به گزارش خبرگزاری مجله آرونو، در دنیای امروز، رسانهها تنها به انتقال اخبار بسنده نمیکنند؛ آنها با بهرهگیری از تکنیکهای پیچیده روانشناختی و ارتباطی، میتوانند افکار عمومی را شکل دهند و حتی مسائل ساده را به بحرانهای بزرگ تبدیل کنند؛ در دنیای پرآشوب اطلاعات، سواد رسانهای و توانایی تحلیل اخبار بیش از پیش ضروری شده است تا در برابر دستکاریهای خبری و شایعات ایستادگی کنیم.
رسانهها نهتنها اخبار را به اطلاع عموم میرسانند، بلکه در شکلدهی به افکار و نگرشهای عمومی نقش بسزایی دارند. این ابزار قدرتمند گاهی در خدمت اهداف خاص قرار میگیرد و با بهرهگیری از تکنیکهای پیچیدهای همچون برجستهسازی و تحریف اخبار، افکار عمومی را به مسیرهایی هدایت میکند که شاید در ابتدا به نظر غیرواقعی بیاید. با استفاده از تکنیکهای مختلف روانی و ارتباطی میتوانند یک حادثه ساده را به بحرانی پیچیده تبدیل کنند. این جنگ روانی که امروز در سطح جهانی جریان دارد، نیازمند هوشیاری و سواد رسانهای از سوی مردم است تا بتوانند در برابر شایعات و دستکاریهای رسانهای ایستادگی کنند.
کار رسانهها برجستهسازی است
بر این اساس امیدعلی مسعودی، کارشناس حوزه رسانه در گفتوگو با خبرنگار مجله آرونو اظهار کرد: ما یک عملیات و یک جنگ روانی داریم که ابزار این دو نوع عملیات و جنگ، رسانهها هستند؛ به همین خاطر کشورهای بیگانه برای نفوذ در کشورهای دیگر بهطور معمول با هزینه بسیار سنگینی رسانههای جدیدی را راهاندازی میکنند تا افکار عمومی آن جامعه را در راستای اهداف خود شکل دهند.
وی با بیان اینکه در این جنگ یا در این عملیات که روی روان، رفتار و کردار افراد تأثیرگذار است، تکنیکهای مختلفی را به کار میبرند که مجموعه اینها در علوم ارتباطات و روانشناسی وجود دارد، ادامه داد: بیبیسی اسامی افراد را با احترام بیان میکند، اما بدترین دروغها را به آنها میچسباند، در مقابل آن ایراناینترنشنال درباره نسبت به افراد بیاحترامی میکند و مؤدبانه صحبت نمیکند، همچنین ابتدا بعضی اخبار درست را میگوید و سپس بهتدریج سراغ اخباری میرود که نادرست و غیرقابل قبول است.
کارشناس حوزه رسانه تصریح کرد: برجستهسازی تکنیک دیگری است که بسیار از آن استفاده میشود و اصولاً کار رسانهها برجستهسازی است، بهطوری که یک موضوع ساده را آنقدر روی آن تاکید میکنند تا بهعنوان یک مسئله مهم دربیاید؛ حالا این مسئله را ممکن است بهصورت یک موضوع ناراحتکننده ابلاغ کنند همچون اتفاقی که بر سر یکی از دانشجویان خوبمان در نزدیکی کوی دانشگاه تهران پیش آمد و مورد سرقت واقع شد و جان به جانآفرین تسلیم کرد. بعد از این اتفاق اکنون شاهد هستیم که رسانههای بیگانه دارند ابعاد دیگری به آن میدهند یعنی یک موضوعی که ممکن است در هر کشور، در هر جا و هر زمانی اتفاق بیفتد همچون آمریکا، اروپا یا آلمان و موارد از این دست… آیا قتل و سرقت در آن کشورها انجام نمیشود؟ پس چرا از آنها را نمیآیند برجستهسازی کنند؟ اما میآیند این مطلب را از ابعاد مختلف برجستهسازی میکنند و نتیجه را به آنجا میرسانند که امنیت در جامعه ما وجود ندارد! در حالی که این موضوع یک اتفاق است که نباید اتفاق بیفتد و باید هم دانشجویان و هم نیروی انتظامی تلاش بیشتری کنند تا شاهد چنین اتفاقاتی نباشیم. باید بدانیم اینها جریاناتی نیست که همیشه اتفاق افتاده باشد، بلکه همیشه بهصورت سلسله حوادثی مطرح میشود، بنابراین یک اتفاق نادر را بهعنوان یک اتفاق همیشگی برجسته میکنند.
