در آستانه آزمونی تاریخی؛ روایت نصر یا ترس؟

فهرست مطالب

به گزارش خبرگزاری مجله آرونو، در روزهایی که کشور زیر سایه جنگ قرار دارد، آن‌چه سرنوشت‌سازتر از هر ابزار نظامی است، چگونگی روایت ما از وضعیت است؛ روایت‌ها تعیین می‌کنند مردم چه چیزی را ببینند، چگونه معنا کنند و چه تصمیمی بگیرند. اگر جامعه‌ای تنها به اضطراب‌ها و تهدیدهای بیرونی نگاه کند و از درون خود تفسیر نداشته باشد، روایت تحمیل‌شده را می‌پذیرد و آرام‌آرام از درون فرو می‌پاشد؛ اما اگر بتواند حتی در سخت‌ترین شرایط، معنا و مسیر خود را بسازد، نه‌تنها دوام می‌آورد، بلکه ورق را برمی‌گرداند.

در میانه جنگ‌های بزرگ تاریخ اسلام، لحظاتی وجود دارد که مسلمانان در آستانه شکست قرار گرفتند، اما آن‌چه ورق را برگرداند نه تعداد نیروها یا تجهیزات، بلکه نوع نگاه، باور و ایستادگی‌شان بود؛ این سنت تغییرناپذیر الهی است که اگر مؤمنان از میدان نگریزند، در میدان بمانند و با زخم و درد به عهد خود وفادار باشند، نصرت الهی در غیرمنتظره‌ترین شکل ممکن فرا می‌رسد.

امروز نیز ما با یک جنگ همه‌جانبه مواجه هستیم؛ جنگی که عرصه آن تنها میدان نظامی نیست، بلکه ذهن مردم و امید نسل بعد را هدف گرفته است. در این میدان مسئله اصلی نه فقط مقابله نظامی، بلکه ایستادگی فرهنگی و روانی ملت است؛ جامعه‌ای که از دل بحران، روایت ایستادگی و نصر بسازد، آینده را به نفع خود شکل می‌دهد، اما جامعه‌ای که اسیر روایت ترس و شکست شود، پیش از هر دشمنی، خود را شکست‌خورده تصور می‌کند.

بر این اساس در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام محمدامین نخعی، طلبه سطح خارج فقه حوزه علمیه، عضو میز تعلیم و تربیت مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی و فرهنگستان علوم اسلامی به بررسی اهمیت داشتن روایت نصر به‌جای روایت شکست می‌پردازیم؛ بخش دوم این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:

محمدامین نخعی

مجله آرونو: به لحاظ تاریخی اکنون ما شبیه به چه دوره‌ای هستیم؟

نخعی: من جنگ احد را مثال می‌زنم؛ در جنگ احد ابتدا مسلمانان در وضعیت آفندی و نزدیک پیروزی بودند؛ یعنی رزمندگان و فرماندهان جبهه اسلام می‌جنگیدند و می‌دانستند که دارند پیروز می‌شوند؛ پیغمبر، حمزه سیدالشهدا و امیرالمومنین از بزرگان در این جنگ حضور داشتند؛ در نقطه‌ای به‌دلیل اهمالی که صورت گرفت، از آن تنگه غفلت و باعث شد آن‌ها در موقعیت پدافندی قرار بگیرند؛ خالد بن ولید راه را دور زد و مسلمانان با حمله وحشتناکی از عقب مواجه شدند؛ انگار که یک دفعه پدافندها هک شود و با سیل موشک‌ها و پهپادهای دشمن مواجه شده باشند.

