به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری مجله آرونو، تحولات اخیر در منطقه کورسک و حملات به خاک روسیه بهطور طبیعی نگرانیهای زیادی از گسترش جنگ به داخل خاک روسیه ایجاد کرده است، اینکه آیا این حملات میتواند روسیه را به فاز جدیدی از تهاجم و اشغال مناطق بیشتر سوق دهد، بستگی به چندین عامل دارد که در این نوشتار سعی بر تحلیل و بررسی همه جوانب شده است؛
1. واکنش روسیه
تاکنون، استراتژی روسیه بیشتر بر تثبیت مناطق تصرفشده در اوکراین بوده است، اما حملات مداوم به خاک روسیه ممکن است مسکو را تحت فشار قرار دهد که موضع خود را تغییر دهد و بهسمت تصرف مناطق جدید حرکت کند.
این امر بهدلیل نیاز به کنترل و مدیریت مناطق جدید و پیچیدگیهای لجستیکی و نظامی است که با تصرف زمینهای جدید همراه است. حملات به خاک داخلی روسیه میتواند باعث فشار بیشتری بر دولت شود، این فشار میتواند بهصورت افزایش نارضایتی عمومی، نیاز به توجیه جنگ برای مردم و فشارهای دیپلماتیک بینالمللی بروز کند.
اهداف روسیه در اوکراین بهطور سنتی شامل جلوگیری از گسترش ناتو، حفظ نفوذ در منطقه و ارتقاء جایگاه استراتژیک خود بوده است. تصرف مناطق جدید ممکن است بخشی از این اهداف بهشمار رود، اما هزینهها و خطرات آن برای روسیه نیز محتمل است.
از سویی اقدامات نظامی جدید روسیه و تصرف مناطق دیگر، میتواند واکنش شدیدتر جامعه بینالمللی از جمله تحریمهای بیشتر روسیه و حمایت نظامی بیشتر از اوکراین را بهدنبال داشته باشد. استفاده از نیروی انسانی و منابع نظامی برای تصرف مناطق جدید نیازمند ارزیابی دقیق از ظرفیتهای موجود است.
هزینههای نظامی و انسانی بالای یک سیاست توسعهطلبانه ممکن است برای روسیه چالشی جدی ایجاد کند. تصمیم برای تغییر استراتژی و تصرف مناطق جدید بستگی به مخاطرات و منافع سنجیدهشده توسط مقامات روسیه دارد. از سوی دیگر، واکنش و مقاومت اوکراین و حمایت بینالمللی از آن نیز تأثیر مهمی در شکلدهی به تصمیمات آینده روسیه خواهد داشت.
2. فشار داخلی و بینالمللی
روسیه از طرفی با فشارهای داخلی برای پاسخ قاطع به این حملات و از طرف دیگر با فشارهای بینالمللی برای کاهش تنشها مواجه است. تصمیمگیری در این زمینه نیاز به موازنه دقیق فشارهای داخلی و خارجی دارد که به چندین عامل حیاتی بستگی دارد.
با توجه به حملات به خاک روسیه، افکار عمومی میتواند خواستار پاسخ قاطع به این حملات باشد، این مسئله میتواند به افزایش حمایت از دولت و سیاستهای جنگی آن منجر شود، بهخصوص اگر دولت بتواند این حملات را بهعنوان تهدیدات مستقیم علیه امنیت ملی معرفی کند.
گروههای متفاوت در دولت و ارتش ممکن است نظرهای مختلفی در مورد نحوه واکنش داشته باشند، برخی ممکن است برای اقدامات تهاجمیتر فشار بیاورند، در حالی که دیگران ممکن است به دقت و احتیاط بیشتری توصیه کنند.
فشار برای حفظ و تقویت منابع داخلی، بهخصوص در شرایط اعمال تحریمهای بینالمللی، میتواند بر تصمیمگیریهای دولت تأثیرگذار باشد. اقدامات نظامی بزرگتر نیازمند هزینههای اقتصادی بیشتر است که ممکن است با توان اقتصادی روسیه در تضاد باشد.
یکی از ابزارهای اصلی جامعه بینالمللی برای اعمال فشار بر روسیه، تحریمهای اقتصادی و منزوی کردن دیپلماتیک است. تشدید اقدامات نظامی میتواند منجر به افزایش این تحریمها و تأثیرات منفی بیشتر بر اقتصاد روسیه شود.
