به گزارش خبرگزاری مجله آرونو، امروزه رسانهها دیگر تنها یک ابزار اطلاعرسانی ساده نیستند؛ بلکه به بازیگران کلیدی در عرصه قدرت نرم تبدیل شدهاند. این رسانهها با توانایی هدایت افکار عمومی و شکلدهی به برداشتها، نقش مهمی در تحولات سیاسی و اجتماعی ایفا میکنند. به ویژه رسانههایی که وابستگیهای فرامرزی یا سیاسی دارند، اغلب روایتهایی از واقعیت ارائه میکنند که با اهداف پشتپرده و منافع خاص گره خورده است. چنین رسانههایی با بهرهگیری از تکنیکهای مختلف تبلیغاتی و روانی، تلاش میکنند برداشت مخاطب را به سمت خواستههای خود هدایت کنند و به این ترتیب در معادلات قدرت تأثیرگذار باشند.
در این شرایط، مخاطب با چالشی جدی روبهرو میشود؛ آیا باید این رسانهها را به چشم منابعی هیجانی و احساسی ببیند یا به هر رسانهای اعتماد کرده و به سرعت تحت تأثیر پیامهای آنها قرار گیرد، یا آنکه باید با دیدی تحلیلی و دقیقتر به بررسی محتواهای آنها بپردازد و از این طریق تصمیمگیری آگاهانهتری داشته باشد؟ پاسخ به این پرسش اهمیت فراوانی دارد، چرا که مواجهه غیر منتقدانه با رسانههای وابسته میتواند منجر به پذیرش نادرست اطلاعات و در نهایت تأثیرگذاری منفی بر تصمیمات فردی و جمعی شود.
گزارش حاضر با رویکردی تحلیلی، نمونهای مشخص از رسانههای دارای وابستگیهای فرامرزی را بررسی میکند و تلاش دارد زوایای کمتر دیدهشده این نوع مواجهه را واکاوی کند. این بررسی نشان میدهد که شناخت دقیقتر و تحلیل منصفانه محتواهای رسانهای میتواند راهکاری مؤثر برای مقابله با روایتهای مغرضانه باشد و مخاطب را به سمت انتخابهای آگاهانهتر سوق دهد. در نهایت، افزایش سواد رسانهای و تقویت توان تحلیل مخاطبان از مهمترین نیازهای زمانه امروز است تا رسانهها به جای ایجاد سردرگمی، به عنوان ابزارهای اطلاعرسانی صحیح و مؤثر مورد استفاده قرار گیرند.
رسانههای فرامرزی وظیفه تضعیف هویت و امنیت ملی جامعه را بر عهده دارند
داوود نعمتی انارکی کارشناس رسانهای و عضو هیئت علمی دانشگاه صداوسیما اظهار کرد: رسانهها و بهخصوص شبکههای تلویزیونی در هر جامعهای میتوانند وابستگیهای مختلفی داشته باشند که هرکدام پیامدهای متفاوتی نیز دارند.
وی افزود: برخی از رسانهها وابستگی به دولت و حکومت دارند و معمولاً در خدمت منافع رسمی کشور خود و نهادهای حاکم هستند؛ مأموریت اصلی این رسانهها، چه شبکههای تلویزیونی باشند و چه پایگاههای خبری و مطبوعات، ایجاد انسجام ملی و انتقال سیاستهای کلان به جامعه است. این رسانهها ممکن است گاهی به یکجانبهگرایی و تبلیغات رسمی هم گرایش پیدا کنند.
کارشناس رسانهای تصریح کرد: وابستگی به احزاب و گروههای سیاسی، نوع دیگر از وابستگی محسوب میشود و رسانههایی که به جریانهای خاص سیاسی نزدیکاند، بیشتر منافع حزب یا جناح مورد نظر خود را مدنظر قرار میدهند. این رسانهها با گرایشات خاص خود ممکن است که در پوشش اخبار، تحلیلها و حتی دعوت کارشناسان جهتگیری خاصی را اعمال کنند و بر همان مبنا نیز به تولید محتوا بپردازند.
