راه جبران ناترازی نیروی انسانی در آموزش‌وپرورش چیست؟

|

فهرست مطالب

به گزارش خبرگزاری مجله آرونو، چالش کمبود معلم مسئله‌ای است که در چند سال اخیر بسیار به گوش خانواده‌ها و فعالان حوزه تعلیم و تربیت می‌رسد، وجود چنین چالشی در سیستم آموزشی کشور به‌طور حتم دلایل مختلفی می‌تواند داشته باشد که از جنبه‌های متفاوتی قابل بررسی است، اما مهم‌تر از همه آثار و پیامدهای این کمبود در فرایند رشد و تربیت دانش‌آموزان است؛ دانش‌آموزانی که با طی کردن دوره‌های تحصیلی و گذر از دوران دانش‌آموزی و دانشجویی، آینده کشور را به دست خواهند گرفت.

ناترازی نیروی انسانی در آموزش‌وپرورش کشور یا به عبارتی کمبود معلم مورد نیاز به نسبت کلاس‌های درس و تعداد دانش‌آموزان سبب شده است که بعضی از مدارس برای کلاس‌های خود معلم نداشته باشند و ناچار از برگزاری کلاس منصرف می‌شوند یا با تأخیر چند هفته‌ای یا چند ماهی کلاس‌های درس خود را آغاز می‌کنند؛ این روند در طولانی مدت می‌تواند رشد، آموزش، تربیت و سطح سواد علمی دانش‌آموزان به‌ویژه دوران ابتدایی و دبستان را تحت تأثیر قرار دهد و به جامعه علمی آینده کشور آسیب جدی وارد کند.

در سال‌های اخیر اقداماتی برای جبران این ناترازی نیروی انسانی در آموزش‌وپرورش کشور توسط وزارت آموزش‌وپرورش و سازمان‌های مربوطه انجام شده و این نوید به گوش رسیده است که در چندسال آینده دیگر با بحران کمبود معلم مواجه نخواهیم بود.

راه جبران ناترازی نیروی انسانی در آموزش‌وپرورش چیست؟

چرایی کمبود معلم در آموزش و پرورش / ‏‬ افزایش ۱۰ درصدی جذب دانشجو معلمان

حمید رفیعی، معلم و پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت در گفت‌وگو با خبرنگار مجله آرونو در خصوص کمبود معلم در نظام آموزش‌وپرورش کشور با بیان اینکه فقدان رصد اطلاعات وضعیت نیروی انسانی سبب وجود چالش و ایجاد بحران می‌شود، اظهار می‌کند: در دهه ۶۰ با افزایش تعداد دانش‌آموزان و جذب معلم روبه‌رو بودیم و به دنبال آن بعد از گذشت چندین سال با فرا رسیدن زمان بازنشستگی نیروهای جذب شده با افزایش ناگهانی بازنشستگی معلمان در یک بازه زمانی روبه‌رو شدیم.

وی می‌افزاید: با انتقال برخی نیروها و معلمان به سازمان‌ها و ارگان‌های دیگر به علت وجود نیروی مازاد بر نیاز و کاهش هزینه‌ها، همچنین بازنشست کردن زودهنگام و زودتر از ۳۰ سال معلمان سبب ایجاد چالش‌هایی در زمینه نیروی انسانی می‌شود؛ این چالش‌ها وقتی با کاهش جذب دانشجو معلم در دانشگاه‌های تربیت معلم و فرهنگیان همراه شود، شاهد بحران کمبود معلم و نیروی زبده تربیتی خواهیم بود.

دانشجو دکترای رشته حکمرانی دانشگاه تهران با اشاره به اینکه در صورت وجود بحران کمبود نیرو به ناچار مجبور به روی آوردن به روش‌های غیراستاندارد مانند پرداخت حق‌التدریس نیروهای آزاد یا استفاده از ظرفیت‌های درونی برای جبران کمبود می‌شویم، ادامه می‌دهد: در سال ۱۳۸۸ قانونی تحت عنوان قانون تعیین تکلیف استخدامی معلمان حق‌التدریسی تصویب و باعث جذب و استخدام حدود ۳۰۰ هزار نفر نیرو از طریق تبدیل وضعیت به آموزش‌وپرورش شد که بسیاری از آن‌ها شرایط لازم برای معلم شدن را دارا نبودند.