وی افزود: در تکنیکها از ظرفیت آماری استفاده میکنند، یک چیزی را کم و یک چیزی را زیاد نشان میدهند؛ برای مثال در رابطه با تورم با وجود اینکه خیلی آمارهای دقیقی در ایران وجود دارد و مسئولان ما میگویند که تورم بالایی داریم اما از آن طرف آنها آنقدر این تورم را بالاتر اظهار میکنند که واقعاً قابل قبول نیست.
مسعودی گفت: رسانهها گاهی از تکنیکی استفاده میکنند که ما به آن تحریف برای تکذیب میگوئیم؛ یعنی ابتدا مسئلهای را بهصورت غلط مطرح میکنند و سپس با استناد به آن میآیند و بهطور کلی نفی میکنند، بهعنوان مثال چیزی که اساساً در ایران اتفاق نیفتاده است را مطرح میکنند و بعد که کل اذهان عمومی را دچار تشویش کردند میگویند چنین اتفاقی نبوده است! اما با این حال در واقع این تکنیک اثر اولیه خود را گذاشته است.
وی اظهار کرد: خبرشویی از تکنیکهای مهمی است که اخبار را از منابع نامعتبر و ناشناخته دست به دست میکنند و بهعنوان مثال میگویند یک مقام مسئول در فلان جا گفت، اما نمیگویند و نمیدانیم این مقام مسئول کیست یا میگوید یکی از منابع معتبر ما در تهران گفت و خیلی مشخص نیست و شبیه شایعه است، اما بهعنوان یک امر قابل قبول است.
اگر با رسانه سروکار داریم باید سواد رسانهای داشته باشیم
کارشناس رسانهای با بیان تکنیک تکرار ادامه داد: در این تکنیک یک موضوعی را به شکلهای مختلف در قالب خبر، گزارش و موارد از این دست قرار میدهند و بعد با گواهیهای همزمان از یک خبر از ناحیه چند رسانه بهقدری تکرار میکنند که برای رسانهها و مخاطبان قابل قبول باشد.
وی با اشاره به تکنیک برچسبزنی تصریح کرد: در تکنیک برچسبزنی واژه و مفهومی را که نزد عموم منفی و منفور است را میآورند و بهطور مثال میگویند مدیران فلانجا فاسد هستند و آنقدر روی این برچسب تکیه میکنند و گواهی آثار میآورند که مردم همه فکر میکنند همه مدیران ما فاسد هستند! در حالی که اگر نسبت بگیریم، یک تا دو فرد فاسد نسبت به چند هزار مدیر سالم وجود دارد.
مسعودی با بیان تکنیک برندسازی افزود: تکنیکهای عملیات روانی در حوزه خبر و رسانه زیاد است، اما مهمترین آنها که در بیبیسی هم شاهد هستیم این است که میگوید همیشه من راست میگویم و همه ابعاد خبر را میگویم، همچنین از مسئولان نظام نام میبرد، اما اخبار را بهگونهای چینش میکند که مخاطب در نهایت نسبت به مسئولان اظهار نارضایتی کند.
وی گفت اگر با رسانه سروکار داریم باید سواد رسانهای داشته باشیم باید سواد اطلاعاتی و انتقادی داشته باشیم؛ اینها چیزهای پیچیدهای نیست، بهطوری که ما میتوانیم از کسانی که با این رسانهها پیچیدهتر کار کردهاند و تجربه یا آشنایی دارند راهنمایی بگیریم.
کارشناس رسانهای اظهار کرد: باید بتوانیم رسانهشناسی داشته باشیم، یعنی بدانیم که سخنپراکنی بیبیسی چگونه انجام شده است؟ مالکان شبکه چه کسانی هستند؟ چه اهدافی دارند؟ پشت صحنه اینها چه کسانی هستند؟ آیا دلسوز ما هستند یا خیر؟ بهعنوان مثال در مورد ایراناینترنشنال یا صدای آمریکا که معلوم است برای دولت آمریکا هستند وهمیشه این تکنیک را به خرج میدهند، آنچه گفته میشود اظهار نظر خود شخصی که حرف میزند نیست؛ این یکی از تکنیکهای عملیات روانی است، چرا که اگر بد باشد میگوید به من ربطی ندارد و اگر خوب باشد میگوید ما در صدای آمریکا آن را پخش کردهایم.
وی با بیان اینکه سرمایهدار اصلی ایراناینترنشنال رژیم صهیونیستی است، در همین راستا آیا ما باید به گزارشها و خبرهای این رسانه توجه کنیم؟ ادامه داد: چون صداوسیمای ما کمتر حالت کنشی دارد، همین مسئله موجب میشود که مخاطبان ما در داخل کشور همیشه واکنشی باشند، یعنی آنهایی هم که دارای سواد رسانهای هستند همیشه باید بگویند که این قابل قبول نیست و شایعه است و این تفاسیر غلط است! در حالی که صداوسیمای ما میتواند روایت خبری و گزارش تفصیلی خود را زودتر از رقبای خارجی در رسانههای بیگانه مطرح کند.
مسعودی تصریح کرد: هرجایی که اتفاقی بیفتد چه در ایران چه در خارج از کشور، ما در یک جهان به هم پیوسته به سر میبریم، ما در جهانی هستیم که کوچکترین اتفاق در هر نقطه از جهان بلافاصله به کوچکترین روستاهای کشور هم میرسد، بنابراین رسانههای ما بهویژه صداوسیما نقش بسیار مهمی در اقناع مخاطبان و افزایش سواد رسانهای آنها برای مقابله با رسانههای بیگانه دارد.
وی افزود: ما بر اساس ارزشهای اسلامی خود نمیتوانیم دروغ بگوییم، اما میتوانیم حادثهای را که اتفاق افتاده است و مصلحت در این است که در همان ساعت اولیه منتشر نکنیم را همچون مسائل امنیتی، بعد بیان کنیم، اما رسانههای بیگانه که از پروتکلهای صهیونیستی استفاده میکنند اصل را بر دروغ میگذارند، یعنی اصل بر شایعه میگذارند تا افکار عمومی را با استفاده از نشر اکاذیب دچار تشویش کنند، در حالی که ما به این صورت نیستیم و قواعدی که در ارزشهای اسلامی است اصل بر این است که ما به آنها سواد و بیداری دهیم.
کارشناس رسانهای گفت: بهنظرم مهمترین دستورالعمل این است که ما جلوتر از رسانههای بیگانه تفسیر اخبار را ارائه دهیم، چرا که گاهی رسانههای ما اخبار را بهموقع میرسانند، اما تفسیر و تحلیلی از کارشناسان ارائه نمیدهند؛ این مهم است که ما در کنار گزارشها، خبرها، مقالات و یادداشتهای خود از کسانی که در آن حوزه تخصص دارند استفاده کنیم و خبر و مطالب آن را با تفسیر آدمهایی که در آن حوزه متخصص هستند منتشر کنیم.
وی در ادامه اظهار کرد: گاهی شاهد هستیم که در مطالب حوزه سیاسی این اتفاق میافتد، اما در زمینههایی همچون بهداشت، فرهنگی، اجتماعی و اقتصاد خیلی کم اتفاق میافتد، حتی در حوزه اقتصاد با وجود تحریمها و مشکلاتی که برایمان پیش آمده است، برای مردم کم توضیح میدهیم که کشور در چه وضعیتی است و رسانههای بیگانه دائم مشکلات، آسیبها و زیانها را بیان میکنند.
مسعودی ادامه داد: در حالی که بعضی از مسائل نشاندهنده ضعف و تهدید برای ما هستند، از آن طرف هم نشاندهنده قوت و قدرت ما است که نشان میدهد ما میتوانیم تهدیدها را برطرف کنیم، اما اینها مطرح نمیشود، بنابراین اگر قرار است مردم را از دام رسانههای بیگانه رها کنیم، باید اخبار، تفاسیر و حتی سریالهایی ساخته و ارائه شود که بتواند منتقلکننده پشت پرده این رسانههای بههمپیوسته باشد.
به گزارش مجله آرونو، رسانهها نهتنها بهعنوان وسیلهای برای انتقال اخبار، بلکه بهعنوان ابزاری قدرتمند برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی عمل میکنند. تکنیکهای پیچیدهای همچون برجستهسازی، تحریف اخبار و تکرار به رسانهها این امکان را میدهند که حتی سادهترین مسائل را به بحرانهای بزرگ تبدیل کنند و جامعه را به سمت نگرشهای خاصی هدایت کنند. این مسئله زمانی خطرناکتر میشود که رسانههای بیگانه با اهداف مشخص به این تکنیکها دست میزنند تا تصویر نادرستی از واقعیتها بسازند و مردم را در برابر چالشها و تهدیدهای کاذب قرار دهند.
در این شرایط، اهمیت سواد رسانهای و توانایی تحلیل اخبار بیش از پیش روشن میشود. ما باید یاد بگیریم که اخبار را تنها از منابع معتبر و با تحلیل دقیق مصرف کنیم تا در برابر این جنگ روانی که در قالب رسانهها به ما تحمیل میشود، مصون بمانیم. رسانههای داخلی نیز باید با ارائه تفسیرهای کارشناسی و تحلیلهای بهموقع، در پیشبرد حقیقت و مقابله با شایعات رسانههای بیگانه پیشگام باشند، در نهایت، مسئولیت ما در دنیای پرآشوب رسانهای این است که با هوشیاری، آگاهی و تفکر انتقادی از این ابزار قدرتمند استفاده کنیم تا به جای فریب خوردن، حقیقت را کشف کنیم و مسیر درست را در دنیای اطلاعات انتخاب کنیم.