به گزارش خبرگزاری مجله آرونو، هفتم خرداد سال ۱۳۵۸ بود که شورای انقلاب اسلامی نام «وزارت اطلاعات و جهانگردی» را به «وزارت ارشاد ملی» تغییر داد؛ مجموعه اهداف و وظایف اساسی این وزارتخانه به همان صورت مجموعه اهداف و وظایف وزارت اطلاعات و جهانگردی با تعداد ۱۰۲۰ پست سازمانی در مرکز در همان سال، به تصویب سازمان امور اداری و استخدامی کشور رسید و این مجموعه تا امروز یعنی هفتم مرداد ۱۴۰۳ با طی کردن فراز و نشیبهای فراوان و روی کار آمدن دولتها و وزرای مختلف این مسیر ۴۵ ساله را طی کرده است.
موضوع «فرهنگ» و به تبع آن اقدامات و اولویتهای «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» در کلام امامین انقلاب جزو موضوعات پر اهمیت و مورد بحث بوده چرا که فعالیتهای این وزارتخانه با بدنه مردم و فعالیت آنها در ارتباط است و بر این اساس در برخی از دولتها عملکرد این حوزه مورد تشویق و در برخی مواقع نیز مورد نقد واقع شده است، از سویی شاهدیم که معمولاً در دیدارهای دولتها با رهبر انقلاب نیز بر موضوع فرهنگ توجهی ویژه شده است.
رهبر انقلاب در اولین دیدار خود با اعضای دولت یازدهم اجرای اسناد بالادستی، از جمله سیاستهای کلی نظام و سند چشمانداز را از لوازم قانونگرایی برشمردند و بیان کردند: مصوبات شوراهای عالی ازجمله شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی فضای مجازی که بسیار مهم است، باید معتبر شناخته و بر اساس آنها عمل شود.
از سویی ایشان در مراسم تنفیذ رئیسجمهور دولت دوازدهم عنوان کردند: در زمینه فرهنگی باید قوی بشوید، در زمینه حفظ هویّت اسلامی و انقلابی باید روزبهروز قویتر و عمیقتر بشوید؛ این پاسخِ دشمنیهای دشمن است.
اما اولین دیدار هیئت دولت سیزدهم با رهبر انقلاب از جمله زمانهایی است که واژه «فرهنگ» بیش از هر دیدار دیگری بهکار رفته است و بر این اساس رهبر انقلاب در بخشی بیانات خود به بیان سرفصل اولویتهای کاری کشور پرداختند و گفتند: مهمترین اولویت کشور ابتدا اقتصاد و بعد از آن، فرهنگ و رسانه و علم است. البته یک موضوع فوری هم وجود دارد که عبارت است از کرونا و سلامت مردم.
اولین روز کاری رئیس دولت چهاردهم فرصتی مناسب برای مروری بر آنچه که در این ۱۳ دولت بر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گذشته است داشته باشیم و بر این اساس در ۲ گزارش مروری بر وزرای پیشین فرهنگ و مهمترین اقدامات آنها خواهیم داشت:
ردیف | نام و نام خانوادگی | آغاز تصدی | پایان تصدی |
۱ | عباس دوزدوزانی | ۱۹ شهریور ۱۳۵۹ |
۲۶ مرداد ۱۳۶۰ |
---|---|---|---|
۲ | عبدالمجید معادی خواه | ۲۶ مرداد ۱۳۶۰ |
۴ مرداد ۱۳۶۱ |
۳ | سید محمد خاتمی | ۱۸ آبان ۱۳۶۱ |
۱۳۶۶ |
۴ | سید محمد خاتمی | ۱۳۶۶ | ۲۵ تیر ۱۳۷۱ |
علی لاریجانی | ۲۵ تیر ۱۳۷۱ |
۲۰ مرداد ۱۳۷۱ |
|
۵ | ۲۰ مرداد ۱۳۷۱ |
۲۶ بهمن ۱۳۷۲ |
|
۶ | سید مصطفی میرسلیم | ۳ اسفند ۱۳۷۲ |
۲۹ مرداد ۱۳۷۶ |
۷ | سید عطاالله مهاجرانی | ۲۹ مرداد ۱۳۷۶ |
۲۴ آذر ۱۳۷۹ |
احمد مسجدجامعی | ۲۴ آذر ۱۳۷۹ |
۲۵ دی ۱۳۷۹ |
|
۸ | ۲۵ دی ۱۳۷۹ |
۲ شهریور ۱۳۸۴ |
|
۹ | محمدحسین صفار هرندی | ۲ شهریور ۱۳۸۴ |
۱۲ شهریور ۱۳۸۸ |
۱۰ | سید محمد حسینی | ۱۲ شهریور ۱۳۸۸ |
۲۴ مرداد ۱۳۹۲ |
۱۱ | علی جنتی | ۲۴ مرداد ۱۳۹۲ |
۲۸ مهر ۱۳۹۵ |
۱۲ | سید رضا صالحی امیری | ۱۱ آبان ۱۳۹۵ |
۲۹ مرداد ۱۳۹۶ |
۱۳ | سید عباس صالحی | ۲۹ مرداد ۱۳۹۶ |
۳ شهریور ۱۴۰۰ |
۱۴ | محمدمهدی اسماعیلی | ۳ شهریور ۱۴۰۰ |
متصدی |
ماجرای تعطیلی وزارت ارشاد ملی
عباس دوزدوزانی اولین وزیر رسمی این وزارتخانه در کابینه شهید رجایی بود؛ دوزدوزانی متولد ۱۳۲۱ خورشیدی در تبریز و دانش آموخته کارشناسی ارشد مدیریت بود که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و با همراهی عدهای از انقلابیون شورای فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در ۲ اردیبهشت ۱۳۵۸ پایهگذاری کرد و خود نیز به عنوان نخستین فرمانده کل رسمی سپاه پاسداران مشغول به کار شد.
