“نظام ارزی ایران”‌ – ۳| آیا تورم ایران هم «پولی» است؟

|

فهرست مطالب

گروه اقتصادی خبرگزاری مجله آرونو؛ پرونده “باجِ باجه”؛ بخش 190 ـ رضا احسانی؛ پژوهشگر اقتصادی، در یادداشتی اختصاصی برای مجله آرونو نوشت:

در دو شماره پیشین، تلاش شد هم بازیگران سمت عرضه و تقاضای بازار ارز ایران روشن شود، و هم نظرات طیف‌های گوناگون اقتصاددانان در زمینه تثبیت یا آزادسازی نرخ ارز توضیح داده شود. در این بخش، به یک مفهوم بنیادین که این روزها بسیار مورد مناقشه است، خواهیم پرداخت: «پولی بودن تورم ایران»! این موضوع از این جهت، کلیدی و مهم است که دلیل و عامل ایجادکننده تورم را روشن می‌کند.

در همین زمینه بیشتر بخوانید

مفهوم پول

پول، یکی از ارکان و نهادهای بنیادی اقتصاد است که در طول تاریخ تحولات متنوعی را از سر گذرانده است. در ابتدا، پول به عنوان یک وسیله برای تسهیل مبادلات کالاها و خدمات به کار می‌رفت، اما با گذشت زمان، مفهوم آن پیچیده‌تر شد و از یک ابزار فیزیکی به یک موجودیت انتزاعی تبدیل شد که نقش‌های مختلفی را ایفا می‌کند. پول سه ویژگی اساسی دارد که عبارتند از:

  1. وسیله مبادله (Medium of Exchange): این ویژگی اصلی‌ترین کارکرد پول است. پیش از اختراع پول، مبادلات اقتصادی بر اساس سیستم پایاپای (Barter) انجام می‌شد، که مشکلاتی مانند عدم تطابق نیازها را به همراه داشت. با وجود پول، فرآیند مبادله تسهیل شده و کالاها و خدمات به راحتی با یکدیگر تعویض می‌شوند.
  2. واحد اندازه‌گیری (Unit of Account): پول به عنوان واحد اندازه‌گیری استاندارد، کمک می‌کند تا ارزش کالاها و خدمات بطور دقیق اندازه‌گیری شود. قیمت‌ها بر اساس واحد پولی خاصی (مانند دلار یا تومان) تعیین می‌شوند و این امکان را فراهم می‌آورد که بتوانیم کالاها و خدمات مختلف را مقایسه کنیم.
  3. ذخیره‌ ارزش (Store of Value): پول به افراد این امکان را می‌دهد که ارزش اقتصادی خود را برای استفاده در آینده حفظ کنند. به عبارتی، پول می‌تواند به عنوان ابزاری برای ذخیره‌سازی ارزش در گذر زمان استفاده شود، به شرطی که ارزش پول تحت تأثیر تورم قرار نگیرد.

در عین حال، در دنیای مدرن، پول تنها به سکه‌ها و اسکناس‌ها محدود نمی‌شود. با ظهور سیستم‌های بانکی و دیجیتال، پول به اشکال مختلفی از جمله پول الکترونیکی و ارزهای دیجیتال درآمده است که خود چالش‌های جدیدی را در زمینه اقتصاد و سیاست‌های پولی به همراه دارد.

مفهوم تورم

تورم به افزایش عمومی و پایدار قیمت‌ها در یک اقتصاد اطلاق می‌شود که منجر به کاهش ارزش پول و کاهش قدرت خرید افراد می‌شود. تورم می‌تواند اثرات منفی و مثبت مختلفی بر اقتصاد داشته باشد. در حالت کلی، تورم به دو نوع تقسیم می‌شود:

  1. تورم تقاضایی: این نوع تورم زمانی رخ می‌دهد که تقاضا برای کالاها و خدمات بیشتر از عرضه آنها باشد. در این شرایط، فشارهای تقاضا باعث افزایش قیمت‌ها می‌شوند. بطور معمول، تورم تقاضایی در دوران‌های رونق اقتصادی و زمانی که مردم درآمد بیشتری دارند، مشاهده می‌شود.
  2. تورم هزینه‌ای: این نوع تورم زمانی اتفاق می‌افتد که هزینه‌های تولید افزایش می‌یابد. افزایش قیمت مواد اولیه، دستمزدها، یا هزینه‌های انرژی می‌تواند منجر به افزایش قیمت‌ها و در نتیجه تورم شود. این نوع تورم معمولاً از افزایش هزینه‌های تولید و عرضه به وجود می‌آید.

نظریه مقداری پول

نظریه مقداری پول (Quantity Theory of Money) یکی از قدیمی‌ترین و مهم‌ترین نظریه‌ها در زمینه تورم است. این نظریه به ارتباط بین حجم پول در گردش و سطح قیمت‌ها در یک اقتصاد می‌پردازد. بر اساس این نظریه، اگر حجم پول در گردش در اقتصاد افزایش یابد و تولید کالاها و خدمات ثابت باقی بماند، قیمت‌ها نیز افزایش خواهند یافت و این امر منجر به تورم خواهد شد. این نظریه به صورت معادله زیر بیان می‌شود:

MV=PY

که در آن:

  • M حجم پول در گردش،
  • V سرعت گردش پول (البته با لحاظ ضریبی از تولید)،
  • P سطح قیمت‌ها و
  • Y تولید واقعی (سطح تولید) است.

در این معادله، فرض بر این است که اگر حجم پول M افزایش یابد و سایر عوامل ثابت بمانند، بطور مستقیم سطح قیمت‌ها P افزایش خواهد یافت، که همان «تورم» است. به عبارت دیگر، وقتی که پول بیشتری وارد اقتصاد می‌شود، اگر تولید کالاها و خدمات افزایش نیابد، قیمت‌ها به دلیل تقاضای بیشتر برای کالاها و خدمات افزایش می‌یابند.

مثالی از تورم

برای درک بهتر این مفاهیم، به یک مثال عملی توجه کنید. فرض کنید یک دولت تصمیم می‌گیرد که حجم پول در گردش را افزایش دهد. این تصمیم معمولاً در راستای حمایت از رشد اقتصادی و افزایش مصرف اتخاذ می‌شود. دولت می‌تواند این کار را از طریق چاپ پول بیشتر یا سیاست‌های مالی و غیره (مانند کاهش نرخ بهره و افزایش اعتبار) انجام دهد. با افزایش حجم پول در دست مردم، تقاضا برای کالاها و خدمات بیشتر می‌شود. اما از آنجا که عرضه کالاها و خدمات به‌سرعت افزایش نمی‌یابد، فشار تقاضا باعث افزایش قیمت‌ها می‌شود. به عنوان مثال، اگر دولت در کشوری  تصمیم بگیرد که حجم پول را به میزان 20 درصد افزایش دهد، بدون آنکه تولید کالاها و خدمات تغییر کند، تورم به میزان مشابهی (حدود 20 درصد) رخ خواهد داد. این افزایش قیمت‌ها موجب کاهش قدرت خرید مردم و کاهش اعتماد به پول ملی می‌شود.

جمع‌بندی

پس پاسخ ما به این پرسش که «آیا تورم واقعاً پدیده‌ای “پولی” است یا خیر؟» این خواهد بود که تورم را اگر مطابق تعریف پذیرفته‌شده، «رشد پایدار سطح عمومی قیمت‌ها» بدانیم، ناچار از این قاعده تبعیت خواهد کرد که «افزایش نقدینگی است که منجر به تورم خواهد شد»؛ اما یک نکتۀ کلیدی اینجا وجود دارد: «خود افزایش نقدینگی می‌تواند ناشی از عوامل دیگر (مانند افزایش نرخ ارز، انتظارات، افزایش قیمت حامل‌های انرژی و …) باشد». برای نمونه با مکانیزم زیر:

الف) قیمت ارز توسط دولت افزایش می‌یابد؛

ب) قیمت کالاهای سرمایه‌ای و واسطه‌ای تولید که عمدتاً با شدت بسیار بالا به واردات و نرخ ارز وابسته است افزایش می‌یابد؛

ج) واحدهای تولیدی (برای احداث یا توسعه یا سرمایه در گردش و موارد دیگر) شدیداً به نقدینگی افزون‌تر نیاز پیدا می‌کنند؛

د) بانک‌ها دراثر فشار واحدهای تولیدی تسهیلات بسیار بیشتری می‌دهند؛ و خلق ندینگی جدید صورت می‌گیرد؛

ه) نقدینگی جدید در جامعه می‌گردد و با توجه به مکانیزمی که در نظریه مقداری پول توضیح داده شد، سطح عمومی قیمت‌ها افزایش خواهد داشت.

التفات بفرمایید! اینجا، گرچه تورم ناشی از افزایش نقدینگی است، اما خود افزایش نقدینگی، آغازگر، و علت ابتدایی نیست؛ بلکه افزایش نرخ ارز، علت اولیه است. گاهی ممکن است «بنزین» آغازکننده باشد؛ یا سایر حامل‌‎های انرژی، یا هر چیز دیگری.

در یادداشت‌های بعدی، به این مکانیزم‌ها بیشتر خواهیم پرداخت.

مرتبط نوشته ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *