به رنگ تعهد و فداکاری در قامت معلمی

فهرست مطالب

به گزارش خبرگزاری مجله آرونو، نقش کلیدی معلمان به عنوان مجریان آموزش عمومی و الگوهای اولیه دانش‌آموزان بسیار مهم جلوه می‌کند، معلمان جامعه، انسان‌سازان نسل آینده هستند، الگویی با نفوذ که نمی‌تواند نسبت به اصول اخلاقی خویش بی‌تفاوت باشد، چرا که محدوده اخلاقیاتش فراتر از خود اوست و در واقع اخلاق، عمل و ایثار معلم در جریان آموزش به مراتب بیش‌تر از سخن و کلامش بر شاگردان اثر خواهد داشت.

معلم دارای جایگاه ارزشمند معنوی در جامعه انسانی است، اما وقتی با ایثار، فداکاری و از خودگذشتگی درهم آمیخته می‌شود، شکوه و عظمتی والا را معنا می‌بخشد، به گونه‌ای که نمود عینی ایثار و تعهد آن‌ها در مقام معلمی به رغم مشکلات جسمی همیشه برای شاگردان و آیندگان به یادگار می‌ماند.

روایت خوبان، روایت معلمانی است که در پیچ و خم‌های جاده زندگی کم نیاورده و همچنان با عشق به دانش‌آموزان خود به سرعت در حرکت هستند و هیچ چیزی نمی‌تواند مانع حرکت آنها شود، نمونه آن ناهید خاکسار، معلم فداکاری که با نگاه انرژی مثبت به زندگی و تلاش فراوان با وجود معلولیتی که از کودکی به همراهش بوده توانسته فعل توانستن را به موازات مشق عشق و ایثار با آموختن و اشتیاق برای حاضر شدن در پای تخته سیاه کلاس درس تا مربی سلامت مدرسه، به عنوان شخصیتی کلیدی در سیستم تعلیم و تربیت، مسئولیت مهمی را در حفظ و بهبود وضعیت فیزیکی و روحی دانش‌آموزان ایفا کند، چرا که معتقد است در هر شغل و هر لباسی که خدمت می‌کنیم اگر متعهد باشیم و عاشقانه کار کنیم، موفق خواهیم شد.

به رنگ تعهد و فداکاری در قامت معلمی

در روزهایی که نام معلم بیش از هر زمان دیگری بر زبان‌ها جاری می‌شود، آنچه ما را به گفتگو با این معلم جوان ترغیب کرد، این است که او با وجود معلولیت هیچ‌گاه محدودیتی برای خود قائل نبوده و از همان کودکی به فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی می‌پرداخته و از دوران دانش‌آموزی تحت تأثیر معلمان فداکار به‌صورت جدی‌تر و مستمر به دلیل شدت علاقه‌ای که به تدریس و آموزش داشته، حرفه معلمی را برگزیده است و از سال ۷۶ طی ورود به آموزش و پرورش با عشق و علاقه فراوان و انگیزه بسیار بالا هر روز سر کلاس‌های خود در روستاهای چهارمحال و بختیاری حاضر شده است.

این مربی توانا و پرتلاش در حالی که لبانش خندان و چشمانش پر از شور و عشق زندگی کردن بود، این را به وضوح می‌توانستی ببینی، دلیلش هم معلوم است، در طول تدریس، حضور دانش‌آموزان در هر مقطع به او روحیه می‌دهد و هیچ‌چیز به اندازه موفقیت آن‌ها خوشحالش نمی‌کند، معتقد است که با توجه به روحیات خودش که علاقه به کار فرهنگی و قشر کودک و نوجوان دارد، بهترین کاری که می‌شد خدا برایش در نظر بگیرد، معلمی بوده است.

