آرونو /همدان پدیدههای نو ظهوری چون “سینما و عکاسی” که در عرصه امروز و در پناه کثرت تولید و پیشرفت تکنولوژی ماهیت جدیدی را در حوزه فرهنگ و هنر و ارتباطش با مخاطب ایفا میکنند، اما این دگرگونی صنعتی در جامعه ایرانی متناسب با ساختارهای فرهنگی و آموزشی پیش نرفته است.
به گزارش آرونو ؛ این امر در حوزه سینما و عکاسی منجر به یک فروپاشی و یا آشفتگی فرهنگی مخصوصاً در زیست زندگی ایرانی شده و در این میان تلویزیون به عنوان یک رسانه ملی در اشاعه چنین روندی نقش عمده ای را ایفا کرده است، هرچند آنچه امروزه سینما و عکاسی در ایران با آن مواجه است از همان روزهای آغازین دست به گریبان بوده؛ از مسائلی چون سیاستگذاری، دولتی بودن، ممیزی، سرمایه، ضعف اندیشه، نبود یک سیستم منسجم در حوزه قانونگذاری سینما، محدودیت سوژه تا مشکل فیلمنامه همگی عناصری هستند که همچون اختاپوس ” فعلیت سینما ” را برای زنده بودن دشوار و سخت کرده است.
در زمینه واکاوی و بررسی مشکلات حوزه سینما، فیم بلند و کوتاه و عکاسی با یکی از کارشناسان و فعالان این حوزه به گفت و گو نشستیم؛
” امید وفایی”، کارشناس کارگردانی سینما و کارشناس ارشد ادبیات نمایشی، مدرس دانشگاه و انجمن سینمای جوانان ایران و آموزشگاه های سینمایی و کارشناس امور هنری اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان همدان است.
وی تولید بیش از ۳۰ فیلم کوتاه، سریال و تله فیلم در حوزه داستانی، مستند و انیمیشن، حضور در جشنواره های ملی و بین المللی، کسب جوایز بهترین فیلم، کارگردانی، تدوین، فیلمنامه و انیمیشن از جشنواره های معتبر ملی و بین المللی، داوری جشنواره های بین المللی و ملی و دبیری جشنواره ملی فیلم و عکس ” آگر ” را در کارنامه کاری خود دارد.
وفایی عضو شورای پیچینگ (تصویب فیلمنامه) استان های تبریز، کرمانشاه و همدان بوده و مدیریت انجمن سینمای جوانان تویسرکان (۱۳۹۴-۱۳۹۷) و ملایر (۱۳۹۶-۱۴۰۱) را نیز عهدار است.
■ سینما در ایران، بیشتر یک کالای سیاست زده است
این کارگردان بیان کرد: از همان روزی های ابتدایی که پای رضا شاه در عرصه سیاست به تاریخ سینما باز شد و با جلوگیری از ورود بعضی از تجهیزات سینمایی از طریق بندر انزلی ناخواسته نخستین فیلم تاریخ سینما را به نام دیگری رقم زد تا پا اندازهای فرهنگی که برای فروش فیلم همچون کالای بازاری دست به حربه هایی از محتویات بی اصل و نسب زدند تا آشفتگی و پارادوکس های فرهنگی در سینمای بعد از انقلاب و نگاه کاریکاتور گونه به مباحث ایدئولوژیک و اخلاق در کنار عناوین عنوان شده، همگی ساختار سینمایی را در فرآیند سینوسی ناپایداری قرار داده است.
امید وفایی در گفتوگو با آرونو ؛ با اشاره به اینکه ثبات پذیری این امر مستلزم جراحی های بزرگ و پر خطر در حیطه آموزش و تولید سینما است، ادامه داد :واقعیت امر این است که سینما در ایران بیش از آنکه یک صنعت سرگرمی و فرهنگ ساز شمرده شود، بیشتر یک کالای سیاست زده است که داعیه اخلاق گرایی دارد و در این میان وضعیت اقتصاد و تورم جامعه را نیز نمی توان نادیده گرفت؛ حذف کالای فرهنگی، نخستین وضعیت یک خانواده ایرانی در شرایط اقتصادی ضعیف است.
