به گزاش خبرنگار مجله آرونو، ورود اینترنت به ایران در دهه ۷۰ شمسی و بهرهمندی از انواع وسایل ارتباطجمعی و سرعت انتقال و گردش اطلاعات در جامعه و به دنبال آن، تولید انواع نرمافزارهای جدید ارتباطی و عضویت بخش وسیعی از جامعه در شبکههای اجتماعی علاوه بر فرصتهای متنوع، چالشهای نوپدیدی را بین خانوادهها بهویژه قشر جوان به دنبال داشته و گاهی مراودات در فضای مجازی منجر به بروز مشکلات جدید برای فرد یا افراد حاضر در این فضاها شده، بهنوعی میتوان گفت که امروزه تهدیدات فضای مجازی، نگرانیهای جدی ایجاد کرده است.
بهیقین نقش نهادها، ارگانها و دستگاههای متولی امور فرهنگی و اجتماعی برای مقابله با چالشهای نوپدید فضاهای مجازی و شبکههای اجتماعی پررنگتر است تا جایی که برای ساماندهی و مقابله با این چالشها و درعینحال تبدیل تهدید به فرصت، باید برنامهریزی در سطح کلان کشور انجام شود.
با توجه به نگاه کارشناسان به فضای مجازی، استفاده از این فضا و رسانههای نوظهور، نیازمند دانشی است که باید کاربران از آن بهرهمند باشند تا از آسیبها و تهدیدات در امان بمانند و چالشهای پیش روی آن را بشناسند.
با توجه به اهمیت سنین نوجوانی و تمرکز هجمههای رسانهای، پرداختن به مقوله سواد رسانهای، بیشازپیش احساس میشود، ازاینرو خبرگزاری مجله آرونو در پنجمین برنامه نقد و نظر خبرگزاری با عنوان «نوجوان، سواد رسانهای و هیجانات اجتماعی» که با حضور حسین حقپناه، صاحبنظر و مدرس حوزه سواد رسانهای، سیدمحمدصادق سجادزاده، جامعهشناس و کارشناس حوزه نوجوان، احمد فروزبخش، مدرس سواد رسانهای، بهناز عابدی، مدیر فرهنگسرای رسانه شهرداری اصفهان، حامد کمال، مدرس سواد رسانهای و مجید شریفیفر، جامعهشناس و کارشناس حوزه سواد رسانه برگزار شد، به واکاوی سطح سواد رسانهای در کشور بهویژه نوجوانان و تأثیر این مهارت در کنترل هیجانات منفی اجتماعی در این گروه سنی پرداخته است.
در بخش نخستِ این میزگرد که میتوانید متن آن را از اینجا مطالعه کنید به تأخیر ۵۰ ساله ورود سواد رسانهای به فضای آموزشی، نبود آمارهای دقیق از سطح این مهارت، نقش سواد رسانهای و ارتباط آن با وقایع اخیر در کشور پرداخته شد. در بخش دوم این میزگرد، به نبود محتوای مناسب برای آموزش سواد رسانهای در حوزه نوجوانان، شکاف نسلی و مقوله سواد رسانهای در کشور و توجیهنبودن برخی نهادهای متولی در حوزه سواد رسانهای پرداخته شد. مشروح بخش پایانی این میزگرد را در ذیل از نظر میگذرانید.
تبعات اجتماعی پایینبودن سطح سواد رسانهای برای نوجوانان
سیدمحمد سجادزاده، جامعهشناس و مدرس سواد رسانهای اظهار کرد: ابتدا باید این پرسش مطرح شود جامعهای که از سطح سواد رسانهای پایینی برخوردار است، از نظر اجتماعی و فرهنگی چه کارکردی دارد و نوجوانان در این جامعه از لحاظ رفتاری و هیجانات در چه وضعیتی هستند؟
وی افزود: وقتی از جامعه حرف میزنیم، منظورمان آگاهی اجتماعی و اطلاعاتی است که مردم دریافت میکنند یا آدابورسوم و نوع مواجهه اجتماعی خودشان را شکل میدهند؛ این در رابطه با سطحی از حوزه اجتماعی تحت عنوان جامعهشناسی معرفت یا بخش دانایی، آگاهی و اطلاعات روزمره مردم است.
