به گزارش خبرگزاری مجله آرونو، در دنیای امروز، فضای مجازی و حضور گسترده بلاگرها در شبکههای اجتماعی نقش بزرگی در شکلگیری باورهای مخاطبان ایفا میکند؛ برخی بلاگرها با استفاده از ظواهر دینی، آیات قرآن و احادیث، مخاطبان خود را به سمت محتوای خود جذب میکنند، اما آیا این بهرهبرداریها همیشه با نیت خالصانه صورت میگیرد یا اهدافی دیگری پشت این ظاهر دینی نهفته است؟
همچنین در فضای امروز، میزان پذیرش پیامهای دینی و فرهنگی در شبکههای اجتماعی بهشدت وابسته به شناخت و باورهای قبلی مخاطبان است؛ با اینکه استفاده از آموزههای دینی برای جذب مخاطب گاهی موجب تقویت معنویت میشود، اما آگاهی نداشتن از شأن و مفهوم این آموزهها ممکن است به جای اثرگذاری مثبت، موجب سوءتفاهم و حتی دلسردی در افراد شود.
از طرفی امروزه برخی افراد در قالب بلاگر و اینفلوئنسر دنبال جذب مخاطب از راههای دینی و مذهبی با بیانات آیات، روایات و احادیث قرآنی هستند در همین راستا گاهی برخی آیات و احادیث قرآنی را برای حل مشکلات و در قالب رهایی از موضوعی، گرفتن حاجات و برکات همچون گرفتن خانه، باهوش شدن یا پول زیاد در محتواهای خود ارائه و بیان میکند که گاهی ممکن است نتیجه مطلوب را به همراه نداشته باشد. در همین راستا به گفتوگو با کارشناسان رسانهای و مذهبی درباره این موضوع پرداختیم.
باورپذیری مخاطب با باورها و اعتقادات قبلی او مرتبط است
داوود نعمتی انارکی، کارشناس رسانه و عضو هیئت علمی دانشگاه صدا و سیما به خبرنگار مجله آرونو اظهار میکند: امروزه بلاگرها با روشهای مختلفی تلاش بر جذب دنبالکننده دارند؛ یکی از این روشها بهرهگیری از آیات قرآنی و یا احادیثی است که بر زندگی افراد میتواند اثرگذار باشد، اما در این بین هستند افراد و بلاگرهایی که از این راه صرفاً به دنبال افزایش فالورهای خود هستند، که بیشک اگر شناختی در حوزه دین نداشته باشند تأثیراتی منفی خواهد داشت.
وی با بیان توضیحی درباره بلاگرها ادامه میدهد: بلاگرها افرادی هستند که در رسانههای جدید به تولید محتوا در موضوعات مورد علاقه کاربران میپردازند تا بازدیدکنندههای زیادی را جذب خود کنند و گاهی منبع درآمدی نیز برای خود داشته باشند؛ پس بلاگری را میتوان یک شغل پردرآمد هم دانست.
کارشناس رسانه تصریح میکند: افرادی که به عنوان بلاگر در موضوعات مختلف در پلتفرمی مثل اینستاگرام به فعالیت میپردازند، هدفشان بهطور عمده دیده شدن است، به همین دلیل محتواهایی کاربرپسند تولید میکنند، محتواهایی منحصربهفرد که هم به لحاظ محتوا و هم تصویر جذابیت لازم را داشته باشد و مخاطب هم جذب شود، این شیوه به مرور زمان این افراد را به سطحی از شهرت میرساند، شهرتی که آرزوی آنها است؛ چون یک بلاگر هرچه شهرت بیشتری پیدا کند، میتواند به اهداف دیگرش همچون کسب درآمد هم تا حدودی دست پیدا کند.
پشت این روشها چه نیتی وجود دارد؟
وی میافزاید: این افراد برای دستیابی به اهداف خود از شیوههای مختلفی بهره میگیرند، مثل تمهیدات نمایشی مبتنی بر موضوعی که مورد نظرشان است و تمهیدات متنی که تکمیلکننده تصویر باشد تا اثرگذاری را افزایش دهد، در این میان برخی با انتخاب موضوعات مختلف با رویکرد دینی تلاش میکنند تا پیام خود را به بعضی آیات قرآن کریم و احادیث ائمه (ع) مزین کنند تا کاربران بیشتری را جذب کنند و بهنظر من تا اینجای کار اگر از آیات و روایات درست استفاده شده باشد و معنی و تفسیر درستی هم ارائه شده باشد، مشکلی نیست، اما نکته اینجاست که باید دقت کرد پشت استفاده از این روشها چه نیتی وجود دارد؟
انارکی میگوید: البته این نکته را هم تاکید میکنم که مصداق حرف من تنها بلاگرهایی هستند که هدف اصلی آنها افزایش فالورها و دستیابی به یکسری اهداف خاص است و نه افرادی دیگر که دنبال افزایش فالورها به هر شکلی نیستند، بلکه هدفشان بیان نکتهای دینی، اخلاقی و فرهنگی است.
