«با حذف تله تئاتر، تلویزیون شبیه به آدمی است که گویی قطع عضو شده. طبیعی است که بازگشت تله تئاتر راه نجاتی برای این رسانه محسوب می شود، زیرا تلویزیون یکی از ارکانش را از دست داده است و هر چه از نبود این ساختار بیشتر بگذرد، اوضاع بدتر خواهد شد. نسل جدید باید این ارکان را بشناسند و با تله تئاتر آشنا باشند.»
رضا حامدی خواه که در دهه های ۷۰ و ۸۰ سابقه کارگردانی و تهیه تله تئاتر و مجموعه های نمایشی همچون «سقوط»، «رازهای یک خانه»، «انگشتری عقیق»، «ماه ریز» و «قطار ۲۱ جنوب» را برای تلویزیون در کارنامه دارد، در گفت و گویی با آرونو از حذف ساختار تله تئاتر در مدتی بیش از یک دهه گفت.
او اظهار کرد: تله تئاتر اساسا پرهزینه است، اما به کشف استعدادها می انجامد. اغلب هنرمندان برجسته نظیر محمد رحمانیان، مرضیه برومند، مهدی فخیم زاده و حمید لبخنده از عرصه هنرهای نمایشی به تلویزیون رفتند و پرورش پیدا کردند و در آینده تبدیل به کارگردان های مطرحی شدند. پشتوانه کارگردان های مطرح کشور نیز، تله تئاتر و نمایش تلویزیونی است.
او یادآور شد: در عرصه بازیگری نیز شرایط به همین صورت است. داوود رشیدی، سعید پورصمیمی، سعید نیک پور، مهدی سلطانی، مهران احمدی و بسیاری دیگر از هنرمندان، اولین کار خود را با تله تئاتر آغاز کرده اند اما مدتی است که تلویزیون این فرصت را از خودش دریغ کرده است.
او ادامه داد: همانطور که برای مدیریت نیاز به کادرسازی داریم، برای کارهای تلویزیونی نیاز به بازیگر، طراح صحنه، نویسنده و … داریم. بزرگ ترین نویسندگان سریال های ما افرادی هستند که دستی بر ادبیات نمایشی داشتند یا از آن تاثیر گرفته اند.
در این زمینه بخوانید:
محمد رحمانیان: تلویزیون دائما در حال آسیب زدن به خودش است
حواستان هست؟ ۱۰ سال است تلهتئاتر نداریم!
او سپس با تاکید بر لزوم تفکیک تله تئاتر از تئاتر صحنه، بیان کرد: بعضی افراد با ضبط تئاتر صحنه فکر می کنند جای تله تئاتر را پر کرده اند؛ در صورتی که اینطور نیست. ضبط تئاتر صحنه با رعایت اصول کیفی نیز جذابیت های به خصوص خودش را دارد اما نه به این معنا که جای تله تئاتر را پر کند یا تلویزیون فکر کند به تئاتر کمک کرده است.
حامدی خواه گفت: گاهی تله تئاتر درست معنا نمی شود. تله تئاتر شامل مجموعه های نمایشی هم می شود. «مثل آباد»، «سلطان و شبان»، مجموعه های محمد رحمانیان، حمید لبخنده، خود بنده و حسن فتحی مجموعه نمایشی محسوب می شوند. دست اندرکاران این کارها افراد تئاتری هستند. در حوزه طنز هم این ساختار وجود دارد. در حوزه نمایش عروسکی تلویزیونی نیز می توان به مجموعه «خونه مادربزرگه» اشاره کرد.
