اصفهان و شهرهای اطراف شود.
مدیرکل مدیریت بحران استانداری اصفهان با تاکید بر اینکه قطع و وصل مستمر آب در زایندهرود سبب تشدید پدیده فرونشست در شهر اصفهان شده است، عنوان میکند: با نبود جریان دائمی زایندهرود به تدریج سفرههای زیرزمینی تخلیه شده است، به طوری که اثرات فرونشست را میتوانیم در شکافهایی که در اراضی کشاورزی، مسیر جادهها، راهها، ساختمان و ابنیه تاریخی ایجاد شده است، را به وضوح ببینیم.
تمدن اصفهان و کشور به احیای زایندهرو گره خورده است
وی با بیان اینکه خشکی رودخانه زایندهرود از پیچیدگی خاصی برخوردار است، چرا که تنها به معیشت کشاورزان گره نخورده و در ارتقا و رونق حوزه اقتصاد، فرهنگ، هنر، شادابی و مسائل اجتماعی نیز دخیل است، میافزاید: تمدن اصفهان و کشور به احیای زایندهرو مرتبط است، چرا که درآمدها و مالیاتهای بسیاری از بارگذاریهای صنایع بزرگ همچون فولادمبارکه، ذوبآهن و پالایشگاه در کشور صرف میشود و تنها آلودگی این صنایع سهم و آورده شهر اصفهان است، بنابراین اگر درصدد توسعه و آمایش سرزمین پایدار نصف جهان که برای تمام جهان شناخته شده است، هستیم باید برنامهریزی ویژهای در راستای احیای زایندهرو اجرایی شود.
شیشهفروش تصریح میکند: لازم است وزارت نیرو و سازمانهای حفاظت محیط زیست، منابع طبیعی و هواشناسی نسبت به انجام تکالیف ملی در تأمین حقابههای قانونی و زیست محیطی کشاورزی و فضای سبز در حوضه زایندهرود و جلوگیری از بارگذاریها و مصارف غیرمجاز آب در بالادست رودخانه و سایر مناطق و اجرای برنامه جامع مقابله با گرد و غبار به کمک ایجاد سیستمهای پیشبینی، تأمین اعتبار برای کنترل کانونهای فرسایش بادی بحرانی، اجرای طرحهای بیابانزدایی. نهال کاری و آبخیزداری اقدام کنند.
وی با تاکید بر اینکه مدیریت نداشتن وزارت نیرو، وضعیت رودخانه زایندهرود را به نقطهای رسانده که در روز بزرگداشت زایندهرود شاهد خشکی این رودخانه باشیم، میگوید: یکی از مطالبات جدی استان اصفهان از وزارت نیرو این است که برای اصفهان نیز مشابه استانهای دیگر برنامه ویژهای برای پیشگیری از تشدید آثار خشکی رودخانه در نظر گیرد.
مدیرکل مدیریت بحران استانداری اصفهان با بیان اینکه درختان حاشیه زایندهرود با پژمردگی شدید مواجه شدند، اظهار میکند: تغییرات اقلیمی، خشکسالی، تنش دمایی و نبود جریان آب در بستر رودخانه زایندهرود با تخلیه سفرههای زیرزمینی منجر به زرد شدن زودهنگام برگ درختان در کلانشهر اصفهان میشود و با برگریزان، شاهد خزان در تابستان هستیم و دیگر آبرسانی سیار نیز جوابگوی تنشهای خشکسالی فضای سبز نیست، بنابراین وزارت نیرو باید برای پیشگیری از گردوغبار، نابودی باغات و فرونشست نسبت به احیای هر چه زودتر زایندهرود اقدام کند.
وی پیرامون اینکه ۱۶ هزار هکتار از باغات استان اصفهان به دلیل خشکسالی و کاهش کیفیت آب تحت تأثیر تنش آبی است، میافزاید: اثرات خشکی رودخانه در شکستگی شبکههای آب و فاضلاب قابل شهود است و تأثیر فرونشست در تشدید این شرایط اثرگذار خواهد بود، بنابراین انتظار میرود رودخانه زایندهرود همچون دریاچه ارومیه به صورت جامع احیا شود و همواره آب در آن جریان داشته باشد.
شیشهفروش با تاکید بر اینکه مدیریت پدیده گردوخاک در اصفهان در گرو اجرای تعهدات وزارت نیرو برای تأمین حقابههای تالاب گاوخونی و کشاورزان و احیای زایندهرود و برقراری جریان دائمی آب است، میگوید: به منظور احیای این تالاب بینالمللی و جلوگیری از نابودی آن باید حداقل حقابه لازم توسط وزارت نیرو تأمین شود.
وی خاطرنشان میکند: وزارت نیرو باید برداشتهای غیرمجاز آب در بالادست حوضه زایندهرود و بارگذاریهای خارج از مصوبات شورایعالی آب را مدیریت کند و به فرایند تکمیل طرحهای تأمین آب اصفهان شتاب ببخشد.
در نهایت، احیای رگهای حیاتی زایندهرود و پلهای تاریخی شهر اصفهان بسته به جریان آب بر بستر رودخانه زایندهرود است، رودخانهای که همه دل خوش به جاری بودنش هستند، از اینرو در حوضه آبریز زایندهرود نبود تعادل بین منابع و مصارف آب و بارگذاری بیش از ظرفیت منابع آبی، عامل مهمی در خشکی زایندهرود است، لذا زایندهرود که به عنوان قلب تپنده اصفهان، یکی از اصلیترین شاهرگهای حیاتی زیستمحیطی است و به مرکز ایران زندگی میبخشد، در انتظار جاری شدن دائمی آب خروشان بر بستر خشک خود لحظه شماری میکند.