وقتی جنسیت فرزند بهانه‌ای برای رقابت در تجمل می‌شود

فهرست مطالب

به گزارش خبرگزاری مجله آرونو، یکی از خاص‌ترین لحظات برای هر پدر و مادری، زمانی است که متوجه جنسیت فرزند خود می‌شوند، در همین راستا امروزه برخی از افراد با تأثیر از رسانه‌ها و فضای مجازی به برگزاری جشن‌هایی با عنوان جشن تعیین جنسیت به این موضوع می‌پردازند.

یکی از این پدیده‌های نوظهور، جشن تعیین جنسیت است؛ جشنی که قرار بود لحظه‌ای شیرین و صمیمی برای والدین و اطرافیان باشد، اما حالا در پیچ‌وخم تجملات و چشم و هم‌چشمی‌ها، رنگ دیگری به خود گرفته است؛ جشنی که از دل فرهنگ غرب سر برآورد و با سرعتی برق‌آسا در میان خانواده‌های ایرانی جای گرفت؛ اما آیا این مراسم شادی‌آفرین، بازتابی از احساس واقعی والدین است یا نمایشی دیگر در مسیر رقابت‌های مجازی؟ اما جشن تعیین جنسیت چیست؟

جشن تعیین جنسیت، در واقع جشنی است که زوج‌ها زمانی که متوجه جنسیت فرزند خود می‌شوند، آن را برگزار می‌کنند تا اطرافیان خودشان را سورپرایز کنند، البته گاهی نیز این فرایند با همکاری یکی از نزدیکان، جنسیت فرزند از پدر و مادر مخفی نگه داشته می‌شود و آن‌ها تا روز جشن تعیین جنسیت، از جنسیت بچه اطلاعی ندارند.

زمان برگزاری جشن تعیین جنسیت وابسته به تشخیص جنسیت نوزاد از طریق سونوگرافی است، به‌طور معمول تا هفته ۲۰ بارداری جنسیت نوزاد به کمک سونوگرافی مشخص می‌شود، برای همین جشن تعیین جنسیت بیشتر در سه ماه دوم بارداری برگزار می‌شود.

در این جشن هزینه‌های مختلف و متعددی برای وسایل، تم، خوراکی‌ها، لباس، مکان و هدیه‌ها صرف می‌شود که هزینه‌های قابل توجهی به حساب می‌آیند.

تاریخچه مراسم تعیین جنسیت

حدود سال ۲۰۰۸ بود که مردم در فضای مجازی، فیلم‌هایی تحت عنوان جشن تعیین جنسیت نوزاد منتشر می‌کردند، اما به‌طور کلی تاریخچه این جشن به کشور آمریکا در سال‌های پایانی ۲۰۰۰ برمی‌گردد، بنابراین جشن تعیین جنسیت، یک مراسم ایرانی نیست، اما در ایران نیز همچون سایر کشورها بسیار رواج پیدا کرده است و امروزه زوج‌های بسیاری اقدام به اجرای مراسم تعیین جنسیت متناسب با سلیقه و سبک زندگی شخصی خود می‌کنند که گاهی این فرایند به مسائل چالش‌برانگیز هم تبدیل می‌شود.

وقتی جنسیت فرزند بهانه‌ای برای رقابت در تجمل می‌شود

چشم و هم چشمی باعث و بانی ایجاد جشن‌های جدید شده است!

در همین راستا داوود نعمتی، انارکی کارشناس حوزه رسانه و عضو هیئت علمی و دانشیار دانشگاه صداوسیما به خبرنگار مجله آرونو اظهار می‌کند: نوعی جشن که مدت‌هاست در جامعه ما نیز تا حدودی رواج یافته، جشن‌های تعیین جنسیت فرزندان است که توسط برخی خانواده‌ها در ماه‌های چهارم یا پنجم بارداری که تعیین جنسیت جنین امکان‌پذیر است، برگزار می‌شود و به ترند رایج در شبکه‌های اجتماعی از جمله اینستاگرام تبدیل شده است.