وی اظهار میکند: افرادی هستند که مشاغل مختلفی دارند و در فضای مجازی و پلتفرمهایی همچون اینستاگرام متناسب با شغلشان فعال و پیامهایی را منتشر میکنند.
کارشناس رسانه ادامه میدهد: به هر حال هر دو گروه از این روشهایی بهره میبرند که ممکن است در مواردی تأثیراتی مثبت در افزایش روحیه کاربران داشته باشد، مانند اینکه آنها را به فکر وادارد که در خصوص عواقب کارشان و طرز تفکرشان تأمل کنند، از دروغ و تهمتزنی پرهیز کنند، اما ممکن است بهرهگیری از این روشها نتایج معکوس هم داشته باشد، بهخصوص اگر شناختی نسبت به معنی و مفهوم آیات و روایات نداشته باشیم و ندانیم که شأن نزول آنها چه بوده است، در چنین شرایطی ممکن است آنچه انتشار پیدا میکند، تأثیری معکوس بر مخاطب داشته باشد.
وی تصریح میکند: پذیرش یا نپذیرفتن محتواهای این افراد بهویژه بلاگرها، به شخص دریافتکننده محتوا ارتباط پیدا میکند، اوست که باید تصمیم بگیرد، این محتوا را بپذیرد یا خیر و بیشک کاربران هرچه از شناخت و دانش بیشتری در موضوع مورد نظر برخوردار باشند، قادر خواهند بود تا با دقت بیشتری پیام را هضم کنند و تصمیم بگیرند که با آن ارتباط برقرار کنند یا خیر، البته در مواردی هم میتوان با جستوجو در موضوع و مطرح کردن با دیگران به کنه چنین پیامهایی پی برد.
انارکی میافزاید: صرف اینکه فردی در محتوای خودش از آیات و احادیث استفاده کند، نمیتواند ملاکی بر پذیرش آنچه که او میگوید باشد، باید تأمل کرد، هدف طرف مقابل را دریافت و بعد به هضم پیام پرداخت؛ باید تشخیص دهیم افرادی که از این روشها و رجوع به آیات قرآن در پیامهایشان استفاده میکنند، مصداق این ضربالمثل نباشند که این کلاه برای سرشان گشاد است!
برخورد ما عقلانی است یا احساسی؟
وی با اشاره به اینکه میزان تاثیرپذیری کاربران و فالورها از چنین شیوههایی به چند عامل اساسی بستگی دارد، میگوید: اینکه تا چه اندازه به پلتفرمهایی همچون اینستاگرام وابستگی پیدا کردهاند، اینکه چه میزان پیامهایی که در این پلتفرمها منتشر میشود را باورپذیر بدانند، اینکه سواد رسانهای آنها چقدر است و چه شناختی نسبت به موضوع دارند، فرد بلاگر را تا چه اندازه میشناسند و مطالبی که منتشر میکند را چقدر باورپذیر میدانند و در برابر پیامهایی که دریافت میکنند، احساسی برخورد میکنند یا عقلانی؟
کارشناس رسانه اظهار میکند: موارد دیگری هم وجود دارد که در تاثیرپذیری افراد نقش دارد، اما اینکه این مطالب در نزدیک کردن مخاطب به خدا تأثیر دارد یا برعکس، میتوان گفت که هر دو حالت میتواند پیش آید، نوع پرداخت به موضوع بر مبنای متن و تمهیدات نمایشی، اگر کاربرپسند باشد و تولیدکننده پیام خود را به حوزه تجربی و شناختی مخاطب نزدیک کند میزان اثرپذیری افزایش خواهد یافت، اما این اصل نمیتواند در خصوص همه پیامها در این پلتفرمها صادق باشد و باورپذیری مخاطب تا حدی به باورها و اعتقادات قبلی او نیز مرتبط است.
