به گزارش خبرگزاری مجله آرونو و به نقل از روابط عمومی موزه سینمای ایران، جلسه اکران و نقد و بررسی فیلم «کودکی ناتمام» با حضور ناصر صفاریان کارگردان و تهیهکننده، حسین شیخ الاسلامی نویسنده، پژوهشگر و منتقد ادبی، علیاکبر زینالعابدین پژوهشگر و سید احمد محیط طباطبایی رئیس ایکوم و پژوهشگر میراث فرهنگی، روز چهارشنبه ۱۶ مهر درسالن فردوس موزه سینما برگزار شد.
حسین شیخ الاسلامی در این برنامه اظهار کرد: صحبتهایم را با گرامیداشت و بزرگداشت کودکانهها و کودکانی که قربانی تخیلهای سیاسی شدند شروع میکنم. حقیقت این است از سالیان قبل، بچههای دهه ۶۰ هدف تخیل سیاسی دیگران قرار گرفتند تا کودکانی که در غزه این روزها قربانی تخیل می شوند. خوب است در چنین نشستی و بعد از نمایش چنین فیلمی از این موضوع یاد کنیم و امیدوارتر باشیم نسل هایی که این سال ها به دنیا می آیند قربانی تخیلات مسموم و یا گاه غیر کودکانه هیچ قشری نشوند.
این نویسنده با قدردانی از ناصر صفاریان افزود: صفاریان در مستندهای مختلف چیزی را تاریخ سازی و مکتوب کرد که شاید کمتر کسی سراغ آن می رفت. به صورت مشخص مدیون مستند او در مورد احمدرضا احمدی هستم و همیشه منتظر فرصتی بودم که برای ساختن آن تصویر ویژه از ستاره ادبیات معاصر ما، از او تشکر کنم. همین طور مستند «کودکی ناتمام» که اهمیت تاریخی آن به تدریح روشن تر خواهد شد.
شیخ الاسلامی ادامه داد: سوژه هایی دراین فیلم آمدند و رفتند و ما حالا در سال۱۴۰۴ می بینیم که مسئول بسیاری از اتفاقات دردناک ادبیات ما بودند. چیزی که هیچ وقت در این فیلم گفته نمی شود اما نگفتنش خیلی به چشم می آید. ما یک قطع ارتباط با سنت مان داشتیم که این فیلم همین را روایت می کند و شما در چهره آدم هایی که در این فیلم با آنها مصاحبه شده است می بینید که در توجیه خودشان چقدر موفق هستند و چقدر خوب می توانند خودشان را برای خودشان و دیگران توجیه کنند. این یک گزاره اخلاقی برای همه کسانی است که برای کودکان و نوجوانان کار می کنند که چقدر با نیت خیر می توان فاجعه آفرید. این فیلم تکه ای از تاریخ ما است که از سر اتفاق یا حسن هنردوستان سرشت نمای بخشی از تراژدی تاریخ معاصر ایران است.
علی اکبرزین العابدین نیز در ادامه اظهار کرد: ما با مهمترین مستند ادبیات کودکان رو به رو هستیم زیرا همچنان ما هیچ مستندی به این قدرت درباره ادبیات کودکان و نوجوانان ندیدیم.
وی افزود: وای بر اهالی ادبیات کودکان و نوجوانان که یک مستند درجه یک دارد و آن را هیچ کجا نمایش نداده است. شما در این فیلم میان کودکی و بزرگسالی، تربیت و ایدئولوژی مدام در رفت و آمد هستید. اتفاقا ناصر صفاریان باید این فیلم را می ساخت نه کسی که با ادبیات کودکان نزدیکی دارد؛ کسی که چشمش ادبیات و شعر را می دید تا آن نگاهی که شعر کودکان را فارغ از شعر بودن می بیند.
ناصر صفاریان نیز با یادی از زنده یاد مازیار شیخ محبوبی صدابردار این فیلم گفت: همیشه علاقه مند هستم تغییراتی در آنچه قبلا انجام دادم ایجاد کنم. اگر امروز قرار بود فیلم ساخته شود، دوباره فیلم را به همین شکل با همین حرف می ساختم. ولی تفاوتی که الان به نسبت قبل برای من وجود دارد، این است که آن زمان تلخی و روایت های مربوط به جنگ و فشار و بحران ها را به عنوان یک نوستالژی مطرح می کردیم و الان که فیلم را می بینیم و آن چه مطرح می کردیم که آن سالها چه روزگار بدی بود، باز دوباره همان ها را همین چند ماه پیش تجربه کردیم.
وی افزود: آن چه که در مورد محتوای فیلم می توانم اشاره کنم این است که قصد ما در شروع تحقیق و فیلمبرداری این بود که روایتی تاریخ نگارانه از تاریخ ادبیات کودکان در ایران داشته باشیم که یک پروژه بزرگ بود. در اولین مرحله تدوین به این نتیجه رسیدیم که آن عنوان ادبیات کودک را به شعر کودک تغییر بدهیم. یعنی داستان را کنار بگذاریم. شعر کودک را شروع کردیم و همان روایت تاریخ نگارانه را پیش گرفتیم.
صفاریان ادامه داد: همیشه از اولین فیلم تا الان مخاطبی که برای فیلم ها در نظر داشیم یک مخاطب عام با علاقهمندیها و گرایش های روشنفکری بوده است. یعنی مخاطبی باشد که وقتی در مورد شعر کودک فیلم می بینید لزوما دانشجو و محقق ادبیات نباشد و گستره مخاطب بیشتری پیدا کند. به همین خاطر به این نتیجه رسیدیم که ما یک روایت موازی در کنار روایت شعری داشته باشیم و تاکید ما روی تاریخ نگاری نباشد و به نوستالژی دهه۶۰ بپردازیم.