به گزارش خبرگزاری مجله آرونو، در وادی بیکران هستی، که روزگار با چرخ فلک، بذر حکمت میپاشد و بر درخت دانایی مینشاند، گنجینههایی از نور، پنهان در ژرفای قرون، چون خورشید رخ مینمایانند؛ در میان این دُرّ و گوهرِ تابناک، کلام ائمه اطهار (علیهم السلام)، به ویژه سالار شهیدان، حضرت اباعبدالله الحسین (ع)، نه تنها زمزمهای از ژرفای دین، که پژواکی از آئین روشنبینی است.
این سخنان، که گویی از چشمهسار ابدیت جاری شدهاند، نه تنها برای جانهای تشنه هدایت، که برای روحهای سرگردان در پیچ و خم روزمرگی، سرچشمهای از بصیرتاند. بیش از هزاران بهار از آن روزگاران گذشته، اما عطر این گلهای حکمت، همچنان تازه و شورانگیز است، چرا که جان کلامشان، ریشهای عمیق در فطرت آدمی دارد.
این تعالیم، همچون نقشی ازلی بر صحنهی وجود، میتوانند ما را در این کارزارِ زندگی مدرن، به سوی ساحل آرامش و معنا رهنمون سازند؛ بیایید تا در این بستانِ معانی، سه حدیث زرین از امام حسین (ع) را، با نوری از روانشناسی ژرفنگر، به تماشا بنشینیم و از آن، اکسیر حیات برای جانمان برگیریم.
بخشش در اوج قدرت، نشانه بلوغ هیجانی و کلید آرامش
پریسا فتحی، روانشناس، مشاور و کارشناس مسائل دینی در گفتوگو با خبرنگار مجله آرونو، در خصوص اهمیت بلوغ هیجانی و نقش بخشش در آن اظهار کرد: از دیرباز در مکاتب فکری و فلسفههای گوناگون، مبحث قدرت همواره جایگاهی محوری داشته است، اما آنچه کمتر به آن پرداخته میشود، قدرت واقعی نهفته در بلوغ هیجانی است؛ قدرتی که نه در تسلط بر دیگری، بلکه در توانایی بخشیدن و مدیریت خویشتن در اوج توانایی اعمال نفوذ بر دیگری متجلی میشود.
وی ادامه داد: امام حسین (ع) با بینشی عمیق فرمودند: «باگذشتترین مردم کسی است که با وجود قدرت، گذشت کند (بحار الانوار، ج ۷۵ ص ۱۲۱ ح ۴).» این سخن گهربار، نه تنها یک توصیه اخلاقی، بلکه راهنمایی روانشناختی بیبدیلی است که مسیر دستیابی به بالندگی روح و سلامت روان را هموار میکند.
روانشناس، مشاور و کارشناس مسائل دینی با اشاره به اینکه در لحظاتی که توانایی تنبیه یا بخشش فردی را در اختیار داریم، انتخاب مسیر بخشش به جای انتقامجویی، نشانهای انکارناپذیر از پختگی هیجانی و قدرت درونی است، تصریح کرد: از منظر روانشناسی پویشی، مکانیسمهای دفاعی ناخودآگاه ما در چنین شرایطی ممکن است به سمت انتقامجویی، توجیه خشم و یا نشخوار فکری سوق یابند؛ این تمایلات ریشههای عمیقی در غریزه بقا و مکانیسمهای محافظتی ما دارند که بهدنبال بازگرداندن تعادل و عدالت درونی هستند؛ اما فردی که به بلوغ هیجانی دست یافته است، قادر است این تمایلات ناخودآگاه را شناسایی، مدیریت و مهار کرده و آگاهانه مسیر بخشش را انتخاب کند.
