به گزارش خبرگزاری مجله آرونو، در دنیای امروز دیپلماسی فرهنگی به ابزاری قدرتمند برای معرفی هویت و تمدن ملتها تبدیل شده است. با گسترش فناوریهای نوین و ابزارهای دیجیتال، امکان انتقال سریع و مؤثر پیامهای فرهنگی به جوامع مختلف فراهم آمده است و این تحولات فرصتهای جدیدی را برای معرفی فرهنگ ایرانی و اسلامی به جهانیان ایجاد کرده است.
در این میان، ترکیب سنتهای غنی با نوآوریهای مدرن، بهویژه در عرصههایی همچون هوش مصنوعی، فضای مجازی و صنایع دستی، میتواند نقشی اساسی در تحول دیپلماسی فرهنگی ایفا کند و میتوان گفت هوش مصنوعی (AI) بهعنوان یک فناوری نوین، تأثیرات عمیقی بر دیپلماسی فرهنگی دارد.
دیپلماسی فرهنگی بهمعنای استفاده از ابزارهای فرهنگی برای تقویت روابط بینالمللی و ایجاد فهم مشترک میان کشورهاست و هوش مصنوعی میتواند به تسهیل این فرایند کمک کند و ابزاری کارآمد برای تحلیل دادههای فرهنگی و اجتماعی باشد. هوش مصنوعی با پردازش حجم بالای اطلاعات و شناسایی الگوها، میتواند به دیپلماتها در درک بهتر فرهنگها و نیازهای کشورهای دیگر کمک کند.
یکی از کاربردهای هوش مصنوعی در دیپلماسی فرهنگی، تحلیل احساسات و نظرات عمومی است. با استفاده از الگوریتمهای یادگیری ماشین، میتوان به بررسی نظرات مردم در شبکههای اجتماعی و دیگر منابع آنلاین پرداخت. این اطلاعات میتواند به دیپلماتها کمک کند تا نقاط قوت و ضعف فرهنگ خود را شناسایی کنند و استراتژیهای مناسبی برای ترویج فرهنگ خود در کشورهای دیگر تدوین کنند، علاوه بر این، هوش مصنوعی میتواند در زمینه ترجمه و تسهیل ارتباطات بینفرهنگی نقش مهمی ایفا کند. با پیشرفت فناوریهای ترجمه ماشینی، امکان برقراری ارتباط مؤثرتر میان فرهنگها فراهم شده است و به دیپلماتها این امکان را میدهد که بدون موانع زبانی، با همتایان خود گفتوگو کنند و تفاهم بهتری ایجاد کنند.
هوش مصنوعی، ابزاری مؤثر برای دیپلماتها
علیمحمد سابقی، رایزن فرهنگی سابق ایران در چین با اشاره به اهمیت این موضوع به خبرنگار مجله آرونو اظهار میکند: استفاده از فناوریهای نوین و ابزارهای خلاقانه میتواند تحولات گستردهای در دیپلماسی فرهنگی ایجاد کند.
وی میافزاید: فضای مجازی فرصتی بینظیر برای نمایش ایدهها، آثار هنری و محتوای فرهنگی است؛ در واقع، این خلاقیت و نوآوری است که میتواند دیپلماسی فرهنگی را در سطح جهانی ارتقا دهد؛ با استفاده از ابزارهای نوین و بهرهگیری از واقعیتهای موجود، میتوان پیامهای فرهنگی را به مخاطبان منتقل کرد و در این مسیر روشهای سنتی دیگر پاسخگوی نیازهای جوامع امروزی نیست و باید با فناوریهای جدید همراه شویم.
رایزن فرهنگی سابق ایران در چین با اشاره به نقش ابزارهای مدرن همچون هوش مصنوعی در دیپلماسی فرهنگی ادامه میدهد: هوش مصنوعی یکی از ابزارهای تحولساز است که میتواند نقش بزرگی در دیپلماسی فرهنگی ایفا کند، البته همانطور که دانشمندان نیز گفتهاند، هوش مصنوعی تیغی دولبه است و نحوه استفاده از آن اهمیت بسیاری دارد. اگر از این ابزارها بهدرستی بهرهبرداری کنیم، میتوانیم پیامهای فرهنگی و تمدنی خود را به بهترین شکل ممکن به دنیا معرفی کنیم.
سابقی با تأکید بر اهمیت حفظ فرهنگ سنتی در کنار نوآوری میگوید: نباید از سنتهای گذشته و داشتههای تاریخی خود چشمپوشی کنیم، اما لازم است این داشتهها را با ابزارهای نوین و خلاقانه به جامعه جهانی عرضه کنیم. دیپلماسی فرهنگی ما زمانی موفق خواهد بود که بتواند میان سنت و نوآوری پیوند برقرار کند. بهویژه نسل جدید که با فناوریهای نوین آشناست، میتواند در این مسیر بسیار تأثیرگذار باشد. نسل جوان دیگر علاقهای به روشهای طولانی و پیچیده ندارد. آنها محتواهای کوتاه، خلاقانه و جذاب را ترجیح میدهند، بنابراین باید از ابزارهایی همچون انیمیشنهای کوتاه، موسیقیهای مدرن و محتواهای نوین استفاده کنیم تا پیامهای فرهنگی خود را با سرعت و جذابیت بیشتر منتقل کنیم.
