به گزارش خبرگزاری مجله آرونو، یکی از تئوریهای مهم در حوزه رسانه، نظریه چارچوبسازی است که بر اساس آن، رسانهها جهان اطراف را به وسیله کلمات، تصاوی ر و موسیقی در چارچوبی خاص عرضه میکنند؛ چارچوبی که بر ادراک و تفسیر مخاطب اثر میگذارد.
در ادامه مروری بر این تئوری و برخی از مصادیق آن خواهیم داشت:
این دو تصویر نکته جالبی دارد؛ وقتی کلمه Iran را در دو مرورگر آمریکایی گوگل و مرورگر روسی یادندکس جستوجو میکنید، اختلاف عجیبی بین تصاویر میبینید؛ اما نتیجه این همه تفاوت در تصاویر جستوجو شده چیست و چه پیامدی ممکن است داشته باشد؟
یکی از نظریههای مهم رسانه که در پی پاسخ به این سوال مطرح است، نظریه framing theory یا چارچوبسازی است.
بر اساس این نظریه، رسانهها با ارائه یک چارچوب شناختی، نحوه ادراک واقعیت را تعیین میکنند تا بتوانیم دنیای اطرافمان را تفسیر کنیم و بر اساس آن دنیا را بفهمیم.
وقتی در مطالعات رسانه از چارچوبسازی صحبت میکنیم، منظور آن است که رسانه جهان اطراف را در چارچوب خاص یا با یک عینک خاص، میبیند تا متناسب با آن چارچوب دنیا را بفهمیم.
اتفاقی که در این میان میافتد آن است که رسانه ابتدا موضوعی را برجسته میکند، سپس آن را در چارچوب معنایی خاص، تفسیر میکند.
در واقع رسانه اول میگوید «به چه فکر کن.» و در ادامه میگوید «چطور تفسیر کن.»
رسانهها چارچوبسازی را با استفاده از کلمات، تصاویر، موسیقی و استفاده از تکنیکهای اقناع انجام میدهند.
پس باید مراقب باشیم تا هر زمان تصویر یا ویدئویی دیدیم، بدانیم که آن رسانه قصد چارچوبسازی دارد.
رسانهها با چارچوب خوشمزهتر میشوند!