دوزدوزانی به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، وارد کابینه دولت محمدعلی رجایی شد اما به سبب شهادت رجایی و کوتاه بودن دوره وزارت، نتوانست به فعالیت چندانی بپردازد؛ در این دوره نجفی به عنوان مدیر مرکز سینمایی، کماکان در مسؤولیت خود باقی ماند. هرچند سینما هنوز نتوانسته بود به ثبات لازم برسد و برنامههای مشخصی را دنبال نمیکرد و بیشتر فیلمها با علاقه فیلمسازان ساخته میشد و بیشتر به سراغ سوژههای انقلابی و ظلم و جور ساواک بر مردم میرفتند.
مهمترین اتفاق دوره وزارت دوزدوزانی را باید تعطیلی این وزارتخانه دانست؛ به این ترتیب که در نهم مهر ۱۳۵۹ و در حالی که چند روز از شروع جنگ تحمیلی میگذشت، روزنامه اطلاعات نوشت: «عباس دوزدوزانی وزیر ارشاد ملی صبح امروز در یک مصاحبه مطبوعاتی اعلام کرد که وزارت ارشاد ملی تا اطلاع ثانوی تعطیل شد» که این تعطیلی برای تجدید سازمان و تصفیه افراد در این سازمان اتفاق افتاد اما دوره وزارت وی آنچنان طول نکشید که این وزارتخانه برای مدت زیادی تعطیل باشد.
عباس دوزدوزانی در نهایت به علت بیماری در بیمارستان بستری بود، عصر روز یکشنبه ۷ مرداد ماه در سن ۷۶ سالگی از دنیا رفت.
وزیری که پای کار نامگذاری «دهه فجر» ایستاد
بعد از دوزدوزانی عبدالمجید معادیخواه برای یک سال در زمان نخست وزیری میرحسین موسوی و ریاست جمهوری آیت الله خامنهای، مسئولیت وزارت ارشاد را برعهده گرفت؛ معادیخواه متولد ۱۳۲۶ در قم بود که پس از گذراندن مقدمات عربی، ادبیات، فقه و اصول نزد استادان برجسته تا مرز اجتهاد پیش رفت؛ معادیخواه با نظر محمدجواد باهنر برای سکانداری وزارت فرهنگ و ارشاد ملی انتخاب شد، وی در کابینه محمدرضا مهدوی کنی و میرحسین موسوی نیز عهده دار این منصب بود و بیژن نامدار زنگنه معاون فرهنگی این وزارتخانه به شمار میرفت.
معادیخواه در دوران تصدیگری وزارت ارشاد، شرح وظایف این وزارتخانه را باز تعریف کرد و نام آن را از وزارت «ارشاد اسلامی» به وزارت «فرهنگ و ارشاد اسلامی» تغییر داد. چرا که پس از پیروزی انقلاب وزارت فرهنگ و هنر با وزارت علوم ادغام و وزارت اطلاعات و جهانگردی با تغییر نام به وزارت ارشاد ملی تبدیل شده بود؛ در واقع با حضور معادیخواه، حوزه فرهنگ و هنر از وزارت علوم منفک و به این وزارتخانه پیوست.
در همین زمان یعنی در ۱۳۶۰ خورشیدی معادیخواه به شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی پیشنهاد داد که آغاز جشنهای انقلاب از روز ۱۲ تا ۲۲ بهمن با الهام از آیات آغازین سوره مبارکه فجر، دهه فجر خوانده شود که با این پیشنهاد موافقت شد؛ اصطلاح «دهه فجر» از ابداعات عبدالمجید معادیخواه بود که پیش از آن سالگرد پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ در یک هفته جشن گرفته میشد.
فرهنگی که از دیدگاه لیبرالیستی برخاسته بود
در سال ۶۱ سید محمد خاتمی بهعنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت آیت الله خامنهای انتخاب میشود و تا ده سال بعد یعنی سه سال ابتدایی دولت هاشمی رفسنجانی در این مسئولیت باقی ماند؛ رهبر معظم انقلاب در همان سالهای ابتدای رهبری خود که با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خاتمی در دوران ریاست جمهوری هاشمی همزمان بود، مسئله تهاجم فرهنگی دشمنان را مطرح کرده و به تبیین این نوع جنگ و ویژگیهای آن و حوزههای هدف آن پرداختند. از جمله فرمودند: «در حال حاضر یک جبههبندی عظیم فرهنگی، که با سیاست و صنعت و پول و اقسام پشتوانهها همراه است، مثل یک بمب شیمیایی نامحسوس و بدون سروصدا عمل میکند، ولی پس از هفت- هشت ساعت، میبینید صورتها و دستهای همگی تاول زده است.»
محمدمهدی امام ناصری، رئیس شورای سیاستگذاری روزنامه اصلاحطلب «فرهنگ آشتی» در توصیف دوران تصدی خاتمی در وزارت ارشاد مینویسد: «[خاتمی] ترجیح داد به جای دست و پنجه نرم کردن با امور داخلی این وزارتخانه، بیشتر به ارتباط با اهالی و مخاطبین این حوزه و نهایتاً تعامل با افکار عمومی بپردازد. این سید سرکش! و سیاستپیشه، فراتر از رئیس دولت وقت رفته و بارها پای خود را از گلیمش درازتر کرد و همواره تأکید و اصرار داشت که تهاجم فرهنگی وجود ندارد! خاتمی گرچه در برخی روشها و سلیقهها و بعضاً در مبانی فرهنگی و هنری نقطهنظرات متفاوتی با مسئولین عالی رتبه داشت و در اداره حوزه تحت مدیریت خود، صاحب ایده و نظریه بود ولی همواره در نوع برخورد و تعاملات خود (حتی با مخالفان و منتقدان) همواره رفتاری فرهنگی داشت و این نه به جهت اقتضای مسئولیت، بلکه خلق و خوی سید یزدی این چنین بود.»