فرماندهان بزرگی را نیز از دست داده بودند؛ در رأس‌شان حمزه سیدالشهدا بود، کسی که وقتی رزمندگان نگاهش می‌کردند اعتماد به نفس می‌گرفتند. در این میان مسلمان‌ها ترسیدند و شمشیرهایشان سست شد، می‌گفتند نکند شکست بخوریم، نکند نابود شویم. بلافاصله خود شیطان در صحنه بود و شایعه‌ای را راه انداخت که پیامبر شهید شده و از دنیا رفته است؛ این‌جا بود که زانوهای رزمندگان لرزید. در این موقعیت آیه‌ای نازل شد و فرمود پیغمبر هم یک بنده از خدا بود. فکر می‌کنید اگر پیغمبر بمیرد دنیا تمام می‌شود؟

در واقع شیرازه مسلمانان به علت ترس و شوکه شدن از دست رفت؛ به طوری به آن‌ها فشار آمده بود و جنگ سنگین شده بود که نقل می‌شود امیرالمومنین به‌عنوان سپر پیغمبر جنگیده بود که لحظات آخر یک جای سالم نداشت؛ اما توانست پیغمبر را از آن معرکه نجات دهد. در همین لحظات ضربه خوردن شدید مسلمانان این آیه قرآن فوق‌العاده به پیغمبر نازل شد و به مسلمانان مقاوم اندکی که در آن لحظه در عملیات بودند این آیه رسید: وَلَا تَهِنُواْ وَلَا تَحزَنُواْ وَأَنتُمُ ٱلأَونَ إِن کُنتُم مُّؤمِنِینَ؛ و [در انجام فرمان‌هایِ حق و در جهاد با دشمن] سستی نکنید و [از پیش آمدها و حوادث و سختی‌هایی که به شما می‌رسد] اندوهگین مشوید که شما اگر مؤمن باشید، برترید.

مجله آرونو: در میان جنگ این آیه چه تأثیر و جایگاهی داشت؟

نخعی: این آیه به این مسئله اشاره می‌کند که در چه صورتی نصرت الهی شامل شما می‌شود؛ زمانی که مؤمن به پرودگاری که خزائن آسمان‌ها برای اوست، باشید؛ سوره انفال و حوادث جنگ احد را بخوانید؛ عده‌ای می‌خواستند در آن شرایط تسلیم شوند، حال اگر تسلیم می‌شدند نتیجه چه بود؟ تمام کسانی که در مدینه بودند، برده ابوسفیان و یهودیان می‌شدند.

در این شرایط سپاه مسلمانان به سمت مدینه عقب‌نشینی کرده و این خبر به سپاه کفار رسیده بود؛ توسط سران کفر یعنی ابوسفیان فرمان داده شد که جز یک حمله برق‌آسای کوچک چیزی نمانده تا کل مدینه را فتح کنیم. کار مدینه روی کاغذ واقعاً تمام شده بود، اما بر اساس دستور خدا چندین نفر باقی‌مانده با پیغمبر بیعت کردند.

تاریخ می‌نویسد همه‌شان زخمی و مجروح شده بودند؛ برخی نیزه‌های جنگ را عصای خودشان کرده بودند و همراه پیامبر ماندند. در این میان عده‌ای از کسانی که قبلاً در مدینه مانده و به جنگ نپیوسته بودند بنا کردند که ما می‌خواهیم با پیغمبر بیاییم؛ اما خدا فرمود فقط مؤمنین پای کار پیغمبر، بمانند زیرا خدا می‌خواهد مؤمنین را نصرت کند.

در آستانه آزمونی تاریخی؛ روایت نصر یا ترس؟

مجله آرونو: بعد از آن نصرت الهی چگونه اتفاق افتاد؟

نخعی: خداوند دستور داد با همین تعداد کم به جنگ سپاه قدرتمند مکه بروید؛ حال نصرت الهی این‌جا است؛ به سپاه مکه خبر رسید که شما نمی‌دانید چه کسانی با پیغمبر بیعت کرده‌اند؛ مردانی که زخمی و مجروح‌اند اما چنان با قدرت به سمت مکه می‌آیند که دمار از روزگارتان در می‌آورند. بر این اساس چنان ترس چنان خوف در دل کفار اتفاق افتاد که اصلاً جنگی اتفاق نیفتاد؛ چنان رعب و ترس بر بدنه سپاه کفار افتاد که به سمت مکه فرار کردند.

این پیروزی بعد از آن شکست بهت‌آور در جنگ احد، شروعی برای پیروزی‌های زنجیره‌وار بعد از احد شد؛ بعد از آن جنگ پیغمبر و جریان اسلام در مسیر رشد نظامی قرار گرفتند؛ خندق، خیبر و فتح مکه پس از احد اتفاق افتاد.

این پیروزی‌ها در نتیجه آن مقاومت است؛ نصرت خداوند، نصر به رُعب بود؛ یعنی اگر مسلمانان مقاومت و ایستادگی کنند، خدای متعال چنان ترسی دل دل طرف مقابل می‌اندازد که بر اساس آن پیروز می‌شوند؛ نصرت به رعب یکی از شعارهای امام زمان است. افرادی که به‌دنبال زمینه‌سازی برای ظهور هستند این را در نظر بگیرند؛ بسیاری از پیروزی‌های امام زمان با جنگ حاصل نمی‌شود، بلکه با ایجاد ترس و رعب در دل کفار ایجاد می‌شود؛ به خدا و قدرت‌هایی که در اختیار پروردگار است ایمان بیاورید تا نصرت الهی نازل شود.

مجله آرونو: بر اساس داستان جنگ احد توصیه‌تان برای جنگ امروز چیست؟

نخعی: توصیه‌ام به همه، از مادران و پدران گرفته تا معلمان، کارمندان، دانشجویان و… این است که اکنون جامعه ایران نیاز به تزریق شجاعت و حماسه دارد، نه ترس. ترس را وارد نکنید اگر نصرت الهی می‌خواهید؛ در تمام جریانات و اتفاقات روایت نصر بسازید نه روایت خوف و شکست.

هیچ میدان و صحنه‌ای تراژیک‌تر از حادثه کربلا وجود ندارد؛ یک زن، در یک نصف روز تمام آن‌چه دارد و ندارد را از دست می‌دهد؛ فرزندان، برادران، اقوام و… را. حضرت زینب (س) می‌توانست ناراحتی، گریه و سوگ راه بیندازد اما از همین صحنه به‌ظاهر تراژیک، روایت شکست نمی‌سازد، بلکه روایت نصر می‌سازد؛ به طوری که وقتی ایشان وارد کاخ یزید می‌شود به‌گونه‌ای است که یزید می‌پرسد این زنی که این‌طور دارد با اقتدار قدم برمی‌دارد کیست؟ سپس به حضرت زینب می‌گوید چه بلایی بر سرتان آمده! اما حضرت زینب می‌گوید ما ریت الا جمیلا. نگاه کنید ساخت روایت یعنی همین. ساخت حماسه از شرایطی که در ظاهر غم‌انگیز است یعنی این؛ حال چرا ما از حوادث کوچک روایت شکست می‌سازیم؟

مجله آرونو: نقش روایت و رؤیا در این میان دقیقاً چیست و چه جایگاهی دارد؟

نخعی: خطاب به مادرها می‌گویم؛ برای فرزندانتان قصه شجاعت بگویید؛ قصه‌های بسیاری وجود دارد؛ اکنون قدرتمندترین سلاح مردم عادی روایت است؛ وظیفه اصلی ما اکنون ساخت روایت است؛ روایت شجاعت و روایت نصر. ما مخزنی قدرتمند و غنی از روایت‌های شجاعت و نصر داریم؛ به‌طور مثال داستان پر پیچ و خم نوجوانی به‌نام اسمش قاسم بن الحسن بود که می‌خواست هم‌پای عمویش، امام حسین بجنگد اما به‌دلیل سن کم در ابتدا به او اجازه ندادند، او در نهایت با سن کم، بالغانه و باشکوه کنار امام حسین جنگید.

فرزندان ما باید رؤیا داشته باشند؛ مگر جز با داشتن رؤیا و فناوری رؤیا کسی می‌تواند حرکت کند؟ رؤیای یک انسان چیست؟ الگوها و اسطوره‌های یک قوم برای آن ملت، رؤیا تشکیل می‌دهند؛ در کنار این روایت‌های شیعی، ما ایرانی‌ها مخزن غنی ادبی‌ای نیز در این زمینه داریم؛ به‌طور مثال کتاب سمک عیار، شاهنامه فردوسی، گلستان، مثنوی و بسیاری از کتاب‌های حماسی که مربی‌های ما امروز مانند نان شب، به آن نیاز دارند؛ هر کدام از شما که مخاطب این جملات هستید، این امکان را دارید که راوی باشید.