این جامعهشناس و مدرس سواد رسانهای تصریح کرد: برخلاف گذشته که دانش مردم براساس آگاهی خانوادگی، انتقال سینهبهسینه یا برمبنای آدابورسوم بود، بهجرئت میتوان گفت امروز جای خود را به کسب اطلاعات از رسانه داده است. وقتی به رسانه اشاره میشود، منظور همه شئون و ابزارهای رسانهای است. از پلتفرمها، رسانههای عمومی، صداوسیما و حتی موسیقی این تعریف را دربرمیگیرد، بنابراین این موارد از بزرگترین منابع آگاهی و دریافت اطلاعات است که طبق آن قضاوت میکنند و ارتباطاتشان را شکل میدهند.
وی گفت: اعتقادات، عناصر ارزشمند زندگی اجتماعی و هسته سخت و مبنای اصلی شکلگیری بسیاری از تعاملات اجتماعی فضاهای رسانهای هستند. جامعهای که رسانه منبع اصلی اطلاعات آن است، بهجرئت میتوان گفت بزرگترین سهم را در شکلدهی سبک زندگی مردم، افکار، اندیشهها، علاقهها، رفتارها و حب وبغضهای مردم دارد و اینکه با این رسانهها چگونه باید با آن برخورد کرد، مسئله مهم دیگری است که نیاز است به آن پرداخته شود.
تبدیلشدن رسانهها به عنصر تعیینکننده در روابط خانوادگی
سجادزاده خاطرنشان کرد: رسانه یک ابزار ارتباطی جدی است و پیامهای تعیینکنندهای هم دارد. خود رسانه به ما میگوید چگونه ارتباط برقرار کنیم، حتی امروز رسانه به عنصر مهم تعیینکننده در روابط خانوادگی تبدیلشده است. خانوادهای که چهار نفر عضو دارد، با عضوی دیگر به نام رسانه، شاهد یک عضو جدید در خانواده است که وارد این نهاد اولیه شده، عضوی که به عنصر جدی و تعیینکننده تبدیلشده است.
وی ادامه داد: هر چه ازلحاظ زمانی جلو میرویم، رسانه خودش را بیشتر به ما تحمیل میکند و در ساختار اجتماعی ما تعیینکننده میشود. گاهی یک سریال از تلویزیون پخش میشود، حتی تکیهکلامها و محاورههای جاری مردم و نوع ادبیات مردم را تغییر میدهد، بنابراین رسانه منبع جدی الهام بخش و اثرگذار در بحثهای اجتماعی و هیجانات عمومی است.
این جامعهشناس و مدرس سواد رسانهای با بیان اینکه نوجوان بهعنوان بخشی از این عرصه اجتماعی و از کاربران عمده رسانهها و شبکههای اجتماعی است که باید ویژه به آن توجه داشت، تأکید کرد: سواد رسانهای از ابزارهای تعیینکننده است؛ مهم این است که ما از رسانه خوب، بجا، بهدرستی و با تسلط کامل استفاده کنیم.
مؤثر بودن نسبت فضای اجتماعی نوجوان و سواد رسانهای
وی ادامه داد: نسبت فضای اجتماعی نوجوان و سواد رسانهای، نسبتی تعیینکننده یا به تعبیری مؤثر است؛ هر چه سواد رسانهای نوجوانان و مهارتهای رسانهای تسلط به ابزار رسانه بیشتر باشد آن جامعه سالمتر است. نوجوان مستقل از حوزه و عرصه حیات اجتماعی نیست و درمجموع هر دستفرمانی که برای فضای اجتماعی داریم همان را برای نوجوان داریم اما آن چیزی که در این سالها از آن غفلت شده و همچنان هم تدارم دارد، تربیت شهروند انتخابگر است. شهروند گزینشگر میتواند در شرایط مختلف درست انتخاب کند. این انتخاب میتواند در فضای رسانه، خبر، عرصه عمومی یا حتی انتخابات باشد.
سجادزاده خاطرنشان کرد: اگر همه همت ما بر این باشد و کمک کنیم که ذهن فعال تفکر انتقادی ما از یک مصرفکننده منفعل و پذیرا، به مصرفکنندهای پویا و انتخابگر تبدیل شود، آن زمان میتوان گفت که در حوزه کارکردهای منفی رسانه پیشگیری کردهایم. بابت هیجانات اجتماعی در فضای رسانهای دلواپس یا نگرانیم زیرا مخاطب، فرزند یا شهروندمان است. اگر حاکمیت را بهمثابه والد در نظر بگیریم که شهروندانش، چه شهروند باشد یا نوجوان، باید کمک کنیم به سطحی از توانمندی برسد که خود او انتخاب کند و روی پای خودش بایستد.
