اتفاقاً نسبت به قصه صمد بهرنگی نوستالژی نداشتم!

|

فهرست مطالب

حجت هاشمی که این روزها نمایش «ماهی سیاه کوچولو» را در تالار هنر روی صحنه می‌برد، گفت که برخلاف عموم، نسبت به قصه صمد بهرنگی نوستالژی خاصی نداشته بلکه در بزرگسالی و همزمان با تدریس در مدرسه با این داستان ارتباط برقرار کرده است.

این کارگردان همزمان با اجرای نمایشش در گفتگویی با آرونو ابراز خوشنودی کرد که این اثر نمایشی، تماشاگرانی از ۳ تا ۸۰ ساله دارد و هر یک از گروه‌های سنی، ارتباط خاص خود را با آن برقرار می‌کنند.

هاشمی که این نمایش را با متنی از نسرین خنجری اجرا می‌کند، درباره انتخاب قصه‌ «ماهی سیاه کوچولو» برای اجرای نمایشش گفت: قصه صمد بهرنگی از همان ابتدای اَمر برای من پر از تصویر و جادو بود، اما نحوه‌ی مواجه شدن من با قصه‌ برعکس عموم، در کودکی و نوجوانی نبود و می‌شود گفت من از قبل نسبت به این قصه حس نوستالژی و عجیب و غریبی هم نداشتم.

اتفاقا نسبت به قصه صمد بهرنگی نوستالژی نداشتم!

او اضافه کرد: سال‌هاست در کنار تحصیل و فعالیت‌های فضای حرفه‌ای تئاتر با دانش‌آموزان مدرسه هم نمایش کار می‌کنم و این برایم موهبت بزرگی است که بتوانم در فضای بچه‌ها زیست کنم. در واقع انتخاب و خوانش قصه‌ی «ماهی سیاه کوچولو» هم در یکی از این کلاس‌های مدرسه اتفاق افتاد، که بعد از تحلیل و گفت‌ و گوهای زیادی که در کلاس داشتیم، متوجه شدم‌ بچه‌ها با متن ارتباط خوبی برقرار کرده‌اند و از طرفی دیگر، خودم به شدت با فضاسازی و تصویرسازی که در ذهنم بعد از خواندن قصه جاری شده بود، ذوق‌زده شدم.

اتفاقا نسبت به قصه صمد بهرنگی نوستالژی نداشتم!

این کارگردان با ارایه توضیحی درباره روند آماده‌سازی این نمایش افزود: بعد از آن با بچه‌های مدرسه روی متن و نمایش کار کردیم و در مسابقات کشوری هم مقام اول را آوردیم، اما حتا بعد از این پایان خوش هم این قصه برایم تمام نشد و تا چندین سال در گوشه‌ای از ذهنم جا خوش کرده بود و دلم می‌خواست در فضاهای جدی‌تری «ماهی سیاه» را به نمایش بگذارم. سرانجام از اوایل تیر ماه سال ۱۴۰۱ دوباره تصمیم به اجرا، این بار با گروه بزرگسال، گرفتم.

هاشمی با ارایه توضیحاتی درباره روند نگارش نمایشنامه «ماهی سیاه کوچولو» بر اساس قصه مشهور صمد بهرنگی، ادامه داد: ابتدا قصه نیاز به بازنویسی و تبدیل‌شدن به نمایشنامه داشت که توسط نسرین خنجری تکمیل شد. بعد از آن هم گروه نمایشی را رفته رفته گسترش دادیم. بابک نیوشادان هم برای آهنگسازی و ترانه‌سرایی به گروه پیوست و شروع به تمرین و تصمیم به حضور در جشنواره‌ی تهران مبارک گرفتیم. در واقع برای من «ماهی سیاه کوچولو» از پُشت نیمکت‌های مدرسه ظاهر شد و راهش را آغاز کرد و دغدغه‌ی تماشای اجرایش هر روز برایم پُررنگ‌تر و جدی‌تر شد.

اتفاقا نسبت به قصه صمد بهرنگی نوستالژی نداشتم!