سرعت بالای تغییرات جهانی، بزرگترین چالش در مسیر پیشرو
وی در ادامه با اشاره به چالشهای موجود در مسیر دیپلماسی فرهنگی خاطرنشان میکند: بزرگترین چالش، سرعت بالای تغییرات جهانی است. ما اگر نتوانیم خود را با این تغییرات هماهنگ کنیم، پیامهای فرهنگی ما در میان انبوه پیامهای دیگر گم میشود. در حالی که کشورهای دیگر به سرعت از ابزارهای نوین برای انتقال فرهنگ خود استفاده میکنند، ما هنوز درگیر مباحثی همچون باز یا بسته نگهداشتن فضای مجازی هستیم، این در حالی است که ایران از لحاظ تمدن و فرهنگ اسلامی و ایرانی ظرفیتهای عظیمی برای عرضه به جهان دارد. اگر از این ظرفیتها بهدرستی استفاده نکنیم، فرصتهای بینظیری را از دست خواهیم داد.
رایزن فرهنگی سابق ایران در چین با اشاره به نقش نهادهای بینالمللی همچون یونسکو در دیپلماسی فرهنگی تاکید میکند: آثار ثبتشده فرهنگی و تاریخی ایران در یونسکو میتوانند فرصتهای بزرگی برای تعاملات فرهنگی و جذب گردشگر ایجاد کنند؛ در این مسیر در حالی که ایران بیش از ۲۶ اثر ثبتشده در یونسکو دارد، از این ظرفیتها بهدرستی استفاده نمیشود. کشورهای دیگر حتی با داشتن یک یا دو اثر ثبتشده، توانستهاند به موفقیتهای بزرگی در جذب گردشگر و معرفی فرهنگ خود دست پیدا کنند. این نشان میدهد که ما نیازمند برنامهریزی بهتری برای بهرهبرداری از این ظرفیتها هستیم. گردشگرانی که به ایران سفر میکنند، وقتی از نزدیک با مردم و فرهنگ ما آشنا میشوند، خود به مبلغان فرهنگ ایرانی تبدیل خواهند شد.
سابقی در ادامه با اشاره به جایگاه ویژه اصفهان بهعنوان نماد دیپلماسی فرهنگی ایران بیان میکنذ: اصفهان با تاریخ غنی و صنایع دستی بینظیرش میتواند پیشگام دیپلماسی فرهنگی ایران باشد. این شهر بهعنوان نمادی از هنر و تمدن ایرانی در جهان شناخته میشود، اما یکی از مشکلات بزرگ، نحوه ارائه و بستهبندی آثار صنایع دستی است. کشورهای دیگر برای بستهبندی آثار هنری و فرهنگی خود اهمیت بسیاری قائل هستند، در حالی که در اصفهان، با وجود بهترین آثار صنایع دستی، بستهبندی مناسب و جذاب وجود ندارد. اگر بخشی از هزینه تولید صنایع دستی صرف بستهبندی شود، این آثار با ارزش بیشتری در بازارهای جهانی عرضه خواهند شد و تأثیر فرهنگی بیشتری خواهند داشت.
وی در پایان درباره آینده دیپلماسی فرهنگی با توجه به تحولات جهانی میگوید: بسیاری از تحلیلگران بینالمللی معتقدند که قرن بیستویکم، قرن فرهنگ است. اگر قرن گذشته بیشتر به مسائل اقتصادی اختصاص داشت، قرن جدید بر تعاملات فرهنگی و شناخت متقابل تأکید دارد. نداشتن شناخت متقابل میان ملتها یکی از دلایل اصلی بسیاری از درگیریها و تنشهای جهانی است، بنابراین ما باید با استفاده از ظرفیتهای فرهنگی و تمدنی خود، برای گسترش تعاملات فرهنگی تلاش کنیم و ایران را بهعنوان کشوری با فرهنگ و تمدن غنی به جهان معرفی کنیم.
دیپلماسی فرهنگی؛ ابزاری قدرتمند برای تعامل ملتها در عصر دیجیتال
محمدحسن خلیلیمجد، کارشناس و دانشآموخته علوم سیاسی نیز به خبرنگار مجله آرونو اظهار میکند: با گسترش ابزارهای ارتباطات جمعی و ظهور شبکههای اجتماعی، دیپلماسی فرهنگی بهعنوان یکی از مؤثرترین ابزارها برای ارتباط بین ملتها و دولتها اهمیت بیشتری پیدا کرده است. این رویکرد جدید، مبتنی بر پایه استفاده از فرهنگ، تاریخ و نمادهای ملی برای تقویت روابط بینالمللی است.
وی میافزاید: تحولات عصر ارتباطات منجر به تغییرات اساسی در روابط بین ملتها و دولتها شده است؛ این تغییرات بهواسطه گسترش ارتباطات جمعی و دوطرفه در شبکههای اجتماعی، زمینه را برای تبادل فرهنگی و تعاملات بینالمللی فراهم کرده است. فرهنگ بهعنوان یک عنصر سیال، همواره در ارتباطی تنگاتنگ با تاریخ و تمدن هر ملت قرار دارد، اما در دنیای معاصر، تعامل و داد و ستد فرهنگی بین ملتها، اهمیت بیشتری یافته است.
کارشناس و دانشآموخته علوم سیاسی تصریح میکند: در دیپلماسی فرهنگی، دولتها برنامهریزیهای کلان را انجام میدهند، اما مردم، عاملان اصلی اجرای این برنامهها هستند، بهطور مثال، انتشار تصاویر یا خاطرات مرتبط با سنتها و آئینهای ملی در شبکههای اجتماعی، نوعی مشارکت در دیپلماسی فرهنگی محسوب میشود. حتی اقداماتی ساده همچون تبریک نوروز یا یلدا در فضای مجازی، گامی در جهت اشاعه فرهنگ ملی است.
نقش جوانان در دیپلماسی فرهنگی دیجیتال
خلیلیمجد با توجه به آمار کاربران شبکههای اجتماعی بیان میکند: درصد قابلتوجهی از کاربران را افراد زیر ۴۰ سال تشکیل میدهند. جوانان به دلیل توانایی و زمان بیشتری که صرف استفاده از این ابزارها میکنند، تأثیرگذاری بیشتری در تولید و انتشار محتوای فرهنگی دارند. این کاربران، بهواسطه مهارتهای خود، قادر به تولید محتوای هدفمندتر و دستیابی به مخاطبان گستردهتر هستند.
کارشناس و دانشآموخته علوم سیاسی خاطرنشان میکند: رسانههای دیجیتال، فرصتهای بیسابقهای را برای ارتباط و تبادل فرهنگی فراهم کردهاند. کاربران شبکههای اجتماعی، بهعنوان شهروندان جهانی، در اشاعه یا حتی جلوگیری از انتقال فرهنگها نقش دارند. این ابزارها امکان تعامل دوسویه را فراهم کردهاند؛ به این معنا که کاربران نهتنها مصرفکننده محتوا هستند، بلکه خود نیز در تولید و اشاعه فرهنگ مشارکت میکنند. با این حال، در صورت پذیرش بیچونوچرای فرهنگهای خارجی بدون تطبیق با ارزشهای بومی، تهدیدهایی نیز متوجه جوامع خواهد بود.
خلیلیمجد تصریح میکند: با پیشرفت سریع ابزارهای رسانهای و اینترنت، دیپلماسی فرهنگی روزبهروز بیشتر به بسترهای دیجیتال وابسته میشود. در این عصر، کشورهایی موفقتر خواهند بود که بتوانند دادههای فرهنگی قویتری تولید کنند و از طریق ابزارهای نوین، تأثیر بیشتری بر افکار عمومی جهان بگذارند. دیپلماسی عمومی بهعنوان رویکردی جدید، بهطور مستقیم با ملتها ارتباط برقرار میکند و رسانههای اجتماعی بهویژه توئیتر، به ابزارهایی برای انتقال پیامهای دیپلماتیک تبدیل شدهاند.
وی در پایان تاکید میکند: دیپلماسی فرهنگی در عصر دیجیتال، فرصتی برای تعاملات بینالمللی و نزدیکی ملتها به یکدیگر است، با این حال، موفقیت در این عرصه نیازمند برنامهریزی دقیق، استفاده از نیروهای متخصص و بهرهبرداری از ابزارهای پیشرفته ارتباطی است. با توجه به نقش مردم و بهویژه جوانان در این فرایند، سرمایهگذاری بر آموزش و تقویت مهارتهای دیجیتال، میتواند راهگشای آیندهای روشنتر برای تعاملات فرهنگی بینالمللی باشد.
به گزارش مجله آرونو، با توجه به تحولات جهانی و پیشرفتهای فناوری، دیپلماسی فرهنگی ایران نیازمند نوآوری و تطبیق با دنیای مدرن است. استفاده از ابزارهای نوین همچون هوش مصنوعی و فضای مجازی، در کنار حفظ و معرفی سنتها و میراث فرهنگی، میتواند فرصتهای بینظیری برای گسترش تعاملات فرهنگی و معرفی توانمندیهای ایران به جهانیان فراهم آورد. در این مسیر، حمایت از خلاقیت جوانان و بهرهبرداری بهینه از ظرفیتهای شهرهایی همچون اصفهان، میتواند نقش مهمی در تقویت دیپلماسی فرهنگی و جذب مخاطبان جهانی ایفا کند.