به گزارش خبرنگار مجله آرونو، اولین چرخش قلمش، امضا پای نامه شرافت و آزادگی بود که تا پای جان بر این عهد استوار باشد. از کوه تلخیهای موجود، تنها قلهاش را برای تلنگر به جامعه نشان دهد و باقی را در دل خود دفن کند. هر روز تار موهای سپیدش را بشمارد و به اینکه امروز بیشتر از دیروز است، افتخار کند.
خبرنگار در راه حرفهاش، سلامت و تندرستیاش را مانند گلوله برفی بر کف دستانش گرفته و بیهیچ گلهای ذرهذره آب شدنش را به تماشا نشسته است.
سلامت، در گذشته به عنوان تندرستی یا نداشتن بیماریها و ناهنجاریهای جسمانی تعریف میشد و هرکس که از لحاظ جسمی مشکل و یا ناراحتی نداشت، فردی سالم تلقی میشد. اما امروز تعریف سلامتی تغییر کرده است. امروز سلامت انسان از ابعاد مختلف جسمی و روانشناختی بررسی و تأیید میشود. بنابر تعریف سازمان بهداشت جهانی، سلامت به عنوان «سلامت جسمانی در کنار نداشتن هیچگونه مشکل روانی، اجتماعی و اقتصادی» تعریف میشود.
جسم و روان انسان با یکدیگر ارتباط متقابل دارد و همانگونه که ناراحتی جسمی میتواند زمینه افسردگی و بیماریهای روانشناختی را در فرد افزایش دهد، ناراحتیهای روانشناختی، به ویژه اضطراب و استرس، نیز تأثیر منفی مستقیم بر سلامت جسم فرد دارد زیرا علاوه بر برهم زدن چرخه هورمونی و تعادل خوراک و خواب و ایجاد بیماریهای مختلف، انگیزه و حساسیت فرد در مراقبت از جسم را نیز تحت تأثیر قرار میدهد.
لازم است خبرنگاران به عنوان قشری از جامعه که شغلی پرتنش و سرشار از تجارب تلخ و سخت دارند، بیشتر مراقب سلامت روان خود باشند و نسبت به چگونگی حفاظت از روان خود آگاهی بیشتری کسب کنند.
خبرگزاری مجله آرونو، به مناسبت هفدهم مرداد که به دلیل سالروز شهادت محمود صارمی، خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) به دست نیروهای طالبان در سال ۱۳۷۷، روز خبرنگار نام دارد، موضوع سلامت روان خبرنگاران را مورد بررسی قرار داده است که مشروح آن را ادامه میخوانید:
رد همیشگی رویدادها بر ناخودآگاه خبرنگار
هوشنگ حبیبیبسطامی، خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در گفتوگو با خبرنگار مجله آرونو اظهار میکند: معتقدم اگر در برداشتی سطحی، روان را به دو سطح خودآگاه و ناخودآگاه تعبیر کنیم، هرچند منِ خبرنگار، خودآگاهم را از خبر و فعالیتهای رسانهای مرتبط با رویدادها دور نگه دارم بیشک در ناخودآگاه من تأثیراتی برجای میماند و اگر بخواهم رد این اثرات را پی بگیرم و ذهن خود را بکاوم، شاید به نشانی سرراستی نرسم اما بیتردید، نمودهایی از آن را در خود و ناخودآگاه خود به روشنی خواهم یافت.
وی میافزاید: هر چند ترازویی نیست که این اثر یا اثرات را به مدد آن بسنجم اما تجربه من از برخی رویدادها و حالات روحی و روانی پس از آن، گویای خراش ناشی از این رویدادها یا حداقل برخی رویدادهای خاص بر روان من خبرنگار به مثابه یک انسان با همه احساسات انسانی است.
خبرنگار ایسنا در ادامه میگوید: اینکه بعد از حادثه واژگونی قطار در دامغان و مرگ دلخراش و سوختن در آتش تعدادی از هموطنان که در آذر ۱۳۹۵ رخ داد، تا چندین روز بر لایههای مختلف زندگی فردی و حتی بر اشتهای من تأثیر داشت، احتمالاً گویای اثر مخرب بر سلامت روان من باشد.
حبیبیبسطامی تصریح میکند: سالها پیش یک دانشآموز روستایی برای نجات جان همکلاسی خود که در استخر کشاورزی افتاده بود، دل به دریا زد و در استخر شیرجه رفت و دیگر برنگشت. این حادثه نیز از دیگر خبرهایی بود که تا چندین روز در من باقی ماند و اثرات آن در رفتارهای فردی و نگرشم به زندگی دیده میشد، آن روزها این حادثه و حال و هوای آن را با یادداشتی تحت عنوان «علی به آب زد و سر از آسمان درآورد» با مخاطبان ایسنا در میان گذاشتم.
وی میافزاید: در حقیقت نمیدانم تأثیر رویدادهایی از این دست که کم هم نبوده است، بر سلامت روان من به عنوان خبرنگار و راوی آنها چقدر بوده اما تجربه من به روشنی گویای این است که برخی حوادث و رویدادها بعد از روایت و یا مخابره شدن، برای من تمام نمیشود و چیزی از آنها برای روزها و گاه هفتهها و ماهها در من رسوب میکند و چه بسا همینها بر روان من، ردی از خود به جا میگذارد که شاید برای سالها و شاید برای همه عمر با من و ما میماند. ردی که شاید گاه چنان عمیق باشد که در روزهای اول خواب و اشتها و حتی روابط فردی و اجتماعی ما را نیز متأثر از خود کند.
خبرنگار ایسنا میگوید: حالا که از این منظر به رویدادهای گذشته و پوشش آنها نگاه میکنم و در پی نشانههایی به جا مانده از آنها در خود میگردم، به این نتیجه میرسم که خبرها و رویدادهایی هست که من خبرنگار بعد از روایت آنها، دیگر به همه آنچه که قبل آن بودهام برنمیگردم و چه بسا حالا انسان دیگری هستم، انسانی با ردی زخمی و خونآلود از یک رویداد یا انسانی با انبساطی همیشگی از یک حال خوب!
حبیبیبسطامی خاطرنشان میکند: با این حال، تاکنون حتی یک بار هم به فکر رها کردن کار، حتی به صورت موقت نبودهام زیرا عشق به این کار در وجود من نهادینه شده و از انجام آن با همه سختیها لذت میبرم. حتی پیشنهاد کار در مجموعههای دیگر را نیز هرگز قبول نکردهام.
تبدیل شدن تجربههای تلخ به خاطرات شیرین با کسب نتیجه مطلوب
مریم آلمومن، عکاس خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) نیز به خبرنگار مجله آرونو میگوید: هر کاری اگر قرار است به درستی انجام شود، تنش و اضطراب خاص خود را دارد اما خبرنگاری به دلیل حساسیت بالا، تنش بیشتری در پی دارد و گاهی بیشتر زندگی خصوصی انسان را درگیر میکند اما فکر میکنم اگر نتیجه مطلوبی در پی داشته باشد، تنش و استرس خنثی شده و تبدیل به شیرینی میشود.
وی میافزاید: بعضی گزارشها، عواقبی برای خبرنگار در پی دارد و تا مدتها باعث ایجاد مزاحمت عوامل خارجی میشود. برای مثال در تهیه یکی از گزارشهای تصویری که اتفاقاً گزارش بسیار خوبی هم شده بود، طرفین مربوط به آن موضوع خبری، منِ خبرنگار را مقصر میدانستند و هریک به نحوی من را متهم به جانبداری از طرف مقابل میکردند و ناخواسته وارد دعوا و دادگاه این دو طرف شدم و مدام با تلفن یا حضوری مزاحم من بودند، تا جایی این کشمکشها یک سال طول کشید و بهقدری مرا از لحاظ روحی خسته کرده بود که حتی تصمیم گرفته بودم این کار را رها کنم؛ اما وقتی این ماجرا به پایان رسید، نظرم عوض شد و به کارم ادامه دادم.
عکاس ایرنا میگوید: طی این گزارش عکسهایی خلق کردم که یکی از آنها، نشان مطبوعات ایران را دریافت کرد و به این ترتیب تجربه تلخ من تبدیل به یکی از شیرینترین خاطرات زندگیام شد، بهطوری که هنوز هم با دیدن آن عکس احساس خوبی میگیرم.
آلمومن تصریح میکند: بسیار پیش آمده است که در طول کار تجربههایی کسب کنم که حالم بد شود اما تا به حال پیش نیامده است که نیاز ضروری به مراجعه به روانشناس داشته باشم و سعی کردم خودم حال خودم را بهتر کنم.
وی میافزاید: خبرنگاری حرفهای است که در آن با کاوشگری به نگاهی جدید از دنیای اطراف میرسی و دیگر نمیتوانی آن نگاه را دنبال نکنی. تبدیل به انسانی جدید و کنشگر میشوی که دیگر تنها به خود و زندگی شخصیاش تعلق ندارد بلکه با تمام جامعه و مردم احساس نزدیکی و همدردی میکند و میخواهد هرچه را میبیند تجزیه و تحلیل کند و با نمایش تصاویر یا نوشتن مطلب، به حل مشکلات مختلف کمک کند.
اضطراب را عوامل خارجی بر خبرنگار تحمیل میکنند
یکی از روزنامهنگاران که تمایل ندارد نامش آورده شود به خبرنگار مجله آرونو میگوید: من با این موضوع که خبرنگاری کاری پراضطراب است، موافق نیستم. این کار سرشار از عشق و زندگی است و کسی که واقعاً این کار را دوست داشته باشد، تنش ناشی از آن را درک میکند و در تلاش است کار خود را بهخوبی انجام دهد.
وی میافزاید: من تنش و اضطرابی در کار خود نمیبینم، مگر زمانی که عوامل خارجی به این کار وارد کار شوند و با ایجاد مزاحمت بخواهند بخشی از اخبار را حذف کنند؛ در این زمان واقعاً احساس ناخوشایندی تجربه میکنم.
این روزنامهنگار خاطرنشان میکند: به دلیل عشق به روزنامهنگاری، با وجود سختیهای پیش رو حتی یک روز هم از کار جدا نشدهام. در تمام دوران فعالیتم، همواره به اجبار مرخصی میرفتم و حتی در زمان مرخصی هم برای روزنامه خبر و گزارش تهیه میکردم. در طول زندگی حرفهای خود، فقط برای کارهای ضروری مرخصی گرفتم و هرگز این کار دوست داشتنی را با وجود سختیهایی که دارد، رها نکردم و نمیکنم.
وی اظهار میکند: اگر کسی در خمیرهاش عنصر خبرنگاری داشته باشد، از رنج و تنشهای این کار بیشتر از آسایش لذت میبرد. در واقع نوعی وسوسه آدم را به دنبال خود میکشد و هرگز خبرنگار را رها نمیکند؛ بهطوری که برای این شخص، کار خبری حتی از غذا خوردن و خوابیدن نیز کماهمیتتر نیست.
این روزنامهنگار میافزاید: اگر بر کار تمرکز داشته باشیم و مطلب مورد نظر را کامل و درست به مخاطب برسانیم، از اضطراب و دشواریهای کار واهمهای نخواهیم داشت. البته درجه حساسیت انسانها تفاوت دارد و در بسیاری از مواقع، واکنش آنان نسبت به محرکهای بیرونی متفاوت است و در نتیجه میزان دچار شدن هریک از افراد به استرس و تأثیر کار بر زندگی شخصیشان با یکدیگر تفاوت دارد.
وی میگوید: احساسات این کار بهقدری زیبا است که اگر روزی دوباره متولد شوم، باز هم به حرفه روزنامهنگاری وارد میشوم با اینکه از نظر اقتصادی هیچ دستاوردی ندارد.
این روزنامه نگار اظهار میکند: در کار خبرنگاری، با ناشناختهها روبهرو هستیم و روزمرگی و تکرار جایی در این کار ندارد و همین موضوع این کار را دوست داشتنی کرده است. البته تنش و آسیبهای روحی، به شاخه کاری خبرنگار هم بستگی دارد، اما در مجموع خبرنگاران مسائل مهم و بزرگ را زودتر از سایر افراد میفهمند و این دانستن برای انسان بسیار مهم و ارزشمند و در عین حال تنشزا و رنجآور است.
وی میافزاید: میتوان با حرفه خبرنگاری به جامعه فهماند که با فعالیت درست رسانهها، جامعه قویتر به سمت جلو حرکت میکند. خبرنگار میتواند نیازهای جامعه را برای مخاطب بیان کند و بیشک خبرنگار یکی از مهمترین ارکان جامعه است.
خود مراقبتی، حلقه گمشده سلامت روان
حمید پورشریفی، استاد دانشگاه و رئیس انجمن روانشناسی ایران در گفتوگو با خبرنگار مجله آرونو اظهار میکند: سلامت، تنها نداشتن بیماری نیست؛ بلکه داشتن توانایی ایفای نقشهای جسمی، روانی و اجتماعی نیز از مؤلفههای تعریف سلامت از دیدگاه سازمان بهداشت جهانی است.
وی میافزاید: فردی دارای سلامت است که نه تنها با مشکلات جسمی و روانشناختی مواجه نیست، بلکه میتواند نقشهای اجتماعی خود را به درستی ایفا کند، بهزیستی روانشناختی دارد و هدفمند میتواند در راستای زندگی پیش برود. در این تعریف، نگاه ایدهآل حاکم است و در عمل، همه انسانها به این هدف ایدهآل نمیرسند.
رئیس انجمن روانشناسی ایران میگوید: خبرنگار از بخشهای بسیار مهم یک جامعه توسعه یافته یا در حال توسعه است زیرا بدون خبرنگارانی که شفافیت را به جامعه تسری ببخشند، سلامت اجتماعی که بر سلامت روانشناختی تأثیر مستقیم دارد، محقق نمیشود.
پورشریفی تصریح میکند: ممکن است خبرنگار با موقعیتهای تروماتیک مواجه شود که این تجربه به ویژه اگر بارها تکرار شود، میتواند باعث ایجاد اختلال استرس پس از سانحه شود.
وی با اشاره به حساسیت شغلی خبرنگاران میافزاید: ممکن است خبرنگار از افرادی با جایگاه اجتماعی و اقتصادی بالا مطالباتی داشته باشد و آن افراد با امکانات بالایی که در اختیار دارند، شرایط را برای او سخت کنند و بنابراین انتظار میرود خبرنگاران بیش از باقی اقشار جامعه از اختلالات اضطرابی در رنج باشند و همچنین اگر نتوانند کار خود را آنطور که در نظر دارند انجام دهند، به اختلالات خلقی مانند افسردگی نیز دچار شوند.
رئیس انجمن روانشناسی ایران میگوید: برای فائق آمدن بر این موارد، اولین قدم این است که رسالت خبرنگاری به او کمک میکند. این موضوع بسیار مهم است اما کافی نیست. در کنار آن لازم است خبرنگار بداند که در معرض آسیب است و به خودمراقبتی از ابعاد جسمانی، هیجانی و معنوی بپردازد اما معمولاً خودمراقبتی توسط خبرنگاران لحاظ نمیشود زیرا تمرکزشان بر دنیای بیرون است و گاهی توجهی به مراقبت از خود ندارد.
پورشریفی خاطرنشان میکند: از مصادیق خودمراقبتی این است که خبرنگاران با یکدیگر به گفتوگو و بازگویی روانشناختی تجربیات خود، منتها نه از جنس نشخوار فکری و مرور بدختیها، بپردازند. این ابراز هیجانها باعث میشود راحتتر بتوانند سختی این راه را به جان بخرند.
وی میافزاید: از طرفی، در تعامل با یکدیگر و بازگویی روانشناختی، متوجه میشوند که در تجربه این احساسات تنها نیستند و اینکه بدانند عواطف و احساساتشان عادی است، کمک زیادی به تحمل آن خواهد کرد.
رئیس انجمن روانشناسی ایران میگوید: به گفته مولانا، تن ز جان و جان ز تن مستور نیست و این هردو بر هم اثر متقابل دارند. برای مثال، پیادهروی روزانه باعث میشود انرژی بهتری داشته باشیم و شب راحتتر بخوابیم و روز بعد را با انرژی بیشتر آغاز کنیم و راحتتر با چالشهای کاری کنار آیم؛ برعکس این موضوع، اگر پیادهروی با ذهن آشفته و افکار منفی و نگرانی همراه باشد، آنطور که باید و شاید بهره نخواهد داشت.
پورشریفی اظهار میکند: به همین ترتیب، زندگی را با فکر منفی، اضطراب و تنش پیش ببریم، مشکلات جسمانی بیشتری را تجربه میکنیم و این افکار خود را به شکل دردها و مشکلات گوارشی نشان میدهند؛ علت و ریشه مشکلات جسمی بیشتر کسانی که به پزشک مراجعه میکنند، مسائل روانشناختی است.
رئیس انجمن روانشناسی ایران میگوید: به عنوان عضوی از جامعه روانشناسی، روز خبرنگار را تبریک میگویم. جامعه روانشناسان در تعامل با خبرنگاران خواهند بود و باعث خوشحالی است اگر بتواند کاری برای افزایش سلامت روانشناختی و بهبود عملکرد خبرنگاران انجام دهد.