به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری مجله آرونو، در زمان حاضر 75درصد از سبد تأمین انرژی اولیه کشور را گاز طبیعی تشکیل میدهد، در زمینه تولید برق نیز بیش از 90 درصد تولید برق کشور توسط نیروگاههای حرارتی که وابسته به گاز طبیعی است، تأمین میشود.
در شرایطی که سالبهسال شاهد تشدید ناترازی گاز هستیم، آینده تأمین انرژی پایدار کشور با ادامه روند فعلی، بهچالش ناترازی گاز گره میخورد و اگر امروز چارهاندیشی نشود، دیر یا زود، ایران با بالاترین ذخایر انرژی، قادر به تأمین انرژی پایدار نخواهد بود.
تنوعبخشی به سبد تأمین انرژی کشور و کاهش سهم وابستگی به گاز یک ضرورت جدی برای تأمین پایدار انرژی کشور در آینده است.
بیش از دو دهه توسعه انرژیهای تجدیدپذیر بهخصوص در زمینه نیروگاههای بادی و خورشیدی در ایران مطرح شده است، اما آهنگ توسعه این نوع انرژی در دولتهای مختلف بسیار کند بوده است، این درحالی است که ایران ظرفیتهایی بسیار قابلتوجه در توسعه انرژیهای تجدیدپذیر دارد.
در ایران میزان تابش خورشید نسبت به کشورهای اروپایی 40درصد بیشتر است و نسبت به کشورهای همجوار بهویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس بهدلیل دمای خنکتر و وزش باد مطلوب، شرایط مناسبتری برای توسعه نیروگاههای خورشیدی و بادی دارد. در مجموع استانهای سیستان و بلوچستان، خراسانجنوبی، خراسانرضوی و کرمان پتانسیل 40هزارمگاواتی توان تولید برق از محل انرژیهای تجدیدپذیر خورشیدی و بادی را دارند. استان کرمان بیشترین ظرفیت خورشیدی و استان سیستان و بلوچستان بیشترین ظرفیت بادی را دارد.
توسعه 300مگاواتی بهجای 10هزارمگاواتی در دولت سیزدهم
در ابتدای دولت سیزدهم، (پایان مرداد 1400) درحالی ظرفیت اسمی تولید برق نیروگاههای تجدیدپذیر کشور 904 مگاوات بود، علیاکبر محرابیان، وزیر نیروی وقت در برنامه ارائهشده خود به مجلس شورای اسلامی در زمان رأی اعتماد، اعلام کرد؛ “افزایش ظرفیت تولید برق تجدیدپذیر بهمیزان 10هزار مگاوات از محل سوخت صرفهجوییشده” در دستور کار وزارت نیروی دولت سیزدهم قرار دارد.”، برنامهای که به افزایش ظرفیت عملی تولید برق تجدیدپذیر منجر نشد و در طول 3 سال فعالیت دولت سیزدهم تنها حدود 300 مگاوات به ظرفیت تولید برق تجدیدپذیر کشور افزوده شد؛ اما در پایان دولت سیزدهم اعلام شد که با ریلگذاری توسعه در این بخش، حدود 13 هزار مگاوات نیروگاه تجدیدپذیر با پیشرفتهای متفاوت، آماده اجرا هستند و یا در وضعیت اجرا قرار دارند.
حتی سال گذشته یکبرنامه ضربتی افزایش 5400مگاواتی ظرفیت تولید برق تجدیدپذیر در برنامه وزارت نیرو قرار گرفت که در عمل محقق نشد و باید از این برنامهها بهعنوان “توهم توسعه” بهجای برنامه عملی نام برد.
نگاه تردید به برنامه 30هزارمگاواتی توسعه تجدیدپذیرها در دولت چهاردهم
در ابتدای دولت چهاردهم نیز با وجود تأکید بر افزایش 12هزارمگاواتی توسعه تجدیدپذیرها در برنامه هفتم توسعه، افزایش 30هزارمگاواتی ظرفیت تولید برق تجدیدپذیر بهعنوان یک برنامه مهم دولت در بخش انرژی عنوان شد. با نگاهی بهگذشته این سؤال مهم مطرح میشود؛ آیا اینبار هم با “توهم توسعه” بهجای “برنامه عملی” مواجهایم، یا قرار است اینبار نقطه عطفی در تاریخ توسعه ظرفیتهای انرژی کشور با تغییر پارادایم توسعه بهسمت تجدیدپذیرها را شاهد باشیم؟
اگرچه هنوز برای قضاوت در خصوص تحقق برنامههای دولت چهاردهم در زمینه توسعه انرژیهای تجدیدپذیر زود است، اما با بررسی اجمالی آنچه تا امروز گذشته (ششماهه ابتدایی عمر دولت)، تحقق برنامه دولت را باید با نگاه تردید نگریست.
رشد 289مگاواتی ظرفیت تولید برق تجدیدپذیر در 5 ماه نخست عمر دولت
در شروع دولت (پایان مردادماه 1403) ظرفیت اسمی تولید برق تجدیدپذیر ایران به 1241 مگاوات رسید که در برابر ظرفیت اسمی 93 هزار و 452 مگاواتی تولید برق کشور، سهمی حدود 1.3درصدی را به خود اختصاص داد.
این ظرفیت در پایان دیماه 1403 به 1530 مگاوات رسید و نسبت به ظرفیت اسمی 94 هزار و 497 مگاواتی، سهمی 1.6درصدی را به خود اختصاص داده است.