وی ادامه می‌دهد: این جشن‌ها ریشه در فرهنگ غرب به‌ویژه در ایالات متحده آمریکا دارد و آغاز آن نیز به سال‌های ۲۰۰۰ میلادی به بعد برمی‌گردد، اما به مدد شبکه‌های اجتماعی به سرعت در کشورهای مختلف از جمله ایران گسترش پیدا کرده و محبوبیت بیشتری هم یافته است.

عضو هیئت علمی و دانشیار دانشگاه صداوسیما تصریح می‌کند: چنین جشنی را یک زن آمریکایی گزارش داد و در وبلاگش درباره این جشن برای اعلام جنسیت فرزندش نوشت. ظاهراً در این جشن دو کیک با رنگ‌های یکی آبی و یکی صورتی بوده است و وقتی می‌خواستند کیک را ببرند، جنسیت مشخص می‌شده است؛ کیک آبی (نشان پسر) و کیک صورتی (نشان دختر) بود. اکنون نیز یا با کیک یا بادکنک یا با روش‌های دیگر جنسیت را اعلام و به اصطلاح سورپرایز می‌کنند و میهمانان و وابستگانی را که از جنسیت آگاه نیستند، غافلگیر می‌کنند.

وی می‌افزاید: برگزاری این جشن‌ها در جامعه ما ابتدا منجر به فراگیر شدن آن شده و پس از فراگیری، توانسته است بر خانواده‌های بیشتری تأثیر بگذارد و آن‌ها را نیز به سمت برگزاری چنین جشن‌هایی سوق دهد، یعنی نخستین تأثیر آن تشویق به تقلید بوده است، به‌ویژه وقتی با زرق و برق برگزار می‌شود و فشار روحی احتمالی که بر این جشن‌ها حاکم می‌شود، این حس را در خانواده‌های دیگر پدید می‌آورد که تجربه‌ای مشابه را امتحان کنند.

انارکی می‌گوید: تأثیر دیگر آن احساس مقایسه است، یعنی همان چشم و هم‌چشمی که در نهایت منجر به برگزاری می‌شود.

اصرار بر برگزاری جشن‌های نوظهور، فرهنگ نمایشی را تقویت می‌کند

وی با بیان دیگری درباره تأثیرات برگزاری این جشن‌ها که منفی است و می‌تواند مخرب باشد، اظهار می‌کند: از موارد دیگر می‌توان به ترویج مصرف‌گرایی اشاره کرد، چراکه این جشن‌ها می‌توانند الگوهای مصرف کاذب را تقویت کنند به‌ویژه وقتی که تمرکز بر ظاهر جشن باشد، هم هزینه‌ها را افزایش می‌دهد و هم به سمت مصرف‌گرایی محض و ریخت‌وپاش سوق داده می‌شود. از طرفی فاصله طبقاتی را هم عریان‌تر می‌کند و شدت می‌بخشد، چون بسیاری از خانواده‌ها هستند که اگر مایل به برگزاری جشن تعیین جنسیت باشند، قدرت مالی برای برگزاری چنین جشن‌هایی را ندارند و اینجاست که فاصله‌ها عیان‌تر می‌شود.

عضو هیئت علمی و دانشیار دانشگاه صداوسیما ادامه می‌دهد: نکته دیگر اینکه اصرار بر برگزاری این جشن‌ها به هر دلیل که باشد، به مرور زمان ارزش‌های ساده‌زیستی را تضعیف می‌کند و به جای آن فرهنگ نمایشی تقویت می‌شود، بنابراین معتقدم که این تجملات آفت بزرگی برای جامعه ایران با فرهنگ غنی‌اش خواهد بود.

وی تصریح می‌کند: معتقدم که این تأثیرات مخرب است، به‌خصوص وقتی که بر قاعده نادرست تقلید و چشم و هم چشمی باشد؛ اما تأثیرات منفی جشن تعیین جنسیت می‌تواند بیش از اینها باشد.

انارکی با اشاره به تأثیرات منفی جشن تعیین جنسیت و تغییراتی که در معیارهای اجتماعی پدید می‌آورد، می‌افزاید: این فرایندها می‌تواند به‌تدریج انتظارات جدیدی ایجاد کند که همه قادر به پاسخگویی به این انتظارات نباشند، به‌ویژه در جامعه ما که فاصله طبقاتی بیش از حد است.

