به گزارش خبرگزاری مجله آرونو، این روزها جنگ رسانهای بهعنوان یکی از اصلیترین راهبردهای دشمن در دنیای فعلی بهکار میرود، چراکه این نوع از جنگ مهمترین ابزار جنگ نرم در جهانی که بهعنوان عصر اطلاعات، عصر ارتباطات و عصر حاکمیت جریان آزاد اطلاعات، نامگذاری شده است، بهشمار میآید.
این امر تا جایی قابل اهمیت است که رهبر معظم انقلاب بهعنوان بالاترین مقام کشور در شهریور ۱۳۹۷ در خصوص جنگ رسانهای دشمن هشدار دادند و اعلام کردند: «بر اساس اطلاعاتی که در اختیار داریم، دستگاههای جاسوسی آمریکا و رژیم صهیونیستی با حمایت مالی قارونهای منطقه اطراف کشور ما، تشکیلاتی را برای این جنگ رسانهای راهاندازی کردهاند و بهطور جدی در حال برنامهریزی و تلاش برای آلوده کردن فضای تبلیغاتی و فکری جامعه هستند.» و با این هشدار فرمانده کل قوا، تردیدی باقی نمیماند که بدانیم در حال حاضر در شرایط جنگ رسانهای قرار گرفتهایم و باید بیش از هر زمانی این موضوع را مدنظر قرار دهیم.
با این تعریف، باید به این نکته نیز توجه داشت که در دنیای امروز جنگ رسانهای حتی در میان جنگ و قدرتنمایی نظامی نیز قابل توجه است و اهمیت امر تا جایی قابل بحث است که بنا به فرمایش رهبر انقلاب، میتواند جای «شهید و جلاد» را عوض کند و اینجاست که موضوع «روایت اول» بیش از هر زمان دیگری معنا پیدا میکند و یکی از مصادیق این موضوع، عملیات «وعده صادق» بود؛ عملیاتی که در عرض چند ساعت هیمنه پوشالی رژیم کودککش را در هم شکست و نیرویی تازه به جهادگران عرصه مقاومت داد.
بر این اساس منصور براتی، کارشناس مسائل رسانه و اسرائیل در گفتوگو با خبرنگار مجله آرونو اظهار کرد: از ابتدای طوفانالاقصی و پس از آن، رژیم غاصب صهیونیستی در کنار حمله به غزه یک کمپین ترور، خرابکاری و عملیات روانی علیه ایران، افراد، گروهها و دولتهایی که در آن سهیم بودند، ایجاد کرد.
وی افزود: با اینکه گفته میشد ایران از این حمله اطلاعی نداشته است (اما در عین حال به کمک به گروه مقاومت تردید نداریم)، اسرائیلیها کمپین انتقامگیری را آغاز کردند و حمله به ایرانیها در خارج از کشور، حمله به منافع ایران، بعضی ترورها در داخل، یا کمک به بعضی از حملات در داخل کشور از جمله انفجار در کرمان نقشآفرینی داشتند.
کارشناس بینالملل با بیان اینکه رژیم غاصب صهیونیستی بزرگترین اقدام خود یعنی حمله به کنسولگری ایران را در نخستین روز آوریل ۲۰۲۴ انجام داد، تصریح کرد: این مسئله موجب شد سطح تقابل به سمتی برود که ایران امکان تداوم دادن به سیاست صبر استراتژیک خود را نداشته باشد، چراکه جایگاه کنسولگری برای هر دولت بهخصوص به شهادت رساندن افراد مهم نظامی آن از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ در همین راستا نیاز بود که اگر ما قدرت نظامی قابل توجهی داریم، از آن استفاده کنیم.
اگر واکنش مستقیمی به رژیم غاصب نشان نمیدادیم بازدارندگی ایران ضعیف میشد
براتی عنوان کرد: اسرائیلیها، ایران را در شرایطی قرار داده بودند که اگر ما واکنش مستقیمی نشان نمیدادیم، بازدارندگی ایران ضعیف میشد و این موضوع موجب میشد که اسرائیلیها جلوتر بیایند و شاید پاسخ ندادن به این حمله منتهی به جنگ میشد، یعنی بیشتر از اینکه پاسخ داده شود، احتمال جنگ مستقیم زیاد میشد، چراکه طرف مقابل جلوتر میآمد و احتمالاً دفعه بعد کاری میکرد که مجبور به جنگ با آنها میشدیم، در همین راستا باید جلوی آن را پیش از آنکه به آستانه جنگ برسیم، میگرفتیم.
وی با بیان به اینکه حمله موشکی چهاردهم آوریل ایران از نظر گستردگی و از نظر اینکه یک دولت مستقل اسرائیل را هدف قرار داد در نوع خودش بینظیر بود، گفت: آخرین بار در سال ۱۹۷۳ جنگ یومکیپور بود که چنین اتفاقی افتاد و دو دولت به اسرائیل حمله کرده بودند، همچنین در سال ۱۹۹۱ یعنی ۳۳ سال پیش، زمانی که احتمال حمله آمریکا به عراق وجود داشت دولت صدام حسین یک حمله مصنوعی را انجام داد و تعدادی موشک به اسرائیل زد که در آن حمله نیز اتفاق خاصی نیفتاد، چراکه میخواست ائتلافی را بین کشورهای اسلامی به نفع خود ایجاد کند و هزینه حمله آمریکا به عراق را افزایش دهد، یعنی میتوان گفت قصد آن دشمنی با اسرائیل هم نبوده است، در همین راستا پس از آن در ۳۳ سال اخیر هیچ دولتی این جرئت را نکرده است که به قلمرو اسرائیل حمله کند، از اینرو این اتفاق نشان داد که ایران چنین قدرتی دارد.
کارشناس بینالملل با اشاره به برنامهریزی که برای حمله انجام شده بود، اظهار کرد: کاملاً مشخص است که در این حمله هدف ما نشان دادن قدرت بود، چراکه سر جنگی روی موشکها نصب نشد و میخواستیم نشان دهیم که ما میتوانیم سامانه دفاعی اسرائیل را دچار اختلال و موشکهای خود را از آن رد کنیم؛ همچنین این حمله نشان داد که سامانه دفاعی گنبد آهنین آنقدر که ادعا میشود، دقیق نیست و نمیتواند همه موشکها را رهگیری کند.
براتی با بیان اینکه در رابطه با تعداد موشکهای ایران دو روایت وجود دارد که موضوع مهمی است، ادامه داد: یک روایت میگوید که کمتر از ۱۰۰ موشک پرتاب شده است و روایتی دیگر میگوید که تعداد موشکها حدود ۳۵۰ مورد بوده است.
وی تصریح کرد: باید توجه داشت که از روزهای اول جنگ غزه، گروههای مقاومت در یک روز ۱۰۰۰ موشک به سمت اسرائیل ارسال کردند که این موشکباران انبوه موجب شد گنبد آهنین و سامانه دفاعی اسرائیل نتواند آنها را مهار کند، همچنین ما با تعداد بسیار اندکی موشک این حمله را انجام دادیم و بهطور طبیعی زرادخانه موشکی ایران چندین برابر قدرتمندتر از زرادخانه موشکی حماس است، بنابراین ایران میتواند اگر بخواهد طی یک روز چندهزار موشک را روانه کند و در آن شرایط باید ببینیم که امکان گنبد آهنین چیست.
کارشناس بینالملل افزود: همین الان اعتراف آمریکاییها این است که ۹ موشک با اسرائیل برخورد داشته و در ویدئوهای مختلف نیز شاهد بودیم که چند موشک برخورد داشته است، بهطوری که در یکی از آن ویدئوها فقط هفت تا از موشکها با پایگاه نواتیم برخورد میکرد، بنابراین هدف اصلی در این حمله نشان دادن قدرت و امکان ایران بود نه تلفات گرفتن.