رشد 289مگاواتی ظرفیت تولید برق تجدیدپذیر و افزایش 0.3درصدی سهم ظرفیت اسمی تجدیدپذیرها در ظرفیت اسمی تولید برق کشور، حاصل تلاش 5 ماه نخست دولت چهاردهم است که البته باید توجه داشت این ظرفیت، از تکمیل پروژههای نیمهکاره دولت قبل حاصل شده است و هنوز دستاورد پروژههایی که در دولت فعلی کنلگزنی شده، به ثمر نرسیده است.
تعدیل برنامههای تابستان 1404 فقط در 3 ماه!
مصطفی رجبی مشهدی، مدیرعامل شرکت توانیر سوم آبانماه امسال در تشریح برنامههای تابستان 1404 در بخشی از سخنان خود گفت: “افزایش 500 مگاوات ظرفیت انرژی تجدیدپذیر تا پایان سال 1403 و هدفگذاری افزایش 3000 مگاوات انرژی تجدیدپذیر تا زمان اوج مصرف سال 1404 که غالباً انرژی خورشیدی و اندکی هم انرژی بادی در میلنادر (سیستان و بلوچستان) است، نیز از دیگر برنامهها برای جبران ناترازی است.”
در واقع طبق گفتههای مدیرعامل توانیر، تا زمان اوج بار 1404 (تیر و مرداد 1404) با احتساب ظرفیت 1241مگاواتی تجدیدپذیرها در ابتدای دولت و برنامه رشد 3000مگاواتی آن، باید ظرفیت تولید برق تجدیدپذیر به بیش از 4200 مگاوات برسد.
محسن طرزطلب، معاون وزیر نیرو و رئیس سازمان ساتبا سیزدهم دیماه در این خصوص گفت: “ظرفیت نیروگاههای تجدیدپذیر کشور درحدود 1400 مگاوات است که تا پایان امسال به 1800 مگاوات خواهد رسید؛ این ظرفیت تا پایان تابستان آینده به 3500 مگاوات و تا پایان سال 1404 به 4800 مگاوات افزایش خواهد یافت.”
این اظهارات بهمعنای کاهش و تعدیل هدفگذاری قبلی در مقایسه با سخنان آبانماه مدیرعامل شرکت توانیر است. درحالی که طبق گفتههای رجبی مشهدی، میبایست تا اوج بار تابستان حداقل 4200 مگاوات ظرفیت تولید برق تجدیدپذیر در مدار بهرهبرداری داشته باشیم، این میزان با گفتههای رئیس سازمان ساتبا، به کمتر از 3500 مگاوات تقلیل پیدا کرد.
عباس علیآبادی، وزیر نیرو نیز ابتدای بهمنماه امسال در این خصوص گفت: “تا اوج بار مصرف برق تابستان سال آینده ظرفیت تولید تجدیدپذیرها به 3500 مگاوات ارتقا مییابد؛ در تلاش هستیم بهمنظور افزایش سهم تجدیدپذیرها در سبد انرژی کشور، تا پایان دولت چهاردهم زمینهها و زیرساختهای لازم برای تولید 30 هزار مگاوات انرژی تجدیدپذیر فراهم شود.”
وزیر نیرو نیز از افزایش ظرفیت تولید تجدیدپذیرها به 3500 مگاوات تا اوج بار تابستان (تیر و مرداد 1404) خبر داده است؛ پس نسبت به ظرفیت اسمی ابتدای دولت، حدود 2300 مگاوات افزایش ظرفیت تولید برق تجدیدپذیر را تا اوج بار تابستان سال آینده شاهد خواهیم بود تا ظرفیت اسمی 3500مگاواتی در این بخش محقق شود.
هنوز در خود دولت به اجماع ضرورت توسعه تجدیدپذیرها نرسیدهایم!
اینکه در فاصله حدود 3 ماه، برنامه رشد 3000مگاواتی به رشد 2300مگاواتی تقلیل پیدا کرده است، این سؤال را مطرح میکند؛ آیا در ماههای آینده نیز بهدنبال عدم تحقق تکمیل و بهرهبرداری از پروژههای تجدیدپذیر، این برنامه قرار است باز هم تعدیل و کاهش یابد؟
تا پایان عمر دولت چطور؟ آیا برنامه رشد 30هزارمگاواتی تجدیدپذیرها، باز هم مثل دولتهای قبلی یک “توهم توسعه” است یا در دولت چهاردهم برای تحقق حداکثری آن برنامهریزی اجرایی شده است؟
آنچه مشخص است اینکه هنوز حتی در بدنه دولت نیز نسبت به ضرورت تغییر پارادایم توسعه انرژی کشور بهسمت توسعه تجدیدپذیرها، اجماع نظر جامع حاصل نشده است و برخی سازمانها و نهادها، در این زمینه، نهتنها حرکتی پیشِرو ندارند، بلکه مانع تحقق برنامهها هستند.
ابتدا نیاز به اجماعسازی در تمامی بدنه دولت و سپس تسرّی این اجماع به سایر قوا و در نهایت تبدیل شدن توسعه تجدیدپذیرها به یک مطالبه ملی داریم تا بتوانیم آینده پایدار تأمین انرژی کشور را از مسیر چالشهای تحمیلشده ناترازی گاز و ناترازی سوخت جدا کنیم.
انتهای پیام/+