او در پاسخ به اینکه چه مولفه‌هایی را برای کارگردانی اثر در نظر گرفتید تا برای مخاطب کودک و نوجوان مناسب باشد ؟ توضیح داد: همان‌طور که گفتم، قصه‌ «ماهی سیاه کوچولو» برای من پر از تصویر و جادو بود و از سوی دیگر دغدغه‌ این را داشتم که جای تصویر و خیال‌بازی در تئاترهای کودک و نوجوان خالی است و با توجه به تجربیاتی که در مدرسه با این گروه‌های سنی داشتم، می‌دانستم که می‌توانند ارتباط خوبی با این گونه نمایش‌ها بگیرند. بنابراین فرصت را غنیمت شمردم و سعی کردم تصویرهای ذهنی‌ام را بروز دهم. البته ناگفته نماند که این قصه بسیار دستم را برای رویاپردازی و تصویرسازی باز گذاشته بود.

هاشمی در پاسخ به اینکه مخاطبان کودک و نوجوان به چه میزان با اثر ارتباط برقرار کرده‌اند ؟ توضیح داد: این پرسش، پاسخی نسبی دارد، چرا که ممکن است شکل سلیقه و اصلا سطح ارتباطی هر فردی متفاوت باشد اما خوشبختانه در طول اجراهایی که داشتیم، از سمت اکثر مخاطبان کودک، نوجوان و بزرگسال بازخورد خیلی مثبتی گرفتیم و نکته‌ قابل توجه اینجاست که فکر می‌کنم نمایش ما محدودیت سنی‌ خاصی را در برنمی‌گیرد زیرا از بازخوردها و مصاحبه‌های بعد از پایان اجرا دریافت کردیم تماشاگران ما از ۳ سال تا ۸۰ ساله برداشت خاص خودش را از نمایش دارد که من این اتفاق را به فال نیک می‌گیرم و امیدوارم بتوانیم در ادامه‌ راه، مخاطبان بیشتری و تجربه‌های ناب‌تری داشته باشیم.

اتفاقا نسبت به قصه صمد بهرنگی نوستالژی نداشتم!

هاشمی درباره چالش‌هایی که برای اجرای این نمایش داشته است، گفت: می‌توانم بدون اغراق بگویم دقیقا مانند قصه‌ای که خود صمد بهرنگی نوشته، تمام مسیر «ماهی سیاه کوچولو» تا به امروز پر از چالش بود و هست؛ از حضور در جشنواره‌ عروسکی تهران مبارک و اتفاقات اجتماعی سیاسی بگیرید تا گرفتن مجوز و رسیدن به صحنه‌ تالار هنر. من و در ادامه گروه نمایشیِ پُرتلاش «فی‌فی» سفری را با «ماهی سیاه کوچولو» شروع کردیم و ادامه دادیم که دقیقا چه روی صحنه، چه در اتفاقات و جریانات پشت‌صحنه با چالش‌های زیادی روبه‌رو شد، اما همگی همدلانه به خاطر عشقی که به ماهی سیاه داشتیم، در کنارش ماندیم و به مسیر و سفرمان ادامه دادیم.

اتفاقا نسبت به قصه صمد بهرنگی نوستالژی نداشتم!

او اضافه کرد: گروه‌ِ نمایشی «فی‌فی»، رسیدن به دریای آبی را محال نمی‌داند بلکه سعی و اُمید دارد که بتواند به مسیر خودش ادامه بدهد و در دریای آبیِ خیال‌انگیز تئاتر، مخاطبان بیشتری را ملاقات و در آنها انگیزه‌ سفر کردن و شجاعتِ رسیدن به رویاهایشان را زنده کند. به قول ماهی سیاه کوچولو «همه‌ش که نباید فکر کرد. راه که بیفتیم، ترس‌مان به کُلی می‌ریزد.»

هاشمی در پایان از سامان خلیلیان و هادی حجازی‌فر که در مسیر گرفتن سالن و مجوز با او همراهی و همکاری کرده‌اند، سپاسگزاری کرد.

انتهای پیام

مرتبط نوشته ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *