به گزارش خبرنگار مجله آرونو در عصری که رسانه و فضای مجازی تمام وجوه زندگی ما را به خود مشغول کرده است و نه تنها بزرگسالان بلکه کودکان و نوجوانان نیز بهواسطه شیوع کرونا و آموزش مجازی خواسته یا ناخواسته با این فضا درگیر شدهاند، میتوان عنصر گمشده خانوادهها را آموزش «سواد رسانه» دانست.
با شیوع این ویروس منحوس، کودکانی که شاید تا روزهای پایانی سال ۱۳۹۸ در فضای گرم دوستان خود مشغول به علمآموزی و تفریح بودند، وارد دریای بیکران فضای مجازی شدند و اکنون پس از گذشت بیش از سه سال از این ماجرا شاهد پیامدهای آن هستیم و خواهیم بود اما در این میان، نشستن و دست روی دست گذاشتن دردی را دوا نمیکند؛ آغاز تابستان و تعطیلی دانشآموزان فرصت مناسبی است که والدین این گمشده مهم را مورد توجه قرار دهند و تحول را از خانه خود رقم بزنند.
حسین حقپناه در گفتوگو با خبرنگار مجله آرونو درباره دلایل اهمیت آموزش سواد رسانهای به کودکان و نوجوانان، با بیان اینکه اهمیت ارتقا و آموزش سواد رسانهای در هر سطحی امری بدیهی است زیرا ما بخشی از دنیای رسانهای شده هستیم، اظهار میکند: نسل امروز از زمانی که بهدنیا میآید یک دوربین دیجیتال از او عکس میگیرد و شاخصهای سلامتی او به واسطه ابزارهای دیجیتال ارزیابی میشود و تا زمانی که وارد فضای آموزشی میشود، در این دنیای دیجیتال زیست میکند؛ یعنی رسانهها تبدیل به ابزاری شدهاند که در لحظهلحظه زندگی ما و در همه سطوح نقش دارند.
وی میافزاید: حتی امروز شاهدیم که جنگهای ما در حال حرکت به سمت جنگهای دیجیتال است؛ در این راستا همانطور که آموزش سواد خواندن و نوشتن امری بدیهی است، آموزش سواد رسانهای نیز به همین صورت و مهارتی برای بقای حیات در شرایط فعلی است.
والدین والدگری رسانهای را قبل از فرزنددار شدن بیاموزند
این کارشناس سواد رسانه زمان آموزش سواد رسانهای را پیش از تولد میداند و تصریح میکند: والدین پیش از بهدنیا آمدن فرزندانشان نیازمند آموزش سواد رسانهای هستند یعنی باید والدگری رسانهای را قبل از فرزنددار شدن بیاموزند تا بدانند چطور نوعی از رژیم مصرف رسانهای را اتخاذ کنند که مادر در دوران بارداری ترس و اضطرابی نداشته باشد و سلامت روحی و جسمی فرزندش حتی در دوران جنینی نیز تضمین شود.
وی با تاکید بر اینکه بازه طلایی اول آموزش سواد رسانهای به فرزندان صفر تا هفت سال است، میگوید: باید در این برهه زمانی بیشترین محدودیت و ممنوعیتهای رسانهای برای کودکان وجود داشته باشد تا از نظر مغزی، شناختی، روانشناختی، جسمی و اجتماعی در دنیای حقیقی رشد و مهارتآموزی کنند و در ادامه پایههای پرسشگری، گفتوگو، تفکر نقاد و خودکنترلی در آنها ایجاد شود زیرا افراد در سنین بالاتر و هنگام مواجهه با رسانهها به آنها احتیاج دارند.
حقپناه یادآوری میکند: بازه طلایی دوم هفت تا ۱۸ سالگی، یعنی همزمان با دوران آموزش رسمی است و در این راستا فرزندان نیاز دارند که مهارت پایه و فایدهمحور استفاده از رسانه را آغاز و تلاش کنند متناسب با فایده و هدف مدنظر مهارتهایی را آموزش ببینند که در نهایت از مصرفکننده به تولیدکننده تبدیل شوند.
وی با اشاره به فرارسیدن فصل تابستان و اوقات فراغت دانشآموزان در این ایام تصریح میکند: والدین و مربیان باید در این ایام توجه داشته باشند که فراغت مساوی با مصرف رسانهای نیست و تلاش کنند سبد متعادلی از مصرف و فراغت را در اختیار فرزندان قرار دهند که بخشی از آن رسانههای دیجیتال، بخشی رسانههای غیردیجیتال مانند کتاب، رادیو و موسیقی و بخشی دیگر فراغتهای غیررسانهای بهخصوص فراغتهایی که مبتنی بر دستورزی مبتنی بر کنشگری محلی، اجتماعی است، باشد.
خانوادهها به بهانه پروژههای رسانهای دور هم جمع شوند
این کارشناس سواد رسانهای میگوید: یکی از اقداماتی که والدین میتوانند انجام دهند، تعریف پروژههای رسانهای برای فرزندانشان است برای مثال فیلم، پادکست یا بازی را در طول تابستان تولید کنند یا مهارت رسانهای را آموزش ببینند و بهتر است چنین پروژههایی با مشارکت تمام اعضای خانواده انجام شود تا بهانهای برای جمع شدن خانوادهها دور هم باشد.
وی در خصوص پیامدهای مدیریت نکردن اوقات فراغت فرزندان توسط والدین خاطرنشان میکند: رسانه عامل مداخلهگر رام نشده در تربیت و رشد فرزندان ما است و با اینکه با هدف تربیت ایجاد نشده است اما وجوه مختلف زندگی را تحت تأثیر قرار میدهد و اگر ما برای بهکارگیری این ابزار در رشد فرزندانمان برنامه نداشته باشیم، رسانهها برای فرزندانمان برنامهریزی میکنند که لزوماً به نفع آنها نیست و میتواند هر پیامدی داشته باشد زیرا آنها تنها بهدنبال به حداکثر رساندن سود خود هستند.
حقپناه در پایان با تاکید بر اینکه در عصری که رسانهها بدون هیچ ضابطهای در اختیار فرزندان ما قرار میگیرند، میتوانند بر اخلاق و رشد تربیت فرزندان تأثیرگذار باشند، اظهار میکند: خانوادهها باید باور کنند عصر مصونیت و محدودیت رسانهها گذشته و تنها راه این است که در عین دسترسی کنترلشده و محدود رسانهها، این امر را فرصتی مغتنم و موقت برای آموزش سواد رسانهای بدانیم تا در برابر رسانهها مهارت خودکنترلی پیدا کنیم.