افزایش حملات به اوکراین ممکن است باعث شود کشورهای غربی حمایت نظامی و مالی خود را از اوکراین افزایش دهند که این مؤلفه عاملی مؤثر در تصمیمگیریهای روسیه است.
روسیه همواره بهدنبال تثبیت نفوذ خود در منطقه و جلوگیری از گسترش ناتو به مرزهایش بوده است. تصمیمات نظامی باید در راستای این اهداف بلندمدت باشند و به حفظ منافع استراتژیک کمک کنند.
هرگونه تصمیم برای تشدید عملیات نظامی باید با ارزیابی دقیق از قابلیتها و منابع بلندمدت نیروهای نظامی روسیه هماهنگ باشد. موازنه بین فشارهای داخلی و بینالمللی نیازمند تحلیل دقیق و در نظر گرفتن جوانب متعدد است.
دولت روسیه باید بتواند میان نیاز به پاسخ قاطع و حفظ حمایت عمومی در داخل کشور و نیز مدیریت تأثیرات و فشارهای بینالمللی بهگونهای موازنه برقرار کند که اهداف بلندمدت خود را به خطر نیندازد.
3. حمایت غرب از اوکراین
حمایت غرب از اوکراین و واکنش روسیه به این حمایت یکی از عوامل کلیدی در تعیین آینده مواجهات میان این دو کشور است. پاسخ روسیه به این حمایت میتواند بهشدت بهروی موقعیت نظامی و سیاسی آن در منطقه تأثیر بگذارد.
در زیر عوامل مختلف مربوط به این موضوع مورد تحلیل قرار گرفته است:
کشورهای غربی مثل آمریکا و اعضای ناتو طیفی گسترده از کمکهای نظامی به اوکراین ارائه کردهاند که شامل تسلیحات پیشرفته، آموزش نظامی و اطلاعات استراتژیک میشود.
اعمال تحریمهای بیشتر بر روسیه و تلاش برای منزوی کردن این کشور در عرصه بینالمللی نیز بخشی از تلاشهای غرب برای حمایت از اوکراین است. افزایش حمایت غرب از اوکراین ممکن است روسیه را مجبور به تغییر استراتژی کند، از جمله افزایش تهاجمات برای تصرف مناطق بیشتر و یا اجرای حملات وسیعتر و مؤثرتر.
روسیه ممکن است تلاش کند سیستمهای دفاعی خود را بهبود دهد و مناطق تصرفشده را بیشتر تثبیت کند تا در مقابل حملات بهتر مقاومت کند.
روسیه ممکن است بهدنبال تقویت روابط و جذب حمایت از کشورهایی برود که از مواضع ضدغربی حمایت میکنند.
تعامل با تسلیحات پیشرفتهای که توسط غرب به اوکراین ارائه میشود، میتواند تهدیدی جدی برای نیروهای نظامی روسیه باشد. هرگونه تشدید اقدام نظامی از سوی روسیه میتواند به افزایش تنشهای بینالمللی منجر شود و احتمال درگیری مستقیم بین روسیه و ناتو را افزایش دهد.
ممکن است غرب در پاسخ به هرگونه تشدید اقدام نظامی از سوی روسیه، حمایت خود را بیشتر کند و تحریمها را شدیدتر کند.
روسیه باید بهصورت جدی نتایج احتمالی هرگونه تغییر استراتژی را بررسی کند. از یک طرف، میتواند به تشدید اقدامات نظامی و تلاش برای تصرف مناطق بیشتر فکر کند، تا از تضعیف موقعیت نظامی و سیاسی خود جلوگیری کند، اما از سوی دیگر، این اقدامات ممکن است به واکنشهای شدیدتر و حمایتهای بیشتر غرب از اوکراین منجر شود که برای روسیه پیامدهای جدی و پرهزینهای بهدنبال خواهد داشت. اولویتبندی دقیق بین تقویت موقعیت نظامی فعلی، مدیریت منابع و تعامل با جامعه بینالمللی میتواند به روسیه کمک کند تا تصمیمات استراتژیکی بهینهتری اتخاذ کند.
4. استراتژی فرسایشی اوکراین
اوکراین با این حملات ممکن است سعی داشته باشد جنگ را برای روسیه فرسایشی کند و هزینههای نظامی و انسانی آن را افزایش دهد. این استراتژی میتواند به روسیه نیز فشار بیاورد که اقدام به تصرف مناطق بیشتر و افزایش قدرت چانهزنی خود کند.