مجله آرونو: وظیفه کنونی ما چیست؟

نخعی: ما وارد جنگی شدیم که آن را شروع نکردیم؛ این جنگ به ما تحمیل شده است؛ امیرالمومنین در خطابی به امام حسن مجتبی این‌طور فرمودند: حسن جان فرزندم هیچ وقت شروع کننده جنگی نباش، اما اگر جنگ در خانه تو را زد از آن استقبال کن و آن را رد نکن؛ چون اگر ردش بکنی شکست خواهی خورد، اگر ردش بکنی ذلیل خواهی شد.

ما جنگ را نخواستیم و شروع نکردیم؛ اما جنگ در خانه ما را زده است. حالا ما در یک انتخاب تاریخی قرار گرفته‌ایم؛ یا این جنگی که در خانه ما را زده می‌پذیریم و به مواجهه با آن می‌رویم؛ که این نتیجه‌اش مقاومت و پیروزی است؛ یا عقب‌نشینی می‌کنیم و وارد سازش می‌شویم؛ نتیجه این مسیر بر اساس سخن امیرالمومنین این است که ذلیل خواهیم شد؛ هم‌چنین بر اساس کلام رهبر انقلاب، دچار عقوبت الهی خواهیم شد؛ میدان واضح است و تصمیم بر عهده آحاد ملت ایران است؛ همه ما در هر نقطه‌ای، تصمیم و رفتارمان نزد ملائکه ثبت و ضبط می‌شود.

ان‌شاءالله آینده برای ملت ایران، تحقق آیات ابتدایی سوره اسرا باشد؛ سوره‌ای که در آن در مورد بنی اسرائیل صحبت می‌کند؛ بنی‌اسرائیل در زمین دو بار فساد می‌کنند و تباهی به وجود می‌آورند، بعد در ادامه آیه می‌فرماید: زمانی که نوبت به وعده الهی برسد، ما به سمت آن‌ها بندگان شایسته خود را می‌فرستیم، آن‌ها را شکست و فراری می‌دهند و اگر لای دیوار یک یهودی مخفی شده باشد، این بندگان مؤمن خدا آنها را از لای دیوار در می‌آورند و به مجازات می‌رسانند، این وعده تخلف‌ناپذیر الهی است.

شاگردان امام صادق علیه السلام از ایشان در درباره این آیه پرسیدند که این آیه در مورد چه کسانی است؟ راوی می‌نویسد ایشان سه بار دست راست خودشان را بر ران‌شان زدند و یک قسم جلاله کفاره‌دار خوردند؛ به خدا قسم ایرانی‌ها هستند.

به گزارش مجله آرونو، در چنین شرایطی بزرگ‌ترین سرمایه یک ملت نه صرفاً منابع مادی بلکه حافظه تاریخی، ایمان جمعی و قدرت روایت است؛ اینکه بتواند از دل زخم، حماسه بیافریند و به نسل بعدی نشان دهد که حتی در روزهای تاریک، راهی برای روشن‌کردن افق وجود دارد.

امروز نیز ایران در آستانه انتخابی تاریخی ایستاده است؛ عقب‌نشینی و ساختن روایتی از ترس یا ایستادگی و روایت نصر؛ هر خانه، معلم، رسانه و خانواده می‌تواند در این میدان روایت‌سازی، سهمی تعیین‌کننده داشته باشد؛ اگر روایت ترس جای خود را به روایت ایمان و ایستادگی بدهد، همان وعده قرآنی که در جنگ احد محقق شد، امروز نیز دست‌یافتنی است: «و أنتم الأعلَون إن کنتم مؤمنین»

مرتبط نوشته ها

فال حافظ

استخاره آنلاین با قرآن

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ

قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿۱﴾ اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿۲﴾ لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ ﴿۳﴾ وَلَمْ يَكُن لَّهُ كُفُوًا أَحَدٌ ﴿۴﴾

سه مرتبه سوره اخلاص را بخوانید و دکمه بعدی را کلیک کنید.

تلویزیون شهری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *