به گزارش خبرگزاری مجله آرونو، فرزانه دهقانی محقق و متخصص مدیریت رسانه و سواد رسانهای، در یادداشتی نوشت:
«جنگها و بحرانها تأثیرات عمیقی بر زندگی کودکان دارند، که میتواند باعث بروز مشکلات جدی در سلامت روانی و عاطفی آنها شود. در این شرایط، مدیریت رسانه به عنوان ابزاری حیاتی برای انتقال اطلاعات و کاهش آسیبهای روحی و روانی بر روی کودکان شناخته میشود. رسانهها میتوانند با ارائه محتوای مناسب و مثبت، به کودکان کمک کنند تا با واقعیتهای جنگ کنار بیایند و احساس امنیت بیشتری داشته باشند.
کودکان به عنوان گروهی آسیبپذیر، به شدت تحت تأثیر بحرانها و جنگها قرار دارند. آنها در معرض ترس، اضطراب، و ناامنی هستند که میتواند تأثیرات بلندمدتی بر سلامت روانی و عاطفی آنها بگذارد. بر اساس تحقیقات، کودکانی که در مناطق جنگی زندگی میکنند، ممکن است دچار اختلالات اضطرابی، افسردگی و مشکلات رفتاری شوند. این تأثیرات میتواند در طول زندگی آنها ادامه یابد و مانع از رشد طبیعی و اجتماعی آنها شود. به همین دلیل، نیاز به مدیریت صحیح اطلاعات و اخبار برای کمک به این گروه سنی ضروری است.
مدیریت رسانه: ضرورت و تکنیکها
انتخاب محتوای مناسب:
رسانهها باید محتوای خود را با دقت انتخاب کنند. اطلاعات باید به صورت ساده و متناسب با سن کودکان ارائه شود. به عنوان مثال، استفاده از انیمیشنها و کارتونهای آموزشی میتواند به کودکان کمک کند تا مفاهیم پیچیده را به شیوهای سرگرمکننده و قابل فهم درک کنند. به عنوان مثال، برنامههای تلویزیونی مانند “کودک و جنگ” که به بررسی جوانب مثبت و قهرمانانه در شرایط سخت میپردازند، میتوانند به تقویت روحیه و اعتماد به نفس کودکان کمک کنند.
برنامههای تلویزیونی و پلتفرمهای آنلاین:
شبکههای تلویزیونی و پلتفرمهای آنلاین میتوانند با ایجاد برنامههای آموزشی و تفریحی به کودکان کمک کنند. به عنوان نمونه، برنامههایی که داستانهای قهرمانانه از کودکان در شرایط دشوار را روایت میکنند، میتوانند به تقویت روحیه و امید در آنها کمک کنند. به عنوان مثال، برنامههای تلویزیونی مشابه “داستانهای امید” که به داستانهای واقعی از کودکان و نحوه مواجهه آنها با چالشها میپردازند، میتوانند تأثیر مثبتی بر روی روانشناسی کودکان داشته باشند.
فراهم کردن فضایی برای بیان احساسات:
کودکان باید فضایی داشته باشند تا احساسات و نگرانیهای خود را بیان کنند. رسانهها میتوانند با برگزاری کارگاههای آنلاین یا حضوری، به کودکان این امکان را بدهند که احساسات خود را از طریق هنر، نوشتن یا گفتوگو با دیگران ابراز کنند. به عنوان مثال، کارگاههای هنری که به کودکان اجازه میدهد تا احساسات خود را با رنگ و تصویر بیان کنند، میتواند به آنها کمک کند تا تجربیات خود را پردازش کنند.
آموزش به والدین و مربیان:
والدین و مربیان باید در مورد نحوه مدیریت اطلاعات و اخبار به کودکان آموزش ببینند. آنها باید یاد بگیرند که چگونه میتوانند اخبار را به شیوهای مناسب و متناسب با سن کودکان ارائه دهند. برگزاری کارگاههای آموزشی برای والدین میتواند به آنها کمک کند تا بهترین روشها را در این زمینه یاد بگیرند. به عنوان مثال، برنامههای آموزشی برای والدین در مورد چگونگی صحبت با کودکان در مورد جنگ و بحران میتواند به آنها کمک کند تا به کودکان احساس امنیت بیشتری بدهند.
استفاده از رسانههای اجتماعی:
رسانههای اجتماعی نیز میتوانند در ایجاد ارتباط و حمایت از کودکان مؤثر باشند. با ایجاد گروههای حمایتی و پلتفرمهای آنلاین، کودکان میتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و تجربیات خود را به اشتراک بگذارند. این امر میتواند به آنها احساس تعلق و حمایت بدهد. به عنوان مثال، گروههای حمایتی آنلاین میتوانند فضایی برای بحث و تبادل نظر در مورد احساسات و تجربیات کودکان فراهم کنند.
مثالهای موفق:
کشورهای مختلف در دوران بحران از تکنیکهای مؤثری برای مدیریت رسانهها استفاده کردهاند. به عنوان مثال، در جنگ سوریه، سازمانهای غیر دولتی با استفاده از رسانههای اجتماعی به کودکان کمک کردند تا احساسات خود را بیان کنند و از طریق هنر و نوشتن، تجربیات خود را به اشتراک بگذارند. همچنین، برنامههای تلویزیونی آموزشی در این کشور به کودکان کمک کرد تا با واقعیتهای جنگ به شیوهای مثبتتر کنار بیایند. این برنامهها شامل داستانهای واقعی از کودکان بود که توانسته بودند با چالشها روبرو شوند و به موفقیتهایی دست یابند.
مدیریت رسانه در زمان جنگ و بحران نقش حیاتی در حمایت از کودکان دارد. با ارائه اطلاعات مناسب و ایجاد فضایی برای بیان احساسات، رسانهها میتوانند به کاهش اضطراب و ترس در کودکان کمک کنند. این اقدامات نه تنها به سلامت روانی کودکان کمک میکند بلکه به آنها این امکان را میدهد که به رشد و پیشرفت خود ادامه دهند. بنابراین، لازم است که رسانهها به مسئولیتهای خود در این زمینه توجه ویژهای داشته باشند و با همکاری والدین، مربیان و متخصصان روانشناسی، فضایی امن و حمایتی برای کودکان فراهم کنند.»