کمالگرایی افراطی و توهم گرایی بهجای واقعگرایی و پذیرش اقتضائات قرار گرفته است
در ادامه سیده معصومه طباطبایی، کارشناس مذهبی با بیان اینکه در خصوص بررسی عواقب توصیه به آیات قرآن و اعمال عبادی خاص توسط بلاگرها چند نکته مهم را باید مدنظر داشته باشیم، اظهار میکند: در سالهای اخیر با گسترش دسترسی به فضای مجازی و نبود فرهنگسازی استفاده از این فضا و فعالیت افرادی در قالب اینفلوئنسرها، بلاگرها و فعالانی که در این عرصه در شبکههای اجتماعی همچون اینستاگرام فعالیت دارند، شاهد اتفاقات ناگواری در فضای مجازی بهویژه در پیجهای اینستاگرامی هستیم که رواج پیدا کرده است.
وی ادامه میدهد: این فرایند آسیبهای زیادی را برای زندگی فردی، خانوادگی، حتی روند جامعه، زندگی و ساختار زندگی اجتماعی، فرهنگی و اعتقادی افراد ایجاد و تحتالشعاع خود قرار داده است.
کارشناس مذهبی تصریح میکند: با به تصویر کشیدن زندگیهای خاص، زندگیهای لاکچری خارج از عرف یعنی ابزار، وسیلهها، مدل خانه و وسایلی که از نظر رفاهی و شیک بودن بیشتر از عرف معمول افراد جامعه است، این رفاه را طوری برای مردم نمود میدهند و طوری برای عموم بازدیدکنندگان و دنبالکنندگان خود جلوه میدهند که بدون مشکل و دردسر اینها را به دست آوردهاند و فقط با انجام دادن و خواندن یکسری آیات خاص، اذکار و دعاهای خاص توانستند به این نتیجه برسند.
وی میافزاید: به تصویر کشیدن مسافرتهای لاکچری، جشنهای تولد، جشنهای سالگرد ازدواج، تعیین جنسیت و مراسم پرزرقوبرق و در عین حال پرهزینه هستند که هزینهها و مدل این مراسم بسیار فراتر از عرف است و موجب شده است و زندگی بسیاری از خانوادههایی که درگیر مسائل مختلف روزمره اقتصادی و معیشتی خود هستند با تماشای این سبک و مدل زندگی جعلی لاکچری دچار مشکلات، تعارضها و ناهنجاریها شوند که همین موجب میشود آنها نیز به طمع اینکه بتوانند از این فضا و موقعیتها بهره گیرند این افراد را دنبال میکنند و به تبعیت از آنها راهکارهایی که برای این موفقیت ظاهری استفاده کردهاند و به کار بردهاند را انجام دهند.
طباطبایی میگوید: میبینیم که اینفلوئنسرها و بلاگرها عموماً در مرحله اول یک زندگی معمولی را به نمایش میگذارند و بعد از مدتی این تغییر شرایط زندگی را نمایش میدهند؛ که با به نمایش گذاشتن یک زندگی لاکچری، ویژه و آن خوشبختیهای زیاد، و رمز همه این خوشبختیها را در انجام دادن یک سری از اذکار، خطبهها و آیات، انجام یک سری از مراسمات مذهبی به شکلها و روشهای خاص و با رنگ و لعاب دادن به مسئله میخواهند راه حل و حل از مشکلات خرده کلانی که افراد درگیر آن هستند اعم از مشکلات اقتصادی و حتی مشکلات فردی و خانوادگی را عمل به این روشهای عبادی بدانند.
وی اظهار میکند: به یکسری از مقدماتی که ما در اعتقاداتمان به آنها باور و ایمان راسخ داریم؛ به اقتضای این مقدمات و این پیش فرضهای ذهنی، انجام اینجور رفتارها و اعمالها معمولاً عواقب غیر قابل جبرانی دارند یعنی عواقب تخریب کنندهای را در ساختار و نظامات اعتقادی افراد ایجاد میکنند.