وی افزود: نوع دیگر وابستگی، وابستگی ایدئولوژیکی است که همه رسانهها به هر حال به لحاظ ایدئولوژیکی وابستگی دارند، مثلاً وابستگی به ایدئولوژی لیبرالیسم، سوسیالیسم، مذهبی و… این رسانهها با هدف ترویج چارچوب فکری و ایدئولوژیکی خاص خود فعالیت میکنند. همچنین وابستگی اقتصادی از دیگر وابستگی هاست که رسانهها را وابسته به منابع مالی خاص و یا تبلیغات شرکتها میکنند؛ این رسانهها ممکن است از پوشش بعضی اخبار شرکتهایی که آگهی دهندههای کلان هستند برای حفظ منافع آنها خودداری کنند.
نعمتی انارکی در ادامه گفت: یک وابستگی دیگر هموجود دارد و آن وابستگی به یک کشور خارجی یا نهادهای فرامرزی است؛ یعنی رسانه ممکن است توسط دولتهای دیگر یا نهادهای فرامرزی هدایت و تأمین مالی شود. این نوع رسانهها عمدتاً وظیفه تغییر دیدگاه جامعه هدف را برعهده دارند و حتی در پوشش اخبار و ارائه تحلیلهای مختلف ممکن است که تضعیف هویت یا امنیت ملی جامعه را هدف قرار دهند.
همه رسانهها به نوعی وابستگی دارند
وی با اشاره به اینکه کدام نوع وابستگی میتواند منفی و خطرناک باشد؟ اظهار کرد: بیشک وابستگی به یک کشور بیگانه یا قدرت خارجی و نهادهای فرامرزی، منفی و خطرناک است، چون ممکن است که هدفش تحریف واقعیتها، برهم زدن انسجام ملی جامعه، تفرقهافکنی یا حتی نفوذ سیاسی و فرهنگی باشد. همچنین رسانههایی که وابستگی شدید به احزاب یا ایدئولوژیهای افراطی مثل داعش و یا نژادپرستی دارند نیز برای انسجام جامعه خطرناک هستند، چون این رسانهها واقعیتها را به نفع یک جریان خاص تغییر میدهند و جامعه را دوقطبی کاذب میکنند و فضای نفرت، بیاعتمادی و تعصب را در جامعه افزایش میدهند.
عضو هیئت علمی دانشگاه صداوسیما با تاکید بر اینکه داشتن گرایش یا وابستگی در ذات خود همیشه منفی نیست، افزود: همه رسانهها به نوعی وابستگی دارند اما وقتی وابستگی باعث سانسور، فریب مخاطب، ترویج نفرت یا تضعیف امنیت ملی و فرهنگی شود، به امری خطرناک و منفی تبدیل خواهد شد.
وی با بیان اینکه شناخت سازوکار رسانهها به ما کمک میکند که بهتر بتوانیم سیاستها و روند آنها را بررسی و تحلیل کنیم، تصریح کرد: در مورد تحلیل واقعبینانه و بدون پیشداوری شبکه ایران اینترنشنال، نیاز است که به چند محور توجه کنیم؛ اول اینکه ساختار تأمین مالی و مالکیت آن مشخص شود، که بر اساس گزارشهای منتشر شده در رسانههای مختلف، بخشی از تأمین مالی این شبکه از منابع نزدیک به حکومت عربستان سعودی انجام میشود و گاردین در سال ۲۰۱۸ در گزارشی به این موضوع اشاره کرده است. البته ایران اینترنشنال خود را شبکه خبری مستقلی معرفی میکند، اما شفافیتی درباره منابع مالی و مالکان واقعی آن وجود ندارد، که همین نکته نیز بحثبرانگیز است.