در دوران تصدی او بر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مهدی فریدزاده، صباح زنگنه و احمد مسجد جامعی به عنوان معاونان فرهنگی وی انتخاب شدند و به فعالیت پرداختند؛ ایجاد ۳۰ پایگاه فرهنگی در ۱۷ کشور جهان، تدوین طرح «ضوابط و نظارت بر امر کتاب و نشریات»، راهاندازی هیئت منصفه مطبوعات، دادگاه ویژه مطبوعات، برگزاری جشنواره فیلم فجر و… از جمله این اقدامهایی بود که در این دوره انجام شد. همچنین در همین زمان برای نخستین بار نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران بر پا شد و تا به امروز استمرار پیدا کرده است اما صرف راهاندازی این موارد قابل توجه نیست؛ در جشنواره فیلم فجر سال ۱۳۶۹، فیلمهایی با مضامین و صحنههای مبتذل اکران شد و حتی به یک هنرپیشه زن ترک که در کشور لائیک خود به فساد و فحشاء معروف بود، جایزه سیمرغ بلورین اعطا شد تا سرانجام داد اعتراض روحانیت نیز درآید؛ آیتالله «احمد جنتی» در یکی از خطبههای نماز جمعه اسفندماه ۶۹ شهر مقدس قم باب انتقاد از خاتمی را گشود و گفت: «حرکت خزندهای به نام هنر در بعضی جشنوارههای مبتذل و مجلات توسط افرادی طاغوتی که منزوی شده بودند، به راه افتاده است و کسانی که در رژیم گذشته فعال بودند، امروز دارند در صحنه حاضر میشوند. این حرکت با به تمسخر گرفتن و تحقیر خانواده شهدا، حزب الله، بسیج، پاسدار و ارزشهای انقلابی قصد دارد به انقلاب ضربه بزند و هنرمندان متعهد باید با آن مقابله کنند».
در واقع وزارت ارشاد خاتمی که مبتنی بر فضای فرهنگی باز و برگرفته از دیدگاههای لیبرالیستی در عرصه فرهنگ بود، موجب شد تا افراد متقاضی صدور پروانه نشریه، علیرغم برخورداری از حداقل صلاحیتهای دینی و انقلابی به راحتی مجوز انتشار برای افکار گوناگون، اما غیراسلامی و بعضاً وابسته خود دریافت کنند و اینگونه بود که نشریات معاندی همچون: راه مجاهد، کلک، آدینه، کیان، آینه اقتصاد، جامعه سالم، چاووش، ادبستان، گردون، امید، دریچه گفتگو، زنان، سینما، زمان، دنیای سخن، ستاره سهیل، معیار، ایران فردا، حوادث و نگاه نو در این دوران مجوز انتشار دریافت داشتند.
خاتمی در سوم خرداد ۱۳۷۱ نامهای به آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس جمهوری وقت نوشت و از وزارت فرهنگ و ارشاد استعفا داد.
از صدا و سیما تا سپاه پاسداران
علی لاریجانی متولد ۱۳۳۶ خورشیدی در نجف و دانش آموخته دکتری فلسفه از دانشگاه تهران وزیر فرهنگ بعدی جمهوری اسلامی است؛ وی پس از استعفای پر حرف و حدیث و حاشیه دار سیدمحمد خاتمی در ۱۳۷۱ سکان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را در دست گرفت که مهمترین اقدام وی در وزارت یک ساله برگزاری جشنواره مطبوعات بود.
لاریجانی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در همان روزهای نخست با رایزنی شهید مطهری به سازمان صدا و سیما رفت و فعالیتش را آغاز کرد و در سال ۱۳۶۱ و در دوران دفاع مقدس به عضویت سپاه پاسداران درآمد و معاونت سپاه و جانشینی ستاد کل سپاه را برعهده گرفت و تا سال ۱۳۷۱ در این سمت باقی ماند؛ او مسئولیت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را ۲۰ مرداد سال ۱۳۷۱ تا ۲۶ بهمن سال ۱۳۷۲ برعهده داشت، و از سال ۱۳۷۲ با حکم رهبر معظم انقلاب بهعنوان رئیس سازمان صدا و سیما منصوب شد، و تا سال ۱۳۸۳ در این سمت باقی ماند.
مهندس مکانیکی که وزیر فرهنگ شد
مصطفی میرسلیم متولد ۱۳۲۶ خورشیدی در تهران و دانش آموخته مهندسی مکانیک از دانشگاه پواتیه فرانسه است؛ پس از رفتن علی لاریجانی به صدا و سیما، میرسلیم عهده دار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت هاشمی شد تا رئیس دولت با داشتن سه وزیر در این وزارتخانه رکوردار شود و میرسلیم نیز عزم خود را جزم کرد تا با «تهاجم فرهنگی» مقابله کند که ارتباط چندانی با پیشینه تحصیلیاش نداشت.
او درباره تضاد تحصیلاتش با مسئولیتی که در وزارت ارشاد داشت، اینطور گفته است که «وقتی به انقلاب رسیدیم کمتر با تخصصهای بنده آشنا بودند و بنده را بیشتر با عنصر فرهنگی میشناختند، اما در هر دو زمینه فعالیت کردم. وقتی از زمینه سیاسی فارغ شدم به سمت کارهای فرهنگی رفتم و در وزارت فرهنگ مشغول شدم». میرسلیم همچنین همزمان با پذیرش مسئولیت در وزارت ارشاد، تا سال ۷۶ به عضویت شورای عالی انقلاب فرهنگی درآمد و در طی سالهای ۷۲ تا ۷۵ نیز مسئولیت دبیری این شورا را نیز عهده دار بود؛ او از سال ۶۲ نیز ریاست هیئت امنای بنیاد دایرهالمعارف اسلامی و طی سالهای ۶۸ تا ۷۳ مدیر عاملی این بنیاد بر عهده داشت.