وقتی جنسیت فرزند بهانه‌ای برای رقابت در تجمل می‌شود

اگر خودِ فرهنگ، ظرفیتی برای پذیرش یک خرده‌فرهنگ نداشته باشد، به آن پاسخ نمی‌دهد

در ادامه سید نوید موسوی ترشیزی، کارشناس حوزه رسانه به خبرنگار مجله آرونو اظهار می‌کند: جشن‌های تعیین جنسیت پدیده نوظهوری است که به واسطه طرفدار داشتن و دنبال‌کنندگان افرادی در فضای مجازی اتفاق افتاده است؛ به طوری که وقتی فردی می‌بیند اگر کاری می‌کند، مورد متوجه یک عده قرار می‌گیرد، اینکه فرزندش دختر باشد یا پسر را نیز منتشر می‌کند و می‌خواهد که طرفدارانش به او توجه کنند.

وی با بیان اینکه چه خوشمان بیاید و چه نیاید، این موضوع پدیده‌ای است که وجود دارد و شاید نتوان جلوی آن را گرفت، ادامه می‌دهد: اینکه این حرکات و رفتار افراد چه کمکی به جامعه می‌کند فرایندی جامعه‌شناختی و روان‌شناختی خواهد داشت، اینکه بچه شما دختر است یا پسر است چه اهمیتی برای یک جامعه و حتی برای دنبال‌کننده‌های خودتان دارد؟

کارشناس حوزه رسانه تصریح می‌کند: به نظر من ما در عرصه‌هایی دچار ابتذال شده‌ایم و این اتفاق جدیدی نیست و پیش از آن هم به شکل‌های دیگری بوده است، حتی تنها مرتبط به کشور ما نیست و در کشورهای دیگر هم هست، چه بسا در کشورهای صنعتی بیشتر…. این اقدامات از طبقات بالا و از افرادی که فالوورهای زیادی داشته‌اند، گسترش پیدا کرده و همچون الگویی شده است تا همه آن کار را انجام دهند و اگر همین‌طور پیش برود می‌تواند آثار بدتری داشته باشد و تضاد و تقابل جنسیتی ایجاد کند؛ دامن زدن به این عرصه‌ها می‌تواند آثار منفی و بدی داشته باشد.

وی می‌افزاید: در روان‌شناسی موضوعی به نام شخصیت‌های نمایشی وجود دارد و واقعیت این است که در کشور ما این موضوع ظرفیت بالایی دارد؛ همین که اینستاگرام در کشور ما آن‌قدر محبوب شده است، بخش عمده‌ای از آن به‌دلیل شوآف، پز دادن و فرهنگ شخصیت‌های نمایشی در ایران است. باید متواضعانه بپذیریم که ما مردم ایران دوست داریم همه‌چیز را نمایش دهیم، تبلیغ کنیم و به همه نشان دهیم.

موسوی می‌گوید: نگاه بدبینانه‌ای که می‌گفت رسانه‌ها زندگی انسان را شکل می‌دهند، تا پیش از این نیز طرفداران زیادی داشت، اما اکنون مقداری رنگ باخته است، چراکه اگر خودِ فرهنگ، ظرفیتی را برای پذیرش یک خرده‌فرهنگ نداشته باشد، به او پاسخ نمی‌دهد. چه بسا فرهنگ‌های دیگری در جهان هست که از طریق رسانه‌ها برای ما منتشر می‌شود، اما چندان مورد استقبال قرار نمی‌گیرد و با آن‌ها کاری نداریم.

وی اظهار می‌کند: زمانی که چیزی پذیرفته می‌شود، معلوم است که ظرفیتی داخل کشورمان دارد و فکر می‌کنم ما این نگاه شوآف، به رخ کشیدن و پز دادن را به‌طور متوسط در کشورمان داریم که به این‌جریان‌ها دامن می‌زند.

کارشناس رسانه‌ای ادامه می‌دهد: شهرت قاعده‌ای است که وقتی نام کسی می‌آید، تأثیر آن نیز می‌آید؛ وقتی کسی شهرت پیدا می‌کند، شاید کارهایی که نه‌چندان مهم است، به واسطه شهرت آن فرد ارزش خبری پیداکند و این موضوع را اهالی رسانه خوب می‌دانند و با آن آشنا هستند، اما سلبریتی‌ها و بسیاری از افرادی که و این کارها را به نمایش می‌گذارند، به‌طور غریزی از رفتار جامعه متوجه می‌شوند که هر کاری می‌کنند، مردم نیز استقبال می‌کنند.

وقتی جنسیت فرزند بهانه‌ای برای رقابت در تجمل می‌شود

فضای مجازی تنها به‌عنوان فضای ابتذال به کار نمی‌رود

وی تصریح می‌کند: به نظر من ابتذال در فضای مجازی یک نقش ناگزیر است و شاید نتوانیم جلوی آن را بگیریم، شاید ضرورتی هم نداشته باشد، اما بهتر است ما به‌عنوان یک فرهنگ درست در برابر این فرهنگ‌ها قرار بگیریم؛ یعنی فرهنگی که در آن سلبریتی‌ها و افراد مشهور سعی کنند دغدغه‌های اجتماعی، زیست‌محیطی و خانوادگی را مطرح کنند تا الگو شود.

موسوی می‌افزاید: افرادی همچون محسن چاوشی که زندانی آزاد می‌کند یا رسول خادم که کارهای مردمی می‌کند، نمونه‌هایی از مواردی هستند که نشان می‌دهد فضای مجازی تنها به‌عنوان فضای ابتذال هم به کار نمی‌رود.

وی می‌گوید: جلوی رسانه‌ها را از دهه ۶۰ به بعد و از جریان آزادی ارتباطات و اطلاعات نمی‌توانیم بگیریم، اکنون همه‌چیز در فضای مجازی هست، اما بهترین کار این است که ما با پیام درست جلوی ابتذالی که چیزهای بی‌ارزش و به درد نخور را رواج می‌دهد، بگیریم.

کارشناس رسانه با اشاره به اینکه انواع و اقسام این جشن‌ها همچون جشن طلاق، جشن تعیین جنسیت موارد عجیب و غریبی است که رواج یافته است، اظهار می‌کند: نگاه جنسیتی در فرهنگ ما حالت بیمارگونه پیدا کرده است و دامن زدن به آن جالب نیست، ما در فرهنگ خود در رابطه با این موضوع اختلافات ناشی از شرع اسلام، عرف، هنجارها و سنت‌های غلط را داریم که با جریانات چند سال اخیر ترکیبی ساخته که این فضا را از حالت طبیعی خود خارج کرده است.

به گزارش مجله آرونو، جشن تعیین جنسیت اگرچه با هدف ایجاد شادی و لحظات خاطره‌ساز برای والدین و اطرافیان شکل گرفته، اما به‌مرور زمان و با تأثیر از فضای مجازی، به بستری برای چشم و هم‌چشمی و ترویج مصرف‌گرایی تبدیل شده است.

الگوبرداری از فرهنگ‌های بیگانه بدون در نظر گرفتن بستر فرهنگی و اجتماعی کشور، نه‌تنها ارزش‌های اصیل و ساده‌زیستی را تضعیف می‌کند، بلکه شکاف طبقاتی و فرهنگ نمایشی را نیز تقویت می‌کند.

در شرایطی که جامعه با چالش‌های اقتصادی و اجتماعی متعددی روبه‌رو است، ضرورت دارد تا بازنگری در الگوهای رفتاری و اجتماعی صورت گیرد و مسیر شادی‌های خانوادگی به‌سوی سادگی، اصالت و معنا هدایت شود. شاید بهتر باشد شادی‌های واقعی را در کنار ارزش‌های فرهنگی خود جست‌وجو کنیم، نه در زرق‌وبرق‌هایی که تنها تصویری گذرا در شبکه‌های اجتماعی باقی می‌گذارد.

گزارش از: زهراسادات سلطانی خبرنگار مجله آرونو

مرتبط نوشته ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *