به گزارش خبرگزاری مجله آرونو، مدتهاست که زنگ خطر کاهش جمعیت به عنوان یکی از مهمترین بحرانهای آینده کشور به صدا درآمده است؛ بحرانی که اگر جدی گرفته نشود، ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی گستردهای خواهد داشت؛ روند نزولی نرخ باروری در ایران زنگ خطری است که سالها توسط کارشناسان و نهادهای مسئول به صدا درآمده و در رأس آن، رهبر انقلاب بارها با صراحت نسبت به خطر کاهش جمعیت هشدار دادهاند، ایشان از مسئولان خواستهاند سیاستهای فعلی را بازنگری کنند و برای آینده جمعیتی کشور، برنامهای جامع و اقناعی ارائه دهند.
اما مسئله جمعیت، تنها یک موضوع آماری یا صرفاً اقتصادی نیست؛ موضوعی چندبعدی است که با امید به آینده، سبک زندگی، سیاستهای رفاهی و تصویر ذهنی مردم از زندگی خانوادگی پیوند خورده است. در این میان رسانهها و نحوه بازنمایی خانواده و فرزندآوری، نقش تعیینکنندهای در شکلگیری نگرش عمومی دارند؛ وقتی رسانهها آینده را تاریک، زندگی را دشوار و فرزندآوری را پرهزینه نشان میدهند، نمیتوان انتظار داشت تنها با توصیه و تبلیغ، نگرش جامعه تغییر کند.
در دهه اخیر، سیاستگذاری رسانهای در ایران با محوریت افزایش جمعیت و تشویق به فرزندآوری، به یکی از اولویتهای راهبردی نظام تبدیل شده است. صدا و سیما به عنوان مهمترین نهاد جریانساز فرهنگی کشور، بر اساس قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت، موظف شده ده درصد از برنامههای خود را به این موضوع اختصاص دهد. در میان آثار موفق تلویزیونی، برنامههایی چون «کودک شو»، «اعجوبهها»، «زوجی نو»، «مامانها» و مستند مسابقه «خانه ما» با محوریت خانواده و فرزندآوری، توانستند مخاطبان گستردهای جذب کنند. این برنامهها با نمایش شیرینیهای زندگی خانوادگی و کودکان، تلاش داشت نگرش جامعه نسبت به فرزندآوری را اصلاح کنند و نقش مهمی در تغییر باورهای غلط ایفا کنند. به ویژه «کودک شو» با محوریت رقابت خانوادگی و حضور کودکان به صورت غیرمستقیم توانست پیامهای تشویقی خوبی به مخاطب منتقل کرد.
در حوزه سینما نیز فیلمهایی با رویکرد طنز و اجتماعی به موضوع جمعیت پرداختهاند. فیلم سینمایی «خجالت نکش» و اثر جدید «دو روز دیرتر» به کارگردانی اصغر نعیمی، نمونههایی از تولیدات موفق در این زمینه هستند. «دو روز دیرتر» با محوریت یک زوج جوان که به دلیل مسائل اقتصادی و مهاجرت، از فرزندآوری امتناع میکنند اما در نهایت با انگیزههای خانوادگی به این مسیر ترغیب میشوند، تلاش دارد با زبانی طنز و داستانی جذاب، اهمیت فرزندآوری را به تصویر بکشد.
این اقدامات نشان میدهد رسانه ملی و سینمای ایران با بهرهگیری از قالبهای سرگرمی، رقابتی و طنز، تا حدی تلاش کرده گفتمان جدیدی درباره ضرورت افزایش جمعیت و تحکیم خانواده ایجاد کند؛ اما این اقدامات ظرفیت جریان سازی نداشته است. آنچه در صدا، سیما و سینمای ایران نیاز است توجه ویژه به برنامههای جریان ساز در کنار توجه به نمادها در این حوزه است. توجه به نمادها به این صورت که لزومی ندارد سازندگان حتماً داستانهایی مرتبط با خانواده و فرزنداوری تولید کنند؛ بلکه میتوانند در برنامههای خود خانوادههای پرجمعیت و اعضایی پرنشاط نشان دهند.
تصویر امروز رسانه از خانواده، مخدوش است
معصومه نصیری، کارشناس سواد رسانه در گفتوگو با خبرنگار مجله آرونو اظهار کرد: تصویری که امروزه رسانهها از خانواده ارائه میدهند تصویر ذهنی مخدوش و جدیدی است؛ دیگر خانواده به معنای داشتن ارکان مختلف یعنی زن، مرد و فرزندان نیست.
وی افزود: این تصویر مخدوش از خانواده در سریالها، فیلمها و بازنماییهای رسانهای ارائه میشود؛ بر این اساس این مدیریت تصویر ذهنی درباره خانواده بهویژه فرزندآوری روی رفتارها، عادتها و تفکرات افراد تأثیرگذار است.
کارشناس سواد رسانهای ادامه داد: امروزه مدیریت تصویر ذهنی و تصویری که رسانه از خانواده بازنمایی میکند، برعکس ذات خانوادهای است که در آن فرزند نقش مهمی دارد؛ تصویری که از خانواده و فرزندآوری در لایههای مختلف به مخاطب ارائه میشود نه فقط در حوزه سرگرمی بلکه در حوزههای مختلف مبنی بر این است که آینده مطلوبی وجود ندارد.
تصویر تیره خانواده در قاب رسانهها
نصیری با بیان اینکه بسیاری از بازنماییهای رسانهای آیندهای تاریک، فقر و نابسامانی را نشان میدهد که طبیعتاً روی تصمیم افراد درباره فرزندآوری تأثیر میگذارد، تصریح کرد: این تصویر ذهنی منجر میشود افراد اینطور فکر کنند که وقتی خودشان آیندهای ندارند چرا باید انسان دیگری نیز به جهان اضافه کنند؟ بنابراین تصور ناامیدانهای از آینده ایجاد میشود که روی فرزندآوری تأثیر خواهد داشت.
وی با اشاره به اینکه امروزه در سیاستهای کلان ما فرزندآوری تبلیغ نمیشود، بیان کرد: اگر از مردم بپرسید سیاست کلان جمهوری اسلامی درباره جمعیت چیست ممکن است به تبلیغات درباره فرزند سوم و چهارم اشاره کنند؛ درحالیکه بحث اساسی کشور ما در مسئله فرزندآوری میان مردم، داشتن یا نداشتن فرزند است؛ تعدد فرزندها مسئله بعدی ماست، افراد بسیاری هستند که تصمیم گرفتهاند هیچ فرزندی نداشته باشند، این مسئله به مشوقها و سیاستهای کلان ما برمیگردد.
سیاستهای جمعیتی؛ جدا از واقعیتهای زوجین
کارشناس رسانه ادامه داد: سیاستگذاریهای کلان کشور ما مبتنی بر واقعیتهای جامعه نیست و به درستی تدوین نمیشود؛ بنابراین در سیستم اجرایی و تبلیغ نیز به درستی اجرا نخواهد شد و افکار عمومی آنچنان که باید تحت تأثیر قرار نمیگیرند.
نصیری با اشاره به این پرسش که آیا آنچه در سیاستهای کلان جمعیتی تدوین شده با نظام مسئله زوجین در یک راستا است، ادامه داد: سیاستهای جمعیتی ما با نظام مسائل زوجین همراستا نیستند؛ در رابطه با چالشهای بزرگ و سیاستهای کلان باید بتوانیم در راستای مسائل جامعه فکر و اقدام کنیم، نه مبتنی بر آنچه خودمان مطلوب میدانیم.
وی با بیان اینکه ما باید افکار عمومی جامعه را نسبت به گزاره مهم جمعیت و فرزندآوری اقناع کنیم، افزود: مسئله جمعیت یکی از فاکتورهای جدی قدرت محسوب میشود؛ بنابراین باید مدل مواجههمان با این موضوع تغییر کند؛ سیاستهای کلان ما نیازمند بازتعریف و اقناعی شدن هستند.
کارشناس سواد رسانهای درباره نقش آموزشهای رسانهای و مسئله جمعیت بیان کرد: مسئله جمعیت مسئلهای فراتر از حوزه آموزش است؛ بسیاری از افراد دوست دارند فرزند داشته باشند اما عوامل ثانویه یا عوامل فرامتنی موضوع جمعیت مانع از این تصمیم میشود؛ باید بررسیکنیم چه عواملی وجود دارد که حوزه آموزش ما را نیز تحت تأثیر قرار داده است؟ نکته قابل توجه در این حیطه این است که افزایش جمعیت در خانوادههایی که سطح آموزش پایینتری دارند نسبت به خانوادهها با سطح آموزش بالاتر، بیشتر اتفاق میافتد؛ بر این اساس مهم است که بررسی کنیم چه چیزی را به چه کسی میآموزیم.
نصیری تصریح کرد: آیا صرفاً نگرش افراد به فرزندآوری نادرست است یا عوامل محیطی نیز در این حیطه اثرگذار هستند؟ آیا اگر تسهیلاتی به افرادی که فرزنددار میشوند اختصاص دهیم، در فرزندآوری تأثیر میگذارد؟ تجربههای سایر کشورها نشان میدهد عوامل محیطی و فراهم کردن تسهیلات اثرگذار است، بنابراین باید از تجربه موفق سایر کشورها استفاده کنیم.
وی درباره نقش اینفلوئنسرها و بلاگرها در موضوع جمعیت و فرزندآوری گفت: بلاگرها و اینفلوئنسرها بر اساس منافعشان چیزی را تبلیغ میکنند؛ در کشورهای دیگر گاهی از این فضا نیز برای تبلیغ سیاستهای جمعیتی استفاده میشود؛ اما باید توجه داشت مهمترین مسئله برای این بلاگرها و اینفلوئنسرها درآمدزایی و دیده شدن است.
بلاگرها؛ مبلغان سبک زندگی بدون چارچوب
کارشناس سواد رسانهای بیان کرد: گاهی اینفلوئنسرها و بلاگرها بدون قائده و قانون بیفرزندی و فرزندگریزی را تبلیغ و از فرزندانشان برای جلب توجه بیشتر سوءاستفاده میکنند؛ بنابراین باید در نظر داشته باشیم این افراد برای سبک زندگی ما به صورت ویروس عمل میکنند؛ معمولاً کم پیش میآید بلاگری رفتاری در راستای انتخاب سبک زندگی درست در ذهن مخاطب نهادینه کند؛ بر این اساس اینکه چگونه فضای بلاگرها و اینفلوئنسرها را مدیریت میکنیم، مهم است.
نصیری ادامه داد: مسئله ما در فرزندآوری تنها انتقال پیام نیست؛ زیرا در ذات افراد علاقه به تشکیل خانواده و پدر و مادر شدن وجود دارد، مسئله اساسی اصلاح رویههایی است که بازتاب آن رویهها منجر به کاهش فرزندآوری شده است.
وی با بیان اینکه ما باید تسهیلاتی برای افرادی که فرزنددار میشوند در نظر بگیریم، افزود: مُشوقهایی مانند تأمین نیازهای خانواده، اختصاص دادن مزایایی برای فرزندی که به دنیا میآید، آموزش و پرورش رایگان و مناسب به معنای واقعی کلمه و اصلاح وضعیت معیشتی، از جمله اقداماتی است که اگر این موارد وجود داشته باشند افراد به فرزندآوری تمایل بیشتری پیدا میکنند.
فرزندآوری؛ فراتر از پیام، نیازمند اصلاح سبک زندگی
کارشناس سواد رسانهای تصریح کرد: اگر اقناعیترین پیام در حیطه فرزندآوری را تولید کنیم ولی سبک زندگی افراد را اصلاح نکرده باشیم شاهد افزایش جمعیت نخواهیم بود، به طور مثال برای مادران شاغل باید تسهیلاتی در نظر گرفته شود که بتوانند راحتتر به وظایف خود بپردازند، همچنین نظام بازنشستگی مادرانی که فرزندان بیشتری دارند باید مورد توجه و بررسی قرار بگیرد.
نصیری با اشاره به اینکه آموزش سواد رسانهای میتواند به افراد در نقطه اولیه یعنی ایجاد ناامیدی و بازنماییهای فعلی رسانهها کمک کند، مطرح کرد: سواد رسانهای در مدیریت باورها و افکار به کمک ما میآید و نمیگذارد ما در تله محتواهایی که خود تحقیری ملی و ناامیدی را رواج میدهند، بیفتیم؛ در نتیجه وقتی دچار این طرز تفکر نشویم، نگاه ما به فرزندآوری متفاوت خواهد بود.
وی گفت: یکی دیگر از مزیتهای داشتن سواد رسانهای در حوزه فرزندآوری این است که با دقت بیشتری تولیدات رسانهای مانند سریالهای غربی را تماشا میکنیم؛ بازنمایی تصویر خانواده در سریالهای غربی با تعریفی که ما از خانواده داریم متفاوت است.
کارشناس سواد رسانهای بیان کرد: سیاستهای فرهنگی جمعیتی ما باید پیوست رسانهای داشته باشند؛ پیوست رسانهای امری مغفول در جمهوری اسلامی است، بر این اساس رسانههای معاند روی سیاستهای فرهنگی ما متمرکز میشوند و از خلأ رسانهای ما در راستای تبلیغ سیاستهای خودشان استفاده میکنند.
سواد رسانهای؛ ابزاری برای واکسیناسیون فرهنگی
نصیری ادامه داد: سواد رسانهای به تنهایی ابزار فرهنگسازی نیست؛ بلکه ابزار درک رسانهها و مواجهه با رسانهها در امر ضد فرهنگی است، سواد رسانهای به ما در مواجهه با محتواها کمک میکند.
وی تصریح کرد: مهمترین ضعف ما در سیاستهای جمعیتی، نداشتن پیوست رسانهای در سیاستگذاریها است؛ همچنین تبلیغات ما باید به سمتی برود که مخاطب را به دور از شعارزدگی به فرزندآوری تشویق کند.
به گزارش مجله آرونو، بحران جمعیت فقط به سیاستگذاری محدود نمیشود؛ بلکه بازنمایی رسانهای و نگرشهای عمومی نقش تعیینکنندهای دارند، بر این اساس تا وقتی تصویر خانواده در رسانهها اصلاح نشود و سواد رسانهای ارتقا نیابد، تلاشها برای افزایش فرزندآوری به نتیجه مطلوبی نخواهد رسید.