رفیعی با بیان اینکه اگر تأمین معلم را جایگزین تربیت معلم کنیم با چالش‌های جدی مواجه خواهیم شد، عنوان می‌کند: بحران نیروی انسانی نیاز به تدبیر دارد و رفع ناگهانی و به یک باره آن امکان‌پذیر نیست، همچنین جذب‌های با ظرفیت و تعداد بالا سبب رفع مشکل نیروی انسانی به صورت موقت می‌شود، اما در طولانی مدت پاسخگوی رفع این نیاز نیست، بنابراین نیاز به تدبیر حکیمانه برای تنظیم‌گری تعداد نیرو در قالب دانشگاه فرهنگیان متناسب با نیاز است تا بتوانیم جذب مناسب و تربیت دانشجو داشته باشیم‌.

وی با تاکید بر اینکه در شرایط کمبود معلم می‌توان از راهبردهای موقتی مانند جذب مجدد نیروهای بازنشسته استفاده کرد، اضافه می‌کند: در صورتی که نظام جبران خدمات نیروها به خوبی پیش‌بینی و رسیدگی شود، همچنین واریز کردن حق‌التدریسی‌ها به موقع و به حد نصاب و مطلوب صورت گیرد، نیروهای دارای شرایط مایل به جذب مجدد خواهند بود و این امر سبب کنترل بهتر بحران کمبود معلم خواهد شد.

این پژوهشگر حوزه تعلیم و تربیت با اشاره به این نکته که استفاده از راهبردهای موقتی و کوتاه مدت از این نظر مهم است که باعث می‌شود با جذب ناگهانی نیروهای بسیار و درگیری با چالش‌های آن روبه‌رو نشویم‌، خاطرنشان می‌کند: جذب‌های آزمون استخدامی نیز دارای اهمیت است، چراکه کمبود معلم را جبران و نیروهای مورد نیاز را تأمین می‌کند، اما نمی‌تواند معلمی با شرایط مطلوب تربیت کند، بنابراین باید در فرایند گزینش و جذب این افراد دقت و تمرکز بیشتری به خرج داد.

رفیعی در خصوص جذب نیرو از طریق دانشگاه‌های فرهنگیان سراسر کشور می‌گوید: به تاکید مقام معظم رهبری در سال گذشته، ظرفیت دانشگاه فرهنگیان باید دو برابر شود، با اینکه افزایش جذب دانشجو معلم در چند سال گذشته شیبی حدود ۱۰ درصد داشته است؛ علاوه بر آن طبق مصوبه‌ای که برای برنامه هفتم در مجلس شورای اسلامی تصویب شد، سالانه باید ۲۵ درصد ظرفیت دانشگاه فرهنگیان افزایش پیدا کند که به مرور بحران نیروی انسانی در آموزش‌وپرورش را پاسخگو باشد.

وی با بیان اینکه برای بهبود وضعیت ظرفیت معلمان کشور نیاز به عزم ملی و مطالبه‌گری صحیح از مسئولان است، می‌افزاید: دولت و مسئولان مربوطه باید با استفاده از تمام توان پای رفع این چالش ایستادگی کنند و ظرفیت‌های بدون استفاده را در اختیار آموزش‌وپرورش قرار دهند تا بتوانیم در طولانی مدت پاسخگوی نیاز تأمین نیروی انسانی، جبران کمبود معلم و تربیت نیروی خبره تربیتی باشیم.

راه جبران ناترازی نیروی انسانی در آموزش‌وپرورش چیست؟

تعیین نقشه راه جامع با افق دید چند سال، کلید مدیریت منابع انسانی

حمیدرضا قائم‌پناه، معلم و فعال حوزه تعلیم و تربیت در گفت‌وگو با خبرنگار مجله آرونو در خصوص علت ناترازی نیروی انسانی در آموزش‌وپرورش اظهار می‌کند: این ناترازی سابقه‌ای طولانی مدت دارد و نمی‌توان بازه زمانی مشخصی را برای آن تعیین کرد، همچنین علت‌های مختلفی دست به دست یکدیگر داده‌اند و سبب شده است تا شاهد این چالش نیروی انسانی به‌ویژه در شروع سال تحصیلی گذشته باشیم.

وی با اشاره به اینکه ماهیت آموزش‌وپرورش در نیروی انسانی است، می‌افزاید: در آموزش‌وپرورش شرایط خاصی وجود دارد که شاید در دیگر اداره‌ها و سازمان‌ها وجود نداشته باشد، برای مثال تعداد جذب نیرو در جنسیت‌های متفاوت، جذب نیروی مناسب دبیری، آموزگاری و آموزش کودکان استثنایی و جذب دانشجو در رشته‌های تخصصی مانند زیست، شیمی، ریاضی و ادبیات از معیارهایی است که در جذب نیروی آموزش‌وپرورش موضوعیت دارد و نمی‌توان نسبت به آن بی‌تفاوت بود.