این مدرس دانشگاه خاطرنشان کرد: باید به این نکته اشاره داشت که بازنمود سینما در حوزه داستان گویی و روایت، رابطه مستقیمی با فرهنگ زیستی جامعه دارد، این تفکر و نگاه قبل از انقلاب با تاثی از جامعه زیستی ایران دست به تولید فیلم هایی زد که عنصر غالب زندگی در چنین جامعه همان بود که باید باشد هرچند در این میان نمی توان ساخت و تولید فیلم هایی چون طبیعت بی جان، تهران پایتخت ایران، گوزن ها، خشت آینه، چشمه، تنگسیر، رگبار و گاو را که به لایه های دیگری از جامعه می پرداخت که درحال شکل گیری و رشد بود.
وی افزود: با وقوع انقلاب اسلامی و تغییر ساختار و زندگی جامعه ایرانی بر اساس دیدگاه ایدئولوژی مذهبی که از دیرباز در جامعه ایرانی وجود داشت و در برهه سال ۵۷ به ثمر نشست و نفس کشید، تجربه سینما به بازنمود فضای فرهنگی متاثر از تجربه زیستی در حوزه ایدئولوژی مذهبی پرداخت و در حوزه فرهنگ و هنر نیز فیلم هایی چون دونده، خانه دوست کجاست، روایت فتح، ناخدا خورشید، هامون، بودن یا نبودن و جدایی نادر از سیمین و … که در جشنواره های جهانی جایگاه سینمای ایران را تثبیت و معرفی و تا حدودی سهم بزرگی در معرفی جامعه زیستی ایرانی ایفا کرد.
مدیر انجمن سینمای جوانان ملایر اظهارکرد: واقعیت این است که طی سال های اخیر فیلمفارسی با شکلی نو در ساختاری جدید و با دوری از مظاهر مبتذل به شکلی از تفاخر زندگی تجملی و نوعی از فرهنگ ریاکاری و بازنمود داستان های سخیف در بستر لودگی این بار در قالب رویکرد اخلاق گرایانه امروزی به بقای خود ادامه داده است.
وفایی با بیان اینکه سینمای ایران به شدت از نظر چرخه تولید و بازآفرینی سرمایه برای ادامه حیات خود در مضیقه است، گفت: مستهلک بودن تجهیزات، عدم وجود کارشناسان خبره در هر دو سو سازمان های نظارتی و عوامل تولید کننده فیلم، هجوم تازه کاران بی سواد، هجوم کاسبکاران پول شویی و مفسدان اقتصادی و تضعیف بنگاه های فرهنگی در قالب آموزشگاه های متعدد در این صنعت و از همه مهم تر ضعف در توزیع و پخش و عدم استانداردسازی سینما، در کنار تغییر سیاست های سینمای که با تغییرات سیاسی دولت ها همراه است متاسفانه چشم انداز روشنی پیش روی سینمای دولتی نمی گذارد.
■ راه نجات در دستان سینمای مستقل و سینماگران دغدغه مند
این مدرس دانشگاه خاطرنشان کرد: سینمای ایران به شدت از تغییرات سیاسی جامعه تاثیرپذیر است و تغییرات سیاسی سینوسی با اثرگذاری بر قوانین سینمایی بر این صنعت در جامعه ایرانی تاثیر می گذارد، شاید بتوان راه نجات سینمای ایران را در سینمای مستقل و از سویی سینماگرانی دانست که بدون ورود به آلودگی های اقتصادی با مطرح کردن دغدغه های واقعی اجتماعی بدون وابستگی های سیاسی به بقای خود ادامه می دهند.