براتی با بیان اینکه در حال حاضر ما دست برتر را داریم و باید ببینیم که اسرائیل چه واکنشی نشان میدهد، گفت: هرچه زمان میگذرد به نظر میرسد که احتمال حمله هم سطح اسرائیل با هم سطح ایران کمتر میشود، چراکه اکنون فشارهای بینالمللی روی اسرائیل مبنی بر این است که پاسخ نظامی به اقدام ایران و حمله انتقامی ندهد، از این رو احتمال دارد با شکلگیری یک ائتلاف و اجماعی برای تحریم ایران و گسترش آن به خصوص تحریم علیه سپاه همراه شود.
پوشش رسانهای که قدرت را به رخ میکشد
وی با بیان اینکه در این حمله هدف سیاستگذاران ایرانی برخورد موشکها به قلمرو اسرائیل بوده است و تا حد زیادی این اتفاق محقق شد، ادامه داد: در طوفانالاقصی چنین اطلاعی رخ نداد و به صورت غافلگیرانه انجام شد که بر موفقیت آنها تأثیرگذار بود، اما در این حمله نخست از قبل اطلاعرسانی انجام شد، بنابراین در درجه اول نمیتوان انتظار داشت که تعداد زیادی از موشکها برخورد کنند چراکه طرف مقابل در آمادهترین حالت و در صد درصد آمادگی به سر میبرد، از طرفی دیگر روایتهای مختلفی مبنی بر اینکه بین ۲۰ درصد از موشکها برخورد کرده، یا بعضی از رسانههای خود اسرائیل حدود ۳۰ درصد را مطرح کردند و روزنامهای معاریو نیز اعلام کرد ۸۴ درصد رهگیری موفقیتآمیز انجام شد یعنی در واقع ۱۶ درصد از موشکها برخورد داشته وجود دارد؛ در همین راستا روایتها متفاوت است و باید زمان بیشتری بگذرد تا این موارد بررسی شود و در نهایت آمار دقیقتر برای اینکه چه میزانی برخورد انجام شده است را اعلام کنند.
کارشناس بینالملل با اشاره به پوشش رسانهای «وعده صادق» تصریح کرد: پوشش رسانهای این اتفاق نسبت به سایر پدیدهها و تحولات چه در مورد رسانه ملی و چه در مورد رسانههای مکتوب بسیار بهتر بوده و سطح بالاتری داشت و ما شاهد تلاش برای آمادهسازی اذهان بودیم که نمیشود گفت ایدهآل بوده، اما نسبتاً در سطح خوبی نسبت به سایر پدیدهها و اتفاقات قبلی بود؛ در همین راستا امیدواریم این سطح پوشش رسانهای و جدی گرفتن رسانه در میان سیاستگذاران و مقامات ایرانی افزایش پیدا کند.
براتی ادامه داد: ارائه روایت اول در چنین مواقعی بسیار مهم است، چون زمانی که ما روایت اول را خودمان ارائه دهیم، این امکان را داریم که روایت را اصلاح کنیم، اما اگر روایت اول را ما ارائه نکردیم و جامعه و افکار عمومی چه در خارج چه در داخل آن را باور کرد، فرصت نداریم که اصلاحی در آن انجام دهیم.
به گزارش مجله آرونو، قدرت رسانه در دنیای امروز، قدرتی است که با هیچچیز قابل مقایسه نیست، در واقع میتوان گفت اگر رسانهای نبود، ابعاد موفقیتهای گسترده «وعده صادق»، آنطور که باید، بروز و ظهور پیدا نمیکرد و بر همین اساس است که یک پوشش رسانهای قوی میتواند تکمیلکننده نقشآفرینی موشکهای مقتدر باشد.