در این دوره فرید زاده معاون امور سینمایی که در شغل خود باقی مانده بود، نتوانست فشارهایی را که بر او وارد میشد، تحمل کند و در ۱۳۷۴ استعفا کرد و عزتالله ضرغامی معاون امور سینمایی این وزارتخانه شد؛ در این زمان فیلمها باید پروانه ساخت میگرفتند و در آخرین مرحله، اخذ پروانه نمایش برای اکران عمومی الزامی بود.
وقتی رهبر انقلاب عدم رضایت خود از وزارت ارشاد را صراحتاً اعلام کردند
عطاالله مهاجرانی وزیر دیگری بود که در دولت اول سید محمد خاتمی به وزارت ارشاد رسید؛ مهاجرانی پیش از در دست گرفتن سکان وزارت ارشاد، نمایندگی مجلس را در نخستین مجلس پس از انقلاب یعنی در سالهای ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۳ و پس از آن یک سال رایزنی فرهنگی ایران در پاکستان را تجربه کرده بود. معاونت حقوقی و پارلمانی را در دوران نخستوزیری میرحسین موسوی و بعدها در دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی برعهده گرفته بود. سمتی که تا سال ۱۳۷۶ و رسیدن به وزارت ارشاد همچنان در آن باقی ماند.
رهبر انقلاب در در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی در خصوص عملکرد مهاجرانی بیان کردند: «من از وزارت ارشاد توقّع دارم. البته آقای «مهاجرانی» – ظاهراً – نیستند و خودشان را راحت کردند از اینکه بیایند و حرفهای ما را بشنوند! بههرحال، فرق نمیکند؛ چه ایشان باشند، چه نباشند، من اعتراضم این است – این اعتراض را بارها هم گفتهام، الان هم در جمع شما میگویم – وزارت ارشاد در این دو سالی که ایشان در رأس این کار هستند، هیچ کار اسلامی بهعنوان اسلامی ارائه نداد! این اوّلین اعتراض من است؛ من سؤالم این است که وزارت ارشاد، چند کتاب برای تقویت تفکّر اسلامی بهوجود آورده، چند تا فیلم برای تقویت مبانی فکری اسلامی و انقلابی ساخته و چند تئاتر مناسب داشته است؟ الان مرتّب در این سالنهای وابسته به وزارت ارشاد، نمایش و تئاترهایی اجرا میشود؛ بعضیهایش صددرصد ضدّ دین و ضدّ انقلاب است! کسانی رفتند، دیدند و آمدند به من گزارش دادند. خوب؛ حالا اگر در کنار دو، سه نمونه تئاتر از این گونه نمونهها، پنج شش نمونه هم به ما نشان میدادند که ما این تئاتر را بهوجود آوردیم، یا این فیلم را اجرا کردیم که مبلّغ اسلام است، من هیچ اعتراضی نمیکردم. میگفتم بالاخره: «خلطوا عملاً صالحا و آخر سیّئا، عسی الله ان یتوب علیهم»! اما این طور نیست؛ هرچه هست، از آن طرف است! این اعتراض من است. من از رفتار وزارت ارشاد، راضی نیستم.»
مهاجرانی پس از دوران مسئولیت و در حوزه سیاسی ابتدا به تلویح و سپس به صراحت علیه ولایت فقیه موضعگیری کرد و در مقاطع مختلف ضد رهبر معظم انقلاب و نظام اسلامی موضع گرفته است .۵
وزارت پس از ۲۰ سال فعالیت
احمد مسجد جامعی هشتمین وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی است که در سال ۱۳۳۵، در تهران و در قسمت بازار مسجد جامع متولد شد و دوران نوجوانی و کودکی را در آن محله سپری کرد؛ او فرزند آیتالله مصطفی مسجد جامعی، از علمای به نام تهران است.
مسجد جامعی تحصیلات خود را در رشته جغرافیای انسانی در دانشگاه تهران ادامه داد و بعد از اخذ مدرک کارشناسی، موفق به کسب مدرک کارشناسی ارشد در رشته برنامهریزی شهری از این دانشگاه شد؛ او کار اجرایی خود را از آموزش و پرورش به عنوان کارشناس کتب درسی در حوزه تاریخ، جغرافیا، دینی و اجتماعی شروع کرد. بعد از آن دبیر شورای اجتماعی وزارت کشور شد که خود آن را در سال ۱۳۶۸ طراحی کرده بود.
وی معاون فرهنگی عطاالله مهاجرانی در دولت اصلاحات بود که بعد از استعفای او تا سال ۱۳۸۴ بر مسند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تکیه زد؛ مسجد جامعی در انتخابات چهارمین دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا که در ۲۴ خرداد ماه سال ۹۲ برگزار شد برای بار دوم، به عنوان نماینده مردم تهران در این شورا برگزیده شد و در اردیبهشت ماه سال ۹۶ نیز به پنجمین دوره شورای شهر راه یافت؛ وی بنیانگذار بسیاری از فعالیتهای فرهنگی همچون نمایشگاه بینالمللی کتاب، نمایشگاه بینالمللی قرآن و خانه کتاب بوده است.
سید احمد مسجد جامعی یکی از معاونان وزارتخانه ارشاد بود که از دوره خاتمی در سال ۱۳۶۱ پا به این وزارتخانه گذاشت و تا سال ۱۳۷۹ (نزدیک به دو دهه) همچنان در این وزارتخانه به فعالیت مشغول بود؛ در دوره وی تعامل خوبی میان ناشران با وزارتخانه ارشاد برقرار شد و هنوز هم بسیاری از نویسندگان و مترجمان دوران طلایی وزارتخانه ارشاد را دوران تصدیگری وی میدانند.
صفارهرندی و تولد جوایز ادبی
پس از مسجدجامعی، محمدحسین صفار هرندی معاون مدیر مسئول و سردبیر کیهان، در دولت اول محمود احمدی نژاد از سال ۸۴ تا ۸۸ به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی حضور داشت، هرچند در آخرین ماه کار دولت، برکنار شد اما به سرعت برای از حد نصاب خارج نشدن کابینه این برکناری منتفی شد.
وی در سال ۱۳۵۲ در رشته راه و ساختمان دانشگاه علم و صنعت پذیرفته و وارد این دانشگاه شد و سپس در سال ۱۳۷۲ دوره دانشکده فرماندهی و ستاد سپاه و در سال ۱۳۷۳ دوره نظری مدیریت استراتژیک را به پایان رساند؛ وی عضو رسمی سپاه پاسداران است و تا سال ۱۳۸۲ بهطور تمام وقت در این نهاد مشغول کار بود، سپس به صورت مأمور به روزنامه کیهان رفت.
وی پیش از وزارت، در مطبوعات به فعالیت مشغول بود و در میان اهالی فرهنگ چهره شناخته شدهای بود و پس از ورود به وزارتخانه ارشاد محسن پرویز را به عنوان معاون فرهنگی خود انتخاب کرد؛ در اولین سال وزارت وی نمایشگاه کتاب تهران از محل دائمی نمایشگاههای بینالمللی به مصلی تهران منتقل شد که این امر حواشی بسیاری را برای وی رقم زد، همچنین یکی از مهمترین رویدادهای فرهنگی کشور تأسیس جوایز مختلف ادبی بود و یکی از این جوایز جایزه جلال آلاحمد بود که به برنده آن ۱۱۰ سکه تعلق میگرفت و گرانترین جایزه ادبی در ایران بود؛ جوایز دیگری چون گام اول، کتاب فصل، جایزه پروین اعتصامی، حضور بخش شعر در جشنواره فجر و تأسیس بنیاد ادبیات داستانی از دیگر اقدامات فرهنگی وی در دوره صفار هرندی محسوب میشود.
یکی دیگر از اقدامات فرهنگی صفارهرندی تأسیس خبرگزاری تخصصی کتاب با عنوان «ایبنا» بود که به طور تخصصی به کتاب و مقولات مکتوب فرهنگی میپردازد؛ تصدیگری صفار هرندی بیش از چهار سال به درازا نکشید و در سال ۱۳۸۸ و با پیروزی مجدد محمود احمدینژاد در انتخابات، جای خود را به سید محمد حسینی داد.
سید محمد حسینی؛ رکورد دار تعداد عناوین کتاب در سال
سید محمد حسینی قائم مقام وزیر علوم در دولت نهم و رئیس دانشگاه پیام نور نیز از سال ۸۸ عهدهدار مسئولیت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت دوم احمدی نژاد است که ماههای پایانی حضورش را در این پست سپری کرد؛ حسینی زاده ۱۳۴۰ بود؛ وی معاون امور مجلس رئیسجمهور ایران در دولت سیزدهم و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت دهم بود، حسینی از دانشآموختگان دانشگاه امام صادق (ع) و مؤلف کتابهای تحلیل عملیات تلافیجویانه در حقوق اسلامی و «تحلیل مبانی فقهی و حقوقی شورای حل اختلاف» در دولت نهم نیز رئیس دانشگاه پیام نور بود.
پس از استقرار سید محمد حسینی در وزارتخانه ارشاد، بهمن دری جایگزین محسن پرویز در معاونت فرهنگی وزارتخانه شد و یکی از اقدامات بهمن دری در دوران فعالیتش نظام رتبه بندی ناشران بود که بر اساس آن عملکرد ناشران بر اساس ۲۰ شاخص مورد ارزیابی قرار میگرفت و امتیازاتی به آنها داده میشد.
همچنین بهمن دری امتیاز انتشار برخی از آثار «پائولو کوئلیو» را لغو کرد و دلیل آن هم انتقاد از انتشار این آثار در فضای فرهنگی ایران بود. از دیگر دستاوردهای دولت در این سالها رکوردشکنی در تعداد عناوین کتاب در سال بود که به ۷۰ هزار کتاب در سال رسید؛ بهمن دری پس از سه سال فعالیت در معاونت ارشاد سال گذشته جای خود را به علی اسماعیلی داد و وی عهدهدار معاونت فرهنگی در ماههای پایانی دولت دهم شد.
۲ کارت زد مجلس به وزیر فرهنگ دولت یازدهم
با آغاز کار دولت یازدهم، علی جنتی بهعنوان وزیر پیشنهادی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به مجلس معرفی شد و نهایتاً موفق به کسب رأی اعتماد شد؛ از جمله دستاوردهای وی، میتوان به اجرای قانون معافیت ناشران و کتابفروشان ایران از پرداخت مالیات اشاره کرد که از مطالبات اهالی کتاب در ایران در دولتهای گذشته ایران محسوب میشدهاست.
جنّتی سومین وزیر دولت یازدهم بود که در ۱۷ دی ۱۳۹۲ در مجلس حضور یافت، اما پاسخهای وی مورد قبول نمایندگان واقع نشد و در نهایت با کسب ۱۰۵ رأی موافق، ۹۷ رأی مخالف و ۱۸ رأی ممتنع از مجموع ۲۲۴ رأی مأخوذه کارت زرد مجلس را دریافت کرد، وی در ۱۹ خرداد ۱۳۹۴ نیز برای پاسخگویی سوال در مورد محدودیت مطبوعات در انتشار اخبار مربوط به کرسنت در جلسه علنی مجلس توضیحاتی ارائه کرد که پس از اظهارات میرکاظمی به عنوان نماینده سؤالکننده با توجه به اینکه وی اعلام کرد از پاسخهای وزیر قانع نشدهاست این موضوع به رأی گذاشته شد که نمایندگان مجلس با ۱۱۶ رأی مخالف، ۸۴ رأی موافق و ۴ رأی ممتنع از مجموع ۲۰۴ رأی مأخوذه، عدم رضایت خود از پاسخهای وزیر را اعلام کردند که بر این اساس مجلس دومین کارت زرد را نیز به علی جنتی داد.