او که با وجود بیماری و مشکلات، لحظه‌ای از رسالت معلمی خود کوتاه نیامده است ما را به دوران کودکی‌اش می‌برد، زمانی که به گفته بزرگان اقوام در اثر سقوط از ارتفاع برای همیشه دچار معلولیت شده و تحت درمان و جراحی‌های متعدد قرار گرفته است، می‌گوید: می‌گویند خدا گر ز حکمت ببندد دری، ز رحمت گشاید در دیگری؛ معلولیت من حکمت خدا بود تا من خودم را قوی‌تر کنم، معتقدم که معلولیت محدودیت نیست، شغل معلمی را بر پایه آگاهی و بینش برگزیده‌ام و احساس کردم که می‌توانم در این حیطه برای جامعه مفید باشم، چرا که معلمی کاری فرهنگی است که با روحیه و سرشت پاک سر و کار دارد.

خاکسار با بیان اینکه بعضی از محدودیت‌ها، مانع پیمودن و قدم گذاشتن در رسیدن به هدف والای رسالت معلمی او نبوده است، بلکه با عشق و علاقه‌ای روزافزون آهسته اما پیوسته در مسیر و جایگاه اصلی خود حرکت کرده است، اظهار می‌کند: معلمی عشق است، معلمی هنر آموختن است، آموختن دانش و مهارت‌های زندگی به فرزندان این کشور است.

به رنگ تعهد و فداکاری در قامت معلمی

این معلم فداکار که با فعالیت مستمر از مقاطع دوم متوسطه و تدریس در پایه‌های دوازدهم در روستاهای چهارمحال و بختیاری تا مربی سلامت مدرسه ابتدایی در اصفهان در آستانه بیست‌وپنجمین سال خدمت در آموزش و پرورش به سر می‌برد، بیان می‌کند: در طول تدریس دنیای پاک دانش‌آموزان به من روحیه می‌داد و هیچ‌چیز به اندازه موفقیت آنها خوشحالم نمی‌کرد، به طوری که طی یکسال اخیر با انتقال به دبستان ابتدایی شهر اصفهان در رسته مربی مراقبت و سلامت، با نشاط و شادی این بچه‌ها، روحیه و علاقه‌مندی وصف‌ناپذیری از انتخاب شغل معلمی در وجودم زنده شده است.

او با اشاره به اینکه تلخ و شیرین کار با کودکان ابتدایی در مقطع مربی سلامت بسیار لذت‌بخش است، می‌افزاید: شیرینی لحظه واضح دید ن تابلو کلاس درس توسط دانش‌آموز دبستان با راه نمایی و ارجاع او به چشم پزشکی را با هیچ حس لذت‌بخش دیگری عوض نمی‌کنم، زمانی که نگاه آن کودک و خانواده‌اش طی عینک تجویزی پزشک، حروف الفبا را شفاف و با شادی روزافزون پیگیری می‌کرد، دنیای این کودکان خاص، بی‌ریا و پر از صداقت است.

خاکسار رمز موفقیت خود را تقویت اعتماد به نفس در دوران تحصیل چه در مدرسه و دانشگاه از سوی نهاد خانواده می‌داند و خاطر نشان می‌کند: تمام موفقیت‌های زندگی را مدیون حمایت‌های خانواده‌ام هستم که با نوع تربیتشان مرا قوی بار آوردند، چرا که برخورد آن‌ها با معلولیت‌م برخوردی قهری نبود، از همان ابتدا نقص جسمانی‌ام را پذیرفتند و با بها دادن و حمایت بی‌دریغ، توانستم در جمع همسالان، خودم را باور کنم و این ناتوانی را پله‌ای برای پیشرفت و تلاش بیشتر زندگی‌ام قرار دهم، معتقدم خانواده نهادی است که از بدو تولد نقش مهمی در آموزش شخصیت به کودکان ایفا می‌کند و بایدها و نبایدهای شخصی و رفتار اجتماعی را به آنها می‌آموزد و تأثیر بسزایی در رشد شخصیت افراد دارد.

در نهایت باید بگوییم راه معلمانی که به این شغل رنگ ایثار، تعهد و فداکاری می‌زنند، پویا و پاینده باشد…

مرتبط نوشته ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *