به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری مجله آرونو، پرونده دهه «رکود، عبرت، تجربه» قرار است به بررسی دلایل و ریشههای افول شاخصهای اقتصادی در دهه 90 بپردازد و راهکارهای جبران عقبماندگیها و تعطیلی اقتصاد در این دهه را بررسی کند. کارشناسان اقتصادی یکی از مهمترین دلایل رکود شدید اقتصاد در دهه 90 را عدم اجرای سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی ارزیابی میکنند.
سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی به مجموعهای از سیاستها و راهبردها اشاره دارد که هدف آنها افزایش تابآوری و کاهش وابستگی اقتصادی یک کشور به منابع و عوامل خارجی است، این مفهوم بهویژه در کشورهایی مطرح میشود که با چالشهای اقتصادی، تحریمها و فشارهای بینالمللی مواجه هستند. ایده اصلی اقتصاد مقاومتی این است که یک کشور بتواند در برابر شوکهای خارجی و داخلی مقاومت کند و پایداری اقتصادی خود را حفظ نماید.
اهمیت اقتصاد مقاومتی
1. کاهش وابستگی به منابع خارجی: یکی از مهمترین اهداف اقتصاد مقاومتی، کاهش وابستگی به واردات و منابع خارجی است، این امر باعث میشود که کشور در برابر تغییرات و نوسانات بازارهای بینالمللی آسیبپذیر نباشد.
2. تقویت تولید داخلی: با تمرکز بر تولید داخلی و حمایت از صنایع داخلی، اقتصاد مقاومتی میتواند به افزایش تولید و اشتغال در داخل کشور کمک کند، این امر باعث رشد اقتصادی و کاهش بیکاری میشود.
3. کاهش تأثیر تحریمها: کشورهایی که با تحریمهای اقتصادی مواجه هستند، با پیادهسازی اقتصاد مقاومتی میتوانند اثرات منفی تحریمها را کاهش دهند. با افزایش خودکفایی و استفاده بهینه از منابع داخلی، این کشورها میتوانند نیازهای اساسی خود را تأمین کنند.
4. افزایش تابآوری اقتصادی: اقتصاد مقاومتی با ایجاد سیستمهای اقتصادی پایدار و مقاوم، میتواند تابآوری کشور را در برابر بحرانهای اقتصادی و مالی افزایش دهد، این امر به کشور امکان میدهد در مواجهه با مشکلات اقتصادی بتواند سریعتر به حالت عادی بازگردد.
5. توسعه عدالت اجتماعی: با تمرکز بر اقتصاد مقاومتی و توجه به بخشهای مختلف اقتصادی، میتوان به توزیع عادلانهتر منابع و فرصتها دست یافت، این امر باعث کاهش نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی میشود.
اقتصاد مقاومتی بهعنوان یک رویکرد استراتژیک میتواند نقش مهمی در افزایش پایداری و تابآوری اقتصادی کشورها ایفا کند. با کاهش وابستگی به منابع خارجی، تقویت تولید داخلی و افزایش تابآوری در برابر شوکهای اقتصادی، کشورها میتوانند به توسعه پایدار و عدالت اجتماعی دست یابند، این رویکرد بهویژه برای کشورهایی که با چالشها و فشارهای بینالمللی مواجه هستند، از اهمیت ویژهای برخوردار است. بهمنظور بررسی بیشتر اتفاقات دهه 90 و چرایی عملکرد ضعیف در حوزه اقتصاد مقاومتی، با امیررضا واعظ آشتیانی معاون اسبق وزارت صمت و محمدرضا سبزعلیپور کارشناس اقتصادی گفتگو کردیم.
چرا اقتصاد مقاومتی در پله اول متوقف شد؟
مجله آرونو: با وجود همه مزایایی که اقتصاد مقاومتی میتواند برای کشور داشته باشد، مدتهاست که اقدام جدی در خصوص آن انجام نشده است و بهنظر میرسد تا حدی از ادبیات سیاسی و اقتصادی ایران حذف شده است، سؤالی که در قدم اول به وجود میآید این است که چه عواملی سبب شد اجرای اقتصاد مقاومتی دچار مشکل شود و روند اجرایی آن را به چند دوره زمانی میتوان تقسیم کرد؟
سبزعلیپور: اقتصاد مقاومتی یک بحث خاص است. 16 شهریور سال 1389 مقام معظم رهبری برای اولین بار این بحث را مطرح کردند. اقتصاد مقاومتی بحثهای مختلفی تا کنون داشته است، ضمن اینکه مخالفینی نیز داشته است، برخی بهدلیل جناحبندیها و مسائل سیاسی و برخی نیز بهلحاظ اقتصادی با اقتصاد مقاومتی مخالفت داشتند.