رضا حامدی خواه در ارتباط با گونه های مختلف نمایشی چنین اظهار کرد: اساسا وقتی یکی از اضلاع مهم تئاتر از دست می رود، آن اثر دیگر تئاتر نیست. تئاتر سه ضلع دارد؛ متن یا اندیشه، اجرا و مخاطب زنده. وقتی مخاطب زنده گرفته می شود، دیگر تئاتری وجود ندارد اما ضبط تئاتر، گونه های مختلفی دارد. خیلی از سریال های ما نمایشی هستند به این معنا که بهره مندی شان از حوزه دراماتیک زیاد است. برای مثال سینمای اصغر فرهادی مبتنی بر درام است و از تئاتر به آن رسیده است. در صورتی که سینمای عباس کیارستمی مبتنی بر گرافیک و هنرهای تجسمی است و از نقاشی و شعر و عکس به سینما رسیده است.
او با بیان این که ضبط تئاتر صحنه، پیوندی میان سینما، تئاتر و تلویزیون محسوب می شود، در توضیح این اظهار نظر بیان کرد: این پیوند، بازار کار را برای تئاتری ها فراهم می کند اما تعدادی از دوستان تئاتری می خواهند به زور تئاترشان را از تلویزیون پخش کنند که این امکان پذیر نیست. حضور هنرمندانی مثل حسن فتحی، محمد رحمانیان، بیژن صمصامی و … لازم است تا یک اثر دراماتیک به یک اثر تلویزیونی پرمخاطب تبدیل شود.
اگر بازیگر درست تربیت شود، تلویزیون کمتر دچار حاشیه می شود
حامدی خواه با اشاره به اینکه تلویزیون خودش را از ساختار تله تئاتر و نمایش محروم کرده است، تصریح کرد: مدیران ما پخش تله تئاتر را متوقف کرده اند و در عوض از خیابان بازیگر پیدا می کنند، چون چاره ای ندارند. افرادی که حتی بیان درستی ندارند و نمی توانند درست راه بروند و مقابل دوربین استواری ندارند، بازیگر می شوند و بعد هم با یکسری حاشیه برای تلویزیون دردسر ایجاد می کنند؛ در صورتی که اگر بازیگر درست تربیت شود، تلویزیون کمتر دچار حاشیه می شود. اغلب این افراد ریشه، ادبیات و فرهنگ نمی دانند.
این کارگردان در ادامه بیان کرد: روزنامه های زرد ما نیز هر روز دچار این نوع خبرها می شوند. گاهی خبرگزاری های اصیل ما از کسانی به عنوان بازیگر یاد می کنند که هنوز به بیان و بدن و حس خودشان بدهکارند.
حذف تله تئاتر پیش از همه به خود تلویزیون آسیب می رساند
او در ادامه صحبت هایش بار دیگر به حذف تله تئاتر از تلویزیون اشاره کرد و گفت: تله تئاتر در گذشته بستری برای کشف استعدادها، تربیت، پرورش و معرفی به تلویزیون و سینما بود اما در حال حاضر از آن محروم شده ایم و بیش از ۱۰ سال است که این پشتوانه از ساختار تلویزیون حذف شده است.
او افزود: مدیران ما نسبت به تله تئاتر آگاهی ندارند و تصور می کنند ساخت تله تئاتر کاری پرهزینه و عبث است. هنگامی که برنامه ای برای طولانی مدت وجود نداشته باشد مدیران احساس نیاز به کادرسازی نمی کنند. در این شرایط هر کسی به این ساختار وارد می شود. به عنوان مثال در حال حاضر همه تصور می کنند که خوش صدا هستند و رمان می خوانند اما از بینشان شاید تنها سه نفر باشند که صدایشان برای این کار مناسب است. در این فضا نیز شرایط همین گونه است.
حامدی خواه بر این باور است که حذف تله تئاتر پیش از همه به خود تلویزیون آسیب می رساند و در ارتباط با همین موضوع تصریح کرد: تلویزیون پشتوانه ای ندارد. مدت طولانی از زمانی که در تلویزیون برنامه داشتم نگذشته است، اما در حال حاضر احساس می کنم با افرادی گپ و گفت می کنم که قبل تر در سازمانی دیگر مشغول به کار بوده اند و به همین علت حرف یکدیگر را نمی فهمیم. ما و مدیران قبلی، فارغ از هر جناح و دسته بندی حرف یکدیگر را می فهمیدیم اما الان حداقل ها هم رعایت نمی شود و فهم مشترکی وجود ندارد در نتیجه گفت وگویی شکل نمی گیرد که به کار منجر شود.