وفایی تصریح کرد: شاید در این راه دستاوردهای فیلمسازان بزرگ حوزه فرهنگ راهگشای آینده این صنعت در جامعه ایرانی باشد و این تنها بارقه امید از سوی سینماگران فرهنگی تحصیل کرده است که با پیوند دانش سینمایی به روز با دغدغه های فرهنگی امروز و شناخت از تاریخ ایرانی – اسلامی جامعه ایرانی، نماینده تمام قد سینمای ایران در استانداردهای جهانی باشد.
” ■ فیلم و عکس”؛ یکی از منابع تغییر الگوی جامعه
مدیر انجمن سینمای جوانان ملایر در بخش دیگری از سخنان خود اظهارکرد: “فرهنگ” اساس هر جامعه است و به شکلی غریزی پیوند دهنده رفتارهای مختلف اجتماعی آنهم از طریق ابداع اشکال اجتماعی که رفتار فعالیت های افراد جامعه را هماهنگ می کند و به همین دلیل در جامعه رو به رشد و توسعه یافته، فرهنگ به یکی از دغدغه هایش تبدیل می شود.
وفایی ادامه داد: امروزه به اعتقاد بسیاری از صاحبنظران، ” فیلم و عکس” یکی از مهمترین منابع تولید و تغییر الگوهای اجتماعی و فرهنگی یک جامعه محسوب می شوند.
وی افزود: به همین دلیل اهمیت مراکز تولید هنری فیلم و عکس همچون ” انجمن سینمای جوانان ایران” مخصوصاً در شهرستان ها در راستای ساختار فرهنگی یک شهر با توجه به بازنمود خرده فرهنگ های جاری، می تواند عاملی تاثیرگذار در معرفی حوزه فرهنگی و هنری و حتی ظرفیت های اقتصادی یک منطقه یا شهرستان با توجه به فضای زیستی آن باشد.
این مدرس دانشگاه با اشاره به اینکه بین آنچه که در حوزه هنر فیلمسازی و عکاسی در جریان است با آنچه که سیاستگذاران فرهنگی می اندیشند دوری عجیبی نهفته است؛ افزود: نبود یک کارشناس فرهنگی در راس مجموعه های مدیریت فرهنگی شهرها در ارگان های مختلف و تعاریف آنان در حوزه فرهنگ که گاه تفاوت های آشکاری وجود دارد، متاسفانه فضای فعالیت فرهنگی و هنری را از متولیان فرهنگی ربوده است.
این کارگردان و فعال هنری ادامه داد: این در حالی است که بودجه فرهنگی سازمان های یاد شده بیش از بودجه های تخصیص یافته به هنر و فرهنگ شهر است و اگر هم باشد نیازهای سخت افزاری و عمرانی از اولویت های این حیطه به شمار می رود.
■ نگاه غیرکارشناسی متولیان فرهنگ؛ دردی بی درمان
وفایی یادآورشد: از سوی دیگر تاسیس ساختمان های بزرگ و عریض و یا تعمیرات سالن های نمایشی که در سال خالی از مخاطب و اثر است، دردی است بی درمان و این نگاه از ساختار غیرحرفه ای و غیرکارشناسی متولیان فرهنگ صادر می شود که دلخوش به ارقام و آمار جذب های میلیاردی سرمایه هستند در حالیکه کوچکترین اعضای هنری و فرهنگی شهر در عطش حمایت برای تولید اثر خود به سر می برند.
مدیر انجمن سینمای جوانان ملایر تصریح کرد: از یک سو این آسیب حمایتی و نبود دانش و شناخت از عناصر فرهنگی و هنری یک خطه با توجه به بافت زیستی آن و از سوی دیگر فعالیت خالقان صاحب اثر و فیلمسازان و عکاسان بدون دانش کاربردی در حیطه قصه گویی و روایت کاربردی، همگی دست در دست هم آفت و بلای این حرفه فرهنگ ساز شده است.