در سال 1389 مقام معظم رهبری برای آنکه بتوانیم بر تحریمها غالب شویم، موضوع اقتصاد مقاومتی را مطرح کردند. برخی میگویند؛ “بحث اقتصاد مقاومتی در علم اقتصاد وجود ندارد به همین دلیل امکان عملیشدن نیز ندارد.”، نیازی نیست تااین کلمه در علم اقتصاد وجود داشته باشد، منظور این است که اقتصاد کشور قوی و قدرتمند باشد.
به این ترتیب این اقتصاد میتواند در برابر تحریم مقاومت کند، باید به اصل موضوع توجه شود، باید منافع کشور را بهعنوان اقتصاد قوی در نظر بگیریم از همین جهت نیز مقام معظم رهبری به این بحث پرداختند، همه کشورهای بزرگ اقتصاد مقاومتی را بهنحوی اجرا میکنند، اما اسم آن اقتصاد مقاومتی نیست، حتی آمریکا و چین نیز چنین کردند، چین پس از تغییر سیاست اقتصادی از کمونیستی، بهنوعی اقتصاد مقاومتی را پیاده کرده است.
در نتیجه ما نیز میتوانیم فارغ از توجه به اسم اقتصاد خود را مقاوم کنیم که خود نیازمند ابزارها و زیرساختهای مشخصی است. باید پیشزمینهها فراهم شود تا امکان تحقق اقتصاد مقاومتی نیز به وجود بیاید. اگر اقتصاد مقاومتی درست پیگیری شود و از افراد دلسوز استفاده شود، اقتصاد کشور قوی خواهد شد، اما متأسفانه طی سالهای گذشته کار در پله اول باقی مانده است.
استفاده کشورهای باثبات اقتصادی از اقتصاد مقاومتی با ادبیات دیگر
مجله آرونو: بیش از یک دهه از زمان مطرحشدن موضوع اقتصاد مقاومتی از سوی رهبر انقلاب میگذرد، چرا این سیاستها با وجود اینکه چنین بازه زمانی طولانی از آن گذشته است هنوز به نتیجه بهخصوصی نرسیده است؟
واعظ آشتیانی: عدهای قصد داشتند که این موضوع محقق نشود. اقتصاد مقاومتی در شرایطی ایجاد میشود که تحریمها و دشمنیها وجود دارد که مانع رشد و شکوفایی یک کشور هستند. باور من این است که متأسفانه در حوزه اقتصادی پس از دفاع مقدس، اقتصاد ما با آزمون و خطا جلو رفت، بیتوجهی به برنامههای پنجساله و 20ساله نیز وجود داشت، هر جا موفقیتی بود نیز نشاندهنده یک تصمیم درست بود، وقتی هم چالش داشتیم بهمعنای تصمیم غلط بود.
تصمیم غلط نشاندهنده سلیقهای جلورفتن کارهاست، وقتی هم که کار سلیقهای جلو برود، تالیفاسدها جلو میآیند، در مرحله بعد هم سیستم ناکارآمد میشود و در نهایت بهدلیل عدم تخصصگرایی بهسمتی میرویم که سلیقه را به علم ترجیح میدهیم،
از همین رو صدمات زیادی خوردیم، در دولت قبل شاهد بودیم که ستاد اقتصاد مقاومتی را به آقای جهانگیری سپردند، اما ایشان پس از 8 سال هیچگاه نیامدند که در این مورد یک گزارش بدهند. عدهای بهدنبال این بودند که بگویند اقتصاد مقاومتی بهمعنای اقتصاد ریاضتی است، در صورتی که اساساً بحث ریاضت در کار نبود بلکه موضوع استفاده از ظرفیتهای کشور، نیروهای کارآمد و چگونگی استفاده از آنها بود.
هدف مهمتر مردمی کردن اقتصاد کشور بود، در نهایت به این موضوع توجه نشد و اگر حرکتی نیز در جهت اجرای اقتصاد مقاومتی انجام شد با اما و اگرها همراه بود، اقتصاد مقاومتی به چالش کشیده شد، آن هم بهدلیل سلیقهای برخورد کردن با این موضوع، بهنظر من دستهایی در کار بود تا اقتصاد مقاومتی محقق نشود، بنده هم معتقدم که همه کشورها با ادبیات خود اقتصاد مقاومتی را اجرا کردند و به ثبات اقتصادی رسیدند.