وی افزود: بخشش واقعی، فراتر از یک تصمیم سطحی، نیازمند غلبه بر غرور نفسانی، رها کردن کینه دیرینه و فراتر رفتن از میل طبیعی به پاسخگویی به آسیب است؛ این فرآیند نه تنها به معنای نادیده گرفتن یا فراموش کردن اشتباه صورتگرفته نیست، بلکه به معنای رها کردن بار هیجانی منفی مرتبط با آن واقعه است.
فتحی با بیان اینکه بخشش به این معناست که خود را از زنجیرهای از احساسات مخرب نظیر خشم، رنجش، و میل به انتقام آزاد کنیم، خاطرنشان کرد: این رهایی نه تنها به نفع فرد مقابل است، بلکه پیش از هر چیز، سلامت روان خود فرد بخشنده را تضمین میکند و او را از بار سنگین کینهتوزی رها میسازد.
وی گفت: تجربه بخشش در اوج قدرت، تأثیرات شگرف و گستردهای بر سلامت روان و حتی سلامت جسمانی ما دارد؛ تحقیقات روانشناختی متعددی نشان دادهاند که عمل بخشش، به طور مستقیم منجر به کاهش سطوح استرس، اضطراب و خشم مزمن میشود؛ این کاهش در هیجانات منفی، خود بستری برای رشد و شکوفایی احساسات مثبت فراهم میآورد؛ با بخشیدن، حس رضایتمندی درونی و آرامش خاطر افزایش مییابد و فرد از چرخه منفی نشخوار فکری و هیجانات مخرب رهایی مییابد.
روانشناس، مشاور و کارشناس مسائل دینی تاکید کرد: هنگامی که بار سنگین کینه و رنجش را از دوش خود برمیداریم، فضای ذهنی بیشتری برای احساسات مثبت و سازنده نظیر امید، عشق، شفقت و قدردانی ایجاد میشود؛ این تحول درونی میتواند به بهبود قابل توجهی در کیفیت خواب، کاهش فشار خون و حتی تقویت سیستم ایمنی بدن منجر شود.
وی بیان داشت: از منظر نوروساینس، بخشش میتواند فعالیت نواحی مغزی مرتبط با همدلی و پاداش را افزایش داده و در مقابل، فعالیت نواحی مرتبط با ترس و خشم را کاهش دهد؛ با این حال، مسیر بخشش همواره هموار نیست و با موانع روانشناختی متعددی روبروست؛ این موانع شامل غرور کاذب، کینه توزی مزمن، ترس از آسیبپذیری مجدد و حتی ترس از دیده شدن به عنوان فردی ضعیف است.
فتحی گفت: برای غلبه بر این موانع، نیاز به خودآگاهی عمیق، تأمل درونی و تمرین مداوم داریم؛ یکی از راهکارهای مؤثر، تمرین همدلی و تلاش برای درک دیدگاه فرد مقابل است؛ زمانی که بتوانیم خود را جای دیگری بگذاریم و با انگیزهها و رنجهای او آشنا شویم، مسیر بخشش برایمان هموارتر خواهد شد، همچنین با آگاهی از مزایای بیشمار بخشش بر زندگی خودمان، میتوانیم انگیزه لازم برای برداشتن این گام مهم را در خود ایجاد کنیم.
مدیریت کلام؛ فیلتری برای حفظ حرمت نفس و اعتبار اجتماعی
روانشناس، مشاور و کارشناس مسائل دینی در خصوص مدیریت کلام و نقش آن در حفظ حرمت نفس و اعتبار اجتماعی اظهار کرد: علاوه بر قدرت بخشش، امام حسین (ع) در کلامی دیگر به اهمیت مدیریت کلام اشاره فرمودند: «چیزی که از ارزشتان بکاهد، بر زبان جاری نکنید (جلاء العیون، ج ۲ ص ۲۰۵).»
وی ادامه داد: این سخن، نه تنها یک توصیه اخلاقی، بلکه یک اصل بنیادین در روانشناسی ارتباطات و عزت نفس است؛ گاهی اوقات، تحت تأثیر هیجانات لحظهای، نیاز به تأیید دیگران، یا حتی عدم آگاهی از تأثیر کلام، سخنانی بر زبان میآوریم که از ارزش و جایگاه اجتماعی ما میکاهد.
