به گزارش خبرگزاری مجله آرونو، وابستگی و دلبستگی کودکان به اطرافیان و والدین یکی از مهمترین جنبههای رشد عاطفی و روانی آنان محسوب میشود و این دو مفهوم اگرچه ممکن است در بعضی موارد همپوشانی داشته باشند، اما از نظر روانشناسی تفاوتهای قابل توجهی دارند که تأثیر مستقیمی بر شکلگیری شخصیت و تواناییهای اجتماعی کودک خواهد داشت.
وابستگی حالتی است که کودک برای تأمین نیازهای اساسی مانند تغذیه، امنیت و حمایت عاطفی به والدین یا مراقبان خود متکی است و این وابستگی در سالهای نخست زندگی طبیعی است و موجب شکلگیری احساس اعتماد به محیط پیرامون میشود، اما اگر این وابستگی بیش از حد ادامه یابد، ممکن است مانعی برای استقلال کودک در سالهای بعدی زندگی باشد.
دلبستگی یک پیوند عاطفی پایدار میان کودک و مراقبان او است که بر اساس امنیت روانی شکل میگیرد و برخلاف وابستگی که نوعی اتکا و نیاز دائمی به حضور والدین ایجاد میکند، دلبستگی سالم به کودک اجازه میدهد که در عین حفظ رابطهای گرم و صمیمی، استقلال خود را نیز تقویت کند و کودکانی که دلبستگی ایمن دارند، در مواجهه با تغییرات محیطی و اجتماعی احساس اطمینان بیشتری خواهند داشت.
نحوه تربیت و رفتار والدین نقش تعیینکنندهای در شکلگیری وابستگی و دلبستگی کودک دارد؛ والدینی که بیش از حد مراقبتکننده و کنترلگر هستند، مانع از تجربههای مستقل کودک میشوند و وابستگی شدید را در او تقویت میکنند و در مقابل، والدینی که علاوه بر ایجاد حمایت عاطفی، به کودک اجازه تصمیمگیری و کشف محیط پیرامون را میدهند، زمینهساز شکلگیری دلبستگی سالم خواهند شد.
شیوه تعامل والدین، میزان آزادی کودک در انجام فعالیتهای مستقل و نحوه پاسخگویی به نیازهای عاطفی او، در تعیین نوع رابطهای که کودک با والدین خود برقرار میکند مؤثر است و برای جلوگیری از وابستگی ناسالم، والدین باید تعادلی میان حمایت و استقلال برقرار و با ایجاد فضایی امن، امکان رشد شخصیت مستقل کودک را فراهم کنند.
دلبستگی ناایمن کودک به والدین و چالشهای آن / اعتمادبهنفس و عزت نفس فرزند تحت تأثیر وابستگی
ابوذر گلورز، روانشناس و مشاور خانواده در گفتوگو با خبرنگار مجله آرونو با بیان اینکه دلبستگی ایمن به کودک امنیت و آرامش میدهد، اظهار کرد: کودکی که به اصلاح به والدین و اطرافیان خود چسبندگی دارد، درگیر دلبستگی ناایمن یا وابستگی یا هر دوی این موارد است و نمیتوان گفت که هر دلبستگی ناایمن به معنای وابستگی است.
وی با بیان اینکه در دلبستگی ناایمن، کودک حتی هنگام حضور والدین، اطرافیان و مراقب، احساس امنیت ندارد، افزود: در وابستگی، این احساس امینت تا حدودی وجود دارد، چراکه هنگامی که فرزند به والدین و اطرافیان خود میچسبد، تا حدودی از خطرات دور میماند و مقداری امنیت را تجربه میکند.
روانشناس و مشاور خانواده با بیان اینکه بسیاری اوقات دیده میشود که اعتماد به نفس و عزت نفس در کودکان درگیر وابستگی خدشهدار میشود، تصریح کرد: هنگامی که کودک درگیر وابستگی است، فعالیتی را به تنهایی انجام نمیدهد، چراکه میل انجام یک فعالیت به تنهایی را ندارد یا از توان کافی برای انجام این فعالیت برخوردار نیست.
از بین رفتن انگیزههای درونی کودکان درگیر وابستگی / نادرستترین رفتار والدین با فرزندان
گلورز با بیان اینکه انگیزههای درونی فرزندان وابسته از بین میرود و همواره باید یک نفر در کنار آنها قرار داشته باشد و به آنها دستورالعمل بدهد یا دیگری کارها را برای آنها انجام دهد، ادامه داد: یکی از نقاط افراط در وابستگی، انجام تکالیف فرزند توسط یکی از والدین است و این اقدام، افراطیترین حالت وابستگی محسوب میشود.
وی با بیان اینکه گاهی اوقات وابستگی به حدی میرسد که اگر والدین وظایف و فعالیتهای مربوط به فرزند خود را انجام ندهند، احساس بدی را تجربه میکنند، گفت: زمانی که کودک از انجام وظایف خود سرباز میزند و آنها را به والدین میسپارد، زمینهای را برای وابستگی به والدین فراهم میکند.
روانشناس و مشاور خانواده با بیان اینکه موضوعات استقلال، خودگردانی، مسئولیتپذیری و وابستگی، در هم تنیده است، اضافه کرد: نمیتوان ادعا کرد که هر کودکی که مسئولیتپذیر نیست، وابسته میشود؛ گاهی اوقات والدین از فرزند خود درخواست انجام فعالیتی را نمیکنند، تمام امور را خود برعهده میگیرند و از وابستگی فرزند خود شکایت میکنند.
وابستگی ناسالم میتواند موجب کاهش اعتمادبهنفس، کاهش توانایی تصمیمگیری مستقل و دشواری در برقراری روابط اجتماعی شود، چنین کودکانی به طور معمول در مواجهه با تغییرات و چالشها احساس اضطراب بیشتری دارند و ممکن است برای تصمیمگیریهای مهم زندگی به دیگران وابسته باشند.
کودکانی که تجربه دلبستگی ایمن دارند، اعتمادبهنفس بیشتری دارند، بهراحتی با شرایط جدید سازگار میشوند و روابط اجتماعی موفقتری برقرار میکنند، چنین کودکانی از حمایت عاطفی والدین برخوردار هستند، اما برای حل مشکلات خود بهطور مستقل عمل میکنند و در مواجهه با چالشها استرس کمتری خواهند داشت.
والدین میتوانند با ایجاد تعادل در مراقبت و حمایت عاطفی، زمینه رشد سالم کودک را فراهم کنند که بعضی راهکارهای مؤثر شامل تشویق کودک به تجربه تصمیمگیریهای مستقل، فراهمکردن محیطی امن و حمایتکننده، ایجاد فرصتهای تعامل اجتماعی برای کودک و کاهش کنترل بیش از حد و اجازه دادن به کودک برای کسب تجربیات فردی است.
وابستگی و دلبستگی دو جنبه مهم رشد عاطفی کودک است که تأثیر مستقیمی بر آینده او دارد؛ وابستگی شدید میتواند مانع رشد استقلال کودک شود، در حالی که دلبستگی سالم او را برای مواجهه با چالشهای زندگی آماده میسازد و والدین با ایجاد تعادل میان حمایت عاطفی و تشویق استقلال میتوانند به رشد سالم فرزندان خود کمک کنند و زمینهساز شکلگیری شخصیتی مستقل و با اعتمادبهنفس در آنان شوند.