نعمتی انارکی در ادامه افزود: جهتگیری محتوایی این شبکه صرفاً تمرکز بر اخبار و تحلیلهای منتقدانه و منفی درباره ایران دارد. پوشش وسیع بحرانها، مشکلات اقتصادی و ضعفها در کشور بر این نکته صحت میبخشد که رویکرد پوشش خبری شبکه عمدتاً منفی است. تا کنون سابقه نداشته که این شبکه در بخشهای خبری خود به موفقیتها و پیشرفتهای کشور اشاره داشته باشد، تمرکز این شبکه عمدتاً بر اخبار منفی بوده است. مگر میشود در یک جامعه اخبار موفقیت و پیشرفتی وجود نداشته باشد؟!
وی گفت: شبکه ایران اینترنشنال تلاش میکند که محتوای خود را در قابی نسبتاً حرفهای به مخاطب ارائه کند تا حس رسانه معتبر به مخاطب منتقل شود، مثلاً استفاده از قالبهای مختلف، گرافیک، مجریان، سبک اجرا و قالب برنامههای جذاب و حرفهای طراحی شده مخاطب را به خود جذب میکند. در واقع این ظاهر حرفهای میتواند اعتماد تعدادی از مخاطبان را جلب کند، حتی اگر پشت این ظاهر، سوگیری پنهان باشد.
گفتمانهای جهانی عام پسند هستند
کارشناس رسانهای با اشاره به اهداف این شبکه اظهار کرد: هدف اعلامی آنها که همواره بر آن تاکید دارند، پوشش اخبار ایران برای ایرانیان داخل و خارج از کشور است، این هدف اگر چه مثبت است، اما اهداف سیاسی و پنهانی نیز دارد که با بررسی نوع محتواها و روندها میتوان به آنها پیبرد؛ به عنوان مثال تضعیف وجهه بینالمللی ایران، افزایش نارضایتی عمومی مبتنی بر مشکلات داخلی، مهندسی تصویر ایران برای مخاطب خارجی بهعنوان کشوری بحرانی و سرکوبگر و….
وی با بیان تکنیکهای رسانهای افزود: شبکهای مثل ایران اینترنشنال و البته بسیاری از رسانههای خبری، برای تأثیرگذاری پیامها و همراهسازی مخاطب فقط به انتشار خبر اکتفا نمیکنند، بلکه آنها با ترکیبی از تکنیکهای رسانهای، روانشناسی و جامعهشناسی تلاش میکنند تا پیامشان اثرگذار، اقناعکننده و گاهی حتی تحریککننده هم باشد.
نعمتی انارکی با عنوان مثالی تصریح کرد: تمرکز روی اخبار منفی درباره ایران و نادیده گرفتن جنبههای مثبت یا متعادل و قاببندی خبرها در جهتی که یک معنا و جهتگیری را به مخاطب منتقل کند از جمله روشها است؛ به عنوان مثال میگویند ایران کشوری بحران زده و یا بیثبات است. پخش مکرر اخبار خاص یا تحلیلهای مشابه، باعث تثبیت ذهنی پیام در مخاطب، ایجاد احساس خشم و ترس میشود، مثلاً با پخش فیلمی از یک رفتار خشونتآمیز احساسات مخاطب را درگیر میکنند.
وی افزود: تکنیک اثر طنین از جمله تکنیکهایی است که در آن با ساختن فضایی همه افراد را همنظر و هم صحبت نشان میدهند و مخاطب تصور میکند تنها نظر ممکن همین است که رسانه پخش میکند! استفاده از مسائل اجتماعی برای بیاعتبارسازی سیاسی هم یک شیوه برای اثرگذاری بر مخاطب است، به عنوان مثال بحرانهای اجتماعی مثل فقر، بیکاری و تبعیض به عنوان نشانههای ناکارآمدی کامل حکومت معرفی میشوند.