اقتصاد مقاومتی باید با هدف جلو میرفت نه ساختار
واعظ آشتیانی: پس از جنگ جهانی دوم کشورهایی مانند ژاپن و کل اروپا ویران شده بودند، با وجود این، در آلمان این شعار را مطرح کردند که یک نسل باید تاوان بدهد تا نسلهای آینده به نتیجه مطلوب برسند، با وجود این، نزدیک به 5 دهه است که با این موضوع دست به گریبان هستیم، دلیل این موارد ممکن است چالشهایی مانند نفوذ، گروهبازیهای سیاسی و خودخواهیها باشد.
واقعیت این است که در اقتصاد مقاومتی باید آرمانی داشته باشیم و براساس آن حرکت کنیم، اما ارادهای برای این موضوع نبود و صرفاً یک ساختاری برای آن تعیین شد، فرمانده این ساختار نیز یک بار گزارشی در خصوص عملکرد خود ارائه نکرد و نتیجه وضعیتی است که امروز به آن رسیدهایم.
برخورد خصمانه با اقتصاد مقاومتی بهدلیل جهتگیریهای سیاسی در دهه گذشته
مجله آرونو: آمارهایی در دهه 90 به وجود آمد که در طول دو دهه پیش از آن چندان سابقه نداشت، مانند آمارهای مربوط به رشد اقتصادی که نزدیک به صفر درصد بود و منفیشدن نسبت سرمایهگذاری به استهلاک که شاهد آن بودیم، سؤالی که وجود دارد این است؛ اجرای صحیح اقتصاد مقاومتی و استفاده از ظرفیتهای آن تا چهاندازه میتوانست جلوی به وجود آمدن این نتایج را بگیرد؟
سبزعلیپور: وقتی بحث اقتصاد مقاومتی مطرح شد، محورهایی در سیاستها ذکر شد، باید این سیاستها اجرایی میشد تا اقتصاد کشور بهمرور بهسمت اقتصاد مقاومتی حرکت کند، یکی از این موارد این بود که سهم صندوق توسعه ملی از درآمدهای نفتی هر سال بیشتر شود تا بتواند بهعنوان ذخیره ارزی برای توسعه اقتصاد ملی استفاده شود. محور دیگری که در سیاستهای اقتصادی ذکر شد، صفرشدن وابستگی بودجه به درآمدهای نفتی و فروش نفت از طریق بخش خصوصی و افزایش صادرات بود.
قرار بود نظام قیمتگذاری در کشور شفاف شود و روشهای نظارت بر بازار بروز و لحظه به لحظه شود، همچنین مقرر شده بود دستگاهها با وظایف موازی حذف شوند، هزینههای اضافه کاهش یابد، صادرات کالا بهویژه کالاهای دانشبنیان سالانه افزایش یابد، کدامیک از این موارد انجام شد؟ هر سال از مقام معظم رهبری مجوز میگیرند و از منابع صندوق توسعه ملی برداشت میکنند بهطوری که میانگین دریافتی صندوق توسعه ملی 20 درصد بوده است، امروز اگر شما برخی از بندهای سیاستهای اقتصاد مقاومتی را انجام دهید برای شما پرونده تشکیل میشود چرا که جرمانگاری انجام شده است.
شاهد بودیم که در حوزه فروش نفت توسط بخش خصوصی بحثهای زیادی در مورد بورس نفت به وجود آمد اما به سرانجام نرسید، حتی در مواردی که فروش نفت توسط افرادی که تحریمها را دور میزدند انجام شد، شاهد پروندههای قضائی بودیم، علت آن هم فروش نفت و عدم بازگشت ارز یکی از محمولههای فروختهشده بود، آیا کسی دیگر جرئت میکند سراغ فروش نفت بیاید؟
در حوزه قیمتگذاری شاهد هستیم هر کسی هر اقدامی بخواهد در بازار انجام میدهد. آیا نظارتها امروز بِروز انجام میشود؟ چرا نمیتوانیم نظارت کنیم و چرا تا کنون بندهای اقتصاد مقاومتی اجرایی نشده و برخی از آنها از بین نیز رفته است.