وی با بیان اینکه بزرگترین کلیدی که باید در فضای روی آن تأکید شود، مسئله انتخابگری است، گفت: شبکههای اجتماعی امروز اتمسفری را خلق کردهاند که میزان هیجان را به بالاترین سطح خود رسانده است. رسانه بهعنوان یکی از فضاهای جدی سرعتبخش و شتابدهنده مؤثر است، همچنین فقدان مهارتهای مصرف رسانهای در شکلگیری این شرایط مؤثر است.
این جامعهشناس و مدرس سواد رسانهای اضافه کرد: یک دهه طول میکشد تا در نسلی تغییر نگرش ایجاد شود. محصلی که تا دیروز مسئله حجاب، حیا و روابط اجتماعی برای او جدی بوده، بهتدریج براثر فضاهایی که رسانهها و پلتفرمها ایجاد کردهاند، بهجایی میرسد که میگوید: برای انجام این مباحثِ اعتقادی مردد هستم!
وی اضافه کرد: نوجوان در این فضا، خوب میبیند، خوب کپی میکند، خوب درک میکند و بهخوبی آنالیز میکند اما آنالیز او کودکانه است و برای ما قابل فهم نیست. کودکی که در فضای رسانهای، انبوهی از شخصیتها، کاراکترهای انیمیشنی و انبوهی از رفتارهای اطرافیان و جامعه پیرامون را میبیند که از اتفاق متأثر از رسانه هستند.
سجادزاده افزود: امروز کودک ما با کودک ۱۰ سال قبل متفاوت بوده و بهشدت رسانهای است. این کودک صبح که بیدار میشود در همهجا گوشی، باب اسفنجی و شخصیتهای اسطورهای پیرامونش هستند و شب هم که میخوابد با گوشی تلفن همراه خوابش میبرد. این کودک خردسال که ما تصور میکنیم زیست مؤثری در فضای رسانهای ندارد، اتفاقاً بزرگترین آیتمهای شخصیتی را از رسانه میگیرد.
وی خاطرنشان کرد: امروزه تنوعخواهی، تجربهها و کنجکاوی، شخصیت نوجوان را درک نمیکنیم و هیجان، کنجکاوی و احساس او را به رسمیت نمیشناسیم. براساس همین موضوع، نوجوان برای یک سیاستگذار والد موجودی ناشناخته است، بنابراین در طراحیها هم ترجیح میدهیم خیلی سراغ او نرویم.
غفلت از تولید محتوا مناسب برای نوجوانان در فضای مجازی
این جامعهشناس اظهار کرد: جنس برنامه برای کودکان خیلی راحت است اما جنس تولید کار و محتوا برای نوجوان، سخت و پیچیده است، چراکه باید خودمان را با نوجوان شریک کنیم و در برنامهریزی عنصر کنشگر نوجوان را به رسمیت بشناسم و برای او جایگاه تعریف کنیم.
وی تأکید کرد: نوجوان در فرآیندی که در آن تعامل نکند، همراه نمیشود و گوش نمیدهد اما درجاییکه با آنها وارد مذاکره یا تعامل بهصورت مشارکتی میشویم، احساس میکنند جدی گرفته شدهاند. این در ساختار شخصیتی نوجوان تعیینکننده است که به چه اندازه او را جدی بگیرید.
سجادزاده گفت: در ایران میزان نورمال شخصیت نمایشی، به نسبت نورمال جهانی بهشدت بیشتر از آن چیزی که ما تصور میکنیم بالاتر است. شخصیت نمایشی پارامتر شخصیتی تعیینکننده است که عنصر رفتار را رفتارها و آیتمهایی شکل میدهد، شرایطی که در فضای اجتماعی ۱۵ سال اخیر ایجادشده، میزان رشد شخصیت نمایشی بهویژه در بین دختران بوده که از میانگین جهانی بالاتر است.
وی افزود: راهکار در این رابطه یکجانبه نیست و باید راهبردی و چندگانه باشد. ابتدا باید بپذیریم در شرایط تغییرات رسانهای هستیم و دنیای نوجوان با زیست ما تغییر کرده و متفاوت است و با راهبردهای تربیتی، دیروز نمیتوانیم او را پرورش دهیم.