عضو هیئت علمی دانشگاه صداوسیما گفت: تکیه بر گفتمانهای جهانی نیز یک شیوه و تکنیک دیگر است، در واقع پیامها طوری تنظیم میشوند که با مفاهیم جهانی و عامپسند گره بخورند و این باعث پذیرش سریعتر توسط مخاطبان تحصیل کرده و اهل مطالعه میشود.
چطور خبر درست را از غلط تشخیص دهیم؟
وی اظهار کرد: در مجموع شبکههای خبری مثل ایران اینترنشنال فقط اطلاعرسانی نمیکنند، بلکه با ترکیبی از شیوههای حرفهای سعی میکنند افکار، احساسات و رفتار مخاطب را هدایت کنند. این موضوع الزاماً بد یا خوب نیست، بلکه مخاطب باید آگاه باشد که پشت ظاهر خبررسانی یک شبکه خبری یکسری اهداف روانی_اجتماعی و حتی سیاسی هم وجود دارد که باید به آنها توجه کرد.
نعمتی انارکی ادامه داد: وقتی بنا به دلایلی، مشکلاتی در حوزههای مختلف کشور داریم از جمله وجود گرانیها، تورم، نرخ بیکاری، مشکلات مدارس، بهداشت، بیمه، ارز و… خود اینها بهانهای به دست شبکهها میدهد تا به شکل اغراق شده کار کنند و دائم آنها را برجسته کنند. با این کار قصد دارند نوعی بیثباتی را در جامعه به تصویر کشند و اگر سخن پراکنی این رسانهها را بررسی کنیم متوجه میشویم زمانی که مشکلی از جامعه حل میشود، دیگر بهانهای برای پرداختن به آن ندارند و اگر هم پرداخته میشود، مخاطب به راحتی میتواند مغرضانه بودن آن را تشخیص دهد.
وی تصریح کرد: پوشش خبری و پرداخت صرفاً منفی در این رسانهها نسبت به ایران، عمدتاً به اهداف آنها بستگی دارد؛ وقتی هدف این باشد که جامعه ایران یک جامعه بیثبات است و ایرانیان بیثباتی را در جاهای دیگر رواج میدهند، طبیعی است که رویکردشان در انتشار اخبار، رویکرد منفی باشد و نباید انتظار داشت که به ظرفیتها، توانمندیها و پیشرفتها نیز بپردازند!
کارشناس رسانهای افزود: نه همه اخبار این شبکه درست است و نه همهاش غلط؛ بلکه ترکیبی است از اطلاعات واقعی، بزرگنماییها، کوچک نماییها، جهتگیریها و گاهی هم شایعات یا منابع تأیید نشده که بر همین مبنا پازل خبری این رسانه بسته میشود. البته وزن هر یک از این تکههای پازل بر اساس موقعیتی که در آن قرار داریم متفاوت است، مثلاً وقتی به موفقیتی دست مییابیم آن را بسیار سطحی و کوچک انتشار میدهند و یا اگر مشکلی وجود دارد چنان برجسته میشود که گویی هیچ راه برون رفتی نمانده است.
وی با اشاره به اینکه مخاطب میتواند از چند راه خبر درست را از غلط تشخیص دهد، گفت: اولین مورد، بررسی چند منبع مختلف است؛ باید دید رسانههای دیگر هم به همین شکل و محتوا آن را پوشش دادهاند یا خیر؟ اگر فقط در یک رسانه خاص باشد، احتمال تحریف یا شایعه بودن خبر بیشتر است. راه دیگر تفکیک خبر از تحلیل و نظر شخصی است، باید تشخیص داد که کجا خبر و اطلاعرسانی است و کجا نظر، تحلیل یا جهتدهی. بررسی منبع خبر از دیگر روشها است؛ آیا تصویر، فایل صوتی یا نقلقول از منبع رسمی یا شخص شناخته شده است؟ یا فقط مثلاً یک کاربر ناشناس توئیت زده و یا ویدئویی بدون زمان و مکان مشخص انتشار داده است؟
از یکسری اطلاعات استفاده کن اما اعتماد بیچون و چرا نداشته باش!