اقتصاد مقاومتی سیاسی شد، جناحبندیها آمدند و گفتند که بهواسطه حزب و جهتشان اجازه نمیدهند اقتصاد مقاومتی محقق شود حتی اگر بهنفع کشور باشد، در حقیقت به اقتصاد مقاومتی بهعنوان دعوای سیاسی نگاه کردند، به همین دلیل با هر کسی که سراغ تحقق اجرای اقتصاد مقاومتی رفت برخورد کردند، فردی در اقتصاد مقاومتی مسئولیت داشت و به من میگفت؛ “اقتصاد مقاومتی را رها کنید و سراغ اقتصاد لاکچری و تشریفاتی بروید.”، این فرد هنوز جزو مسئولان کشور است. بنده رئیس اقتصاد مقاومتی بخش خصوصی بودم، نامه زدند به ما از جانب یکی از شوراهای بالادستی کشور که؛ “شما در حال اقدام خودسرانه هستید و باید کار را متوقف کنید”.
نظارت و کنترلی در پروژههای بزرگ نیست/ حتی امینترین افراد هم باید سایه نظارت را احساس کنند
واعظ آشتیانی: علت اینکه در کشور با امثال بابکزنجانیها مواجه میشویم، حلقه مفقودهای بهنام نظارت و کنترل است، حتی اگر امینترین افراد را به حال خود رها کنید مطمئن باشید که تالیفاسد خود را خواهد داشت، این واقعیتی است که ما به آنها توجه نداریم، نظارت و کنترل را برای کارهای کوچک داریم اما برای کارهای بزرگ خیر.
اقتصاد کشور سالهای سال است که اسیر نئولیبراستهای اقتصادی شده است، افرادی که این موضوع را انکار میکنند خودشان را به ندانستن میزنند یا کار خودشان را انجام میدهند. باید اقتصادی داشته باشیم که تصمیمات در آن جلو برود، باید برخی زیرساختها اصلاح شود. در کشور بهصورت خلقالساعه بخشنامه و آییننامههای متعدد صادر میشود که گاهی موازی یا ناقض هستند. از سوی دیگر تا زمانی که نیروی انسانی اراده نکند اتفاقی رخ نمیدهد. ما نیروهای انسانی کارآمد و پاکدست نیاز داریم. نمیخواهیم بگوییم در دنیا پاکیزه هستند اما هزینه جرم و تخلف بسیار بالا است.
به همین دلیل کمتر پیش میآید که در حوزه اقتصادی تخلفی به وجود بیاید. اگر تخلفی صورت میگیرد نیز مماشات و توصیهها به مراتب کمتر وجود دارد. بنابراین ما نیاز به اصلاح ساختار اقتصادی داریم. نزدیک 86 سال است که نظام برنامهریزی داریم اما چرا به اهدافی که تعیین میکنیم نمیرسیم. علت این است که اقتصاد سیاسی دخالت دارد. دستهای مختلفی چه ناآگاهانه و چه به عمد در کار دخالت میکنند.
وقتی علم بدون تفکر وجود داشته باشد و نقش ایفا کند، به این سمت حرکت میکنیم که یک دولت به صنایع کوچک توجه میکند اما دولت بعد میگوید سیاست قبلی را کلاً جمع کنید. این موضوع نشان میدهد که به جای توجه به برنامههای توسعه به صورت سلیقهای کار میکنیم. در حوزه صنعت ظرفیتهای بسیار زیادی داریم اما رشدی که باید داشته باشیم را نداریم. در مواردی افرادی بودند که اجازه رشد و پیشرفت ندادند.
تداوم صدور مجوز واردات علیه تولید داخلی
واعظ آشتیانی: یکی از نمونههای تصمیمات عجیب علیه صنایع داخلی اخیرا رخ داده است. بخاری به نام هرمتیک در کشور مهندسی معکوس شده است. این بخاری بیشتر در مدارس کشور استفاده میشود. معمولا مصرف گاز و سوخت در بخاریهای مدارس بالا است و احتمال آتش سوزی بالایی نیز دارند. به همین دلیل آموزش و پرورش و سایر ارگانها آمدند تا بخاریهای هرمتیک را وارد مدارس کنند.
براساس اطلاعاتی که من دارم، دو شرکت توانسته بودند تولید این بخاریها را در کشور انجام دهند. جالب است که میآیند به دو شخصیت حقیقی و حقوقی مجوز برای واردات بخاری هرمتیک به تعداد بالا را میدهند. کجای این رویه حمایت از تولید و اقتصاد مقاومتی است. زمانی شرکت مقرهسازی، مقرههایی را تولید میکرد که مورد نیاز وزارت نیرو بود. با این حال باز هم از خارج وارد میشد.