جنتی در روز ۷ شهریور ۱۳۹۲ در مراسم افتتاح استودیوی ضبط صدای موزه موسیقی، ضمن تشکر از همکاریهای احمد مسجد جامعی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت سید محمد خاتمی گفت: «امیدوارم با این کمکها ادامه دهنده راهی باشیم که در ابتدا با آقای خاتمی شروع شد.»
خانه سینما پس از تقریباً سه سال تعطیلی همزمان با روز ملی سینما و با حضور گروهی از اعضای این نهاد صنفی ۲۱ شهریور ۱۳۹۲ بر اساس حکمی از علی جنتی بازگشایی شد و بعد از آن جشن ملی روز سینما برگزار شد؛ علی جنتی در این مورد گفت: «خوشحالم که خانه سینما باز شده و من الان میتوانم در جمع شما هنرمندان باشم، این لحظات جزو بهترین لحظات عمر من است.»
یکی از اتفاقات مورد توجه این دوره تعطیلی حج عمره بود و بر این اساس در پی حواشی که در حج آن سال رخ داد، در ۲۴ فروردین ۱۳۹۴، علی جنتی، وزیر ارشاد اعلام کرد پس از مطالعات و بررسیهای انجام شده امروز به سازمان حج دستور داده شد عمره متوقف میشود و پروازهای ایران تعلیق خواهد شد.
علی جنتی در گفتوگویی درمورد کناره گیریاش از وزارت گفته است: حرکتی که خودم و رئیس جمهور به آن اعتقاد داشتیم، مورد رضایت رهبری نبود؛ گفتم وقتی ولی فقیه از حرکت من رضایت ندارند، برای چه ادامه دهم؟
از نمایندگی برای وزارت ورزش تا وزیری فرهنگ
سیّد رضا صالحی امیری در سال ۱۳۴۰ متولد شد؛ رضا صالحی امیری با نام مستعار «برادر فلاح» معاون ویژه وزارت اطلاعات در دهه ۶۰ و ۷۰ بود؛ صالحی امیری در سالهای بعد در مشاغلی همچون رئیس کمیته اجتماعی شورای عالی امنیت ملی، عضو هیئت رئیسه مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری، معاون بررسیهای استراتژیک، عضو هیئت امنای مؤسسه مطالعات راهبردی، مشاور رئیسجمهور در دولت سید محمد خاتمی، عضو شورای اجتماعی کشور و عضو شورای اطلاعرسانی دولت خدمت نمود. وی همچنین بهمدت هشت سال معاونت پژوهشهای فرهنگی و اجتماعی مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام را در کارنامه خود دارد.
صالحی امیری همچنین به عنوان مدیرمسئول و سردبیر، در نشریات و مؤسسات علمی همچون مؤسسات مطالعات سیاسی، مطالعات راهبردی، فصلنامه مطالعات میان فرهنگی، نشریه علمی پژوهشی مدیریت فرهنگی و… عضویت داشته است. وی در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری معاون فرهنگی ستاد حسن روحانی بود و نماینده فرهنگی او در بحثها و مناظرات انتخاباتی محسوب میشد و به تبیین نگرشهای روحانی در زمینه فرهنگ میپرداخت. اواخر مرداد سال ۱۳۹۲ از سوی روحانی، رئیس دولت یازدهم به عنوان سرپرست وزارت ورزش و جوانان منصوب و مهرماه همان سال به عنوان وزیر برای تصدی وزارت ورزش و جوانان برای گرفتن رأی اعتماد به مجلس معرفی شد اما از مجموع ۲۶۱ رأی مأخوذه نمایندگان، با ۱۰۷ رأی موافق و ۱۴۱ رأی مخالف و ۱۳ رأی ممتنع موفق نشد رأی اعتماد مجلس را به دست آورد و از راهیابی به کابینه یازدهم بازماند.
سید رضا صالحی پس از استعفای علی جنتی در ۲ آبان ۱۳۹۵ طی نامهای به رئیس مجلس از سوی رئیسجمهوری به عنوان وزیر پیشنهادی فرهنگ و ارشاد اسلامی جهت کسب رأی اعتماد از مجلس شورای اسلامی معرفی شد؛ در جلسه رأی اعتماد مجلس شورای اسلامی در تاریخ ۱۱ آبان ماه سال ۱۳۹۵ رضا صالحی امیری توانست با ۱۸۰ رأی موافق، ۸۹ رأی مخالف و ۶ رأی ممتنع به سمت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزیده شود و ۹ ماه در این سمت ماندگار بود.
برنامهها عملیاتی شد؟
سید عباس صالحی در دولت یازدهم و در دوره وزارت علی جنتی از سوی علی جنتی به معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منصوب شد؛ در ۲۸ مهر ۱۳۹۵ علی جنتی از سمت وزیر ارشاد استعفا داد و حسن روحانی، بلافاصله پس از استعفای علی جنتی، سید عباس صالحی را به سرپرستی وزارت فرهنگ و ارشاد منصوب کرد.
صالحی تا زمان اخذ رأی اعتماد از مجلس، سرپرست این وزاتخانه باقی ماند و با آغاز به کار دولت دوم حسن روحانی، وی از سوی حسن روحانی به عنوان وزیر پیشنهادی فرهنگ و ارشاد اسلامی به مجلس معرفی شد و توانست با کسب ۲۴۲ رأی موافق، ۲۵ رأی مخالف و ۲۱ رأی ممتنع از مجموع ۲۸۸ رأی مأخوذه وزیر فرهنگ دولت دوازدهم شود.