فتحی با اشاره به اینکه ریشههای روانشناختی این تمایل میتواند شامل نیاز شدید به تأیید از سوی دیگران باشد، تصریح کرد: این نیاز منجر به اغراقگویی یا شوخیهای نامناسب برای جلب توجه میشود. همچنین، عدم اعتماد به نفس که موجب میشود فرد برای پوشاندن ضعفهای خود به سخنانی متوسل شود، هیجانات لحظهای کنترل نشده مانند عصبانیت یا سرخوردگی که منجر به کلمات پشیمانکننده میشوند، یا حتی عدم آگاهی از تأثیر عمیق کلام بر ادراک دیگران و خودمان، از دیگر ریشههای روانشناختی عدم مدیریت کلام است.
وی افزود: افزایش خودآگاهی، کلید اصلی در کنترل کلام و جلوگیری از ابراز سخنانی است که پشیمانی به دنبال دارند؛ قبل از بر زبان آوردن هر کلامی، باید تأثیر آن را بر ارزش و احترام خود بسنجیم.
روانشناس، مشاور و کارشناس مسائل دینی با بیان اینکه این خودآگاهی به ما کمک میکند تا بین افکار و کلمات خود فاصله بیندازیم و به خود فرصت دهیم تا پیش از واکنش نشان دادن، تأمل کنیم، خاطرنشان کرد: تکنیکهایی مانند ذهنآگاهی (mindfulness) میتوانند در این زمینه بسیار مؤثر باشند؛ با تمرین ذهنآگاهی، میتوانیم لحظه حال را تجربه کنیم و نسبت به افکار و هیجانات خود آگاهتر شویم، بدون اینکه فوراً به آنها واکنش نشان دهیم.
وی گفت: راهکارهای روانشناختی برای کنترل تکانههای کلامی شامل مکث قبل از پاسخگویی، تنفس عمیق برای آرام کردن سیستم عصبی، و تجسم نتایج احتمالی کلاممان است.
فتحی تاکید کرد: توسعه هوش هیجانی به ما کمک میکند تا هیجانات خود را بهتر درک و مدیریت کنیم و در نتیجه از بیان سخنان ناشی از هیجانات منفی جلوگیری کنیم.
وی بیان داشت: ساختن یک «فیلتر کلامی» در ذهن، که قبل از هر سخن، آن را از منظر تأثیرگذاری بر ارزش و احترام خود و دیگران بسنجد، میتواند بسیار مفید باشد.
همسانی گفتار و عمل؛ بنیان اعتماد و عزت نفس از نگاه روانشناس و کارشناس مسائل دینی
روانشناس، مشاور و کارشناس مسائل دینی در خصوص همسانی گفتار و عمل و نقش آن در اعتماد به نفس و انسجام شخصیتی اظهار کرد: امام حسین (ع) به یک اصل بنیادین در شخصیتپردازی و سلامت روان اشاره فرمودند: «بزرگوار کسی است که گفتارش با عملش یکی باشد (مستدرک الوسائل، ج ۷ ص ۱۹۳ ح ۶)». این سخن، هسته اصلی اعتماد به نفس و انسجام شخصیتی را تشکیل میدهد.
وی ادامه داد: از منظر روانشناسی اجتماعی و روانشناسی شناختی-رفتاری، عدم همسانی بین گفتار و عمل، به عنوان عدم صداقت یا عدم تعهد ادراک میشود که تأثیرات مخربی بر فرد و روابط او با دیگران دارد.
روانشناس، مشاور و کارشناس مسائل دینی با اشاره به اینکه وقتی فردی به آنچه میگوید عمل نمیکند، اعتبار خود را نزد دیگران از دست میدهد، تصریح کرد: این فرد در ناخودآگاه خود نیز احساس گناه و بیکفایتی میکند که به مرور زمان، عزت نفس او را به شدت کاهش میدهد. این امر میتواند منجر به احساس شرم، اضطراب اجتماعی و حتی افسردگی شود.