در آن زمان مجلس مصوبهای داشت که براساس آن وزارت نیرو مقرههای مورد نیاز خود را ابتدا از شرکت ایرانی استعلام کند، اگر شرکت مقرهسازی ایران نتوانست تولید کند سپس اقدام به واردات انجام شود. آیا کسانی که آمدهاند مجوز واردات هرمتیک دادهاند آیا استعلام کردهاند که به میزان مجوز واردات امکان تولید دارند یا خیر؟ و اینکه آیا عدد مجوز وارداتی که صادر شده است، به میزانی است که همین امروز نیاز داریم؟ برخی موارد تعجب برانگیز است.
شرایط نامطلوب امروز نتیجه عدم توجه به مانیفست اقتصاد مقاومتی در دهه 90 است
واعظ آشتیانی: وقتی از دانشبنیان صحبت میکنیم منظورمان چیست؟ لهستان کشوری است که معدن و منابع زیر زمینی عمدهای ندارد. با این وجود این کشور دومین کشور سازنده ماشینآلات نفت است. سود ماشین آلاتی که در ارتباط با اکتشاف نفت و معدن به کشورهای دیگر صادر میکنند از کشورهای فروشنده نفت بیشتر است. دانشبنیان به همین معنا است که کشوری نفت ندارد و به سمت دانش و تولید ماشین آلات رفته است.
ما به واسطه افرادی که درک لازم را ندارند با تولیدکننده برخورد میکنیم. کسانی هستند که آدرس غلط میدهند و بعضاً وظیفه آنها همین است. در برخی موارد قوانین درستی داریم اما نیروی انسانی لازم برای اجرای آن را نداریم. اصلاح ساختار اقتصادی که از آن صحبت میکنیم نیاز به اراده دارد. ضمن اراده باید افراد مناسبی را داشته باشیم. فردی رئیس یک اداره نبوده است به وزارت میرسد. به این ترتیب دیگر معیاری برای مقامات بالای اجرایی باقی نمیماند. شایسته سالاریها را از بین بردهایم.
در چنین شرایطی شاهد سرمایهسوزی و ظرفیتسوزی هستیم. نیروهایی که در کشور پرورش پیدا کردند و برای آنها هزینه شده است را کنار میگذاریم. هنوز به این نتیجه نرسیدیم که نقاط قوت دولتهای گذشته را حفظ کنند و نقاط ضعف آنها را پوشش دهند. در واقع مانند دوی امدادی عمل کنند. اگر دولت یا مجلسی ضعیف دویده است تلاش کنند تا بهتر عمل کنند فارغ از اینکه دولت گذشته از چه جناحی بوده است. به این دلیل که همه موارد سیاسی شده است اقتصاد ما همیشه به محاق میرود. دولت و مجلس باید کاری کنند که آیندگان ایرادات کمتری به آنها بگیرند. نکته کلیدی موضوع این است که وضعیت کنونی نتیجه شرایط نیست، نتیجه تصمیماتی است که گرفتیم.
تضاد منافع جدی در تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی در دهه 90
سبزعلیپور: اقتصاد مقاومتی بیشتر به تولید و صادرات بها میدهد تا به واردات، دلالی و وابسته نگه داشتن کشور به خارج. به این دلیل که از گذشته بسیاری از افراد کمیسیونر بودند، اگر اقتصاد مقاومتی بخواهد فواید بسیار زیادی برای کشور داشته باشد اما منافع آنها را تامین نکند، اجازه محقق شدن آن را نمیدهند. لولهای از گذشته برای حوزه نفت و گاز وارد میشده و برای آن کمیسیون میگرفتید و حال کسی میخواهد آن را بسازد اما دیگر کمیسیون نمیدهد، همه تلاش خود را میکنید تا آن را زمین بزنید و از خارج وارد کنید. اقتصاد مقاومتی منافع بسیاری را در خطر قرار میدهد. به همین دلیل جلوی آن را میگیرند. در حقیقت این افراد هستند که به جای منافع ملی به دنبال جیب خود هستند.