این مدرس دانشگاه هشدار داد: هنرمندان با پای نهادن در دنیایی که به شدت محصور و شخصی شده و بی تناسب با ساختار زیستی جامعه زندگی آنان در داستانگویی بوده که برگرفته از نوع خودشیفتگی در برداشت از منابع غربی به شکلی نادرست است و همین امر تولیدات هنری را در ورطه بیگانه ای از تجربه زیستی خود هدایت می کنند و این امر برای هنری چون ” عکاسی و فیلمسازی” نیز صادق است.
مدیر انجمن سینمای جوانان ملایر افزود: این موضوع سبب شده هنر بصری که باید با توجه به ساختار فرهنگی موجود شکل بگیرد، شبیه آثاری بیگانه شود که هیچگونه قرابت رفتاری و فرهنگی با جامعه خود را ندارد و همین امر باعث می شود مخاطب در برخورد با چنین اثری دچار شکلی از بی هویتی و در نتیجه زایش موجودی ناقص الخلقه در حوزه فرهنگ و هنر شود.
وی ادامه داد: نبود زیرساختارهای مناسب برای تولید محتوا و عدم تجهیزات کافی برای ساخت اثر در مقابل اغماض و کم لطفی متولیان فرهنگ، آینده ای به شدت خطرناک را برای بسترهای نابهنجار فرهنگی فراهم می کند که تبعات فراوان دارد.
وفایی بیان کرد: خلق اثری هنری به استقلال فکری و مالی وابسته است و رشد آن در بستر آموزش درست در حیطه مدیریت منابع مالی از تولید و فروش و عدم وابستگی به نهادهای دولتی است.
مدیر انجمن سینمای جوانان ملایر افزود: با این اوصاف و با توجه به وجود نهادهای حمایتی، پیشنهاد می شود که سازمان هایی که قرار است حامی این هنرمندان بشوند، حمایت مالی و تجهیزاتی شوند زیرا با توجه به شرایط سازمان هایی چون انجمن سینمای جوانان ایران که داعیه دار آتیه و آینده سینمای ایران هستند و از نیرو و تجربه طولانی در این حیطه برخوردارند، نباید همچنان در مضیقه حمایت های مالی، عمرانی و تجهیزاتی باشند.
وی ادامه داد: متاسفانه به خاطر نبود کارشناس فرهنگی و هنری در مجموعه مدیریت های شهری این آسیب بیش از پیش لطمات جبران ناپذیری را به بدنه فیلمسازی و عکاسی شهرستان وارد کرده است، از سوی دیگر کنار گرفتن متولیان فرهنگی شهرستان و توجه آنان به مفاهیم حاشیه و خارج از دستور فرهنگ و هنر، فضای تولیدات آثار هنری را با چالشی جدی روبرو کرده است.
این کارگردان و فعال هنری با بیان اینکه این نوع نگاه در کنار ناهمگونی جهان بینی خالقان اثر در حیطه آموزش کاربردی و دوری آنان از ادبیات و شیوه های مدرن قصه گویی، به ساختار فرهنگی و هنری و نیروی جوان در آینده لطمات جبران ناپذیری را می زند، گفت: برای درمانش باید هزینه های هنگفتی شود.
وفایی با اشاره به اینکه ” فرهنگ” زیربنای تمام ساختارهای سیاسی، اقتصادی جامعه است، افزود: با وجود مشکلات فراوان در این زمینه انجمن سینمای جوانان ملایر با تشکیل دوره های آموزش فیلمسازی، دروس سینمایی، تشکیل ” کانون عکاسان ملایر” که یکی از گروه های تاثیرگذار در حوزه عکاسی استان است و همچنین تولید فیلم با وجود بی مهری از سوی مسئولان مربوطه در حوزه شهری و متولی فرهنگ شهرستان، همچنان برای تثبیت جایگاه این هنر فرهنگ ساز تلاش می کند و موفق ظاهر شده است.
انتهای پیام