به گزارش خبرنگار مجله آرونو، خبرنگاری تلفیقی از عشق، هنر، امانتداری و تعهد به جامعه است. خبرنگار، عاشقی هنرمند است که با سلاحی به نام قلم، رویدادها را انعکاس میدهد. خبرنگاران همچون یک مسیر دوطرفه و پل ارتباطی بین مردم و مسئولان میتوانند با بهرهگیری از توانمندیهای خود، زمینه اصلاح مستمر و هدایت افکار عمومی را فراهم آوردند و با شناخت نیازهای مردم، مطالبات اجتماعی را با تکیه بر اخلاق و قانون همچنین حفظ حرمت افراد جامعه، به تصمیمگیران و مدیران اجرایی منتقل کنند و با معرفی خدمات نظام و دولت، زمینه افزایش سرمایههایاجتماعی را مهیا سازند.
خبرنگاران به عنوان بانفوذترین اهرم آگاهیرسانی در سختترین شرایط، لحظهای خود را جدا از تولیدکنندگان، صنعتگران و اصناف نمیبینند و با حضور و آگاهیبخشی خود در همه حال، پل ارتباطی مهم و بیواسطه بین مردم و مسئولان به شمار میآیند.
خبرنگاران نمایندگان افکار عمومی و سربازان جنگ نرم هستند که با وجود چالشها و مشکلاتی که لحظه به لحظه با آن دست و پنجه نرم میکنند، درد جامعه را به دردهای خود ارجح میدانند و در میدان خبر با قلمی که در دست دارند در حد بضاعتخود زخمها را التیام میبخشند.
آنچه امروز تنگناها را رقم زده و جامعه را دستخوش موانع وکاستیها کرده است، اگر به وسیله فعالان عرصه خبر که خود از بطن مردم بهشمار میروند، به گوش مسئولان نرسد، شاید از زخمی کوچک به جراحتی بزرگ و چرکین تبدیل شود که درمان آن آسان نباشد.
هرچه تکنولوژی پیشرفت کند و دنیا متحول شود، نهتنها از اهمیت خبر و خبرنگار کاسته نمیشود، بلکه نیاز به وجود افراد فعال در این حوزه بیش از پیش احساس میشود. اگرچه خبرنگاری در کشورهای توسعه یافته، در زمره شغلهای معتبر قرار گرفته است، اما شاهد هستیم در کشور ما خبرنگاران از ابتداییترین امکانات، رفاهیات و حمایتها برخوردار نیستند.
در واقع خبرنگاران زبان گویای آلام جامعه خود هستند، در حالی که بار سنگین دشواریها را با خود بهدوش میکشند و دم برنمیآورند یا گوش شنوایی برای مصائب خود نمییابند.
هفدهم مردادماه «سالروز شهادت شهید محمود صارمی» بهانهای است برای اینکه خبرنگارانی که در ۳۶۴ روز سال، خود را فراموش کردهاند تا مشکلاتجامعه را عنوان و پیگیری کنند، یکروز را برای خود ببینند و از محدودیتها و ممنوعیتهای خود پرده بردارند.
حقیقت این است که خبرنگاران از سادهترین حقوق خود محروم هستند و از حداقلهایی چون قراردادهای کاری، بیمه، مسکن یا سهام عدالت بهرهای نبردهاند و در این مسیر با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکنند.
از عمدهترین مشکلات این قشر فرهیخته و فرهنگی جامعه، بیمه پایه تأمین اجتماعی است، سالها است میشنویم که این شغل در لیست شغلهای سخت قرار گرفته است، در حالی که، کمتر خبرنگاری را سراغ داریم که با شرایط سخت و زیانآور، بازنشسته شده و به حق و حقوق خود دست پیدا کرده باشند.
خبرنگاران چه در رسانههایمکتوب و چه غیرمکتوب فعالیت داشته باشند، همه به شغل شریف و سخت خبرنگاری مشغولند، حال آن که برخی از این عزیزان از سوی دفاتر و برخی تحت حمایت بیمه هنرمندان قرار میگیرند، این در حالی است که بین این دو بیمه که هر دو به نام بیمه خبرنگاران و هنرمندان، مزین است، از زمین تا آسمان تفاوت احساس میشود.
نداشتن امنیت شغلی یا بهتعبیری ناپایداری شغلی، مشکلات مالی و معیشتی و نبود تشکل صنفی در برخی استانها، از جمله مشکلات قشر خبرنگار است که موجب شده است روزنامهنگاران و خبرنگاران آینده مبهمی را از شغل خود داشته باشند و از اقشار ضعیف جامعه محسوب شوند.
به فرمایش مقاممعظمرهبری، ارائه روایت اول، مهمترین موضوع در جامعه امروز خبری بهشمار میآید؛ حال آن که شاهد هستیم خبرنگاران که باید به موقع از اخبار صحیح و دقیق مطلع شوند تا اولین روایتکننده اخبار باشند، به دلیل کمتوجهی برخی دستگاههایاجرایی در حاشیه قرار میگیرند و نمیتوانند به خوبی رسالت خود را انجام دهند. میطلبد دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی برای روشن شدن افکار عمومی و کوتاهشدن دست رسانههای بیگانه، خبرنگاران داخلی را در رسیدن بهاهداف مقدسشان حمایت و هدایت کنند.
یادداشت از: اکرم یوسفی، خبرنگار مجله آرونو