به گزارش خبرگزاری مجله آرونو، در روزهایی که هوا سنگینتر از معمول به نظر میرسد، بسیاری از افراد بدون اینکه دلیل مشخصی بیابند، دچار بیحوصلگی، خستگی یا اضطراب میشوند و این احساسات گاهی چنان نامحسوس است که به سادگی به عوامل روزمره نسبت داده میشوند، اما واقعیت این است که کیفیت هوا میتواند نقش مهمی در شکلگیری و تشدید حالات روانی داشته باشد؛ تنفس، نخستین ارتباط با جهان بیرون است و وقتی این ارتباط آلوده باشد، ذهن نیز بیقرار میشود.
آلودگی هوا از طریق ذرات معلق ریز و گازهای شیمیایی، به سیستم عصبی نفوذ میکند و باعث التهابهای مزمن در مغز میشود که این التهابها با اختلال در عملکرد انتقالدهندههای عصبی، زمینهساز بروز افسردگی، اضطراب و اختلالات خلقی میشوند و پژوهشها نشان داده است که افرادی که در مناطق آلوده زندگی میکنند، بیشتر در معرض اختلالات روانی قرار دارند، حتی اگر از نظر جسمی سالم باشند.
در کودکان، این تأثیرات به مراتب عمیقتر است، چراکه مغز در حال رشد آنها نسبت به آلایندهها آسیبپذیرتر است و قرار گرفتن مداوم در معرض هوای آلوده میتواند منجر به اختلالات توجه، بیشفعالی و نوسانات خلقی شود و این اختلالات نه تنها بر عملکرد تحصیلی، بلکه بر شکلگیری شخصیت و روابط اجتماعی آنها نیز اثرگذار است و کودکانی که در محیطهای آلوده بزرگ میشوند، ممکن است با احساس ناامنی و بیثباتی روانی وارد بزرگسالی شوند.
آلودگی هوا همچنین میتواند کیفیت خواب را کاهش دهد و تنفس هوای آلوده در شب، باعث اختلال در ریتم طبیعی خواب، کاهش عمق خواب و بروز کابوسهای مکرر میشود و خواب ناکافی، خود یکی از عوامل مهم در بروز اختلالات روانی مانند تحریکپذیری، افسردگی و کاهش تمرکز است و در نتیجه، آلودگی هوا به طور غیرمستقیم، اما مؤثر، چرخه سلامت روان را مختل میکند.
ارتباط آلودگی هوا با بروز افسردگی، اضطراب و اختلالات خلقی / تشدید احساسات منفی در پی استرس اکسیداتیو ناشی از آلایندهها و التهاب مزمن در بدن
ریحانه صادقی، روانشناس و مشاور خانواده و عضو سازمان نظام روانشناسی کشور با اشاره به اینکه آلودگی هوا میتواند سلامت روان را به طور مستقیم و غیرمستقیم تحت تأثیر قرار دهد، به خبرنگار مجله آرونو میگوید: تأثیرات آلودگی هوا بر سلامت روان طیف گستردهای دارد و از جمله این تأثیرات میتوان به افزایش اضطراب و افسردگی، بروز اختلالات شناختی و پرخاشگری اشاره کرد و این اثرات نه تنها در افراد بزرگسال، بلکه در کودکان و سالمندان نیز مشاهده شده است.
وی با بیان اینکه آلودگی هوا یکی از مشکلات زیستمحیطی قرن حاضر است که فراتر از آسیبهای جسمی، پیامدهای روانی قابلتوجهی نیز دارد، میافزاید: ذرات معلق ریز، دیاکسید نیتروژن، ازن و منواکسید کربن از جمله آلایندههایی هستند که با نفوذ به سیستم تنفسی و گردش خون، میتوانند به مغز راه یابند و عملکرد انتقالدهندههای عصبی را مختل کنند و این اختلالات زمینهساز بروز افسردگی، اضطراب و اختلالات خلقی هستند.
روانشناس و مشاور خانواده و عضو سازمان نظام روانشناسی کشور با بیان اینکه مطالعات نشان داده است که قرار گرفتن طولانیمدت در معرض هوای آلوده با افزایش خطر ابتلاء به افسردگی و اضطراب همراه است، تصریح میکند: استرس اکسیداتیو ناشی از آلایندهها و التهاب مزمن در بدن، میتواند تعادل شیمیایی مغز را برهم بزند و احساسات منفی را تشدید کند که این وضعیت به ویژه در شهرهای صنعتی و پرجمعیت که میزان آلودگی هوا بالا است، بیشتر مشاهده میشود.
کاهش عملکرد شناختی مغز با قرارگیری در معرض آلودگی هوا / کاهش آستانه تحمل روانی افراد در سایه آلودگی هوا
صادقی ادامه میدهد: آلودگی هوا همچنین میتواند عملکرد شناختی مغز را کاهش دهد و ذرات آلاینده با نفوذ به مغز، به سلولهای عصبی آسیب میزنند و فرایندهای حافظه، تمرکز و تصمیمگیری را مختل میکنند که این اثرات در کودکان و نوجوانان که مغز آنها در حال رشد است، میتواند منجر به کاهش عملکرد تحصیلی و افزایش مشکلات رفتاری شود.
وی با اشاره به این در برخی افراد، آلودگی هوا با افزایش تحریکپذیری و پرخاشگری همراه بوده است، میگوید: کاهش کیفیت خواب، سردردهای مزمن و احساس خستگی ناشی از تنفس هوای آلوده، میتواند آستانه تحمل روانی را پایین آورد و تعاملات اجتماعی را تحت تأثیر قرار دهد و این موضوع در محیطهای کاری و خانوادگی نیز نمود پیدا میکند و کیفیت زندگی را کاهش میدهد.
روانشناس و مشاور خانواده و عضو سازمان نظام روانشناسی کشور با بیان اینکه آلودگی هوا میتواند احساس ناتوانی و ناامیدی را در افراد تقویت کند، اضافه میکند: این احساسات ممکن است به مرور زمان به اختلالات روانی مزمن تبدیل شوند و با توجه به تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم آلودگی هوا بر سلامت جسم و روان افراد، مقابله با آلودگی هوا نه تنها یک ضرورت زیستمحیطی، بلکه یک اقدام پیشگیرانه در حوزه سلامت محسوب میشود و تمام افراد جامعه باید نسبت به این موضوع اهتمام داشته باشند.
آلودگی هوا فراتر از تهدیدهای جسمی است / تأثیرات قابل توجه آلودگی هوا بر سلامت روان کودکان و سالمندان
زهرا صالحی، روانشناس و عضو انجمن روانشناسی کشور با بیان اینکه آلودگی هوا فراتر از تهدیدهای جسمی، به عنوان یک عامل استرسزای محیطی، سلامت روان را نیز به طور جدی تحت تأثیر قرار میدهد، به خبرنگار مجله آرونو میگوید: ترکیباتی مانند ذرات معلق (PM2.5)، دیاکسید نیتروژن و ازن، نه تنها به ریهها، بلکه از طریق جریان خون به مغز نیز نفوذ میکنند و این نفوذ میتواند موجب التهاب عصبی، اختلال در عملکرد انتقالدهندههای عصبی مانند سروتونین و دوپامین و در نتیجه بروز اختلالات خلقی شود.
وی با بیان اینکه قرار گرفتن مزمن در معرض هوای آلوده با افزایش سطح کورتیزول (هورمون استرس) همراه است، میافزاید: این افزایش، در بلندمدت میتواند به فرسایش سیستم عصبی مرکزی، کاهش انعطافپذیری روانی و بروز اضطرابهای مزمن منجر شود و مطالعات تصویربرداری مغزی نشان داده است که آلودگی هوا میتواند ساختارهایی مانند هیپوکامپ و آمیگدال را تحت تأثیر قرار دهد که در تنظیم حافظه، هیجان و پاسخ به تهدید نقش دارند.
روانشناس و عضو انجمن روانشناسی کشور با اشاره به اینکه در کودکان، آلودگی هوا با افزایش خطر اختلالات رفتاری، بیشفعالی و کاهش تواناییهای شناختی همراه است، تصریح میکند: مغز در حال رشد کودک، نسبت به التهاب محیطی بسیار حساس است و قرار گرفتن در معرض آلایندهها میتواند مسیرهای عصبی را بهگونهای تغییر دهد که اثرات آن تا بزرگسالی باقی بماند و در سالمندان نیز این آلودگی با تسریع زوال شناختی و افزایش احتمال ابتلاء به آلزایمر و سایر اختلالات نورودژنراتیو مرتبط است.
آلودگی هوا باید به عنوان یک عامل روانفرسا در نظر گرفته شود
صالحی با بیان اینکه از نظر روانشناسی اجتماعی، زندگی در محیطی آلوده میتواند احساس ناتوانی و خشم را در افراد تقویت کند، ادامه میدهد: این احساسات ممکن است به بروز اختلالات خلقی، کاهش تابآوری روانی و حتی بروز رفتارهای پرخاشگرانه منجر شود و تجربه درماندگی آموختهشده، به معنای باور به ناتوانی در تغییر شرایط است که در چنین محیطهایی شایعتر است و میتواند سلامت روان را به شدت تهدید کند.
وی میگوید: آلودگی هوا همچنین با اختلال در خواب همراه است و تنفس هوای آلوده در شب میتواند موجب تحریک سیستم عصبی، بیداریهای مکرر و کاهش کیفیت خواب شود و خواب ناکافی یا بیکیفیت، خود یکی از عوامل تشدیدکننده اضطراب، افسردگی و کاهش عملکرد شناختی است و در رواندرمانی، بهبود خواب یکی از نخستین گامها برای بازسازی سلامت روان به شمار میرود که هوای پاک، پیششرط آن است.
روانشناس و عضو انجمن روانشناسی کشور با اشاره به اینکه آلودگی هوا باید به عنوان یک عامل روانفرسا در نظر گرفته شود که هم بر روان فرد و هم بر پویاییهای اجتماعی تأثیر میگذارد، اضافه میکند: مداخلات روانشناختی در چنین زمینهای، نیازمند رویکردی چندلایه است و آموزش عمومی درباره اثرات روانی آلودگی باید مورد توجه قرار گیرد.
در محیطهای کاری، آلودگی هوا میتواند بهرهوری روانی را کاهش دهد؛ خستگی، سردرد و کاهش تمرکز ناشی از هوای آلوده، توانایی تصمیمگیری و تعامل مؤثر را تحت تأثیر قرار میدهد که این موضوع به ویژه در مشاغلی که نیاز به دقت، خلاقیت یا ارتباط انسانی دارند، نمود بیشتری دارد و میتواند به فرسایش روانی شغلی منجر شود و افراد ممکن است بدون اینکه علت را بدانند، دچار بیانگیزگی یا فرسودگی ذهنی شوند.
از منظر اجتماعی، زندگی در محیطهای آلوده میتواند حس تعلق به فضا را کاهش دهد و وقتی طبیعت اطراف به تهدید بدل شود، فرد ممکن است دچار نوعی گسست روانی شود که این گسست، با کاهش مشارکت اجتماعی و حتی نوعی انزوا همراه است.
در برخی افراد، آلودگی هوا با افزایش تحریکپذیری و پرخاشگری همراه است و کاهش آستانه تحمل روانی، احساس خفگی و فشارهای محیطی میتوانند تعاملات انسانی را تحت تأثیر قرار دهند که این موضوع در روابط خانوادگی، اجتماعی و حتی در رانندگی و رفتارهای روزمره نمود پیدا میکند و هوای آلوده، گاهی به طور نامرئی، فضای روانی جامعه را متشنجتر میکند.
به طور کلی، شناخت تأثیرات روانی آلودگی هوا میتواند به افراد کمک کند تا بهتر از خود و اطرافیان خود مراقبت کنند و ایجاد فضاهای آرام، استفاده از گیاهان تصفیهکننده، پیادهروی در ساعات کمترافیک و توجه به تنفس آگاهانه، میتواند بخشی از راهکارهای فردی برای کاهش اثرات روانی آلودگی باشد.