فعال حوزه تعلیم و تربیت در خصوص توجه نکردن به سیاست‌های کلی آموزش‌وپرورش عنوان می‌کند: در بعضی از سال‌ها با تعدد تغییر تصمیم‌گیری‌ها توسط مجلس برای اداره امور آموزش‌وپرورش به‌خصوص استخدام نیرو و تأمین نیروی انسانی روبه‌رو بوده‌ایم که در چندسال اخیر این تعدد تصمیم‌ها کاهش یافته است، اما با این حال این تغییرات مکرر در اداره مطلوب امور می‌تواند سبب سردرگمی شود.

قائم‌پناه با اشاره به تصویب قانون تعیین تکلیف استخدامی معلمان حق‌التدریس و آموزشیاران نهضت سوادآموزی در سال ۱۳۸۸ ادامه می‌دهد: این قانون در نوع خود بی‌سابقه است، چرا که بیش از ۱۰ بار این قانون اصلاح شد و طبق آن از روش‌های مختلف نیروهای متعددی جذب آموزش‌پرورش شدند، بنابراین باید با توجه به سیاست‌های کلی تدابیری برای راهبرد نظام آموزشی صورت بگیرد.

وی خاطرنشان می‌کند: یکی از چالش‌های جدی در آموزش‌وپرورش که سبب وجود ناترازی نیروی انسانی شده است، مدیریت بی‌ثبات در جایگاه‌های مختلف نظام آموزشی است؛ زمانی که جایگاه یک مسئول تغییر یابد، بیشتر افراد زیرمجموعه آن مسئول نیز به دست مسئول جدید تغییر می‌کنند و این سبب بی‌ثباتی در مدیریت منابع انسانی می‌شود.

فعال حوزه تعلیم و تربیت با تاکید بر اینکه وجود نداشتن برنامه کلان نیروی انسانی کمبودی است که در مدیریت منابع انسانی وزارت آموزش‌وپرورش وجود دارد، می‌افزاید: نیاز است نقشه راه جامع با چشم‌انداز چندساله برای جذب و کنترل نیروی انسانی تعیین شود تا بتوانیم در سال‌های متوالی به اندازه نیاز جذب و پذیرش دانشجو داشته باشیم، همچنین با نبود چنین نقشه راهی در چندین سال آینده نیز با مشکل نیروی انسانی مواجه خواهیم شد.

قائم‌پناه با بیان اینکه با ناترازی موجود در مدارس، سریع اقدام به جذب معلم می‌کنیم، اما باید برای سال‌های آینده برنامه‌ریزی دقیق و مشخصی داشته باشیم تا با چالش‌ها و بحران‌های دیگر روبه‌رو نشویم، عنوان می‌کند: هرچه استخدام و جذب نیرو افزایش یابد به‌طور موقت کمبود معلم جبران می‌شود، اما در حدود ۳۰ سال آینده مجدد تعداد بازنشستگی‌ها افزایش یافته و با همین چالش روبه‌رو خواهیم بود، بنابراین برای تراز کردن نیروی انسانی نیاز به تدبیر و برنامه‌ریزی چندین ساله خواهیم داشت.

راه جبران ناترازی نیروی انسانی در آموزش‌وپرورش چیست؟

مسئله آموزش‌وپرورش مسئله اول کشور است / ‏راه‬ جبران ناترازی نیروی انسانی چیست؟

وی با اشاره به اهمیت وجود نقشه راه برای داشتن دیدگاه کلی نسبت به مسئله نیروی انسانی می‌گوید: در شرایط فعلی باید سیاست‌های کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت برای جبران ناترازی نیروی انسانی تنظیم شود، سیاست بلند مدت نیازمند تعیین یک سند و نقشه راه است، اما در سیاست کوتاه مدت باید سعی شود از ناترازی نیروی انسانی جلوگیری کنیم و از ضریب آن کاهش دهیم، در برنامه‌های میان مدت نیز باید با تقویت و افزایش ظرفیت دانشگاه‌های فرهنگیان به جذب مطلوب در سال‌های آینده برسیم.