مقام معظم رهبری سال گذشته در شعار سال بر موضوع دانشبنیان و تولید بر مبنای دانش تاکید کردند. اما ما بحث اصلی که تولید علمی بود را رها کردیم و بر شرکت دانشبنیان متمرکز شدیم. بانک با من تماس گرفته و میگوید به شرکتهای دانش بنیان وام کم بهره میدهیم، میتوانید شرکت معرفی کنید تا وام بدهیم؟ میتوانید شرکت ثبت کنید؟ همین الان وام میدهیم. به جای آنکه به اصل موضوع توجه کنیم به شرکت توجه کردیم و شروع به دادن وام کم بهره کردیم. تعداد بسیار زیادی شرکت دانشبنیان در سالهای اخیر ایجاد شده است اما نتیجه آنها چه بوده است؟
تا زمانی که منافع ملی بر منافع شخصی اولویت نداشته باشد و سلایق شخصی از بین نرود، هیچ پروژه مفیدی برای کشور از قوه به فعل تبدیل نمیشود. دستهایی در کار است تا آب گل آلود باشد تا بتوانند از آن ماهی بگیرند. رئیس ستاد اقتصاد مقاومتی در دولت قبل ماهی یک جلسه تشکیل میدادند. 13 گزارش داده شد اما در اوایل سال 1396 به طور کلی تعطیل شد.
پیش از آن جلساتی هر هفته در خصوص اقتصاد مقاومتی با عنوان شورای اقتصاد مقاومتی برگزار میشد. اعضای این شورا معاونت بانک مرکزی، قائم مقام وزیر صنعت معدن و تجارت، معاونت وزارت امور خارجه، معاونت وزارت اقتصاد، معاونت اقتصادی وزارت اطلاعات، رئیس اتاق بازرگانی، رئیس اتاق تهران، رئیس کمیسیون امنیت ملی و اقتصادی و نیروی انتظامی بودند. زمان دولت دهم جلسات به صورت هفتگی برگزار میشد. اما در دولت بعد اجازه برگزار یک جلسه را ندادند. اخیراً نیز به این موضوع پرداخته نمیشود و همان مسیر گذشته ادامه دارد.
کسی که برای پست دست و پا میزند به دنبال منافع شخصی و جناحی است
واعظ آشتیانی: بخشی از مشکلات اقتصادی کشور ما جهانی است. بانک مرکزی اروپا اعلام کرده است که اقتصاد جهان در حال تکه تکه شدن است. این موضوع نشان میدهد که اقتصاد جهان نیز شرایط بد تورمی را تجربه میکند. هشداری نیز در خصوص رکود تورمی از سوی رئیس مجمع جهانی اقتصاد مطرح شده است. او گفته است که اگر اقدامات لازم انجام نشود جهان با یک دهه رشد منفی مواجه میشود. با این وجود اینکه دنیا با چه مشکلاتی دست به گریبان است دست روی دست گذاشتن ما را توجیه نمیکند.
ما باید خودمان را مقاوم کنیم. در عین حال باید از خردمندی لازم برخوردار باشیم. اقتصاد یک علم است اما نمیتوان آن را با سلیقه جلو برد. مقام معظم رهبری در فرمایشی گفته بودند که تکلیف اصلی مسئولان کشور تلاش برای استقرار عدالت است و مشروعیت مسئولان کشور در هر رده و مقامی به عدالتخواهی آنها و به مبارزه آنها با تبعیض و فساد وابسته است. در نتیجه هر مسئولی به دنبال استقرار عدالت نباشد در آن پست و مقام نامشروع است. اگر مسئولان کشور به این فرمایشات توجه کنند تن آنها باید بلرزد.
کسی که دست و پا میزند تا پست بگیرد، مطمئناً به دنبال منافع شخصی و جناحی است. هر فردی در جایگاه خود به خرده فرمایشات توجه نکند پس از مسئولیت در هیچ مقامی قرارش نخواهند داد. اینجا است که باید فکر کنیم که چرا به اقتصاد مقاومتی بیتوجهی شده است.
تولید دانشفنی کلید موفقیت کشور است. این کار صرفاً تولید ماشین آلات نیست بلکه خدمات فنی که صادر میکنیم مهم است. در برخی کشورها ارائه خدمات فنی نقش مهمی در تولید ناخالص داخلی دارد. ما در سدسازی، سیلوسازی و مسائل دیگر، دانشفنی خوبی داریم اما چقدر توانستیم از آنها ارز آوری داشته باشیم. ارز آوری برای دانشبنیانها بسیار مهم است. بخش قابل توجهی از کشورهای در حال توسعه که در حال رسیدن به توسعه یافتگی هستند به دانشبنیان ها توجه کردند.
