به گزارش خبرگزاری مجله آرونو، در عصر حاضر، دیپلماسی از قالب سنتی خود خارج شده و به عرصه رسانهها کشیده شده و در این راستا دیپلماسی رسانهای بهعنوان ابزاری نوین در سیاست خارجی کشورها، با بهرهگیری از قدرت نرم و تأثیرگذاری بر افکار عمومی، نقش تعیینکنندهای در پیشبرد اهداف ملی ایفا میکند؛ این شکل از دیپلماسی که پس از جنگ جهانی دوم گسترش یافت، امروزه به یکی از ارکان اصلی روابط بینالملل تبدیل شده است.
تحولات اخیر در حوزه ارتباطات و فناوریهای دیجیتال، اشکال جدیدی از دیپلماسی رسانهای را به وجود آورده است. جوزف نای با طرح مفهوم قدرت نرم، بر اهمیت تأثیرگذاری فرهنگی و رسانهای در عرصه بینالملل تأکید کرد. امروزه، این مفهوم فراتر از رسانههای رسمی، شبکههای اجتماعی و پلتفرمهای دیجیتال را نیز دربر میگیرد و به ابزاری کارآمد برای شکلدهی به تصویر ملی کشورها تبدیل شده است.
دیپلماسی رسانهای ترکیبی پیچیده از عناصر مختلف شامل دیپلماسی سنتی، عملیات روانی، ارتباطات رسانهای و نمایش قدرت نظامی است. این مکانیسم با بهرهگیری از تاکتیکهای علنی و غیرعلنی، به کشورها امکان میدهد تا در عرصه بینالمللی تصویر مطلوب خود را ارائه دهند و در مذاکرات سیاسی دست بالاتر را داشته باشند. نمونه بارز این رویکرد را میتوان در مذاکرات اخیر ایران و آمریکا مشاهده کرد که در آن جنگ روایتها به اوج خود رسید.
بر این اساس و با توجه به اهمیت این موضوع، علی ودایع کارشناس حوزه بینالملل در گفتوگو با خبرنگار مجله آرونو با اشاره به تحول مفهوم دیپلماسی اظهار کرد: امروز سیاست خارجی کشورها محدود به مذاکرات رسمی دیپلماتها نیست. پس از جنگ جهانی دوم، دیپلماسی عمومی و رسانهای به عنوان ابزاری کارآمد در خدمت منافع ملی کشورها قرار گرفته است.
وی افزود: مفهوم دیپلماسی عمومی که نخستین بار توسط رئیس مدرسه حقوق دیپلماسی مطرح شد، به استفاده از ارتباطات برای تأمین منافع ملی اشاره دارد. در این چارچوب، دیپلماسی رسانهای به عنوان زیرمجموعه دیپلماسی عمومی تعریف میشود.
نقش قدرت نرم در دیپلماسی نوین
این کارشناس بینالملل با اشاره به نظریات جوزف نای درباره قدرت نرم گفت: اگرچه نای از پایهگذاران این نظریه بود، اما امروز اشکال جدیدی از دیپلماسی رسانهای ظهور کرده که فراتر از رسانههای رسمی، شبکههای اجتماعی و رسانههای غیررسمی را نیز دربر میگیرد.
ودایع دیپلماسی رسانهای را ترکیبی از چند عنصر دانست و گفت: این مفهوم دربرگیرنده دیپلماسی سنتی، عملیات روانی، ارتباطات رسانهای و نمایش قدرت نظامی است که در نهایت به شکلگیری تصویر مورد نظر از سیاست خارجی یک کشور منجر میشود.
وی با تقسیم دیپلماسی رسانهای به دو بخش علنی و غیرعلنی توضیح داد: دولتها از تاکتیکهای مختلفی در این حوزه استفاده میکنند. هر کشوری که در دیپلماسی رسانهای قویتر عمل کند، در مذاکرات بینالمللی دست بالاتر را خواهد داشت.
نمونه عینی: مذاکرات ایران و آمریکا
ودایع به جنگ روایتها در مذاکرات ایران و آمریکا اشاره و خاطرنشان کرد» ما در این مذاکرات شاهد بیسابقهترین سطح از جنگ رسانهای بودیم که هدفش تأثیرگذاری بر افکار عمومی بود. رهبر انقلاب نیز بارها بر اهمیت این موضوع تأکید کردهاند.
وی در توضیح دیپلماسی رسانه آمریکا در حوزه مذاکرات توضیح داد: طرف امریکایی در دیپلماسی رسانهای خود در مرحله اول بهدنبال ایجاد یک غبار جنگی است و در این راستا استقرار ۲۵ درصد از ناوگان جنگی آمریکا در منطقه عملیاتی علیه ایران و برجسته سازی رسانهای این موضوع در کنار صحبتهایی که شخص دونالد ترامپ میکند، همه و همه در چارچوب دیپلماسی اعمال فشار علیه ایران برای تجزیه و تحلیل میشود.
کارشناس حوزه بینالملل ادامه داد: قسمت دوم در دیپلماسی رسانهای آمریکا آن است که مقامات واشنگتن مواضع متناقضی رو اتخاذ میکنند یعنی اگرچه وضعیت داخلی و اختلافات مذاکره کننده ارشد آمریکا و وزیر امور خارجه آمریکا وجود دارد اما رسانههای امریکایی قصد دارند از سیاست چماق و هویج علیه ایران استفاده کنند و نوع مواضع سینوسی شخص دونالد ترامپ هم تشدید کننده این موضوع است.
هدف نهایی: دوقطبیسازی
ودایع با یادآوری اینکه رکن سومی که در جنگ روایتهای امریکاییها دنبال میکنند فوریت بخشی مصنوعی به اخبار است، توضیح داد: در این راستا شاهدیم که وقتی که مذاکرات آغاز میشود یک بمباران خبری درباره مثبت بودن مذاکرات انجام میشود، در کنار این بحث یک سری بمباران خبری مبنی بر اینکه مذاکرات به بن بست خورده در حال انجام است یعنی تاکتیکی که تلاش میکند ذهن جامعه هدف را سرگرم کند و به نوعی دچار سردرگمی شوند.
وی تاکید کرد: ضلع چهارم نیز به این صورت است که آمریکاییها تلاش میکنند این ذهنیت را ایجاد کنند که در صورت توافق وضع اقتصادی مردم ایران بهتر خواهد شد ب و در این راستا شاهدیم که موضوع سرابسازی همیشه در تاکتیکهایشان وجود دارد.
کارشناس حوزه بینالملل در پایان یادآور شد: ورای تمام موضوعات خط رسانهای که امریکاییها در حال دنبال آن هستند، تلاش برای دو قطبی سازی است و در این راستا دنبالاند از این موضوع نهایت استفاده را ببرند در در تلاش هستند برخی تعارض منافع را تشدید کنند.
به گزارش مجله آرونو، دیپلماسی رسانهای به عنوان ابزاری راهبردی در عرصه روابط بینالملل، با ترکیب عناصر مختلف فرهنگی، سیاسی و نظامی، امکان تأثیرگذاری بر افکار عمومی و پیشبرد اهداف ملی را فراهم میآورد. تجربه مذاکرات ایران و آمریکا نشان میدهد که امروزه جنگ روایتها و دیپلماسی رسانهای به اندازه مذاکرات رسمی اهمیت یافته است. در این میان، شناخت تاکتیکهای رسانهای طرف مقابل و ارائه روایتهای قوی ملی، میتواند کشورها را در عرصه پیچیده دیپلماسی نوین موفقتر سازد.