این جامعهشناس و مدرس سواد رسانهای اضافه کرد: بهطورقطع شیوههای تربیتی در خانواده و حاکمیت باید تغییر کنند، ضمن اینکه ضرورت دارد رویه تربیتی ما از رویه یکسویه به دو یا چند سویه تغییر مسیر بدهد. امروز باید برای موج سنگین تغییراتی رسانهای آماده شویم. مدل مواجهه تدافعی یا پاک کردن صورتمسئله، راهکار درستی نیست و مسیری که تاکنون برای امر مهم نوجوان لحاظ شده، همین پاک کردن صورتمسئله بوده است.
وی تأکید کرد: اگر میخواهیم برای نوجوانان کاری کنیم نمیتوانیم بدون نقش دادن به خود نوجوان این کار را انجام دهیم؛ همه مشکلات ما در مواجهه با نوجوانان این است که ما داریم برای آنان تصمیم میگیریم. اما حتی اگر تصمیم هم بگیریم باید خودشان را هم در این تصمیم دخیل کنیم.
سجادزاده ادامه داد: رسانه ابزاری جدی است و حذف شدنی از زندگی بشر نیست؛ بدون تردید تغییرات جدید در آینده بشر مبتنی بر تغییرات رسانه است. هوش مصنوعی، متاورس، اینترنت اشیا و دیگر فناوریهای مشابه همه و همه این را نشان میدهد و ثابت میکند، پس در این فضا نمیتوان با مدل حذف پیش رفت.
وی تصریح کرد: یکی از مشکلات ما این است که ظرفیتهای جدی رسانه را برای نوجوانمان هموار نکرده و به او فرا نمیدهیم چگونه از این ابزار استفاده کند و ابزار در خدمت او باشد.
در حوزه ارتقای سطح سواد رسانه برای نوجوانان فکر جدی شود
مجید شریفیفر، مدرس سواد رسانهای تصریح کرد: فضای مجازی منطبق بر واقعیت نیست، به این دلیل که در آن بزرگنمایی، دروغ، برجستهسازی و تلاش برای پذیرفتن غیرواقعیتها حاکم است. از طرفی رسانه ابزاری برای انتقال پیام است. مردم بهویژه نوجوانان، شاهد پدیدههایی غیراخلاقی همچون ریا، نفاق و دوگانگی هستند، حالا اگر رسانه بر این موج سوار شود، این نازیباییها برجستهتر میشود، به همین خاطر میتواند تفکرات نوجوان را راهبری و مدیریت کند و آن را به سمت ناواقعیتها سوق دهد.
وی افزود: به همین جهت نیاز است که در حوزه ارتقای سطح سواد رسانه برای نوجوانان، فکر جدی شود و اهمیت بیشتری نسبت به گذشته به این حوزه داده شود. وقتی به بسیاری از تعارضها و دوگانههای کاذب، پاسخ داده نشود، رسانهها پاسخ میدهند و سوار بر این موج دوگانههای کاذب میشوند، همین امر باعث میشود که نوجوان حس کند دچار هویت پراکندهشده است.
این مدرس سواد رسانهای ادامه داد: به عبارت بهتر، نوجوان به دنبال تکیهگاههای فکری و احساسی قاطع و محکم میگردد. وقتی مراجع فکری در کشور خوب عمل نکنند و در عمل، تکلیف نوجوان در مواجهه با آنچه در جامعه به آن “ارزش” گفته میشود روشن نباشد، دچار سرگردانی میشود و به سراغ سرانههای جمعی میرود و آنچه در آن رسانهها با تکرار و تعلیق و برجستهسازی و سایر تکنیکهای رسانهای بهعنوان ارزش معرفیشده، ملاک با ورود عمل نوجوان قرار میگیرد.
وی با اشاره بهاتفاقهای اخیر در کشور تأکید کرد: بخشی از خشمی که در جامعه وجود دارد، بهخاطر بیعملی نهادهای حوزه رسانه و حوزه فرهنگ است و به دلیل تعارضات و پاسخ داده نشدن به پرسشهای مختلف، این خشم بیشتر میشود. امروز دعوا بر سر روایت اول است؛ مردم میگویند نتیجه پیگیری قضائی اختلاسها چه شد و به کجا رسید یا موضوعات اجتماعی یا اقتصادی دیگر که بهعنوان چالش مطرح بود چه سرانجامی پیدا کرد؟ به همین دلیل بخشی از مسئله ما تبیین در حوزه مسئولان و مدیران و عملکرد آنان است.
گزارش از کورش دیباج، دبیر سرویس فرهنگ و هنر خبرگزاری مجله آرونو