وی افزود: از سوی دیگر، فردی که گفتار و عملش یکسان است، از ثبات شخصیتی بالایی برخوردار است و به عنوان فردی قابل اعتماد، با اراده و با شرافت شناخته میشود.
فتحی با بیان اینکه ریشههای روانشناختی ناتوانی در عمل به گفتار میتواند شامل اهمالکاری مزمن، ترس از شکست، عدم تعهد درونی کافی و حتی نداشتن برنامهریزی مشخص باشد، خاطرنشان کرد: بسیاری از ما وعدههایی میدهیم که از توانمان خارج است یا انگیزهی کافی برای انجام آنها را نداریم.
وی گفت: برای تقویت عزت نفس و انسجام شخصیتی که منجر به افزایش همسانی بین گفتار و عمل شود، راهکارهای متعددی وجود دارد که اولین مورد آن واقعبینانه بودن و دادن وعدههایی است که از توانایی انجام آنها اطمینان داریم. این اصل، ریشه در واقعبینی و خودآگاهی دارد.
روانشناس، مشاور و کارشناس مسائل دینی تاکید کرد: تقویت خودکارآمدی به معنای باور فرد به تواناییهای خود برای انجام موفقیتآمیز یک کار است. با انجام کارهای کوچک و موفقیتآمیز که به خودمان قول دادهایم، به تدریج اعتماد به نفس ما در انجام کارهای بزرگتر نیز افزایش مییابد. این فرآیند، چرخهای مثبت از تقویت عزت نفس را ایجاد میکند.
وی بیان داشت: تعیین اهداف واضح و قابل دستیابی و برنامهریزی دقیق نیز به ما کمک میکند تا گامهای مشخصی برای تحقق قولهایمان برداریم و از سردرگمی و اهمالکاری جلوگیری کنیم. همچنین پذیرش مسئولیت کامل برای اعمالمان، چه موفقیتآمیز و چه غیر موفق، بخش مهمی از این فرآیند است که ما را به سوی «بزرگواری» سوق میدهد.
فتحی اظهار کرد: زمانی که ما به قولهایمان عمل میکنیم، نه تنها احترام دیگران را جلب میکنیم، بلکه مهمتر از آن، احترام به خود را افزایش میدهیم و به آرامش درونی عمیقتری دست مییابیم. این همسانی بین گفتار و عمل، بنیانی محکم برای یک زندگی معنادار، سرشار از اعتماد و رضایت درونی فراهم میآورد. آموزههای امام حسین (ع) در این سه حوزه – بخشش در اوج قدرت، مدیریت کلام، و همسانی گفتار و عمل – نه تنها رهنمودهای اخلاقی، بلکه چارچوبهای قدرتمند روانشناختی هستند که مسیر بالندگی روح، افزایش عزت نفس، و دستیابی به یک زندگی سرشار از آرامش و معنا را برای هر فردی روشن میسازند. انتخاب این مسیر، سفری آگاهانه به سوی کمال انسانی و بلوغ هیجانی است.
آری، آموزههای امام حسین (ع)، فراتر از زمان و مکان، چون فانوسی دریایی، راهی به سوی زندگی اصیل و پربار مینمایانند. با جاری ساختن این اصول روانشناختی در تار و پود زندگی روزمره، میتوانیم به رشد فردی دست یابیم و مسیر سعادت را هموار سازیم. این تعالیم، نه تنها برای رسیدن به اوج کمال معنوی، بلکه برای بنا نهادن زندگیای سرشار از آرامش، رضایت و اثربخشی در همین دنیا نیز ضروری و حیاتیاند. آیا آمادهاید تا این گنجینههای حکمت را در جان و دل خود جاری سازید و از نور آنها، راهگشای مسیر زندگیات باشید؟