کارشناس مذهبی ادامه میدهد: ما برخی مقدمات و اصولی را در ذهن خود داریم از جمله معیار بودن اصالت انسانی در حوزه تربیت و اخلاق، یعنی در تمام آموزشهای ما، انسان اصالت دارد و همه آموزههای تربیتی ما خاستگاه تعالی انسان است؛ دومین مورد اصالت داشتن اراده آزاد انسان است یعنی اینکه انسانها با اختیار و اراده خودشان مسیر درست یا غلط را انتخاب میکنند و با اقتضا آن اراده خود گام روبه جلو یا گام تنزل و عقبگرد را تجربه و انجام میدهند، سوم انتخاب هدف آگاهانه و مطلوب در پرتو اتکا به آموزههای دینی، باورهای دینی و اعتقادی و تلاش و تدبیر عاقلانه برای رسیدن به خواستهها و مطلوبها است و نکته چهارم وجود اسباب، مقدمات و موانعی در استجابت دعا است یعنی جایگاه و سهم دعا در حل مشکلات در باورهای دینی ما یک جایگاه اصیل و تعریف شدهای است که نیاز به یکسری مقدمات و اسبابی دارد تا در صورت اتفاق افتادن آن اسباب استجابت به دعا قطعیت باید؛ البته گاهی اوقات برخی از اعمال و رفتارها و برخی از نکات مانع استجابت دعا است.
امیدی افراطی، بدون تلاش
وی تصریح میکند: با گفتن این موارد به این نکته میرسیم که گفتن این اذکار ممکن است یک حالاتی را برای انسان به وجود بیاورد که امید افراطی به حل مسئله داشته باشند، همان وعدههایی که این اینفلوئنسرها و بلاگرها میدهند که با انجام فقط و فقط خواندن این آیات و ختم این سورهها و این اذکار شما به حوائج و حل مشکلات خود میرسید؛ این امید افراطی به حل مسئله بدون تلاش، زمینهسازی و بدون مقدمات باعث میشود که افراد نسبت به برخی از امورات خود تنبلی کنند و توقع داشته باشند که صرفاً با انجام دادن این اذکار و این آیات به نتیجه مطلوب خود برسند و بعدها با عدم تحقق آن مطلوب ناامیدی، یأس، افسردگی، عدم اعتماد به خدا و دین و معبود و باورهای دینی در آن افراد میشود و این در حالی است که در همه آموزههای دینی ما در کنار توصیه به دعا و نیایش و در کنار وعده استجابت تاکید به تلاش و امید شده است.
طباطبایی میافزاید: از مهمترین اثرات سو توصیه افراطی به این اذکار و خطومات، ایجاد حس ناامیدی و عدم اعتماد به خداوند است چراکه معمولاً این افراد به خاطر امید افراطی خود یا از باورهای غلط و کاذب که برایشان ایجاد میشود توقع استجابت سریع و بدون دردسر را دارند.
وی میگوید: نکته بعدی این است که اذکار جنبه دارویی خاص دارند و باید باتوجه به روحیات، نیاز و مشکلات و نقصی که خود افراد دارند تجویز شود و از تجویز خودسرانه باید پرهیز شود؛ کما اینکه وقتی یک نفر بیمار میشود نمیشود همه داروهای یک داروخانه را برای فرد تجویز کرد و برای آن فرد مفید نیست و این استفاده خودسرانه و استفاده بدون توجه و دقت نظر باعث عواقب جبران ناپذیری برای این افراد میشود.
کارشناس مذهبی اظهار میکند: معمولاً چیزهایی که توسط این افراد ناآگاهی که علم به این اذکار، آیات و روایت را ندارند همچون بلاگرها ارائه میشود کامل اتفاق نمیافتد و صرفاً آن را تک بعدی و از یک نگاه خاص ارائه میدهند و آنها تمام شرایط استجابت دعا و تمام شرایط انجام این اذکار را ارائه نمیکنند و این مدل توصیه بدون سند و توجه برای همه افراد طبیعتاً زیانآور است.
وی ادامه میدهد: خیلی از افراد بر اثر اضطرار ذکر را شروع میکنند و در مسیر انجام آن ذکر به دلایل مختلفی چون بیماری، مسافرت و… این ذکر قطع میشود و همین باعث میشود که یک ضربه و ضرر و ناامیدی در افراد ایجاد شود.
طباطبایی تصریح میکند: افرادی که به دلیل اضطرار و مشکلات مختلف توصیه بلاگرها را انجام میدهند معمولاً دچار افراط و تفریط و انحراف میشوند و باعث میشود که در تمام مسائل زندگی خود صرفاً با تمسک به انجام این اذکار یا خطومات توقع تحقق مسائل را داشته باشند.