نعمتی انارکی با اشاره به شیوهای دیگر اظهار کرد: شیوه دیگر که حتماً باید به آن توجه شود، احتیاط در پذیرش اخبار فوری و بخصوص هیجانی است؛ اخبار خیلی احساسی، فوری یا تحریککننده را نباید سریع باور یا منتشر کرد. داشتن ذهن نقاد نیز مهم است، در برخی اخبار مهم و یا با منبع نامعلوم، مخاطب باید از خود سوال بپرسد که این خبر به نفع کیست و یا چرا الان منتشر شده؟ آیا فقط از یک زاویه به موضوع پرداخته شده یا چند دیدگاه مختلف را در بر میگیرد؟
وی ادامه داد: رسانهای مثل ایران اینترنشنال نه میتواند منبعی کاملاً موثق محسوب شود و نه ابزاری صرفاً برای شایعهسازی، بلکه مثل بسیاری از رسانههای سیاسی، با ترکیب برخی اطلاعات درست، جهتگیری و برخی اطلاعات غیر واقعی تلاش میکند افکار عمومی را در مسیر خودش شکل دهد. مخاطب آگاه، نه سادهباور است، نه بدبین مطلق، بلکه اهل بررسی و تفکر است و اساس سواد رسانهای نیز همینجاست، تشخیص درست از نادرست در فضای خبری.
کارشناس رسانهای در پاسخ به اینکه آیا رسانههایی مانند ایران اینترنشنال به اسرائیل وابستهاند؟ افزود: باید دید که منظور از وابستگی چیست؟ اگر منظور این است که اسرائیلیها آن را ایجاد کردهاند؟ پاسخ میتواند منفی باشد، چون پدید آورندگان آن مشخصاند، اما اگر منظور از وابستگی همسویی محتوایی با اسرائیل است؟ میتوان گفت این احتمال وجود دارد، چون برخی محتواهای این شبکه این احتمال را قوت میبخشد. به عنوان مثال محتواهایی مانند همسویی با اهداف اسرائیل بر علیه ایران یا بد پوشش دادن رنج فلسطینیان و مشکلات آنها یا عدم نقد رفتارها و سیاستهای اسرائیل، برخلاف نقد گستردهای که نسبت به ایران انجام میدهند و موارد دیگری… از جمله تعابیر برای همسویی با اسرائیل را نشان میدهد.
وی در ادامه تصریح کرد: اگر یک رسانه مستقیم یا غیرمستقیم به رژیم صهیونیستی، عربستان یا هر قدرت خارجی دیگری وابسته باشد، محتوایش درباره ایران احتمالاً از ویژگیهایی مثل سوگیری شدید علیه ایران و ارائه یکطرفه از بحرانها، نادیدهگرفتن مسائل انسانی و سکوت درباره اقدامات و حملات اسرائیل، جهتدهی افکار عمومی به نفع جریانی خاص و مواردی درباره ایران که کلاً منفی باشد، برخوردار خواهد بود.
نعمتی انارکی در پاسخ به اینکه آیا میتوان به محتوای این رسانهها اعتماد کرد؟ ادامه داد: میتوان از برخی اطلاعات آنها استفاده کرد، اما نمیتوان بیچونوچرا به آنها اعتماد مطلق داشت؛ در واقع باید با ذهن باز شنید و با عقل تحلیل کرد.
بهترین سلاح، آگاهسازی مردم است!