بعد از ۲۵ سال تجربه در تله تئاتر، باید در ملک سرمایه گذاری کنم
او با بیان اینکه اغلب افراد در جایگاه مناسب خود در تلویزیون مشغول به کار نیستند، گفت: تلویزیون بازمانده است و جای کار زیادی دارد. افرادی که قبلا در این حوزه فعال بودند، مشغول به کارهای دیگری هستند و در صداوسیما اغلب افرادی مشغول به کار هستند که تحصیلکرده رشته های متعددی هستند، در نتیجه کار را بلد نیستند و به همین علت به حذف کردن روی می آورند.
او افزود: این جالب است که من بعد از یک تجربه ۲۵ ساله در تله تئاتر، باید در ملک و پتروشیمی سرمایه گذاری کنم و در عوض کسانی که متالوژی می دانند باید در ارتباط با تولیدات برنامه های تلویزیونی تصمیم گیری کنند.
این کارگردان و تهیه کننده یادآور شد: سال گذشته از من دعوت شد تا برای کمک جهت ضبط یک مجموعه نمایشی به استودیو بروم و آنجا متوجه شدم که چند میلیارد تومان به هدر رفته است و در انتها یک مجموعه ۹۰ قسمتی با چند میلیارد تومان هزینه خوابید. با وضع اقتصادی کشور ما جای این اما و اگرها نیست و بهتر است افراد بی تجربه در این راستا مشورت بگیرند.
او به وضعیت افراد فعال در حوزه تله تئاتر اشاره کرد و گفت: در حال حاضر این افراد خانه نشینند یا در قید حیات نیستند یا مهاجرت کرده اند و یا اشتیاقی به کار ندارند. دو سال پیش با همین انگیزه مسئول بخش تلویزیونی فستیوال فجر شدم تا همین حرف ها را به بقیه افراد بزنم و بازار کار جدیدی شکل بگیرد اما اثربخش نبود.
هر تلفن همراه یک رسانه
این کارگردان با اشاره به اینکه هر تلفن همراه یک رسانه محسوب می شود پیشنهاد کرد: می توان برای تلفن همراه، سایر پلتفرم ها و رسانه هایی که بخشی از تولیداتشان مجازی است، اثر نمایشی تولید کرد. در حال حاضر جوان طنازی که از طریق همین راه، در ارومیه تعداد زیادی دنبال کننده دارد یا جوانی که در سبزوار از طریق شبکه های اجتماعی دو میلیون دنبال کننده واقعی دارد، قدرتش از تلویزیون بیشتر است. می توان به این افراد آموزش داد و از این استعدادها استفاده کرد اما به نظر می رسد تلویزیون درک درستی از این موضوع ندارد و احساس نیاز نمی کند.
آنچه در بالا خواندید حاصل گفت وگوی خبرنگار آرونو با رضا حامدی خواه ـ کارگردان ـ درباره تاثیرات حذف ساختار تله تئاتر در دهه اخیر بر تلویزیون بود. موضوعی که پیشتر هم در گزارش ها و گفت وگوهای آرونو با مردم و هنرمندان به بحث گذاشته شده است.
البته باید این نکته را هم یادآوری کرد که در هفته های اخیر معاونت سیما از راه اندازی مرکزی جدید به نام «سیمرغ» خبر داده است که وظیفه اش بالا بردن توان تولیدی این رسانه در ژانرهای مغفولمانده نمایشی و غیرنمایشی از جمله تله تئاتر است؛ وعده ای که باید دید چه زمان عملیاتی و انجام آن رسانه ای می شود.
انتهای پیام