وی میافزاید: یکی از مهمترین اثرات این آسیبها باقی گذاشتن حسرت است به صورت اینکه یک جوانی با کوهی از مسائل، مشکلات و گرفتاریها با دیدن زندگیها و روابط عاشقانهای که بلاگرها در فضای مجازی با بارگذاری عکس یا فیلم به صورت بزرگنمایی زیاد ارائه میدهند، موجب میشود فرد امید به نتیجه معجزه آسا ذکر پیدا کند.
کارشناس مذهبی با بیان اینکه بلاگرها گاهاً ادعای خوشبختی متأثر از این اذکار را دارند، میگوید: زمانی که برای بلاگرها واکاوی و مسئله را بررسی میکنیم، میبینیم صرفاً برای اینکه دنبال کننده و فالوورهای خود استمرار و حضور داشته باشند و افراد بازخورد مثبتی را به آنها بدهند، با این هیجانی کردن و کنجکاو کردن افراد آنها را دنبال خود میکشانند تا اعلام کنند ما خیلی آدمهای خوشبختی هستیم و برای اینکه شما هم مثل ما باشید باید این مدل زندگی را پیش بگیرید.
وی اظهار میکند: طبیعتاً جوانی که این مدل زندگی را میبیند با هر مشقتی که شده آن خطومات و اذکار را انجام میدهد و وقتی نتیجه مطلوب را به دلایل مختلف به دست نمیآورد باعث میشود که یک حسرتی در دلش باشد و نتیجه آن ناامیدی به زندگی، معنویات و خداوند را خواهد داشت.
طباطبایی ادامه میدهد: این عوامل باعث شده که ما شاهد یک نوع توهمگرایی با رویکرد کمال گرایی افراطی باشیم و واقعگرایی و پذیرش شرایط و اقتضائات فردی فراموش شود؛ یعنی کمالگرایی افراطی و توهم گرایی به جای واقعگرایی و پذیرش اقتضائات قرار گرفته است.
وقتی دین، بازیچه بلاگرها میشود
وی تصریح میکند: مردم کشور ما مردمی هستند که احساسات، ارزشها و تعلقاتشان با دین و مذهبشان آمیخته شده، در نتیجه بیشتر مواقع در این فضا مجازی شاهد هستیم که همین بلاگرها با استفاده از مقدسات، ظواهر دینی و توصیهها میخواهند رویکرد جامعه را تغییر و فریب دهند و از اعتقادات مردم استفاده ابزاری داشته باشند که این بسیار آسیب زننده است.
کارشناس مذهبی میافزاید: معمولاً ذکرهایی که از طرف اهل بیت باشد در منابع معتبر و روش انجام تذکرات آنها بیان شده؛ حتی برخی از ختم آیات و سورهها که با یک روش و آدابی خاص، در جای و موقعیت خودش هست، در کتابهای معتبر بیان شده است.
وی میگوید: مردم باید دقت داشته باشند که این بیانات وقتی حقیقی و درست است که از منابع معتبر آنها بیان شوند نه از زبان هر کسی که صرفاً به اقتضای شرایط خود برای رسیدن به خواستههای خودش از آنها استفاده ابزاری میکند.
به گزارش مجله آرونو، استفاده ابزاری و غیرآگاهانه برخی بلاگرها و اینفلوئنسرها از آموزههای دینی و مفاهیم معنوی، به جای تأثیر مثبت، میتواند موجب گمراهی، دلسردی و حتی ناامیدی مخاطبان شود. برای ایجاد اثرگذاری واقعی و مثبت، باید هم نیت خالصانهای در پس این محتواها وجود داشته باشد و هم اطلاعات دقیق و معتبر دینی به مخاطبان ارائه شود.
همچنین باتوجه به باورها و اعتقادات عمیق مذهبی در جامعه، هرگونه ارائه محتوای دینی توسط بلاگرها نیازمند مسئولیتپذیری و شناخت دقیق از موضوعات مذهبی است؛ توجه نداشتن به این امر ممکن است باعث شکلگیری توقعات نادرست و آسیبدیدن روحیه مخاطبان شود. و کاربران برای جلوگیری از تأثیرات منفی این محتواها باید با افزایش سواد رسانهای و دقت بیشتر در انتخاب منابع دینی، در برابر فریبهای احتمالی هوشیار باشند.