وی با بیان اینکه باید بین نقش واقعی رسانهها در شرایط بحران و جهتگیری و نیت پشت پرده آنها تفکیک قائل شد، گفت: در مورد شبکه ایران اینترنشنال در ماجرای جنگ ۱۲ روزه اسرائیل و ایران، این شبکه در تلاش بوده تا اخبار لحظهای، برخی تحلیلهای بینالمللی و واکنشهای سیاسی را سریع منتشر کند، در واقع عملکردی که جزو وظایف رسانههاست و میتواند مخاطب پیگیر را حفظ کند، اما هدفی فراتر از اطلاع رسانی و آگاهیبخشی نیز وجود داشته، اهدافی که به سیاستهای آن رسانه مرتبط میشود. اگر سیاست او در مسیر خلاف شما باشد، به طور قطع اخبار، گزارشها، گفتوگوها، مستندهای رسانه نیز بر علیه شما خواهد بود یعنی به نفع شما روایتسازی نمیکند و روایتها در مسیری خواهند بود که علیه شما باشد و این میتواند در جهت تضعیف روحیه افراد جامعه باشد.
عضو هیئت علمی دانشگاه صداوسیما با اشاره به مرحله عمل و واکنش رسانهای اظهار کرد: برخورد هیجانی، احساسی و شعاری با اخبار رسانههایی همچون اینترنشنال مؤثر نیست و میتواند باعث تقویت جایگاه چنین رسانههایی در جامعه شود؛ باید هوشمند، تحلیلی و چندلایه عمل کرد تا هم اثر مناسب روی مخاطب داشته باشد و هم تأثیر محتواهای طرف مقابل را کاهش دهد. چون وقتی رسانهای با حمله عصبی مواجه میشود، نقش قربانی مظلوم را بازی میکند و در ذهن مخاطب مشروعتر جلوه میکند.
وی ادامه داد: در عوض برخورد منطقی و مستند، قدرت تحلیل مخاطب را تقویت میکند و اثرگذارتر است؛ باید مخاطب را با سند، تصویر، مقایسه و تحلیل آگاه کرد که مثلاً این شبکه فلان خبر را نادرست منتشر کرده و فلان منبع آن را رد کرده و یا تناقضها بر ملأ شود. همچنین رویکرد مقایسهای بین رسانهها باعث شک کردن مخاطب میشود.
نعمتی انارکی تصریح کرد: تولید محتوای قوی را باید جدی گرفت، وقتی جایگزین قوی وجود داشته باشد، مخاطب کمتر سراغ رسانههای جهتدار میرود.
وی افزود: بهترین سلاح، آگاهسازی مردم است. باید یاد گرفت که فرق خبر با تحلیل چیست، یاد گرفت که چطور خبر ساختگی، بزرگنمایی یا جهتدار تولید میشود و یاد گرفت که بتوان منبع خبر را راستیآزمایی کرد.
به گزارش مجله آرونو، در مواجهه با رسانههایی که رویکردی جهتدار و بعضاً خصمانه دارند، راهکار مؤثر نه مقابله احساسی و واکنش آنی، بلکه تحلیل دقیق، بررسی منابع، شناخت تکنیکهای رسانهای و آموزش سواد رسانهای به مخاطب است.
آنچه رسانههایی مانند ایران اینترنشنال را در ذهن مخاطب اثرگذار میکند، صرفاً محتوای خبری نیست، بلکه نحوه روایت، تکنیکهای اقناعی و بهرهگیری از احساسات عمومی است. بنابراین، تنها راه خنثیسازی چنین اثرگذاری، آگاهسازی عمیق مخاطبان، پاسخهای مستند، تولید محتوای جایگزین با کیفیت و ایجاد فضای رسانهای تحلیلمحور در داخل کشور است.
واکنشهای هیجانی، نه تنها اعتبار چنین رسانههایی را زیر سوال نمیبرد، بلکه میتواند ناخواسته آنها را در قامت «قربانی حقیقتگو» جلوه دهد. آنچه امروز بیش از همیشه به آن نیاز داریم، هوشمندی رسانهای و تقویت تفکر نقادانه در جامعه است.