اما اسم کاری را تولید باید بگذاریم که قابلیت صادرات داشته باشد. از چه تولیدی باید حمایت کنیم؟ اولویتبندی و برنامه باید وجود داشته باشد. نمیتوانید چشم بسته یک استراتژی را ادامه دهید. باید مرحله به مرحله نقاط ضعف را بررسی و رفع کنید. باید از دانشبنیانها برای رسیدن به تولید با کیفیفت بالاتر کمک بگیریم.
وام دادن به همه صنایع عدالت نیست/ باید اولویتهای کشور مورد توجه قرار بگیرد
واعظ آشتیانی: ماشین آلات معدن ما فرسوده شدهاند. بخشی از تکنولوژیهای تولیدی ما برای صادرات کاربردی ندارند. محصولاتی تولید میکنیم که به زور به درد تولید داخل میخورد. تکنولوژی باید به روز شود. دانشبنیان اینجا باید بیاید و کار کند. امکان واردات تکنولوژی روز وجود ندارد. با این وجود و با توجه به تجربیاتی که در حوزه مهندسی معکوس داشتیم، تولید تکنولوژی بروز از طریق دانشبنیان ها کار سختی نیست. عدالت این نیست که به همه در همه صنایع وام بدهیم. عدالت این است که اولویتبندی کنیم بدون آنکه رفیق بازی و رانت خواری وجود داشته باشد.
در تولید برخی محصولات در دنیا سرآمد هستیم اما تجارت جهانی را به خوبی نمیشناسیم. امروز تولیدکننده ما مشکلات متعددی دارد. ورود ما به هر نوع صنعتی نمیتواند توجیه داشته باشد. مزیت نسبی آن باید وجود داشته باشد. یکی از استراتژیهای دولت این است که باید از سرمایههای مردم مراقبت کند به ویژه در حوزه تولید.
ضرورت الگوبرداری از حوزه دفاعی در اقتصاد مقاومتی
مجله آرونو: بندهای سیاستهای اقتصاد مقاومتی مواردی را شامل میشود که اجرای آنها میتواند نتایج بسیار مطلوبی برای کشور به دنبال داشته باشد. با وجود اینکه تا کنون شاهد تحقق این موارد نبودهایم، چه اقداماتی لازم است تا مسیر گذشته اصلاح شود؟
سبزعلیپور: حدود یک دهه است که مقام معظم رهبری در شعارهای سالانه به تولید اشاره میکنند. رشد تولید رمز موفقیت در رسیدن به یک اقتصاد مقاوم است. کشورهای بزرگ و صنعتی دنیا بهترین تولیدات را دارند. از سوی دیگر در صنایع دفاعی تقریباً به اقتصاد مقاومتی رسیدیم. با این وجود نمیتوانیم در تولید خودرو تغییر و تحولی ایجاد کنیم که اگر از کارخانه خارج شد مشکلی برای آن به وجود نیاید.
علت این است که در صنایع دفاعی شایسته سالاری انجام دادیم. پشت میزی نیست و فرد باید عملاً در سختترین شرایط کار کند و گمنام باقی بماند. کسی حاضر نیست چنین کاری کند مگر فردی که واقعا بخواهد برای کشور کار کند. از جهت دیگر مجموعه کشور به این نتیجه رسیده است که رشد این حوزه لازمه پایداری است. ضمن اینکه دیگر بحث کمیسیون گرفتن نیز مطرح نیست.
باید در اقتصاد از صنایع دفاعی الگو برداری کنیم؛ چه در حوزه نیروی انسانی و چه در اتحاد مسئولان. باید از افراد دلسوز استفاده کنیم. در نهایت باید تولید را رشد دهیم که با این اتفاق بخشی از اقتصاد مقاومتی تحقق پیدا میکند.
در ارتباط با شعار امسال، رهبری جهش تولید با مشارکت مردم را مطرح کردند. برخی تصور میکنند الزاماً منظور مشاغل خرد است. اما به کارآفرینان بزرگ که یک نفر آنها میتواند 10 هزار نفر را سرکار ببرد توجه کافی نمیشود. باید برای این دسته نیز جذابیت ایجاد کنیم تا بتوانند در داخل کشور کار کنند. اگر قرار است تولید رشد کند، تولیدکنند باید بتواند کار کند.