فعال حوزه تعلیم و تربیت با بیان راهکارهایی در خصوص کاهش ناترازی نیروی انسانی ادامه می‌دهد: انتقال و جابجایی معلمان به سبب افزایش رفاه حال آن‌ها مسئله‌ای است که در ناترازی نیروی انسانی تأثیر به‌سزایی دارد و فعالیت مسئولان و برنامه‌ریزان این حوزه را مقداری دشوار کرده است، همچنین ماموریت‌هایی که به برخی نیروها در سازمان‌ها و تشکل‌های مختلف محول شده است باعث کاهش نیرو و کمبود معلم در سیستم آموزشی می‌شود.

قائم‌پناه می‌افزاید: در صورت نیاز آموزش‌وپرورش به معلم، می‌توانیم نیروهای مأمور به سازمان‌های دیگر را وارد نظام آموزشی کنیم تا با فعالیت آن‌ها در سیستمی که متعلق به آن هستند، کمبود معلم و ناترازی نیروی انسانی را کاهش دهیم، همچنین باید از ظرفیت معلمان بازنشسته استفاده کنیم و به‌جای جذب نیرو جدید با سن بالا، از تجربه و مهارت معلم بازنشسته بهره بگیریم و البته باید به رفاه و پرداخت ماهانه پاداش معلم پایبند باشیم تا رغبت این افراد به جذب مجدد کم نشود.

وی با بیان اینکه ساختار اداری آموزش‌وپرورش بسیار بزرگ و حجیم شده است، اشاره می‌کند: حتی اگر ۱۰ هزار نیروی مازاد در اداره‌ها داشته باشیم می‌توانیم با انتقال آن‌ها به کلاس‌های درس، معلم ۱۰ هزار کلاس را تأمین کنیم، اگرچه برخی از نیروهای اداره‌ها مانند نیروهای مالی و کارگزینی امکان جابجایی ندارد، اما نباید رابطه نیروهای اداری با کلاس‌های درس قطع شود.

فعال حوزه تعلیم و تربیت با اشاره به اینکه نظام آموزشی در هر کشور پایه اصلی کشور و معلم محوریت این پایه است، خاطرنشان می‌کند: رهبر انقلاب در سخنرانی‌های خود تاکید کرده‌اند که مسئله آموزش‌وپرورش مسئله اول کشور است، بنابراین باید با درک اهمیت تأثیرگذاری آموزش‌وپرورش به رشد و سرمایه‌گذاری بر آن بپردازیم و معتقدیم که هرچه برای نظام آموزشی و تربیتی کشور سرمایه‌گذاری شود، هدر رفت نخواهد داشت و به‌طور قطع شاهد نتایج مثبت و مؤثر آن برای جامعه خواهیم بود.

قائم‌پناه تاکید می‌کند: باید با تغییر دیدگاه‌ها نسبت به مسئله آموزش، پرورش و تربیت در کشور با عزم و اراده ملی نسبت به چالش‌های پیش‌رو اقدام به برنامه‌ریزی کنیم و سعی بر رفع مشکلات داشته باشیم، باید از امکانات موجود در جهت افزایش ظرفیت‌های آموزش‌وپرورش و دانشگاه‌های فرهنگیان بهره بگیریم.

بنابراین گزارش و به فرموده رهبر معظم انقلاب اسلامی، خطای راهبردی برخی مسئولان گذشته این بود که قدر و عظمت و قدرت تأثیرگذاری آموزش‌وپرورش را نمی‌دانستند و به این مجموعه به عنوان مزاحم و مصرف‌کننده بی‌فایده بودجه نگاه می‌کردند؛ بنابراین مسئولان و مردم باید اهمیت نظام آموزشی کشور در تربیت و رشد نیروی فکری و علمی و فرهنگی آینده جامعه را به خوبی درک کنند، معلم نیز مهم‌ترین عامل تربیت دانش‌آموزان است، همچنین چاره کار در برنامه‌ریزی صحیح و همت جدی برای اصلاح مدرسه است و تمام مسئولان، تصمیم‌سازان، تصمیم‌گیران و آحاد مردم باید اهمیت حیاتی دستگاه آموزش‌وپرورش را درک کنند و در جهت رشد و بهبود آن قدمی بردارند، همان طور که بیان شد مدرسه محوری برای گره‌گشایی از مشکلات کشور است و نیاز است با تأمین معلم کافی و با مهارت در عرصه تعلیم و تربیت به رشد همه جانبه دانش‌آموزان کمک کنیم تا در آینده‌ای نه چندان دور شاهد پیامدهای ناگوار آن نباشیم.

مرتبط نوشته ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *