به گزارش خبرگزاری مجله آرونو، این روزها بیستوچهارمین نمایشگاه رسانههای ایران در حال برگزاری است و تعداد زیادی از فعالان رسانهای از سراسر کشور در این رویداد بزرگ رسانهای حاضر شدهاند؛ رویدادی که نماد و نشان سالانه مطبوعات و نشریات و خبرگزاریهای متعدد ایران اسلامی است و پس از وقفهای چندساله بار دیگر فعالان رسانه و روزنامهنگاران و اهل قلم را گرد هم آورده است.
رسانههایی که مینگارند و محتوا میسازند و هر کدام هدفی را دنبال میکنند؛ آنها در زمانه کنونی که به «عصر ارتباطات» شهره است، کارشان بهویژه در مواجهه با رسانههای معاند و مهاجم خطیرتر است.
یکی از موضوعات خطیر در زمان کنونی، تهاجم فرهنگی با بهتر بگوییم تهاجم به فرهنگ است؛ موضوعات بحث برانگیز فرهنگی در حال حاضر نقش رسانهها در مقابله با تهاجم فرهنگی از طریق بازتعریف مفاهیم فرهنگی است که این مهم مورد توجه متولیان فرهنگی و رسانهای قرار گرفته و از سویی متولیان آموزشی نیز درصدد تقویت نقش رسانه در فرهنگ سازی و پیشگیری از تهاجم فرهنگی هستند.
در مورد تأثیرات رسانهها بر جامعه و فرهنگ تحقیقات زیادی در مکانها و زمانهای مختلف انجام شده است و همه کسانی که در ارتباط با تأثیر رسانهها بر جامعه و فرهنگ کار میکردند، با یک معمای بزرگ مواجه شدند؛ تحقیقات آنها از زمانها و مکانهای مختلف مبین این موضوع بود که رسانهها بر زندگی افراد چنان تأثیرات بسیار جزئی دارند و در طرف دیگر میبینیم که تأثیر رسانهها چنان در زندگی افراد عمیق است که نمیتوان آن را نادیده گرفت و جالب اینجاست که هر دو نتیجه دارای پشتوانههای بسیار مطمئن و موثق هستند.
تأثیر رسانهها بر افراد در کوتاه مدت بسیار جزئی است، اما در بلندمدت این تأثیرات جزئی تبدیل به جریان خواهد شد و تأثیرات بسیار عمیقی خواهد گذاشت؛ به مرور زمان و با پیشرفت انسان این شیوهها و وسایل نیز تغییر کردند و به شکل روزنامه، تلویزیون، رادیو و فضای مجازی فعلی درآمدند که اکنون آنها را در دنیا به نام وسایل ارتباط جمعی میشناسند و افراد فراوانی میتوانند از طریق این وسایل با هم ارتباط برقرار کنند.
در حال حاضر این وسایل ارتباطی به یکی از ضروریترین وسایل زندگی بشریت تبدیل شده که هر فرد بدون این وسایل تعامل با افراد دیگر برایش بسیار دشوار یا غیرممکن است، همچنین در سال ۱۹۳۹ و با آغاز جنگ جهانی دوم کشورهای غربی برای تخریب روحیه دشمنانشان به استفاده از وسایل ارتباط جمعی از جمله رادیو رو آوردند و توانستند از این روش نیز نتیجه مثبت حاصل کنند که این موضوع خود اهمیت وسایل ارتباطی را دوچندان کرد.
با پایان این جنگ و آغاز جنگ سرد بین بلوک شرق و غرب کشورهای توسعهیافته به این موضوع پی بردند که دیگر دوران جنگهای نظامی و استفاده از سلاحهای کشتار جمعی به پایان رسیده و باید بهگونهای دیگر دنیا را اداره کرد به همین دلیل روی به جنگ نرم آوردند که مهمترین سلاح این شیوه جنگی رسانههای جمعی بودند.
با مشهود شدن نفوذ این وسایل در زندگی شخصی افراد و تبدیل شدن آن به مهمترین منبع برای تغییر نگرش و عقاید مردم، استعمارگران همچنان بر خواستههای خود پافشاری کردند و این بار در حوزه فرهنگی قصد نفوذ به کشورها را داشتند که متأسفانه کشور ما نیز از این جریان مستثنا نبوده است.
در کشور ما علاوه بر فعالیت شبکههای مختلف ضد انقلاب ماهوارهای، رسانهای تعاملی و پرمخاطب به نام فضای مجازی وجود دارد که اکثر مخاطبان آن از قشر جوان جامعه هستند، که بهراحتی با پیامهای ترغیبی دشمنان نظام در نگرششان تغییر ایجاد میشود.
مسئله نفوذ فرهنگی دشمن از طریق رسانههای معاند، تا آنجا مورد اهمیت قرار گرفت که اکثر اندیشمندان ارتباطات دنیا مجبور به یافتن راه چارهای برای خارج شدن از این بنبست شدند که بعد از تحقیقات فراوان اکثریت آنها «آموزش سواد رسانهای در بین عامه مردم» را پیشنهاد کردند.
سواد رسانهای، مهارتی است که لازم است افراد در کنار استفاده از رسانهها و فضای مجازی بهعنوان یک رسانه تعاملی، به آن مجهز شوند، همچنین این دیدگاه میتواند یک ناظر هوشمند و درونی شده رژیم روحی جوانان را تنظیم کند و بهطور معمول وقتی تأثیرات نامناسب انواع رسانهها مانند برنامههای غیرمجاز شبکههای ماهوارهای و فضای مجازی بر جوانان که بهصورت مشکلات اخلاقی و آسیبهای اجتماعی تأثیرگذار را به فرصت تبدیل کند.
سواد رسانهای میتواند به مخاطبان رسانهها بیاموزد که از حالت انفعالی و مصرفی خارج شده و به معامله متقابل و فعالانهای وارد شوند که در نهایت به نفع خود آنها است، به دیگر سخن، سواد رسانهای کمک میکند تا از سفره رسانهها بهگونهای هوشمندانه و مفید بهرهمند شویم. ما نیز میتوانیم برای کاهش تأثیر برنامهسازی رسانهها بر افراد، با افزایش مهارتهای پردازش اطلاعات و درک هدف اصلی پیامهای ارتباطی بهجای پذیرش سطحی معنای آنها، به عمق مسئله نفوذ و آنها به فرصت تبدیل کنیم.
بیشک تبدیل کردن این تهدیدها به فرصت، از طریق دیدگاه سواد رسانهای همت والای دستگاه اجرایی و سازمانهای مردمی را میطلبد، همچنین نمایشگاههای سالانه مطبوعات و برگزاری کارگاههای آموزشی و سخنرانیهایی ذیل موضوع تهاجم به فرهنگ میتواند اثربخش باشد.