به گزارش خبرگزاری مجله آرونو، مرور اسامی نفرات برتر، نشان میدهد که سهم مدارس دولتی کم است و صندلیهای برتر به دانشآموزان مدارس خاص، سمپاد، غیرانتفاعیهای پرهزینه و مراکز آموزشی خصوصی تعلق پیدا کرده است، آنچه در نگاه نخست به چشم میآید، این است که خانواده و امکانات، بیش از هر زمان دیگری در تعیین رتبههای برتر نقشآفرینی میکنند.
اطلاعات به دست آمده از ۳۷ رتبه برتر گروههای آزمایشی امسال، نشان میدهد که در مجموع ۷۸ درصد آنها در مدارس سمپادی درس خواندهاند، در این میان سهم غیرانتفاعیها ۱۰ درصد و سهم نمونهدولتیها ۸ درصد بوده است، البته نگاهی جزئیتر به سه گروه اصلی یعنی ریاضی، علوم تجربی و علوم انسانی وضعیت را متفاوتتر میکند، چرا که ۷۷ درصد نفرات برتر این گروهها جز دانشآموزان سمپادی بودهاند.
وقتی این آمار را با ۳۰ داوطلب برتر کنکور سال گذشته مقایسه میکنیم، نشاندهنده رشد ۴ درصدی مدارس سمپادی است؛ چرا که در آزمون پارسال در مجموع ۷۳ درصد نفرات برتر ریاضی، علوم انسانی و تجربی از سمپاد خود را به دانشگاه رساندند، البته از مابقی نفرات برتر سه گروه آزمایشی حدود ۱۳ درصد از مدارس غیرانتفاعی و ۱۰ درصد نمونه دولتی تحصیل کرده بودند و هیچ داوطلبی از مدرسه دولتی عادی نتوانسته بود خود را به جمع برترینها برساند.
نکته قابل تأمل این است که از بین نفرات برتر امسال تنها ۱۰ درصد یعنی؛ یک مورد از نفرات برتر رشته علوم تجربی در مدرسه نمونه دولتی درس خوانده بود و مابقی همگی از مدارس سمپاد بودند، این آمار در گروه علوم ریاضی به ۷۰ درصد میرسد؛ یعنی از بین ۱۰ برگزیده این گروه، ۷ نفر در مدارس سمپاد و سه نفر دیگر جز دانشآموزان غیرانتفاعی است، در علوم انسانی نیز از بین ۱۰ نفر برگزیده، هفت دانشآموز سمپادی، یک نفر غیرانتفاعی و دو نفر دیگر در مدارس نمونه دولتی تحصیل کردهاند و باز همچون سال گذشته از برتری دانشآموزان مدارس دولتی و نمونه دولتی در آزمون کنکور خبری نیست.
این آمارها نشان میدهد عدالت آموزشی هنوز به طور کامل به منصه ظهور نرسیده است، دانشآموزان مدارس دولتی در شرایطی وارد رقابت میشوند که کلاسهای پرجمعیت، کمبود معلم و امکانات آموزشی دستشان را بسته است، در حالی که رقبایشان در مدارس خاص با بهرهگیری از کلاسهای تقویتی، مشاوران خصوصی و منابع متنوع برای کنکور آماده میشوند و نتیجه چنین شرایطی، چیزی جز حذف تدریجی مدارس دولتی از صحنه موفقیتهای بزرگ نخواهد داشت.
پیش از این و در سالهای گذشته بارها و بارها منتقدان و کارشناسان آموزشی نسبت به طبقاتی شدن کنکور هشدار داده بودند و باید با نگاهی کارشناسانه یک بار برای همیشه فکری به حال این آزمون سرنوشتساز جوانان شود، چرا که تداوم این مسیر استعداد دانشآموزانی که به دلایل شرایط مالی ناچار به تحصیل در مدارس عادی دولتی هستند، را خاموش نگه میدارد، دستاوردی جز افت اعتماد به نفس، استرس، آشفتگی، افسردگی، اضطراب، پرخاشگری و وسواس در دانشآموزان ناموفق در این آزمون ندارد.
ارزیابی سهم مدارس عادی و سمپادی در کسب رتبههای برتر کنکور
محمدرضا نظریان مدیرکل آموزش و پرورش استان اصفهان درباره درخشش دانشآموزان اصفهان در کنکور سال جاری به خبرنگار مجله آرونو میگوید: طی سال جاری با توجه به کسب رتبههای خوب در سطح استان، دانشآموزان از مدارس دولتی خود را نشان دادند و این امر نمایانگر برخورداری از کیفیت آموزشی خوب در چنین مدارسی است، به طوری که از چهار رتبه تک رقمی سهم اصفهان، سه دانشآموز در هنرستانهای دولتی و یک نفر از مدارس سمپادی که آن هم مدرسه دولتی است، تحصیل کردهاند که نشان میدهد به عدالت آموزشی نزدیک میشویم.
وی درباره سهم مدارس عادی و سمپادی در کسب رتبههای برتر کنکور، میافزاید: طبق معمول گزینش ورودی مدارس سمپاد از دانشآموز برپایه استعدادهای تحلیلی و تحصیلی برتر آنها است، بنابراین با توجه به تأثیر بهرهمندی از امکانات و محتویات آموزشی رصد بالایی از قبولیها را به خود اختصاص میدهند و این امر مصداق عدالت آموزشی است، چرا که عدالت باید بر این مبنا باشد که هر فردی متناسب با شایستگی و ظرفیت خودش ارتقا پیدا کند و هنگامی که دانشآموز سمپادی جز رتبهها برتر کنکور میشود، آن هم به عدالت آموزش نزدیک شده است.
مدیرکل آموزش و پرورش استان اصفهان در پاسخ به اینکه سهم سمپادیها از رتبههای برتر کنکور، مباحث توسعه عدالت آموزشی را کمرنگ نمیکند، عنوان میکند: به هیچوجه این امر مصداق بیعدالتی نیست، چرا که دانشآموز سمپادی از استعداد بالاتری برخوردار است و با فقدان در قبولی کنکور، شاید بگویم که عدالت زیر سوال رفته است.
وی پیرامون سوالی که ممکن است دانشآموزی در مدرسه دولتی از همان استعداد دانشآموز سمپادی برخوردار باشد، اما از موقعیت مالی مناسب برخوردار نباشد، آیا بازهم عدالت آموزشی اجرایی شده است، میگوید: یکی از شرایط ویژه مدارس توجه به استعدادها، ظرفیتها، محتوای آموزشی، توانمندسازی معلمان و ارائه تجهیزات و امکانات مناسب است، هرچند که کافی نیست، اما هم و غم مسئولان آموزشی بر محوریت ارتقای کیفیت و عدالت است.
نظریان در پاسخ به سوالی که آیا طی سالهای آینده میتوانیم شاهد درخشش یک سوم از دانشآموزان اصفهان در کنکور باشیم، خاطرنشان کرد: با هدفگذاری که برای رؤسای آموزش و پرورش شهرستان، نواحی و مناطق لحاظ کردهایم، امید است با تلاش مضاعف شاهد رتبههای تک رقمی بیشتر از استان باشیم، چرا که اصفهان از ظرفیت بالایی برخوردار است، اما باید با اولویت توانمندسازی مدیران، همکاران و دبیران، بهرهمندی از تجهیزات آموزشی و استفاده از فناوریهای نوین در حیطه تعلیم و تربیت، بتوانیم شرایط لازم را برای کشف استعدادهای دانشآموزان در فضای آموزشی فراهم کنیم.
سلطه پول بر صندلی دانشگاهها
علیرضا شریفی یزدی، جامعهشناس و روانشناس اجتماعی با بیان اینکه موضوع عدالت آموزشی از دو دیدگاه جزئیگرا و کلیگرا، قابل بررسی است، به خبرنگار مجله آرونو میگوید: از نگاه جزئیگرا به دنبال عدالت آموزشی هستیم، یعنی امکانات آموزشی با ارائه راهکارهای متعدد تا اقصانقاط کشور مورد دسترسی باشد، اما وقتی صحبت از عدالت آموزشی میکنیم از منظر جامعهشناسی قشربندی عدالت در تمام حوزهها همچون بهداشت و درمان، آموزشی، تغذیه به یکدیگر مرتبط هستند، همچنین اگر تنها در صدد اجرای عدالت آموزشی باشیم، این امر به هیچوجه امکانپذیر نیست، درواقع اجرای عدالت آموزشی در گرو اجرای عدالت اقتصادی است.
وی میافزاید: برقراری عدالت آموزشی در گام نخست با امکانات آموزشی به ویژه شرایط مادی و نیروی انسانی برقرار میشود، آیا تا زمانی که وضعیت اقتصادی مناسب نباشد نمیتوانیم در روستای دور افتاده مدرسهای احداث کنیم که حداقل از ۶۰ درصد تجهیزات مدرسه متوسط معمولی کلانشهر برخوردار باشد، از اینرو وقتی صحبت از عدالت آموزشی مطرح است، باید موارد مختلفی در حوزههای متفاوتی بررسی شود تا با پیدا کردن نقاط ضعف و قوت این موضوع، شاهد رفع چالشها و دست پیدا کردن به هدف نهایی که همان عدالت آموزشی است، باشیم.
این جامعهشناس اظهار میکنند: باید تحلیل کنیم که چگونه میتوان به عدالت آموزشی به طور یکسان در تمام سطوح جامعه دست پیدا کرد، زیرا پاسخ به این سوال دستیابی به عدالت آموزشی را در سطح وسیعی که مد نظر است، خواهد رساند.
شریفی یزدی خاطرنشان میکند: اعلام نتایج کنکور گواه بر این ادعا است که هنوز آن طور که باید شاهد برقراری عدالت آموزشی نیستم و برای رسیدن به این مهم باید برنامهریزی و هدفگذاری دقیق انجام شود، البته به جز چند رتبه برتر از مهاباد، پیرانشهر و بلوچستان که تک ستارهای در کویر بزرگ هستند، درصد بالایی از قبولیهای کنکور و بیشتر صندلی دانشگاههای توسط دانشآموزان با امکانات مالی بالای والدین، تحصیل در مدارس بهتر و بهرهمندی از هزینههای بالا اختصاص پیدا کرده است. طی سالهای اخیر، کنکور به یک صنعت تبدیل شده است، صنعتی پولساز که سد و مانع بزرگی در اجرای عدالت آموزشی است و باید برای رفع آن چارهاندیشی شود.
در نهایت، گزارشهای منتشر شده توسط مرکز پژوهشهای مجلس هم سلطه گروههای برخوردار اقتصادی در قبولی دانشگاهها را نشان میدهد، به استناد گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، بیشتر کسانی که در دانشگاههای تهران، شریف، علامه طباطبایی، یعنی دانشگاههای مؤثر کشور قبول شدند، از دهکهای پر درآمد کشور هستند، بیشتر دانشآموزان پشت کنکوری از مدارس دولتی هستند، بنابراین مهم است که سرنوشت نظام آموزشی تغییر کند تا شاهد حضور تمام سطوح جامعه در دانشگاههای برتر باشیم و در ادامه بتوانیم آینده را روشنتر بسازیم.