در ادامه به تحلیل جزئیات این استراتژی و واکنشهای احتمالی روسیه پرداخته شده است:
اوکراین با انجام حملات مستمر، از جمله حملات پارتیزانی و حملات به زیرساختهای نظامی و لجستیکی روسیه، میتواند هزینههای مالی و انسانی روسیه را بالا ببرد. جنگ فرسایشی میتواند ریزش روحیه بین سربازان روسی و کاهش کارایی نیروهای نظامی را بهدنبال داشته باشد.
با نشان دادن توان مقاومت و استقامت مقابل تهاجم روسیه، اوکراین میتواند حمایتهای بیشتری از کشورهای غربی جلب کند.
روسیه ممکن است برای مقابله با استراتژی فرسایشی اوکراین، تلاش به تصرف مناطق جدید داشته باشد تا بتواند فضای جغرافیایی بیشتری را کنترل کند و مناطق مهم استراتژیک را در دست بگیرد.
با تصرف مناطق جدید، روسیه میتواند در مذاکرات و تعاملات بینالمللی با قدرت بیشتری چانهزنی کند. افزایش قدرت دفاعی و بهبود زیرساختهای نظامی و لجستیکی میتواند پاسخ روسیه به استراتژی فرسایشی اوکراین باشد.
ادامه جنگ فرسایشی نیازمند منابع مالی وسیع و پایدار است. با وجود تحریمهای گسترده اقتصادی، روسیه با محدودیتهایی در این زمینه مواجه است. جنگ طولانیمدت و افزایش تلفات میتواند نارضایتی عمومی و فشار داخلی را افزایش دهد.
این مسئله میتواند حمایت عمومی از اقدامات جنگی را کاهش دهد. واکنشهای بینالمللی به تصرف مناطق جدید میتواند شامل تحریمهای شدیدتر و افزایش حمایت نظامی از اوکراین باشد که در نهایت بهزیان روسیه تمام شود.
افزایش تهاجم و تصرف مناطق جدید میتواند به افزایش تنشها و خطر درگیری مستقیم بین روسیه و ناتو منجر شود. هر تصرف جدید و هر حمله فرسایشی منجر به افزایش تلفات انسانی میشود که ممکن است پیامدهای اجتماعی و سیاسی گستردهتری بهدنبال داشته باشد.
نظامیگری بیش از حد میتواند به ناپایداری بلندمدت منطقه منجر شود و هزینههای جبرانناپذیری بر روسیه و اوکراین تحمیل کند. استراتژی فرسایشی اوکراین بهمنظور افزایش هزینههای نظامی و انسانی روسیه میتواند اثربخش باشد و فشار قابلملاحظهای بر مسکو وارد کند.
واکنش روسیه به این استراتژی نیازمند برنامهریزی و ارزیابی دقیق منابع و تواناییها است. هرگونه تصمیمی برای تصرف مناطق بیشتر باید با توجه به پیامدهای بلندمدت آن و با در نظر گرفتن میزان توانایی روسیه برای مدیریت منابع و تقویت سیستمهای دفاعی اتخاذ شود. در نهایت، موازنه دقیق میان استفاده از قدرت نظامی و مدیریت هوشمندانه فشارهای داخلی و بینالمللی برای روسیه حیاتی خواهد بود.
بهطورکلی، روسیه در موقعیت دشواری قرار دارد که نیازمند موازنه دقیق میان فشارهای داخلی و بینالمللی است. هرگونه تصمیم به تغییر استراتژی باید با دقت و برنامهریزی انجام شود تا از افزایش تنشها و جبرانناپذیری خسارات ناشی از جنگ جلوگیری شود.
ادامه دریافت حمایتهای قابلتوجه از جانب غرب توسط اوکراین، این کشور را در اجرای موفق استراتژی فرسایشی خود یاری میکند و روسیه را مجبور به بررسی مجدد و بهبود تواناییهای نظامی و دفاعی خود میسازد.
بنابراین، تصمیم روسیه برای ورود به مرحله تهاجمی جدید و تلاش برای تصرف مناطق بیشتر به عوامل متعددی بستگی دارد که باید در نظر گرفته شوند. تحولات آینده در این زمینه تا حد زیادی به نحوه پاسخگویی طرفین و تغییرات در حمایتهای بینالمللی بستگی خواهد داشت.
نویسنده: معصومه محمدی کارشناس روسیه
انتهای پیام/+