صالحی برنامههای خود را براساس قانون اساسی، رهنمودهای امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری، مواضع دیدگاهها و وعدههای فرهنگی – هنری حسن روحانی، چشمانداز ۲۰ ساله کشور و سیاستهای کلی ابلاغی مقام معظم رهبری، سند مهندسی فرهنگی و برنامه ششم توسعه اعلام کرد که برخی از مهمترین موارد آن به شرح زیر است:
۱- استقرار حرفهای نظام مالکیت فکری – معنوی
۲- بهرهمندی مناسب اصحاب فرهنگ و هنر از خدمات مالی و بیمهای و حقوقی
۳- زمینهسازی برای ایجاد و تقویت بنگاههای مالی و اعتباری مورد نیاز بخش فرهنگ و ایجاد زیرساختهای پولی و مالی لازم برای حضور در بازارهای جهانی
۴- تمرکززدایی از برنامهریزی و اجرای فعالیتهای فرهنگی و هنری
۵- اتخاذ تدابیر حقوقی و تقنینی برای کاهش رفتارهای سلیقهای و اقدامات فراقانونی در نظارت بر فعالیتهای فرهنگی و هنری
۶- حمایت از آثار ناظر به ترویج امید، نشاط و شادابی و ارزشهای انسانی، قانونگرایی، راستگویی
۷- حمایت از آموزشها و پژوهشهای روزآمد و تقویت زیرساختهای سختافزاری و نرمافزاری
۸- انتشار حمایتهای دولتی و ارزیابی و نظارت بر اثربخشی حمایتها
۹- حمایت و زمینهسازی گفتوگوهای فرهنگی و هنری میان اصحاب اندیشه و فرهنگ
۱۰- توسعه کمی و کیفی نهادها و مؤسسات فرهنگی، دینی، غیردولتی، مستقل و مردمنهاد
۱۱- تقویت فعالیتهای فرهنگی در گفتوگوها و گردشگریهای مذهبی بر محور قرآن، سیره حضرت رسول، اهل بیت (علیهم السلام)
۱۲- پیوستن به کنوانسیونهای بینالمللی مرتبط و موانعزدایی و حمایت از حضور و فعالیت بخش خصوصی در بازارهای جهانی
صالحی با اشاره به رهاورد این برنامه در افق ۱۴۰۰ اعلام کرده است که اگر این برنامهها با حمایت و مشارکت سایر دستگاهها به خوبی اجرا شود، در سال ۱۴۰۰ میتوانیم شاهد موارد زیر باشیم:
۱- اقبال به تولید و مصرف آثار، کالاها و خدمات فرهنگی متناسب با هویت و سبک زندگی ایرانی- اسلامی
۲- افزایش سرمایهگذاری، تولید و مصرف آثار
۳- رونق گفتوگوی همگانی، مستمر و سازنده برای اعتلای اندیشه، فرهنگ و هنر
۴- مشارکت فعال بخش خصوصی در سیاستگذاری برنامهریزی و فعالیتهای فرهنگی
۵- شفافیت، سلامت و عدالت در توزیع یارانههای بخش فرهنگ و هنر
۶- حضور مؤثر در مبادلات فرهنگی جهان اسلام و افزایش سهم در بازارهای فرهنگی، منطقهای و بینالمللی
وعدهها را دیگران دادند و دولت سیزدهم پای اجرای آن ایستاد
محمد مهدی اسماعیلی متولد ۱۳۵۴ در کبودر آهنگ، دانشآموخته کارشناسی حقوق دانشگاه شهید مطهری، کارشناسیارشد روابط بینالملل دانشکده روابط بینالملل وزارت امور خارجه و دکترای علوم سیاسی پژوهشگاه علومانسانی و مطالعات فرهنگی، عضو هیأت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران و مدیر گروه «جامعهشناسی سیاسی» مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران است.
اسماعیلی در تاریخ ۲۰ مرداد ۱۴۰۰ بهعنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی پیشنهادی دولت سیزدهم توسط شهید آیتالله سید ابراهیم رئیسی به مجلس شورای اسلامی معرفی شد؛ او با ۱۸۱ رأی موافق و ۷۷ رأی مخالف و ۲۸ رأی ممتنع برای تصدی سمت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت سیزدهم جمهوری اسلامی ایران انتخاب شد.
دولت سیزدهم در ابتدای شروع کار با تاکید ویژه رهبر انقلاب در حوزه فرهنگ روبهرو شد و بر این اساس ایشان بیان کردند «- اولویتهایی هم در کار کشور هست که من یک اشارهای میکنم که این اولویّتها را بایستی به اولویت بودنش توجّه داشت و دنبال کرد، که شاید مهمترینش مسئله اقتصاد است و بعد مسئله فرهنگ و رسانه و علم است.
– در مسئله فرهنگ و رسانه، به گمان بنده، ساختار فرهنگی کشور نیاز به یک بازسازی انقلابی دارد؛ ما مشکل داریم در ساختار فرهنگی کشور؛ و یک حرکت انقلابی لازم است. البته «حرکت انقلابی» یعنی خردمندانه و عاقلانه. معنای «انقلابی بودن» بیهوا حرکت کردن و بیحساب حرکت کردن نیست. [حرکت] انقلابی باید باشد، بنیانی باید حرکت بشود، در عین حال برخاستهی از اندیشه و حکمت باشد. فرهنگ واقعاً زیربنا است.
– ابزارهای فرهنگی از [قبیل] سینما و هنر و رسانههای صوتی و تصویری و امثال اینها را بایستی شکوفا کنید؛ مطبوعات و کتاب و امثال اینها ابزارهای فرهنگی هستند، باید به معنای واقعی کلمه اینها شکوفا بشوند. خب امروز بحمدالله یک لشکر عظیمی از جوانهای علاقهمند به مسائل فرهنگی مشغول کارند، وجود دارند و تلاش میکنند و کار میکنند.
– اگر دولتها و بخشهای فرهنگی دولت به این مجموعههای جوان و علاقهمند کمک بکنند، قطعاً کارهای بزرگی انجام خواهد گرفت و قدمهای خلاقانهای برمیدارند؛ صدها طرح ابتکاری در این زمینه وجود دارد در اختیار این جوانها، که گاهی اوقات که مثلاً انسان یک تماسهایی با جوانها دارد، میبیند کارهای بزرگی اینها میتوانند انجام بدهند و به ذهنشان میآید؛ خب امکانات میخواهند و امکانات در اختیار دولت است؛ بایستی حمایت هوشمند انجام بگیرد. استعدادها را کشف کنید، از آنها حمایت کنید، آزادیشان را تأمین کنید؛ البته آزادی در چارچوب اصول قانون.»
اگر بخواهیم نگاهی به حوزه اجرا بیندازیم، باید گفت که شورای عالی انقلاب فرهنگی، یکی از مهمترین ارکان و نهادهای فرهنگی کشور است که وظایف آن را میتوان در سه حوزه سیاستگذاری، تدوین ضوابط و نظارت تقسیمبندی کرد؛ بر این اساس تهیه و تدوین سیاستها و طرحهای راهبردی کشور در زمینههای مختلف فرهنگی از جمله در حوزههای زنان، تبلیغات، اطلاعرسانی، چاپ و نشر، بیسوادی، دانشگاهها، برقراری روابط علمی و پژوهشی و فرهنگی با سایر کشورها، همکاری حوزه و دانشگاه، فعالیتهای دینی و معنوی، تهاجم فرهنگی و سایر حوزههای فرهنگی مربوط از جمله وظایف سیاستگذاری این شورا محسوب میشود و با وجود این اهمیت، حجتالاسلام عبدالحسین خسروپناه دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی اخیراً در گفتوگویی بیان کرد: شورای عالی انقلاب فرهنگی در دوره آیتالله رئیسی احیا شد، قبلاً تعطیل بود و جلسات دیر به دیر برگزار میشد، ۲۴ مصوبه را که از دولت قبل باقی مانده بود ابلاغ کرد، اگر جلسهای از شورای عالی انقلاب فرهنگی برگزار نمیشد جلسات سه ساعته برگزار میکرد.
بر این اساس آخرین مصوبه ابلاغشده شورای عالی انقلاب فرهنگی توسط رئیسجمهور شهید، مصوبه شماره ۳۴۱۸ شورای عالی انقلاب فرهنگی بود که بر اساس اعلام دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی در هشتصدونودونهمین جلسه این شورا در یازدهم اردیبهشت ۱۴۰۳ با عنوان «واگذاری مأموریت مستندسازی، احیا و بزرگداشت سنت دانشگاهی و نظام آموزش عالی ایران به دانشگاه تهران» به تصویب رسید، در تاریخ سیام اردیبهشت ۱۴۰۳ با شماره ابلاغ ۳۸۸۳ به امضا رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید و ابلاغ شد.
با روی کار آمدن دولت سیزدهم شاید عدهای تصور میکردند که دوران رونق هنر و موسیقی به پایان رسیده اما در این ۳ سال بنا بر اذعان آمار، پررونقترین دوران هنر کشور را داشتیم؛ چه از نظر آمار فروش سینما و مخاطبان آن و چه از نظر برگزاری کنسرت در سراسر کشور؛ از سویی یکی از مهمترن دستاوردهای دولت در حوزه هنر را میتوان تدوین سند ملی موسیقی عنوان کرد.
بر این اساس بیستم شهریور ۱۴۰۲ بود که وزیر فرهنگ در جلسه شورای هنر کشو از تدوین و بررسی سند ملی موسیقی خبر داد و گفت: همانطور که وعده داده بودیم با همکاری صمیمانه اعضای شورای هنر، فرایند تدوین و بررسی سند ملی موسیقی در این شورا امروز به پایان رسید و با انجام ویرایش نهایی برای تصویب و ابلاغ به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارسال میشود؛ این سند مبتنی بر اندیشه، آرا و فتاوای فقهی امام راحل (ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی تدوین و بر ارتقای فضای موسیقی انقلاب و پیراستن از آسیبهای موجود استوار شده است.
پرونده سند موسیقی برای نخستین بار مردادماه سال ۱۳۹۳ یعنی همان سال اولِ شروع به کار دولت حسن روحانی باز شد و موضوع سند موسیقی در مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری مطرح و درباره آن گفته میشد: «موسیقی کشور وضع مشخصی ندارد. باید وضع آن مشخص شود و این نیاز به سند دارد. سند خوبی که منجر به ساماندهی تولید، آموزش و پژوهش و صادرات و واردات در این حوزه شود.»
در نهایت پس از ۹ سال وقفه این سند در قالب مصوبه شماره ۲۳۶ جلسه ۸۹۵ به تاریخ تصویب ۱۰ بهمن ۱۴۰۲ و شماره ابلاغ ۲۵۰۹۲ به تاریخ دوازدهم اسفند ۱۴۰۱ به نام «سند ملی موسیقی جمهوری اسلامی ایران» به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان صدا و سیما، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، مرکز مدیریت حوزههای علمیه، شورای هنر شورای عالی انقلاب فرهنگی و دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی ابلاغ شد.
از سویی اقداماتی مانند راهاندازی حج عمره پس از ۹ سال وقفه، تأمین کاغذ ایرانی، فروش میلیاردی سینماها، حمایت ویژه از هنرمندان و… از دیگر اقدامات انجام شده در وزارت فرهنگ توسط دولت سیزدهم است.