باید در مدل حکمرانی اقتصادی تجدید نظر کنیم
واعظ آشتیانی: در حوزه نظامی شاهد نظارت و گزارشات صحیح هستیم. به این ترتیب میتوانیم بگوییم نوع مدیریت رهبری شرایطی را مهیا کرده است که بتوانند به موفقیت برسند. الگو مدیریت ایشان باید مورد توجه قرار بگیرد. همه کشورها اگر بخواهند اقتدار داشته باشند باید قدرت نظامی داشته باشند و این موضوع قدرت چانهزنی را نیز افزایش میدهد.
امروز مسائل اقتصادی در دنیا گریبان همه کشورها را گرفته است. بخشی از چالشهای امروز ما به دلیل این چالش ها است اما بخش دیگر به خودمان باز میگردد. باید تجدید نظر در مدل حکمرانی خودمان داشته باشیم. اگر به سمت اصلاح زیرساختها جهت رفع مشکلات اقتصادی حرکت نکنیم، همچنان فرصتها را از دست خواهیم داد. نباید کاری کنیم که ناامیدی در ذهن مردم پدیدار شود. باید نشان دهیم که در سبد اقتصادی مردم اتفاقات مثبتی رخ میدهد. امیدوار هستیم که آنقدر تورم پایینی داشته باشیم که دیگر نیازی به چانهزنی برای افزایش حقوق نداشته باشیم.
البته کشورهای دیگری نیز هستند که به آمریکا اعتماد کردند و دچار مشکل شدند مانند ترکیه. در گذشته هر 4 لیر معادل یک دلار بود اما این رقم به 30 لیر به ازای هر دلار رسیده است. البته آنها تفاوتهای زیادی در حوزه تولید و گردشگری با ما دارند. قصد توجیه مشکلات داخلی نیست اما رسانههای خارجی بعضاً طوری نشان میدهند که این مشکلات تنها برای ایران است.
ما میتوانیم از وضعیت کنونی اقتصاد در دنیا استفاده کنیم و نوع نگاه خودمان در حکمرانی اقتصادی تغییر دهیم. آسیبشناسی انجام شده و باید مشخص شود که کدام اقدامات باید انجام شود. سوالی که وجود دارد این است که چه برنامهای برای تحقق شعارهای سالانه داریم.
اگر بنا داریم رشد اقتصادی داشته باشیم، نیاز به سرمایهگذاری داخلی و خارجی، ثبات اقتصادی و امنیت داریم. براساس گزارش بانک مرکزی و مرکز آمار میزان سرمایهگذاری نسبت به سالهای گذشته خوب بوده است. براساس گزارش سازمان ILO به ازای هر یک میلیارد دلار سرمایهگذاری 100 هزار شغل ایجاد میشود. در نتیجه اگر 10 میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی انجام شود یک میلیون شغل ایجاد میکند.
فراموشی تجربیات گذشته با تغییر دولت
واعظ آشتیانی: زمانی که بنده معاون وزارت صمت بودم، پروژهای برای تولید بدون کارخانه تعریف کردیم. این پروژه در کشورهای دیگری مانند کره اجرا شده است. با توجه به اجرای پروژه هیچ یک از اکثریت جمعیت این کشور دیگر مصرفکننده صرف نیستند و حتی شده به اندازه یک دوخت ساده در تولید ناخالص داخلی کشورشان نقش دارند. این کار در سال 1386 آغاز شد اما پس از آن دیگر کسی نیامد بپرسد که این پروژه به کجا رسید؟
در یک مورد دیگر طی همان سالها شاهد بودیم افراد زمین در شهرکهای صنعتی داشتند اما برای آنکه ارزش آن افزایش پیدا کند و سپس به فروش برسانند زمینها را بلااستفاده گذاشته بودند. به این دسته اعلام کردیم که 3 ماه فرصت دارند تا برنامه خود برای ساخت را ارائه کنند و 6 ماه فرصت دارند تا برنامه ارائه شده را که شامل سه ماه اولیه نیز میشد کامل کنند. در غیر این صورت با هماهنگی قوه قضائیه زمینها را میگرفتیم.
در رسانههای آن زمان مطرح شد که با این کار جلوی زمینخواری در شهرکهای صنعتی گرفته شد و این مطالبه به وجود آمده بود که اقدامات مشابهی در شهرها نیز انجام شود. جالب اینجا است که این موضوع نیز کنار گذاشته شد. اینجا است که میگوییم که مدیریت سلیقهای است و حتی کارهایی که در گذشته انجام شده نیز به دست فراموشی سپرده میشود. اگر ما به طور سیستمی و با برنامه جلو برویم هیچگاه عملکرد گذشته فراموش نمیشود.
انتهای پیام/